نتایج جستجو برای عبارت :

دستت درد نکنه

خوشحالم اما می ترسم از خوشحال بودن!
به خوشحال بودن عادت ندارم! نگرانم که نکنه خراب شه یا خواب باشم یا نکنه توهمه یا نکنه نکنه نکنه
هزار تا اما و اگر تو ذهنمه!
تا حالا ترسیدین از اینکه خوشحال باشین؟
 
چرا بی قید شاد بودن رو یاد نگرفتم؟!
صبح پیام دادم به قلی زودی جواب داد
چقدر مهربونه این بشر این همه م باهاش دعوا میکنم
 همیشه م میذارم بعده چند ساعت پیاماشو سین میکنم
بعضی وقتام که حوصله ندارم یهو جوابشو نمی دم
اما به دل نمی گیره اصلا
ازش تقسیم بندی نمرات نورو رو پرسیدم
گفتم میدونی؟
گفت آره میدونم
فک کردم میخواد سر به سرم بذاره خواستم بگم خب خوش به حالت
دیدم داره می فرسته تقسیم بندیا رو منم پیاممو پاک کردم و تو سر ن گفتم خوب شد بی شعوریم رو بیشتر از این به رخش نکشیدم
بعدم تقس
 
هی به خودم میگم پسر، تو دستت طاقت اینو نداره که همیشه یخ رو تو دستت نگه داری!
دستت یخ میزنه. سیاه میشه و یه روزی مجبور میشی قطعش کنی.
 
نفس عمیق بکش. بنداز یخ رو.
 
دست تو طاقت بخار داغ داخل قابلمه رو نداره. یهو برِش ندار که پوستت آب شه رو دستت.
تو طاقت بخار داغ رو نداری.
 
نفس عمیق بکش.
 
 
میفهمی پسر؟ تو به دستات نیاز داری. میتونی تا آخر عمرت یخ بخری. پس برندار همراه خودت. بخار داغ بهشون نده. تو با دستات زندگی میکنی پسر.
 
 
 
نمیدونم چرا شدم مثل دوسال پیش مثل شبایی که گریه میکردم برا اینکه نکنه بابام بمیره نکنه تنها شم نکنه درحقــم نامردی بشه نکنه های زیادی و مثل بارون اشک میریختم .
الان بعد از دوسال مامانم کنارم خوابیده الان ولی من یه ریز درحال گریه کردنم نکنه مامانمم تنهام بذار وای من دیگه هیچکــی رو ندارم وای خدا من چیکار کنــم خدا خودت کمکم کن نمیدونم این فـرای مزخرف چرا میاد تو مخ من آخه ؟ خـدا نظرتو برگردون! من خیلـــــی گناه دارم .
شب عید نوروز بود.
من دلم خوش بود و گفتم شام با من.
گفتن نه بار بعد با تو.
امروز بهم پیام دادن شنبه برای بالای ۲۰ نفر شام لازمه و بپز بیار!!!
من میترسم
من استرس دارم
گفته بودم ته چین میپزم.
باید برم خرید.ظرف دارم؟ مواد لازمو دارم؟ 
باید تخم مرغ و ماست و مرغ و برنج بخرم که کم نشه
نکنه بد شه؟ نکنه خوششون نیاد؟ نکنه کم شه؟
ووووی
خانواده چیه؟
خدا کیه؟
شاید ههمون این حرفا رو قضاوت کنیم.
ولی بعدش تو بدترین روز زندگی مون بهش میرسیم.
با همه وجود قبولش میکنیم.
بعد واسه زندگی مون میجنگیم.
فقط میجنگیم.
شاید دیگه بدون امیدی.
 
دلم برا خونواده ای که میتونستم داشته باشم تنگ میشه همیشه.
هی خدایا شکرت. یه خونواده درست به ما ندادی دستت درد نکنه
.
و من با تو سخن می گویمنامت را به من بگودستت را به من بدهحرفت را به من بگوقلبت را به من بدهمن ریشه های تو را در یافته امبا لبانت برای همه لب ها سخن گفته امو دست هایت با دستان من آشناستدستت را به من بدهای دیر یافته با تو سخن می گویمبسان ابر که با طوفانبسان علف که با صحرابسان باران که با بهاربسان درخت که با جنگل سخن می گویدزیرا که من ریشه های تو را دریافته امزیرا که صدای من با صدای تو آشناستدستت را به من بده
"جناب شاملو"
 
+ و قسم به دست ها
این کلکسیون منه!از چپ به راست!و این.اخری عیدی ایه که امروز یکی واسه من دست به دست فرستاده.
بعد از ضدعفونی کردن پلاستیک و جعبه اش.رسیدم بهش.
خدایاااا.
.
به هر ترتیب دستت درد نکنه.
ایشاالله واسه پاتختت پتو پلنگی بیارم.اه!
 
1- درست بود که " شفا یافتن یعنی جایی که قبلا با درد لمس شده، با لذت لمس بشه."
2- برای اینکه تاب بیاریم، برای اینکه دیوانه نشیم، کافیه کسی باشه که بهش اعتماد کنی، با تو به عمق تاریکی درونت بیاد، قصه تو رو بشنوه، لمس کنه، ولی تو رو رها نکنه و دستت و بگیره و کمی کمکت کنه تا بیایی بالا. تو هم بخواهی که بیایی.
دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت mp3 با کیفیت خوب همراه با متن مسیح و آرش AP دانلود آهنگ مگه چه گناهی کرده دلم که افتاده دستت دانلود آهنگ مسیح و آرش صد ریشتری دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت مسیح و آرش ای پی
دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت
مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت
بیخیال شو این همه ناز دیگه بسه
راه بیا کشتی مارو با اون چشای عسلیت
خیالت تخت تو دلم هیشکی جز تو اصلا نیست
با اون نگاه صد ریشت
طنز خانومی تعریف می‌کرد:من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم.لباسم رو از پشت گرفت و مانع خروجم شد. در حالیکه من به شدت ناراحت بودم گفتم: ولم کن.به خدا نمیخوام حرفاتو گوش بدم؛ سعی نکن منو راضی کنی بمونم؛ من خیلی از دستت ناراحتمنمیخوام حتی صداتو بشنوم حتی یک کلمه، پس خواهش می‌کنم ولم کن.وقتی سرم رو به عقب برگردوندم دیدم پیراهنم به دستگیره درب گیر کرده و شوهرم سر جای خودش نشسته و از خنده روده بر شده
هروقت شب راحت تونستی
سرت رو بزاری روی بالش و 
سریع خوابت ببره 
معنیش اینه که همه چیز روبه راهه
هرموقع بی دلیل خواستی
فقط بخندی و شاد باشی 
یعنی یکی برات چنین آرزویی کرده 
هروقت دیدی فقط داری شانس میاری 
بدون خدااومده کنارت و اسمش شده شانست 
ولی تو خبرنداری 
اما اما اما 
هروقت چهار ستون بدنت لرزید و تب کردی 
هر موقع که تو زندگیت فقط سیاهی دیدی و 
سیاهی و سیاهی 
فکر کن 
نکنه قلب یک پروانه رو یک جایی تو زندگیت لرزونده باشی 
نکنه دونه یک مورچه
هروقت شب راحت تونستی
سرت رو بزاری روی بالش و 
سریع خوابت ببره 
معنیش اینه که همه چیز روبه راهه
هرموقع بی دلیل خواستی
فقط بخندی و برقصی و شاد باشی 
یعنی یکی برات چنین آرزویی کرده 
هروقت دیدی فقط داری شانس میاری 
بدون خدااومده کنارت و اسمش شده شانست 
ولی تو خبرنداری 
اما اما اما 
هروقت چهار ستون بدنت لرزید و تب کردی 
هر موقع که تو زندگیت  فقط سیاهی دیدی و 
سیاهی و سیاهی 
فکر کن 
نکنه قلب یک پروانه رو یک جایی تو زندگیت لرزونده باشی 
نکنه دونه ی
متن نوحه:
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
نکنه میخوای بگی که برات نوکر نمیشم
نکنه میخوای بگی که از این بهتر نمیشم
نکنه میخوای بگی که دیگه عذرم رو میخوای
نکنه می خوای بگی که دیگه منو نمیخوای
خدا اون روزُ نیاره که برات گریه ام نگیره
خدا اون روز نیاره بی تو بختم میشه تیره
نگو نمیشه کربلات بیام رومو زمین نزن امیر
آقا جون صحن و سراست بیام رومو زمین نزن امیر
جلو ضریح باصفاست بیام رومو زمین نزن امیر
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
نکنه میخوای
ته که دنی ستاره سو نکنه
ته که دنی ونوشه بو نکنه
ته دنی بیشه ره خنده دنیه
ته گویی آدم زنده دنیه
 
خسته دوش و بال جان پیر
مه دل قرار جان پیر 
 
سه پنج روز پونزده بیه ته نمویی
تیر ماه سیزده بیه ته نمویی
مه ره وعده هدایی سر خرمن
خرمن کر بزه بیه ته نمویی
 
خسته دوش و بال جان پیر
مه دل قرار جان پیر 
 
اگر صد تا جمه طلا دپوشم
میون دشمنون آقا بووشم
هزارون دستمره شه وسه دارم
مه دل خوانه که تی ور دووشم
 
خسته دوش و بال جان پیر
مه دل قرار جان پیر 
 
 
 
.
بسم الله 
یکوقتی هم بالاخره به نقطه ای می رسی که باید تسلیم شوی، یعنی چاره دیگری نداری  . قبول کنی که شکست خورده ای ، که از دست رفته ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید . 
و فکر می کنی زندگی اینطوری چه طوری هاست ؟! 
می دانی نینو ؟
اصلش زندگی اینطوری تمام شده است .
حقیقتا امروز برای اولین بار احساس عذاب وجدان کردم و از کسی ک پشتش غیبت کرده بودم معذرت خواستم،توی واتساپ هنوز سین نکرده و من کلیییی دارم میترسماز اینکه نکنه معذرت نخاستن بهتر باشه از خواستن از اینکه نکنه بد درموردم فکر کنه از اینکه نکنه در حالت بینظری درمورد من بودم و با اینکار در نظرش من ادم کلا همیشه غیبت کنی بنظر بیامکلا حالم از اینکه دستمو زدم رو سند خیلی بدهکاش دستم خشک میشه سند نمیزدم:/
نمیدونم چرا انقدر من دیر و به سختی یه تصمیم میگیرم.
دل دل زیاد میکنم  این پا و اون پا میکنم راجبش کلی فکر میکنمم میکنم
وقتی هم اخرش تصمیمو گرفتم باز میگم نکنه اشتباه باشه.نکنه درد سر بشه،نکنه.
به جرات میتونم بگم یکی از عادتای خیلی بدمهاذیت کنندس هم برای خودم هم برا بقیه
دچار نگرانی قبل از شروع کار شدم.بعد از کلی بالا پایین خیلی یهوویی جور شد که من همینجا تو شهر خودم برم طرحدرصورتی که تا دیروز قرار بود برم یکی از شهرستانای اطراف.اما الان با اینکه بهتر شده شرایط ولی نگرانمکه نکنه شرایط کاریم تو همون شهرستان اطراف اینجا بهتر باشه.نکنه شیفتاش فلان باشه.نکنه حقوق و مزایاش بسان باشه.نمیدونم چرا انقد ذهنم جنبه های منفی رو میبینه شاید بخاطر اینه که از شرایط پیش روم آگاهی ندارم.
ملت کی میخوان بفهمن وقتی به من پیام میدن و سین نمی کنم
یعنی دوس ندارم سین کنم
لازم نیست بیان اس هم بدن که برو فلان کوفت رو چک کن
بهمان درد رو چک کن
اومده پیام داده فلانی واس تولدت فلان چیزو استوری کنم؟
قبلا یه بار گفتم نمیخوام اصلا کسی استوری و اینا بذاره
بعدم الان انتظار داره مثلا چی جوابشو بدم ؟
وای آره خوبه دستت درد نکنه خیلی خیلی ممنونم؟
خدایا من چرا انقدر در همه زمینه ها ریدم
اگه بی منته دیگه گفتنش چیه؟
بعد میگین مثبت درمورد شون فکر کن و ف
پرستار ظرف تقسیم‌بندی قرص‌ها را جلوی پیرمرد می‌گذارد:- قرصهاتونو جدا کردم، اینا همه برای شماست؛ قرمزا برا فشار خونه، زردا برای چربی، سفیدا برای پادردتون . همه رو لازمه بخورین! روزی یکی! فهمیدین چی شد؟پیرمرد لبخند بر لب نگاهش می‌کند:+ فهمیدم. دستت درد نکنه!پرستار نگاهی به پیرمرد دیگر، که باز هم در این سرما پنجره را باز کرده و دود سیگارش را بیرون می‌دهد، می‌اندازد و در دل می‌گوید کاش او هم.
 
✅ و هرآنچه را برای شما به رنگهای مختلف آفرید و
سلام گلشید خانم
الان که این نامه به دستت میرسه نمیدونم چه سالی و چه روزیه، از اونجایی که من یکم دیر جنبیدم و خیلیا از این ماشین نامه رسان استفاده کردن و طفلی دیگه خیلی بهش فشار اومده و دچار مشکل شده و معلوم نیست کی نامه رو به دستت برسونه به خاطر همین منم یه نامه ی کلی نوشتم برات که هروقت به دستت رسید به دردت بخوره.
خب میخوای بدونی من کیم؟
ادامه مطلب
یهو از خواب بیدار میشم و بابای عزیز تر از جانم بهم میگه لپ تاپت درست شده ! خواستم بهت سر صبح خبر خوب بدم :) و من از سرما یا ذوق در حالیکه میلرزم نمیدونم جز دستت درد نکنه و ممنون چی بگم! 
یکم بعد وقتی تلگرامم رو چک میکنم می بینم کسی که دوستش دارم و براش نوشته  بودم بودنت گاهی خیلی دلگرمیه برام، نصفه شب جواب داده که دوس دارمت! با اون قلب های مشکی تازه! 
و کسی که ازش ناراحتم بدون اینکه بدونه از خودشه، ازم خواسته خودم رو اذیت نکنم و شاد تر باشم. 
احساس
دیروز عید دیدنی خونه آبجیم نرفتم برداشته ۵۰ تومن پول و یه ظرف پراز شیرینی خونگی،شکلات،باسلق(نرمک) واسمارتیز و نمیدونم چی چی آورده برام.میگم دستت درد نکنه من نیومدم که از این کارا نکنی. بعد مانیا از اون طرف داد میزنه بیا ما اون همه پله رفتیم بالا،اون همه ماچ به ملت دادیم اونوقت یه پنجایی نمیذارن کف دستمون حالا فاطمه نشسته تو خونه عیدیشم میارن بهش تحویل میدن،نازم میکنه. :))
امروز صبح یه پشه منو نیش زد من ندیدمش فقط دیدم دارم مچ پا رو میخارونم تا همین الان باهاش در گیرم یعنی هر چند ساعت یه بار میبینم دارم میخارونم چند ساعتم اصن یادم نیس و اذیت نمیکنه.  قرمزیشم نمیره یه دایره کوچولوعه . میگم نکنه نیش پشه نباشه . نکنه ناکام از دنیا بره عمو :((((
 
دیروز بهداشت 2 داشتممال ترم دوعه اما من چون خیلی بهداشت دوست دارم این ترم دوتا بهداشت 1 و 2 رو با هم ورداشتم:| حالا میگم ک چطو ایطور شد
هر دوتاش رو خراب کردم از بس حفظی ان:(
الانم تو اتوبوسم به سمت خوابگاهباید برم ظرفای دیشبو بشورم وسایلمو جم کنم و بعد برم ترمینال
سر جلسه امتحان گوشیارو گذاشتیم رو جا استادیگوشیم رو ویبره بود زنگ خوردمراقب گوشیو برداش بالا گفت این مال کیه؟ گفتم مناومد طرفم همین موقع زنگش قطع شد
گفتم: قطع شد دیگه
گفت: یه جوری
بهش گفتن چرا یهو  همه چیز رو گذاشتی رفتی 
گفت گاهی وقتا واسه اینکه بقیه راحت باشن باید  بگذاری بری
اینجوری اونایی که تو رو به خاطر خودت میخوان میان دنبالت
اونایی هم که به زور تحملت میکردن راحت میشن از دستت
اونایی هم که دچار تردید بودن نمیدونستن تو یا دیگرون وقتی نباشی راحت تر میتونند سنگاشون رو با خودشون وا بکنند بین تو و دیگرون انتخاب کنند
به نظرم راست میگفت گاهی باید همه چیز را ول کرد و رفت آن وقت عیار خواستن ها مشخص میشود 
خدا نکنه یهو خدا
مامان امروز می‌گفت: دیشب از خدا خواستم هیچ وقت منو با آقای میم ( همسر بنده) امتحان نکنه!
گفتم: ینی چی با اون امتحانتون نکنه؟
گفت: آخه میدونی! خدا آدمو با چیزایی که خیلی دوستشون داره امتحان میکنه! دعا کردم یدفه چیزیش نشه، یدفه نره از پیشمون ، خلاصه با میم امتحان نشم!
گفتم: مامان!! :/ جونِ من یبار به خدا گفتی به وسیله ما امتحانت نکنه؟؟؟
گفت: نه بابا! حالا شما که هستید !
 
 
فک کنم دیگه وقتش شده باشه که من و بابام و داداشام شوهرمو بندازیم تو چاه. اینطور
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام از دستت
Meysam Ebrahimi - Az Dastet
ترانه و موزیک : نوید بهبودی ؛ تنظیم : فتاح فتحی
+ متن ترانه از دستت از میثم ابراهیمی
ماه منی دور میزنی قلب منو / لجبازی نکن خواهشا هیچ جا نرو
اخلاقم بده ولی دلم صافه / ولی دل تو بی انصافه

ادامه مطلب
اگر قایقت شکست ، باشد !!! ." دلت " نشکند . " دلی " نشکنی .
اگر پارویت را آب برد ، باشد !!! ." ابرویت " را آب نبرد . ابرویی نبری .
اگر صیدت از دستت رفت ، باشد !!! ." امیدت " از دست نرود ،" امید " کسی را " نا امید " نکنی .امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت ،دستانت را که داری .پس " خدای مان " را شکر کنیم .و دوباره شکر کنیم .و دوباره شکر کنیم ." دست " که داریم .دوباره " به دست " می آوریم .دوباره " می خریم " .دوباره " می سازیم " .و دوباره " می خندیم "
❇️ﻓﺪﺍااااا ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺩﻧﺎ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻨﺎﺭ ﻧﻤﺎﺩﺍﻪ ﺴ ﺣﺮﻓﺘﻮ ﻧﻤﻔﻬﻤﻪﺍﻪ ﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻠﻮﺗﺖ ﺩﺭﺮﻩﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﻫ ﺰ ﺍﻭﻥ ﺟﻮﺭ ﻪ ﻣ ﺧﻮﺍ ﻧﻤﺸﻪﺍﻪ ﺩﻟﺖ ﺮﻩ ﻭ ﺩﺳﺘﺖ ﺧﺎﻟﺍﻪ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﺸ ﻭ ﺷﺒﺎ ﺁﺭﺯﻭﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺩﻝ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺩﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭﻧ ﺷﺪ ﻪ ﺩﻟﺘﻮ ﺷﺴﺖﺍﻪ ﺳﺎﺯ ﺯﻧﺪﺖ ﻮ ﻧﺴﺖ ﻭ ﻣﻠﻮﺩ ﺭﻭﺯﺎﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺧﻮﺏ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺮﺍﻥ ﺑﺪﺵ ﺮﺩﻥﺍﻪ ﺁﺷﻨﺎﺎﻥ ، ﺍﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﺒﻪ ﺷ
اون زمانی که اینترنت بین المللی داشتیم (یادش بخیر.)، یک سایتی رو پیدا کرده بودم که میتونستی نامه ای به چند سال آینده ت بنویسی، ایده ی جالبی اومد به نظرم . اینکه بتونم خطاب به خودِ ده سال بزرگترم نامه بنویسم ، باهاش حرف بزنم، حس ها و اهداف و حتی دغدغه هامو بهش بگم، بهش بگم میخوام چجوری ببینمش و .
یک قسمتی هم داشت که میتونستی نامه های آدم های ناشناس به خودشون رو بخونی . بعضی از نامه ها دیلیور شده و بعضی نه! 
خیلی هیجان داشتم که برای خودِ بزرگت
اون زمانی که اینترنت بین المللی داشتیم (یادش بخیر.)، یک سایتی رو پیدا کرده بودم که میتونستی نامه ای به چند سال آینده ت بنویسی، ایده ی جالبی اومد به نظرم . اینکه بتونم خطاب به خودِ ده سال بزرگترم نامه بنویسم ، باهاش حرف بزنم، حس ها و اهداف و حتی دغدغه هامو بهش بگم، بهش بگم میخوام چجوری ببینمش و .
یک قسمتی هم داشت که میتونستی نامه های آدم های ناشناس به خودشون رو بخونی . بعضی از نامه ها دیلیور شده و بعضی نه! 
خیلی هیجان داشتم که برای خودِ بزرگت
اجباریه ولی چه میشه کرد،بالاخره باید خوابید
شاید یهو بیدار شدم و دیدم همه‌ی اینا خواب بود.
 
هه میتونم به طور قطع بهت بگم خواب نیست #دنیز
_ میخوام بخوابم اما نمیشه.مسخره‌ست اما ساعت ۲ باید انلاین باشم و با یکی حرف بزنم
و این قبل از اینکه ما اصلا حرف بزنیم اتفاق افتاد. تو چی؟ نمی‌خوابی؟
 
با کی حرف بزنی؟( خب فکر نکنم‌ به من ربطی داشته باشه .به من چه )
نمیتونم خوابم 
از دستت عصبانی ام 
از دستت دلخورم 
هزار تا فکر داره توی سرم چرخ میزنه به نظرت
الان تو صحن آزادی ام.
باید برای هم سفر های جنوب هم دعا کنم آقا جون.
آقا جون کمک کن ما تو همون مسیر همیشه باشیم.آقا خواهش میکنم ازت.
برای همه ی بچه ها دعا میکنم.♡
یا حضرت رضا ، میخوام درباره ی عشق باهات حرف بزنم.درحالیکه دارم لبیک یا ثارالله گوش میدم:)
آقا میدونی که من اصلا دوست ندارم ازدواج کنم.میدونی که از این مقوله و باقی عمری که صرف این موضوع بشه بدم‌میاد.آقا شما معصوم بودین ،مثل مردهای الان نبودین.آقا این موضوع درباره ی شما صدق نمی کنه.ول
وقتِ بی برکت یعنی اینکه صبح کله ی سحر از خواب پاشی، بری تو آشپزخونه که چای درست کنی بخوری و بشینی پای زدن فاکتورها و کارهای نیمه تمامت، و در کمال چندش، ببینی یه سوسک نازیبا داره روی کابینتای آشپزخونه ت رژه میره! پس همه کارات رو ول کنی و با دمپایی صورتی بیفتی دنبالش و اون دوان دوان همه ی روکش آشپزخونه ات رو آلوده کنه، سپس بعد از اینکه کشتیش و جنازه ی متوفی رو جمع کردی، روکش کابینتا رو جمع کنی و همشو بشوری!
 
و یا اینکه وقتی داری لباس میندازی توی
سلام، واقعیتش هر چی سعی میکنم اسم واقعیم رو مخفی کنم نمیشه، به همین خاطر از شما دوستان عزیز، اگر داخل وبلاگتون اسم واقعی من رو به کار بردید، پاک کنید و بجاش بنویسید نویسنده آشنا:)، دست شما درد نکنه، اونهایی که میدونن هم دیگه اسم واقعی من رو به کار نبرن، این دستور نبود، خواهش بود:) دست شما درد نکنه، جبران میکنم
با سلام
من خانم مجرد 29 ساله ای هستم، متاسفانه برادری دارم که 32 سالشونه و مطلقه ( نمیدونم این واژه برای مذکر صدق میکنه یا نه ) هست ولی متاسفانه آدم فاسدیه، یعنی اهل دختر بازی و روابط نامشروع هست، خیلی باهاش حرف زدم از بهشت و دوزخ و عذاب وعده داده شده و صبوری در قرآن گفتم آیه هایی براش خوندم. 
ادامه مطلب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها