نتایج جستجو برای عبارت :

شهید ابراهیم حوت

فرا رسیدن سیزدهم جمادی الثانی روز وفات بانوی مکرم ام البنین (س) تسلیت بادمادر چهار شهيد:با شهادت چهار فرزند ام‏ البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهيدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهيد بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.به همین دلیل این روز را روز تكریم مادران و همسران شهدا نامیدند.با ذکر صلوات یاد تمام مادرانی که فرزندبرای خدمت به اسلام تربیت کردند  را گرامی بداریم
انجمن رزمندگان و جانبازان زیر
زندگی نامه شهيد ابراهيم هادی

مادران بسیاری در این مرز و بوم جوانان رشیدشان را تقدیم اسلام کرده اند اما سهم مادران شهدای گمنام پس از جنگ از فرزندانشان کمتر از دیگرمادران بود. 

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛در قطعه۲۶ گار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان شهيد گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهيد مفقودالاثر ابراهيم هادی» می‌شوند؛ شهيدی که برای
سلام من بعنوان کسی که این کتاب سه دقیقه در قیامت را در اینترنت گذاشته است می گویم به انتشارات شهيد ابراهيم هادی خبر دهید که همش پول بدست آوردن نیست اصلا فقط هدفم هدایت خلق خدا هست و رضایت خدا هست و تمام آثار اخروی وثوابی که باعث نشر این کتاب ارزونی خودتون و نوش جانتون فقط اسم شهيد ابراهيم هادی را سو استفاده نکنید برای مطامع دنیوی  و اینکه   هدف انتشار  این کتابها را برای دنیا و دنیا طلبی نباشد  و حتی بالاتر برای آخرت و برزخ و ثواب نخواهید فق
بسم الله الرحمن الرحیم
(شهيد ابراهيم هادی)
یکی از هم محله ای های شهيد هادی تعریف میکرد:
ابراهيم مجروح شده بود. دیدم در کوچه با عصای زیر بغل راه میرود. چند دفعه ای به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت. رفتم جلو و پرسیدم:(آقا اِبرام چی شده؟؟)
اولش جوابم را نمیداد ولی بعدش گفت
ادامه مطلب
یک روز به ابراهيم گفتم:"ابراهيم دقت کردی چقدر از این جوان های محل فاسد شدند؟"ابراهيم با تکان دادن سر تایید کرد و گفت:"بیا یه کاری بکنیم.یه هیئت راه می اندازیم و بچه ها را دور هم جمع میکنیم".
با چند نفر دیگر صحبت کرد و هیئت را راه انداخت.اولین جلسات در منزل خودشان برگزار میشد.یک سخنران داشتیم و بعد هم من و ابراهيم مداحی می کردیم.جلسات هیئت خیلی تأثیر گذار بود.ابراهيم سعی میکرد وقت آنها را پر کند.
روزها و سالها گذشت.انقلاب اسلامی پیروز شد و هیئت
#پیشنهاد_مطالعه
شهيد محمد مهدی لطفی نیاسر در نظرم یکی از محبوبترین شخصیت هاست. از من بزرگتر بود و همیشه در خانواده سعی میکرد مارا به طریقی مشغول کند.
یادش بخیر وقتی برای تیراندازی همراهش میرفتیم یا حتی پیاده روی های بعدازنماز صبح به طور غیرمستقیم نصیحتمان میکرد.
برشی از کتاب .
"آنقدراین شخصیت(ابراهيم هادی) در نظرم محبوب بود که هرچه میگفت قبول میکردم. رفاقت من، روز به روز با ابراهيم بیشتر شد. من اول دبیرستان و او سال چهارم بود. از اینکه محبوبت
کتاب سلام بر ابراهيم، کتابی حاوی خاطرات سرتاسر مرام و معرفت از شهيد گمنام ابراهيم هادی هست. فرقی نمی کنه بچه مذهبی باشی یا به بالا و پایین مذهبیا ناسزا بگی، این کتاب برای هر انسانی ارزش خونده شدن داره چون با فطرت آدمی سازگاره.
ادامه مطلب
معرفی کتاب:
سلام بر ابراهيم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهيد بزرگوار و مفقود الاثر ابراهيم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهيد است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهيد هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱
معرفی کتاب:
سلام بر ابراهيم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهيد بزرگوار و مفقود الاثر ابراهيم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهيد است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهيد هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱
معرفی کتاب:
سلام بر ابراهيم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهيد بزرگوار و مفقود الاثر ابراهيم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهيد است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهيد هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱
شهيد محمد ابراهيم همت:
برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم  سرمایه می خواد که از همه چیزمون بگذریم و برای اینکه از همه چیز مون بگذریم باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیز مون با خدا باشه .
 سردار شهيد :    حاج محمد ابراهيم همت        
نام  پدر:   علی اکبر        
تاریخ  تولد:   1334/01/12        
محل  تولد:  شهرضا        
تاریخ  شهادت:    1362/12/17        
محل  شهادت:       جزیره مجنون        
نام  عملیات:     خیبر        
محل  دفن:      گلستان شهدای شهرضا      
وصیت نامه:   میخواهید خدا عاشق شما بشود! گام بر می دارید برای خدا باشد،قلم میزنید برای خدا باشد،سخن میگوئید  برای خدا باشد
لینک به سایت دفاع_مقدس
#پیشنهاد_مطالعه
در میان شهدا تعدادی با عنوان شهدای شاخص» نام برده می شوند که برای این شاخص بودن هر کدام دلایلی دارند.
یکی با عنوان دانشمند هسته ای، دیگری با عنوان پدر موشکی، یکی دیگر با عنوان مسیح کردستان، یکی با عنوان نابغه اطلاعات و عملیات، یکی با عنوان شهيد راه نابودی اسرائیل و. شناخته شده اند.
اما شهيد ابراهيم هادی را می توان شهيدی با شاخصه هایی مانند مردم داری، پهلوانی، ورزشکار متدین یاد کرد، شهيدی که عمر خود را در راه رسیدگی به مشکلا
 
#هر_روز_با_شهدا 
 
❇️ شهيد ابراهيم هادی
 
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت
 
وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست ،بیکاری عیبه،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!
 
در قطعه ۲۶ گار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان شهيد گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهيد مفقودالاثر ابراهيم هادی» می‌شوند؛ شهيدی که برای بچه‌های جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند، خیلی عزیز است البته این شهيد برای جوان‌هایی که کتاب سلام بر ابراهيم» را خواندند، حال و هوای دیگری دارد.
پهلوان بسیجی ابراهيم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهيد اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره و
اذعان زید بن علی به امامت امام صادق علیه السلام
شیخ ابو القاسم خزاز قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنا الحسین بن علی، قال حدثنا أبو محمد هارون بن موسى، قال حدثنی أبو العباس احمد بن علی بن ابراهيم العلوی بالجوانی ، قال حدثنی ابى علی بن ابراهيم، قال حدثنا عبد الله محمد المدینی، قال حدثنا عمارة بن زید الانصاری، قال حدثنی عبد العلا قال: قلت ید بن علی علیه السلام: ما تقول فی الشیخین ؟ قال: ألعنهما. قلت: فأنت صاحب الامر ؟ قال: لا ولكنی من ال
به مناسبت تولد علمدار کمیل ، شهيد ابراهيم هادی شرح مختصری بر خاطرات و زندگینامه این شهيد بزرگوار به قلم تحریر میرود:
 
 
در قطعه ۲۶ گار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان شهيد گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهيد مفقودالاثر ابراهيم هادی» می‌شوند؛ شهيدی که برای بچه‌های جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند، خیلی عزیز است البته این شهيد برای جوان‌هایی که کتاب سلام بر ابراهيم» را خوا
 وبسایت      tibf.ir
2 تا ناشر خوب می شناسم حتما سر بزنید 
1- نشر جمال :  کلمه  "جمال" را در فیلد ناشر جستجو کنید.
2- گروه شهيد ابراهيم هادی : کلمه "شهيدابراهيم" را در فیلد ناشر جستجو کنید. دقت شود کلمه "شهيدابراهيم" بدون فاصله بین شهيد و ابراهيم است.

در پناه حق کتابخونهای عزیز 
رهبر معظم انقلاب:
من بروجردی را از یاد نمی‌برم و هیچوقت فراموش نمی‌کنم. غالباً هر وقت که بحث شهدا پیش می آید، شهيد بروجردی جلوی چشم من است.
آن چیزی که من از شهيد بروجردی احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من بوجود آورد، این بود که دیدم این برادر با کمال متانت و با کمال نجابت به چیزی که فکر می‌کند مسئولیت و وظیفه است.
 
سردار شهيد حاج ابراهيم همت:
بروجردی شناخته نشد. نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته نشده است. تصور من این است که زمان ب
مجاهد عشق، نام کتابی است که درباره شخصیت شهيد ابراهيم عشریه نوشته اند.
یکبار کتاب خاطرات شهيد ابراهيم هادی را خواند. خاطره ای او را در فکر فرو برد. ابراهيم هادی جنازه یکی از شهدا را بعد از مدتی پیدا کرده و به عقب انتقال داده بود. پدر شهيد رفت پیش ابراهيم هادی و خواب پسرش را برای او بازگو کرد. پسرش گله داشت که چرا پیکر مرا به عقب آوردید. آن مدت که پیکرم روی زمین بود و در غربت و بدون مزار بودم، فاطمه زهرا سلام الله علیها بالای جنازه ام می آمد .
ابر
سلام بر ابراهيم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهيد بزرگوار و مفقود الاثر ابراهيم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهيد است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهيد هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع
با ابراهيم رفتیم جلوی یکی از مغازه ها در ناصر خسرو ایستادیم. ابراهيم وارد مغازه شد و با اخلاق خوب همیشگی خودش، شروع به صحبت با صاحب مغازه کرد. من بیرون مغازه ایستاده بودم، اما میدیدم که ابراهيم با ادب صحبت میکند. بعد ابراهيم از مغازه بیرون آمد.
درطی مسیر پرسیدم: راستی اینجا چیکار داشتی؟
گفت: یه بنده خدایی دیروز اومد توی محل و می گفت: من شاگرد یه مغازه توی ناصر خسرو بودم. صاحبکار من، حق و حقوق من رو نمیده و من رو اخراج کرده. من هم آدرس مغازه را گر
هفدهم اسفند (شهادت حاج همت )

سردار خیبر شهيد حاج محمد ابراهيم همت
تاریخ و محل ولادت : 13/فروردین/1334 -  شهرضا - اصفهان
تاریخ و محل شهادت : 17/ اسفند / 1362 - جزیره مجنون
مسئولیت ها : فرماندهی لشگر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)
عملیات ها : فتح المبین / بیت المقدس / رمضان / خیبر
مزار شهيد : حرم امامزاده شاهرضا – شهرضا (اصفهان)
شادی روح شهيدان صلوات
مطالب شهدا و رزمندگان جبهه و جنگ
به نام خدای مهدی (عج)
پیش بینی شهيد ابراهيم هادی درباره کاروان های زیارتی کربلا و اربعیناوایل جنگ در ارتفاعات گیلان غرب بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم. پاسگاه مرزی دست عراقی ها بود وبه راحتی در جاده های اطراف آن تردد میکردند.ابراهيم کتابچه دعا را باز کرد و به همراه بچه ها زیارت عاشوراخواندیم.بعد با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه میکردم و گفتمابرام جون این جاده مرزی رو ببین عراقی ها راحت تردد میکنند بعد گفتم: یعنی میشه یه روز
با توجه به درخواست های مکرر دوستان پس از ارسال کتاب رایگان شهيد ابراهيم هادی ۱ حالا لینک دانلود جلد دوم این کتاب خدمت عزیزان قرار گرفته است.
سلام بر ابراهيم» کاری از گروه فرهنگی شهيد ابراهيم هادی است. این کتاب ادامه زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهيد ابراهيم هادی است که بخش اول ان قبلا در طاقچه منتشر شده است.
این کتاب علاوه بر زندگی‌نامه‌ای مختصر، خاطراتی از دوستان و اعضای خانواده این شهيد بزرگوار و مفقودالاثر دارد. این نوشتار حا
دیروز قسمت شد بریم دیدار خانواده شهيد مدافع حرم، مصطفی صدرزاده. یا همون سید ابراهيم.
رفتیم خونه پدری ایشون. پدرشون بودند. مادرشان هم بودند ولی از آشپزخونه بیرون نیامدند. یعنی جلوی آشپزخونشون یک پارچه زده بودند و فقط پذیرایی رو میداند به نوه شون که بیاره. صوت دیدار رو گرفتیم. میذارم بعدا.
سلام بر ابراهيم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهيد بزرگوار و مفقود الاثر ابراهيم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهيد است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.شهيد هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع
مراسم یادواره شهيدان ابراهيم هادی، ابراهيم عشریه و محمدرضا شفیعی در روز چهارشنبه مورخه ۲۲ خردادماه ۹۸، ساعت ۱۷:۴۵ در مصلای قدس شهر مقدس قم با حضور خانواده های معظم شهدا، دانشجویان، طلاب، دانش آموزان و عموم مردم برگزار می گردد.
✔بزرگواران لطف فرمایند در فضای مجازی، کانال ها، گروه ها، رسانه ها و همه جا تبلیغات و اطلاع رسانی نمایند.
شهيد داه نابودی اسرائیل
شهيد محمد مهدی لطفی نیاسر
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار. حاجی وقتی فهمید، خیلی عصبانی شد. پرید به ما که .دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره.»
از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها.
تا مدت ها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.
یادگاران، جلد 2 کتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 68
سلام جای دوستان خالی امروز حدود 140 صفحه از کتاب شهيد قهرمان ابراهيم هادی را مطالعه کردم. بسی خوش گذشت. دوستانی که این کتاب ارزشمند را مطالعه نکردند حتما سریعتر وقت بگذارند مطالعه کنند و  دوستانی که قبلا مطالعه کرده اند وقت بگذارند دوباره مطالعه کنند.
یاد آن سخن استاد پناهیان افتادم که گفتند : میتوانید زندگی خود را به دو قسمت تقسیم کنید ، یکی قبل از مطالعه کتاب شهيد هادی و دیگری بعد از مطالعه کتاب شهيد .
در پناه حق
به نام خدای مهدی (عج)

قدرت باورنکردنی شهيد ابراهيم هادی:بچه های باستانی گاهی به صورت گروهی به زورخانه های دیگر میرفتند و آنجا ورزش میکردند.آنشب به یکی از زورخانه های کرج رفته بودیم.ابراهيم وسط گود مشغول شنا بود.چند سری بچه های داخل گود عوض شدند اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود .پیرمردی بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه میکرد. و پیش من آمد و ابراهيم را نشان داد و گفت آقا این جوان کیه؟ با تعجب گفتم چطور مگه؟گفت از وقتی وارد شدم این آقا
 
از مهم ترین کارهایی که در محل انجام شد ترسیم چهره ابراهيم در سال 1376 زیر پل اتوبان شهيد محلاتی بود.
- آقا سید من شنیدم تصویر شهيد هادی را شما ترسیم کردید، درسته؟ .
- من ابراهيم را نمی شناختم ، برای کشیدن چهره او هم چیزی نخواستم، اما بعد از انجام این کار، به قدری خدا به زندگی من برکت داد که نمی توانم برایت حساب کنم. خیلی چیزها هم از این تصویر دیدم.
با تعجب پرسیدم: مثلا چی؟ گفت: زمانی که این عکس را کشیدم و نمایشگاه جلوه گاه شهدا راه افتاد، یک شب
با سلام خدمت کاربران هنر دوست و موزیک دوست عزیز ، در این پست برای نخستین بار دانلود رایگان آلبوم ابراهيم محسن چاووشی را آماده کرده ایم ، این آلبوم فوق العاده پس از مدت ها جنجال سر انجام صبح امروز منتشر شد و حالا می توانید این آلبوم را به صورت قانونی و رایگان دانلود فرمایید ، آلبوم ابراهيم محسن چاووشی از 6 قطعه موزیک و آهنگ تشکیل شده و تمامی اشعار آن را حسین صفا سروده است ، برای دانلود رایگان آلبوم ابراهيم بر روی لینک زیر کلیک کنید تا به صفحه د
به نام خدای مهدی (عج)


یک روز ابراهيم را در بازار ؛ در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم.دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه ؛ کارتن ها را روی زمین گذاشت.وقتی کارش تمام شد ؛ جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم : آقا ابراهيم برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه شما!نگاهی به من کرد و گفت: کار عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدهم برای خودم خوبه، مطمئن میشوم که هیچی نیستم!!! جلوی غرورم رو میگیره! گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نی
اسم و فامیلی ندارم، پس ریا نمی‌شود اگر بگویم ایام نوروز اعتکاف بودم. کتاب زندگی شهيد "ابراهيم هادی" را در این ایام اعتکاف مطالعه کردم که از سعادت‌های اعتکاف سوم بود.
نمی‌دانم چه بنویسم و چه بگویم، فقط می‌دانم دیگر در این فضا و با این عنوان، حرف جدیدی برای گفتن ندارم.
حسابش از دستم در رفته که چندمین وبلاگم هست، ولی هر چیز این دنیا را نه باید دل بست و نه باید بهش وابسته شد.

در سال جدید با عنوان و رویکردی جدید قطعاً می‌نویسم.
در نامگذاری این وب
اوایل انقلاب بود، ابراهيم در کیمته مشغول فعالیت بود، حیطه فعالیت کیمته ها بسیار گسترده بود، مردم در بیشتر  مشکلات به کمیته ها مراجعه می کردند. من به کمیته ای که ابراهيم در آنجا مشغول بود رفتم، چند اتاق کنار هم بود. در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود. وارد اتاق ابراهيم شدم، برخلاف دیگر اتاق ها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهيم بود. پرسیدم اینجا چرا فرق دا
تسنیم نوشت: ابراهيم شهریاری ماجرای نماز سپهبد شهيد سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد،‌ نقل می‌کند.
در بخشی از کتاب سلیمانی عزیز» که روایتگر خاطراتی متفاوت و خوانده‌نشده از سپهبد شهيد حاج قاسم سلیمانی است، ابراهيم شهریاری ماجرای نماز شهيد سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، تعریف کرده است.
در این خاطره آمده است:
وقت نماز بود، زدیم بغل، گفتم: حاجی قبول باشه.»‌گفت: خدا قبول کنه، ان‌شاءاللّه.»نگاهم کرد و ‌گفت: ابراهيم!»ــ نمازی خ
▪️دوره جوانی ابراهيم بود. در بازار کار میکرد. ابراهيم هفته ای یکبار ما را در چلوکبابی محل دعوت می‌کرد. چند هفته گذشت. یکبار گفت: امروز مصطفی پول غذا را حساب کرد. همه از او تشکر کردیم. هفته بعد گفت: امروز سعید پول غذا را حساب کرد و همینطور هفته های بعد.
ابراهيم شهيد شد. یکروز دور هم نشسته بودیم. بحث چلوکباب شد. مصطفی گفت: یادتان می آید که ابراهيم گفت مصطفی امروز پول غذا را می‌دهد؟ آن روز هم پول را ابراهيم داد. اما برای اینکه من خجالت نکشم.
سعید

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها