نتایج جستجو برای عبارت :

رفیقم ای بهترینم ای داداش مهربونم

سلام مهربونم امروز دوشنبه یه صبح عااالیه که پر انرژی اومدم سرکار و آماده یه شکرگزاری عاالی هستم براي امروزم
1- مهربونم سپااس بابت نعمت انرژی و حال خوووبم
2- مهربونم سپاس بابت نعمت سلامتی خودم و تمامی خانواده م 
3- مهربونم سپاس بابت وجود شما و حس آرامشی که از بودنتون در کنارم دارم.
4- مهربونم سپاس بابت حقوقی که از تلاشم دریافت میکنم و حس خوب استقلال رو دارم هزاران بار شکر
5- مهربونم سپاس بابت کمکهاتون براي خرید ماشین که تو تک تک لحظاتش حضورتون رو
اون شب هم نبايد با داداشم گرم می‌گرفتم - نبايد بیش‌تر از اون چیزی که تو دلم بود بهش می‌گفتم، بیش‌تر از میزانی که برام وقت می‌ذاره براش وقت می‌ذاشتم. 
وقتی مامان بهم گفت که داداش قبل از پرواز به سوئد، پنج دقیقه توی فرودگاه باهاش اسکايپ کرده مدت زیادی ساکت موندم، واقعا براي من مهم نیست که دیگه داداش توی کدوم فرودگاهه، توی کدوم شهر اروپاست. داداش رفته؛ و وقتی هم که بود داداش من نبود. داداش من برادر کارشه، برادر من نیست.
اصولا دخترهاي اين زمونه هفت – هشت نوع داداش دارند. هر کدوم از داداشاشونو هم واسه یه کاری میخوان.
داداش شماره یک: بچه پولدار
ماشین داره، رستوران خوب میرن باهم! اينترنت ۲۴ ساعته مجانی هم بعنوان اشانتیون بهشون میده.
داداش شماره دو: یه پسر رومانتیک
خوراک درددل بشینن نصفه شبها با هم درد دل کنن و گریه کنن با هم.
داداش شماره سه: بچه خلاف و شر چت روم
هر پسری بخواهد تو اينترنت اذیتشون کنه، خان داداش جون حالشو میگیره.
دادش شماره چهار: از نوع هنری
خوراک ر
سلام  خوبید؟
نمیدونم سریال برادر جان رو میبیند یا نه!!
کاری به اصل موضوع سریال ندارم ولی توی سریال یه جوری میگن داداش یهجوری براشون سخته داداش راز داداش رولو بده !
یه جوری میگن دنیا ینی داداش اخرت خدا!!!!!
راستش من ندیدم برادری ندیدم!
داداش خودم که همیشه همه جا در حال ضايع کردن من بود 
داداشاي بابام هم تا از لحاظ مادی و مالی هه چی اوکی بود ، خوب بودن وگرنه همش دعوا بود
که اين اخریه هم همه چی تموم شد
راستش نمیدونم چه جوریه که ما ها غریب پرست بودیم 
اون شب هم نبايد با داداشم گرم می‌گرفتم - نبايد بیش‌تر از اون چیزی که تو دلم بود بهش می‌گفتم، بیش‌تر از میزانی که برام وقت می‌ذاره براش وقت می‌ذاشتم. 
وقتی مامان بهم گفت که داداش قبل از پرواز به سوئد، پنج دقیقه توی فرودگاه باهاش اسکايپ کرده مدت زیادی ساکت موندم، واقعا براي من مهم نیست که دیگه داداش توی کدوم فرودگاهه، توی کدوم شهر اروپاست. داداش رفته؛ و وقتی هم که بود داداش من نبود - اون برادر کارشه، نه برادر من.
خداي مهربونم 
مرسی که تو اون روزاي سخت تنهام نذاشتی
خودت میدونی که چقدر دلم آشوبه چقدر تنهام و چقدر میترسم و اضطراب دارم
تو پناهم باش
تو دستم باش چشمم باش مغزم باش زبانم باش قلبم باش فکرم باش
خداي مهربونم چشم امیدوم فقط و فقط و فقط خودت هستی و لاغیر
خداي مهربونم
ادماي دور و برم ناامیدم میکنن بهم میگن ممکن نیس یا به جاي راه چاه نشونم میدن 
خداي مهربونم
بنده هات به جاي امید دادن میگن که نمیشه یا داره فلان اتفاق می افته یا دیره یا هر چی
اونا یادشون رفته که تو از بدترین مهلکه ها بنده هات رو نجات میدی یادشون رفته که وقتی دستشون رو میگیری که از همه جا ناامیدن وقتی به دادشون میرسی که فریادرسی جز تو براي خودشون نمیبینن وقتی که از شدت غم زار میزنن و تو زو صدا میزنن
خداي مهربونم 
دستم رو بگیر
راه سخ
دانلود اهنگ رفیقوم دردت به جونم اي داداش مهربونم - پارت بلاگ
 
partblog.ir/post/دانلود+اهنگ+رفیقوم+دردت+به+جونم+اي+داداش+مهربونم/
 
دانلود اهنگ رفیقوم دردت به جونم اي داداش مهربونم. اگر هرگونه سوال و یا اشکالی در رابطه با اين زمینه و یا هر زمینه تحصیلی مانند: مدرسه ، دانشگاه ، کنکور ، ارشد ، دکتری .
اهنگ رفیقوم دردت به جونوم اي داداش مهربونوم - پارت بلاگ partblog.ir/post/اهنگ+رفیقوم+دردت+به+جونوم+اي+داداش+مهربونوم/
 

دانلود اهنگ درخواستی بنشین رفیقوم تا در
+ به رفيقم میگم داداش مسیج منو خوندے دیشب بهت دادم ؟
- ڪه گفته بودے 100 تومن پول میخواي؟
+ آره آره
- نه نخوندم !!!!
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یکسال و نیم با هم خندیدن و خاطره ساختن و به همدیگه داداش داداش گفتن و با نوکرم و چاکرم و مخلصم سبیل همدیگه رو چرب کردن ولی امروز موقعیتی پیش اومد که با هم رقیب شدن و یه جورايی توی یه مسابقه دو کنار هم قرار گرفتن و همه ی اون نوکرم و چاکرم ها و داداش داداش گفتن ها رو فراموش کردن و براي رسیدن به جايگاه مورد نظرشون براي یک روز به همدیگه تنه زدن و زیر پاي همدیگه رو خالی کردن تا زودتر برسن به چیزی که میخوان و وقتی مسابقه تموم شد دوباره نشستن کنار هم و د
خداي مهربونم سلام
تو تنها دوست و تکیه گاه منی
منو در پناه خود از بدی ها حفظ کن و بهم سلامتی کام جسم و روح بده 
خدايا میدونم همه ی رو میدونم 
تو مهربون تر از اينی که که منو .
البته اينا هیچ کدوم دلیل و توجیه نمیشن
ولی من تو رو تنها کسم میبینم توی اين دنیا و اين زندگی 
شکرت به خاطر همه نعمتهات
تنهام نذار که به وجودت بی نهايت نیازمند
خداي دوست داشتنی و مهربونم 
تا وقتی که تو هستی دلم قرصه 
تنهام نذار و کمکم کن 
مرسی از وجودت و کمک هات و همه چی
سلام خداي مهربونم
سلام همدمم. خوبی؟؟؟
منم خوبم
خداي مهربونم وقتی بهت فکر میکنم ، میبینم چقدر هوام را داری و داشتی ، آروم میشم. دیگه نمی ترسم.
امروز رفتم و به مدیر شرکت گفتم نمی تونم تمام وقت باهاتون کار کنم.گفتم به صورت پروژه اي . اونم ریموت.
اولش پیش خودم گفتم ، نکنه قبول نکنه ؟؟
بعد گفتم من اون کاری که فکر میکنم درسته را انجام میدم، دیگه بقیش با خداست.
خدايا من همه زندگیم را سپردم به شماهاااا!!!
قربونت برم ، خودت حواست باشه خراب کاری نکنماااا
م
سلام داش مجید
خوش اومدی . داداش قدم رنجه کردی .
داداش یادته میخوندی: پناه حرم . کجا داری میری بگو برادرم . پناه حرم .
رفتی و خودت شدی پناه حرم . رفتی ، خیلی خوبم رفتی . جوری رفتی که بی بی جان زینب (س) خریدارت شد .
شرمنده که نتونستم بیام تشییعت . من فقط اسمتو یدک کشیدم نه راه و رسمتو .
اين پست رو هم فقط به عشق تو نوشتم . وجودتو عشقه داداشم .
مشتی باش و سفارش ما رو هم پیش اربابمون بکن . دمت گرم خدا از بزرگی کمت نکنه
 
خاک پاتم داداش
 
طنز جالب و باحال انواع داداش براي برخی دخترا ، اصولا برخی دخترهاي اين زمونه هفت – هشت نوع داداش دارند.
 
هر کدوم از داداشاشونو هم واسه یه کاری میخوان.
 داداش شماره یک: بچه پولدار
ماشین داره، رستوران خوب میرن باهم! اينترنت 24 ساعته مجانی هم بعنوان اشانتیون بهشون میده.
 
داداش شماره دو: یه پسر رومانتیک
خوراک درددل بشینن نصفه شبها با هم درد دل کنن و گریه کنن با هم.
 
داداش شماره سه: بچه خلاف و شر چت روم
هر پسری بخواهد تو اينترنت اذیتشون کنه، خان داد
سلاااام به مهربونترینم
رسیدیم به روز تولدم روزیکه شما صلاح دونستید و من رو وارد اين دنیا کردین و از اون روز شروع شد زندگی من شروعی که پر بوده از تجربه و یاد گرفتن و رشد کردن و در اين بین چقدررر تغییر بوده چقدر فهمیدن و یاد گرفتن تو اووج ناامیدی برام چنان آتشی از نور ساختین که روحم پرواز کرده به سمتتون و هر وقت نگران بودم و دلتنگ و هراسناک از اينکه منو یادتون رفته جوری خجالت زده م کردین از نگاه و توجهتون که حض کردم از اينهمه عشق گاهی میمونم من ع
فرزند شهید مجتبی ذوالفقارنسب نیز در دلنوشته اي خطاب به پدر شهید خود آورده است:
به نام خداي شهیدان. باباي خوبم سلام؛ خوش آمدی، شهادتت مبارک.خیلی دلم برايت تنگ شده، خیلی زودتر از اينها منتظرت بودم. فکر می‌کردم براي عید می‌آیی. من و داداش عباس کنار سفره هفت سین برايت دعا کردیم، هر وقت کسی در می‌زد دعا می‌کردیم تو باشی، مامان می‌گفت بابا جانتان رفته از حرم حضرت زینب سلام الله علیها دفاع کنه، آخه دشمنا می‌خوان اون‌رو خراب کنن.
باباي شهیدم حا
اينم یه کلیپ دیگه از برگشت عشقم لی مین هوووو
اين بهترین حس و اتفاق دنیاست
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
https://www.namasha.com/v/tkuJYw3z
کلیک کن
من خیلی خوشحالم خیلییییی❤❤❤❤
اين کلیپا رو از  کانال نماشا دوستم کپی میکنم و ازش اجازه گرفتم
امروز تولد داداشم هم هست واي چه جالب
داداش واقعیم نه مجازی
اسمشم محمدامین هست 
تولدت مبارک داداش جوووووونم❤❤❤❤
قلب آبی به افتخار داداش استقلالیم
ما خانوادگی استقلالی هستیم اونم سرسخت
سلام مهربونترینم امروز بیست و. یکم آذرماه 98 یه آخر هفته خووب هست  دیشب وقتی همراه کارتو نصب کردم و دیدم حقوق برج هشت و کامل ریختن حقوقی که 3 برابر حقوق هر ماه من تو شهر خودم بود بعد از هفت سال کار کردن خیلی حس خوبی داشتم از اينکه یکی دیگه از لطفاي قشنگتون رو با تمام وجود حس کردم دیشب خیلی حس خوبیه وقتی تلاش میکنی یکماه که کارتو به بهترین شکل انجام بدی بعد در قبال کار خوبت حقوق دریافت میکنی حس خیلی خوبیه هزار بار شکرت مهربونم ارزو میکنم اين حال خ
امروز خوب بود خودش آخر شب من راضی بودم ولی تماس تصویری خانوادگی با داداش و دیدنش بعد بیست روز بهترش کردولی آخرشب که بعد خیلی وقت مامان رو مثل قدیما بغل کردم و به نفساش گوش دادم خیلی بهتر شد.+بابا هم اومد داداش رو دید و باهاش احوال پرسی کرد و رفت اونطرف وايساد.چشاش دلتنگیشو داد میزد++امروز مث مزه آلبالو خوب و دوسداشتنی بود
سلام مهربونم 
دلم بدجووور داره مث سیرو سرکه میجوشه اينکه قراره چه انفاقی بیفته خیلی دیوونه کنندس خداجون خودتون کمک کنید مردم ما دیگه توان جنگ رو ندارن اونقد شرايط مردممون داغون هست که دیگه از جنگ دووم نیارن خدايا مهربونترینم خودتون کمک کنید که به خیر بگذره و اين جنگ ادامه پیدانکنه فقط شمايید که میتونید یه تغییراتی تو یه مشت آدم دیوانه ايجاد کنید ک جلوی اين کارو بگیرن مهربونم کشور ما پر شده از استرس و بدی براي مردممون واقعن دیگه تحمل اين ی
سلام مهربونم 
از دیروز بدجوری دلم گرفته هرچقدر هم که فکر میکنم تا دلیلشو بفهمم متوجهش نمیشم راستش رو بخوايد حس میکنم دلتنگ شما هستم خیلیی زیاد دلم یه حال خووب میخواد با شما یه خلوت قشنگگگگ پر از حس بودن شما و آروم شدن روحم و لبریز شدنش از عشق شما چقد خوبه بودنتون هییچ آرامشی تو دنیا جاي آرامش حضورتونو نمیتونه بگیره ، همه آرامشاي دنیا زیبايیاي خودشونو دارن و هر کدومشون براي نزدیکتر شدن به شما جايگاه خودشو داره مهربونم ممنونم بابت همه قشنگیه
بوی عطرت منو دیوونه کرده حس عاشقی تو قلبم لونه کردهشونه به شونه توی خیابون باز مرور میشه همه خاطره هامونچشماي نازت صورت ماهت دلمو برده اون طرز نگاهتخنده هات خواب یه شهرو بهم زد با تو میشه کل دنیارو قدم زدحسی که داشتی تو قلب من کاشتی از تو ممنونم که اينجوری دوسم داشتیتو شدی جونم اي مهربونم من جهانم رو به لبخند تو مدیونمحسی که داشتی تو قلب من کاشتی از تو ممنونم که اينجوری دوسم داشتیتو شدی جونم اي مهربونم من تمام زندگیمو به تو مدیونمبا تو هر لح
امشب داداش بزرگه به همراه زن داداش محترم اومده بودن خونمون و همین الان رفتن.
داداش اومده . میگه هاااا؟چرا انقدر گیجی؟؟؟
میگم ها؟
میگه گیجی دیگه.هیچی!
میگم خان داداش اضطراب منو کشت.دارم همینطوووری گند میزنم به امتحانا!
میگه صد دفعه بهت گفتم اينطوری درس نخون .همینه اوضاعت.واي از شهین جا نمونم واي از مهین جا نمونم.جمع کن بساطتو.درس بخون یه چیزی بفهمی!میگم اوووه . ن و منکر نمیخوان ازم اون دنیا سوال حقوقی بپرسن ک.ول کن بابا‌.
میزنه
2- حسام الدین نظامی :
او اولین فرزند پسر داداش نظامی است .
قبل از انقلاب جوان ترین شهردار کشور در شهر تالش بوده و مدت کوتاهی بعد از انقلاب شهردار رشت شد .
وی هم اکنون در انگلستان ساکن است .

3- نظام الدین نظامی :
دومین فرزند پسر داداش نظامی ، معلم بازنشسته است و هم اکنون در هشتپر ساکن است .
او اولین معلم فارغ التحصیل رشته زمین شناسی در روستا است .

4- تاج الدین نظامی :
سومین فرزند پسر داداش نظامی ، ساکن انگلستان است .
وی طی رفت و آمد هايش به روستا مشغول
امروز صبح توی روز روشن ماشین زن داداش رو زدن بردن :|ماشینشم دنا هست یه سال هم نشده که خریدهآقا ما هرچی کم داشتیم اينطوری خودمونو دلداری میدادیم که اشکال نداره عوضش امنیت داریم امنیتمون هم به همین شکل شده دیگه میخوان چیکار کنن :)))) فردا پسفردا تو کوچه خیابون ببین چه بلاهايی سرمون بیارن
+تنها دلداری که میتونم به داداش بگم اينه خدا روشکر ماشین خودتو نبردن :))))
امروز رفتم انباری سیر بیارم، چشمم خورد به دبه خیار شور، که زنداداش بزرگه درست کرده بود، داداشم آورده بود بذاره انباریه ما که خنکتره، یه دبه هم براي ما فرستاده بود، که هنوزم یادم میاد دعاش میکنم، آخه خیلی خوشمزه شده بود
همون روزی که دبه ها رو آورده بود، داداش سومی هم اينجا بود داشت با خرابی هاي تراکتور ور میرفت، داداشم که اومد، داداش سومی گفت اِ چه خوب فاطمه میدونی اينا چیه؟ سوالی نگا میکردم گفت اينا خیار شور مهربانیه، مث دیوار مهربانی اين
نمیدونم ما سه تا به کی رفتیم ، چند روز پیش زنگ زدم به داداش بزرگه گفتم تو بايد میومدی به من سر میزدیا، گفت من ماشین ندارم که ، گفتم مرد که هستی شب زنگ زدن گفتن ما داریم میايم حقیقتا خوش گذشت . تند تند الویه درست کردم ، نصف کارا رم دادم داداش بزرگه انجام داد . دو تا دونه انار داشتیم کلا که همونا رو دون کردم دور هم خوردیم . کیک سالگرد رو هم آوردم دور هم خوردیم . یه کیک پیتزا هم پخته بودم دادم بردن
روز شنبه سوم فروردین ماه 1398 بود که بهمون خبر رسید دوقولوها ( کیان و کیانا ) صاحب یک داداش شدن . البته طبق گفته خانم دکتر قرار بر اين بود که داداش دوقولوها بعد از سیزده بدر به دنیا بیاد ولی به علت پاره شدن کیسه آب چند روز زودتر به دنیا اومده و خدا رو شکر صحیح و سالم است . حالا کیان و کیانا که دوقولو هستند و دو سال و دو ماه سن دارن ، صاحب یک داداش شدن که هنوز اسمشو نگفتن چیه و تا روز دهم معمولاً اعلام نمی کنند و بابا و مامانش هم اشمش رو حتماً انتخاب کر
گاهی لازم نیس نفهمیتو به رخ بقیه بکشی
فقط کافیه فهمیدگیتو به همه ثابت کنی .!

میگم اين جمله چقدر عجیبه .
نیس؟
دست از اثبات خودت به بقیه بردار و یه چیزايی رو به خودت ثابت کن !
با خودمم.

تا قبل از شنیدن اين جمله 
یه جمله دیگه برام در صدر جملات ثقیل قرار داشت:
انتظار شعور داشتن از همه.
خود بیشعوری است.
اينو داداش نگفته .ولی خوبه!
مامانم زن خیلی خوبیه.
از اون خوبايی که واسه خودش یه‌پا خانوم خونه‌ست.
از اونا که آشپزی و کدبانوییش بیسته!
از اون زنايی که با حرف زدن با مرد غریبه لپشون گل میندازه و چادرشو سفت میگیره!
مامانم خیلی زن خوبیه!
از اون خوبا که بابام دوست داره و هی قربونش میره و هی دورش میگرده!
چند سال پیش یه روز داداش بزرگم اومد و گفت عاشق شده!
می‌گفت طرف دختر خیلی خوبیه!
از اونا که تو دانشگاه جزء نمره‌اول‌هاست!
از اونا که ته منطقن و میشه یه عمر زندگیو باهاشون ساخت!
یکی از تفریحات بشدت دوست داشتنیم زدن امیریهبعد هی غر میزنه
 میاد اونم کرم بریزه و من با گفتن  برو داداشتو بزن
جیغشو میبرم هوا ک من داداش ندارم خو
منم میشینم براش توضیح میدم ک ببین
ب من چ ک داداش نداری،میتونی داداشتو بزنی،اما خواهرتو نه،خواهرتو بايد ناز کنی
امشب همین بحثو داشتیم و من بسی سوز ب دلش دادم ک داداش دارم تو نداری
برگشته میگه:
سوز ب دلت اگ تو ی خواهر ی برادر داری
ب جاش من دو تا خوااااهرررر دارررم
و تازه
من خواهر دو تا داداشم
با خودم و
با مامان خانم اينها نرفتم عیددیدنی خونه دايی آقا حسن دايی مامان خانم و پدر نجمه زن خان داداش محسن هیچی بعدا مامان خانم برام داره جلوی کوثر زن داداش مجتبی بهم چیزی نگفت یکی ساعت بیشتر توی خونه تنها هم و فقط دارم دور خودم تاب میخورم و رویا پردازی مزخرف میکنم همین بس من سرباز ارتش ؟ بیشعوری هم حدی داره
روستا بودیم.با همسر و داداش رفتیم کوه باد خیییلی شدید بود چند بار نزدیک بود بیفتم.
 باد بدتر شد منم فقط چشمامو بستم و وايسادم حس کردم باد تموم شد ولی صداشو هنوز میشنیدم
چشامو بازکردم و دیدم داداشم روبروم وايساده
اينم از فوائد داداش 100 کیلویی :)
+ امشب هم از ساعت 8شب تا 1 شیفتم دیر رسیدم و با نیم ساعت تاخیر لاگین کردم ولی ساعت کاری خوبیه معلومه مردم هنوز از سیزده بدر برنگشتن یا خستن و زود خوابیدن :)
بااااران و دناااا استاداي کیپاپ من❤
یاسی و لیندا ملکه و پادشاه هارتم
مهیاسی بهترین حامی من با نظراي خوشگلت
ریحون نمکی لپ گردالی من، آبجی کوچیکه
ملوودی خواهر مهربون نانازم
روشنا و نورا و نیکا رفیقاي باحال با معرفتم
ویستا معشوقه ی من و رامتین پسر بی تربیت دوست داشتنی
Z رفیق دیوونه ی با مرام خودم
ددی بزرگواااااااااارممممممم❤
هستیییی جونم که ۲۸ ام تولدته، تولدت مبااااارک
نیلوی مهربووونم دوست حامی من
پریساي ناناز خوشملم
بهااااار بی همتاي نف
امسال پنج سال شده .داداش بزرگه الان پنج ساله  شهر نجف ،حرم آقا امام علی(ع) خادمه
از اين پنج سال ، چهار سال بعنوان مدیر کاروان بچه هايی بوده که با خلوص نیت تو اين روزا ،روزی هشت ساعت سرپا می مونن تا امانت دار خوبی براي زائرايی باشن که از حرم حضرت علی (ع)رهسپار حرم پسراي ايشون میشن
امسال سه ساله که ریش قرمز هم داداش بزرگه رو همراهی میکنه ، هرسال بعد اينکه از کربلا حرکت میکردن و در محل اقامتشون مستقر میشدن تماس تصویری برقرار میشد براي خاطر ج
زندگی کوتاه است پس به زندگی ات عشق بورزخوشحال باش و لبخند بزنفقط براي خودت زندگی کن وقبل از اينکه صحبت کنی؛گوش کنقبل از اينکه بنویسی ؛فکر کنقبل از اينکه خرج کنی ؛درآمد داشته باشقبل از اينکه دعا کنی ؛ببخشقبل از اينکه صدمه بزنی؛احساس کنقبل از تنفر، عشق بورززندگی اين است:احساسش کن،زندگی کن و لذت ببر.روز خوشبخند ب روی دنیا 
(( خداي خوبم. خداي مهربونم. اين ویروس کرونا رو از شر اين مردم مظلوم و خوب دور کن. هر صبح در دفترو باز میکنم . میگم خدايا اول ر
یاد گرفتم
به داداش سومی میگم آرامه جانم
 
دیشب با داداش چهارمی حرف میزدیم خانمش دلش گرفته بود خسته شده بود سرگرم کردن محمدابراهیم تو خونه بخاطر قرنطینه خیلی سخته، دندون درد هم علاوه شده، اينه که خیلی شرايط براش سخت شده.
 
الهی دورش بگردم. خیلی براي آرامش خانوادش تلاش میکنه، خیلی انرژی مثبته خیلی مهربونه خیلی مودبه خیلی عشقه
براش نوشتم خداروشکر که چراغ خونه ی داداشمی
صبح ساعت 9 داداش مجتبی زنگ زده بیدارم کرد گفت پاشو بریم سینما رفتیم یه فیلم مزخرف و داغون به اسم " چهار انگشتی " دیدیم فیلم در مورد سفرهاي یون به اروپا وتايلند به اسم سفر عراق و عربستان بود بس دری وری و چرت پرت بعدشم داداش مجتبی دستگاه بادکش خرید نمیدونم کی بهش گفته بادکش کنه با روغن وازلین چربهاش آب میشه توی سه ماه 24 کیلو کم کرده. شدیدا داغون و خسته ام الان هم اومدم خونه خوابم میاد شدید .
وايسید وايسید وايسید.
امروز براي اولین باااااااااااااااار در تاریخ تحصیلم.سر امتحان آیین دادرسی مدنی که همه به آدم میشناسنش،یه جوووری بلد نبودم سوالا رو که گریه ام گرفته بود.از جلسه اومدم بیرون دیدم یکی میگه حکم حضوری بود یکی میگفت غیابی بود .یکی میگفت تجدید نطر نمیشد .یکی میگفت میشد.یکی گفت کدوم سوااال؟؟؟خلاصه بل بشوووویییییییی بود.
از قضیه کتابم بگم اينکه چون ۴ بار به پسر عمه و عمه محترم گفته بودم ندارم کتابو .دست به دامن که نه.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها