نتایج جستجو برای عبارت :

درمن به یقینمفاهینی منیت سازی میکند

تنـــــها
رفتی به دریا ودلِ مارا ندیدیتنها ترین فانوسِ شب ها را ندیدی
باتو سفر بودو گذر از جنگل وکوهدرمن خیال وخواب و رؤیا را ندیدی
روزت سراسر شادی وجشن وسرور استدرآه واشک وناله نجوا را ندیدی
درمن هوای با تو بودن ها، دریغاموجِ هوای این تـمنا را ندیدی
من چون گَوَن پابند وتو همچون نسیمیاین بندِمحکم بوده برپا را ندیدی
بُغضِ غزل در پشت پایت گشت بارانرفتی به دریا و دلِ ما را ندیدی
          #فرشید_فلاحی   
مرگ را درمن بیا فریاد کن ،دارم بزنبی صدا، آرام ،گامی در شب تارم بزنمثل یک برگ جدا از شاخسارانم بیادر خزانِ دل ،تو دستی بهر افکارم بزنفکر مردن از سَرم دور است، من با زندگیگشته ام مأنوس، خطی روی دیوارم بزنرفتنت چندان برایم بد شده پس لااقلجان من برگرد، حَدّی تو به رفتارم  بز سکوتت ناله دارد ،این دل پُر  دردِ منپس بیا حرفی برای این دل زارم بزنپیشتر آ ، نیشتر خون در دلم کرده ببینزخم دل را کن مداوا ،بعد از آن دارم بزن 
تصمیم گرفته ام که تنها باتو.
یاهیچ کسی یاکه بمیرم یاتو.
ای دورترین لحظه ی حسرت درمن
یک آه فقط فاصله دارم تا تو
غلامرضا خدارحمی»
فقط خودم!خودِ خودِ خودم تنها
خوشحالم که آدم های بی خودی دارن از ذهنم پاک میشن
قبلا عادت کرده بودم اون ها یادآوری کنم برای خودم
الان دیگه نیستن.اگرم هستن هیچ حسی باهاشون نیست
فقط یه اسم و یه تصویر بی روح!
خوشحالم
سرد 
روزی که سنگ تراش
تراشیدروی سنگ اسم من
 
بدان آن روزسردترین
نقطه ی جهان است،تن من
 
یک آرامش ابدی درمن
دراطراف صدای گریه وشیون
 
افسوس خوران درصف اول
زمزمه زیرلب ،دنیابی وفااست
 
ای کاش زمانی که زنده بودم
مهربان تررفتارمیکردن
 
آخرهرهفته آه وحسرت
بعدازچندماه عادت ازنیستن
 
کمرنگ ترین نقطه ی این شهر
قبریست که من درآن دفنم
 
بی آن که بدانندچندروزاست
یکسال گذشت ،خاک شده سرد
 
یکمی نزدیکان میریزند اشک
مردم هم مدام آه می کشند
ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست
نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست
تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست .!
خدا ما را بکش قیمه قیمه کن بریز توی زودپز بخارپز کن جزغاله کن ریز ریز کن.این منيتمان بپرد
با این حال
خدایا بخاطر همین منيت که با ما همراه کردی شکرت .چه غوغا ها و سوداها که این منيت در جهان بر نیانگیخته!
چه تراوشها چه عشقها شورها نشاطها .
خدایا تو که کشتی ما را  تا چیزی به شعورمون اضافه کنیهمچین اضافه شد نشد که باز  هر چی توی این بساط زده بودیم به یه سوز کفر از سرمون پرید و موندیم خمار!
ای خدای معتادها عیارها رندها پاپتی ها تو هوای ما را داش
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
هیچکس درمن جنونم را به تو باور نکرد
هیچکس حالِ منِ دیوانه را بهتر نکرد
 
من همانم که اگر مستم تویی درساغرم
من از آنی که تو درمن ساختی ویرانترم
 
هوای شعر عشق تو چه شوری درمن آوردهزکوی عاشقان تک خوشه ای از خرمن آوردهزعطر عنبرین عطر گیسویش همی مستمکه دل از من ببرده وی ولی جان ایمن آوردهمن از این شور و حال عاشقی البته دانستمکه دلبر با می عشقش مرا در گلشن آوردهاز این تدبیر خوش فال برهمن لیک دانستمکه این دلبر گل گیسو برای چون من آوردهدمی از کوی وی من برنگردم تا به وصل اوشوم نایلکه امید است پایم را به کوی و برزن آوردهنشاید عشق را نابود کردن در چنین حالیکه می در کف کند ساقی که گوید دشمن آورده
روزگاریست که من مهرتودر دل دارم
زین سبب بادل خود همیشه مشکل دارم
کشته ی شمشیرعشقم که جفادیده دلم
چه بگویم که زعشق توچه ها دیده دلم
پشت این درکه جفادیده دلم بنشسته
که جفاکار به روی دل من در بسته
هم جفا کردی و هم مرا مقصر دانی
چونکه عاشق توأم مرا زخود میرانی
درمن خسته زغم طاقت هجرانت نیست
درتو هم هیچ وفا به عهدو پیمانت نیست
به صدای دل دیوانه ی خود گوش کنم
نتوانم که دمی تو را فراموش کنم
عشق تودردل من چوخون به رگهای من است
بعد هجران تو هم آفت دنیای
رتبه ها اومد
مبارکتون باشه .
نمی دونم باید به خودم تبریک بگم یانه ؟شایدم بایدصبرکنم تا شهریور ببینم چی پیش میاد؟شایدم توقع من زیاد.نمی دونم
رتبه م نمی گم خوب شده ولی ازچیزی که بعد جلسه فک میکردم بهترشده اول که رتبه ها اومد ققط زل زدم به رتبه م هیچ حس خاصی نداشتم یکم گیج بودم یکم که چه عرض کنم .ازم سوال میپرسیدن اصلا نمی تونستم جواب بدم
بعدش کم کم که ویندوزم بالا اومد یه حس خوشحالی اومد سراغم خواهروهمسر خواهر عزیز زنگ زدن پرسیدن چی کارکرد
پیامبر(صلی الله علیه وآله):من وعلی قبل ازخلقت آدم نوری بودیم درپیشگاه خداوند, وقتی آدم آفریده شد آن نوردر وجوداوقرارگرفت وپیوسته آن نوریکی بودتااینکه درصلب عبدالمطلب  به صورت دونورازهم جداشد, نورنبوت درمن ونورخلافت دروجودعلی قراگرفت.  بحارالانوار ج۳۵ص۲۴
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):بهترین گفتارآن است که نه ملال آورباشدونه نارسا.
امام صادق(علیه السلام):هرکس به شناخت حقیقی فاطمه دست یابد, بی گمان شب قدر رادرک کرده است.
امیرالمؤمنین ع
از ۱۶ سالگی خودخواه بودنم شروع شد تا ۱۸ سالگی تا دوسال تو شوک بودم یعنی تا ۲۰ سالگی از اون سن تا الان که ۲۲ سالمه ازخودگذشته شدم ولی نه اونطور که حقمو نگیرم.(و من همچنان بخاطر اینکه داداش بزرگه وقتی داشتم درس میخوندم صدام زد ۲ ماه باهاش قهرم ،تااین حد کینه ای شدم)
در اوج نوجوونی خودخواهی کردم ولی یه شخصی جوری سرمو کوبوند به طاق که تا دوسال تو شوک بودم ، یعنی هرچیزی اطرافم میگذشت برام مهم نبود،اینکه حتی یکی می اومد منو میکشت ازش ممنون هم میش
باوجود اینکه زندگی‌ام داره بصورت نرمال میگذره، اما یه مسایلی از قدیم و همان بچگی و نوجوانی درمن بوده‌ان، چیزی مثل نگران بودن واسه بقیه و طبعا عزیزان! همیشه غصه اینا منو لاغر میکرد، بی‌اشتها می‌شدم، آرامش‌م سلب می‌شد و خلاصه مسئله بشکلی درمی‌آمد که همون آرامش و راحتی خیال ازم تقریبا گرفته!
از فقر و اعتیاد عزیزان بگیر تا باقی مسایلی که عمومی‌تر و خصوصی‌تر بودن! خلاصه این فکر بقیه بود که همیشه یه چی توی سر من می‌انداخت. ولی من هیچ وقت واس
بعد از دیدن پست هری تصمیم گرفتم من هم به تقلید از هری یک پست از دستاورد های تابستونم بنویسم ؛این تابستون بعد از مدت ها اولین تابستونیه که احساس مفید بودن میکنم 
و جالب اینجاست که بیشتر دستاورد هایی که داشتم مربوط به دنیای دورنیم و روح و روانمه ( فکر کنم خودتون هم از سیر پست ها متوجه شده باشین D: درواقع خفتون کردم با این قضیه )
۱_ از اضطراب رها شدم و دیگه از استرس منفجر نمیشم و افسرده نیستم
۲_از ارامش بیشتری برخوردارم و ارامش درونیم رو بدست اوردم
روزگاریست که من مهرتودر دل دارم
زین سبب بادل خود همیشه مشکل دارم
کشته ی شمشیرعشقم که جفادیده دلم
چه بگویم که زعشق توچه ها دیده دلم
پشت این درکه جفادیده دلم بنشسته
که جفاکار به روی دل من در بسته
هم جفا کردی و هم مرا مقصر دانی
چونکه عاشق توأم مرا زخود میرانی
درمن خسته زغم طاقت هجرانت نیست
درتو هم هیچ وفا به عهدو پیمانت نیست
به صدای دل دیوانه ی خود گوش کنم
نتوانم که دمی تو را فراموش کنم
عشق تودردل من چوخون به رگهای من است
بعد هجران تو هم آفت دنیای
بسم الله الرحمن الرحیم- برگرفته از  ازعارف زنده دل حضرا ایالله العظمی اصر مکارم ازمنبع مجله منجی شماره 44 -نه مثل ما ناچیز بقول شیرازی ها کته مرده- درابدان بودم خانم سریدار خوابگاه دبیران درسه راه ابادان که سختمان مقابل یک تاجرعرب بود که برنامه عروسی زن چهارم خود که فارسیبود درحال  اماده سازيبودن  ایشان گفت من نمی دانم چرا مردان عرب این قدر با روح ومردان ایرانی این قدربیروح هستند- عارفی میفرمود که صبح در مقابل اینه به ایستذ وبگو تو در
ساعت به ساعت میگذشت حس کردم کنارجوی آبی نشستم ودارم گذرعمررانگاه میکنم.هردیوانه دردیوانه خانه به من نگاه میکردمیگفت واسه چی اینجایی؟همینجورقرص میدادن ودودسیگاردرمحوطه بخش حالم راخراب ترمیکرد.سینه من به خس خس افتاده بود.یکی ازپیرمردهای بخش که درجنگ شیمیایی بین عراق وایران بشدت  مشکلات تنفسی داشت ازهمه ناامیدشده بودوقرصش رابهم میدادکه حداقل من زنده بمونم.
هنگام باقی غذاسهم من مال اون وسهم دارومال من بود.ببشتربدن من به قرص بسته شده بود.
بسی حس مزخرفی دارم این روزا در روزمرگی های زندگی دارم دست وپا میزنم .حس میکنم زندگیم روتین شده جذابیت نداره واسم .درحالی که دستانم را برزیرچانه ام گذاشته ام برای دوره های کوتاه مدت بعدی زندگیم برنامه ریزی میکنم وصبرمیکنم که زمانش فرا برسه عملا چیزی به نام درحال زندگی کردن دربنده یه دوسه سالی وجود نداره شدیدا نیازمند یه کار باحال یه جای باحال هسم که ازاین روزمرگی نجات پیداکنم .کلا من تو زندگیم دنیال اینم که مشغول هرکاری هسم بهم خوش بگذر
من» بخش بزرگی از ساختار روانی هر انسانی است. اینکه من » بتواند تعادل بین واقعیت و نیازهای نهاد (نیازهای زیستی) انسان را برقرار کند نیاز به عوامل متعددی هست. ساختار شخصیت در بعضی بنوعی است که تمام زندگی صرف خواسته های نهاد میشود. نهادی که تمام اصلش برمبنای لذت و برآورده کردن نیازهاست. آنچه که مهم است و غالباً در موردش کم توجهی رخ داده قسمت فرامَن» شخصیت است. جایی بین 3 تا 6 سالگی که تربیت باید به شکل صحیحی رخ بدهد. من میگویم خودخواهی، منّیت،
من» بخش بزرگی از ساختار روانی هر انسانی است. اینکه من » بتواند تعادل بین واقعیت و نیازهای نهاد (نیازهای زیستی) انسان را برقرار کند کار راحتی نیست. ساختار شخصیت بنوعی است که تمام زندگی صرف خواسته های نهاد میشود. نهادی که تمام اصلش برمبنای لذت و برآورده کردن نیازهاست. آنچه که مهم است و بیشتر در موردش بی اعتنایی رخ داده قسمت فرامَن» شخصیت است. جایی بین 3 تا 6 سالگی که تربیت باید به شکل صحیحی رخ میداده. من میگویم خودخواهی، منّیت، خودبزرگ بینی،
نیلوفراز مرز خوابم می گذشتم سایه تاریک یک نیلوفر  روی همه این ویرانه ها فرو افتاده بود کدامین باد بی پروا دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟در پس درهای شیشه ای رویاها در مرداب بی ته ایینه ها  هر جا که من گوشه ای از خودم را مرده بود م یک نیلوفر روییده بود                                           گویی او لحظه لحظه در تهی من می ریخت و من در صدای شکفتن او لحظه لحظه خودم را می مردم بام ایوان فرو می ریزد و ساقه نیلوفر بر گرد همه ستونها می پیچ
 
از مرز خوابم می‌گذشتم
سایه تاریک یک نیلوفر
 روی همه این ویرانه‌ها فرو افتاده بود
کدامین باد بی‌پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد ؟
در پس درهای شیشه‌ای رو‌یاها
در مرداب بی‌ته ایینه ها
 هر جا که من گوشه‌ای از خودم را مرده بودم
یک نیلوفر روییده بود
گویی او لحظه لحظه در تهی من می‌ریخت
و من در صدای شکفتن او
لحظه لحظه خودم را می‌مردم
بام ایوان فرو می‌ریزد
و ساقه نیلوفر بر گرد همه ستون‌ها می‌پیچد
کدامین باد بی‌پروا
 دانه این ن
بت من تو هستی
کسی رو بیشتر از تو اگر دوست داشتم آزادی از من سلبش کنی.
من آباد میشم اگر به دست تو ویران بشم.
دلم میخواد کفشهام رو دربیارم صدات رو بشنوم؛ کاش نوری ببینم.
از تو اگر غیر از تو خواسته باشم کم خواسته ام. قلبم رو پر از محبتت کن و خالی کن از هرچه غیر از خودت.من رو از منيت خالی کن. 
من آن توام، مرا به من باز مده 
* آیه 24 سوره قصص
 
 
یک انسان باید همیشه این مطلب را به خود یاد آوری کند که:من حیوان نیستمروح الهی در من دمیده شده استکار من خوردن و چریدن و لذت های حیوانی نیستمن در این حواس مادی محصور نیستمخداوند مرا لجام گسیخته نیافریده استاو مرا آفرید و نیروی حیوانی شدن و الهی شدن را درمن به امانت گذاشتمن باید صفات خدایی را در وجود خودم ظاهر کنمهمانطور که خداوند مهربان است من هم باید مهربان باشمهمانطور که خداوند بخشنده و بخشاینده است من هم باید اینگونه باشمباید دائما از خ
آیا می دانید سرطان گوش چیست؟
سرطان، تقسیم و رشد غیر طبیعی سلول های بدن می باشد، تمام اندام های بدن من جمله گوش نیز از خطر این اتفاق مستثنی نیستند، سرطان گوش انواع مختلفی دارد که در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم. سرطان گوش مثل همه انواع سرطان ها امکان درمان در صورت خوش خیم بودن آن وجود دارد، اما در صورت تشخیص دیر تر و همچنین عدم پیگیری درمان،امکان مرگ بیمار وجود دارد. سرطان گوش در لایه های مختلف گوش بوجود می آید و در برخی موارد سرطان
همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم ” روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد ” می‌ نوشتم ” روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم که هنوز دوستم داشته باشی‌ ” می‌ نوشتم در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر شده ام جز ایمانِ به بازگشتِ تو امروز می‌‌نویسم یقینا آمده است ولی‌ روزی که من از هراسِ دیوار ها خانه را که نه خودم را ترک کرده بودم.
متن زیبا و دلنشین عاشقانه 
باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین می کنم من می توانم می شود ، آرام تلقین می کنم با عکس های
درسحرهاقطره اشکی دل گلستان ميکند/تقویت دین وولایت صبر و ایمان ميکند/زمزم عشق وتوسل میبردتاعرش رب/وقت هم عهدی فراهم سوی جانان ميکند/عشق بر قرآن وعترت کوثردلدادگی است/درسحرسیراب چون هرکام عطشان ميکند/چشم گریان قلبها رامیبرد تا اتصال/حالتی خوش رامهیابهرانسان ميکند/هرسحرآرامشی راکرده تقدیم وجود/درنمازشب سحاب چشم باران ميکند/یادمان مصطفی وآل پاکش پرثمر/متصل دل رابه سوی عرش رحمان ميکند/سوی قرآن و ولایت میدهدآماده باش/شیعیان را جانفدایش مثل
نیازی به شیطان سازي از مجاهدین خلق شیطان نیست!
این باند تبهکار که یک رسانه ی ماهواره ای مفت ومجانی دراختیار دارد وشب وروز توسط این رسانه تخم وکین ونفاق می پراکند ، با پرروئی خاصی که دارد، مدام مظلوم نمائی کرده ومطرح ميکند که گویا ازاو شیطان سازي میشود! ونمیگوید که خود شیطان است واحتیاجی به دوباره ساختنش نیست.
این بار نیز با پیروی ازاین اصل که فکر ميکند موثر خواهد بود، بازهم وارد میدان شده وطی نوشته ی 8صفحه ای ، تکرار مکررات نموده وازاینکه از
دردلم غوغابپا نام شهیدان ميکند/حالت آرامشی درپرده جان ميکند/یادمان قتلگاه و خیمه گاه وعلقمه/ازحسین ویاورانش کسب ایمان ميکند/هرشهیدی جاودانه تاسرای ماست/شیعه راعشق شهادت باز احسان ميکند/درسپهربندگیها اوج ایثار وولاست/حضرت حق در بهشتش شیعه مهمان ميکند/با ولایت تاشهادت خط خوب رهبری است/برخمینی هم درودش رافراوان ميکند/ای شهیدان خدایی نامتان جاوید باد/یادمان هرشهیدی درد درمان ميکند/دشمنان دین احمدخوار و رسواگشته اند/او حمایت ازولایت مث
جمعه باشورولایت هردلی گُل ميکند/سوی نام مهدویت او توسل ميکند/از خداآموخته هردم پرستش تا وصال/بهرپیروزی فقط برحق توکل ميکند/درمرام زندگانی سبک اواز اهل بیت/چون اموراتش خدا دائم تقبل ميکند/یادمهدی جمعه ها عشق تمام انبیاست/حضرت او شیعیانش راتکفل ميکند/گریه دارد بر حسین وکربلا وزینبش/باتمام مسلمین هرجاتعامل ميکند/وحدت وگنج بصیرت دشمنش داده شکست/شیعه سختیهای دوران را تحمل ميکند/نائبش آماده باشی داده است برشیعیان/درجهان سیدعلی فکرتحول ميکند
شخصی نزد حکیمی رفت و گفت: من میخواهم به خوشبختی برسم حکیم پاسخ داد ابتدا من را حذف کن که نشانه منیّت و غرور است و سپس میخواهم برسم را حذف کن که نشانه زندگی در آینده و از دست دادن اکنون است حال تو خوشبختی و این یعنی یعنی زندگی صحیح در حال
این روزا خیلی سرگرم گوش دادن به فایل های صوتی و خوندن مطالب روانشناسی هستم.تقریبا میتونم اینجور بگم که روزامو با شنیدن صدای هلی تاک شروع میکنم، بعدش هم صدای دکتر هلاکویی پلی میشه تاااا زمانی که حتی بخوابم! و واقعا هم راضیم از این کارم. لااقل میتونم با صحبتاشون، با راهنمایی هاشون چند درجه شخصیت خودمو بهتر کنم.چیزی که خیلی برام جالب بود و خواستم امروز درموردش با شما حرف بزنم یکی از صحبت های دکتر هلاکویی بود که میگفت شخصیت الان ما در چند سال او
هر دلی را روزگاری عشق؛ ویران ميکند
ناگهان می آید و در سینه میلرزد دلم؛؛
هر چه جز یاد تو را؛ با خاک یکسان ميکند
با من از این هم دلت بی اعتناتر خواست؛ باش
موج را برخورد صخره؛ کی پشیمان ميکند؟
مثل مادر؛ عاشق از روز ازل حسرت کش است؛؛
هر کسی او را به زخمی تازه؛ مهمان ميکند
اشک میفهمد غم؛ افتاده ای مثل مرا؛؛
چشم تو از این خیانت‌ها؛ فراوان ميکند
***
عاشقان در زندگی دنبال "مرهم" نیستند؛؛
درد بی درمانشان را "مرگ" درمان ميکند
#مژگان_عباسلو
Add a com
#نگاهش
#چشمهایش
#صدایش
#لبخندش
#دستهایش
#بوی عطرش
#وقتی جدی میشود
#وقتی مزاح ميکند
#وقتی بلند بلند میخندد
#وقتی تعجب ميکند
#وقتی نگران میشود
#وقتی قهوه‌اش را هم میزند
#وقتی نگاهت ميکند
#وقتی نگاهت ميکند
#وقتی نگاهت ميکند
#وقتی نگاهت ميکند
#وقتی نگاهت ميکند
.
.
.
نیم ساعت وقت دارم تا بنویسم چه چرخ گوشتی توی مغزم همه چیز را چرخ ميکند، هم میزد، دوباره چرخ ميکند، به خوردم میدهد، چرخ ميکند و شب میشود. میخوابم. صبح میشود  بعد باز چرخ گوشت شروع ميکند. احتمالا همین جمله هم کافی باشد. همه چیز توی ذهنم چرخ میشود و من خوبم. اتفاقی نیست که انتظارش را نداشته باشم یا ندانم باید چه کار کنم حالا. ولی چرخ گوشت به برق است و کار ميکند
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی ميکندبلبل شوقم هوای نغمه خوانی ميکند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دستطاقتم اظهار عجز و ناتوانی ميکند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمنبا خزان هم آشتی و گل فشانی ميکند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوزچشم پروین همچنان چشمک پرانی ميکند
نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوزبا همان شور و نوا دارد شبانی ميکند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمانبا همین نخوت که دارد آسمانی ميکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوزدر در
بریتیمان وفقیران شیعه احسان ميکند/شادمان ازحرکت خود بازرحمان ميکند/دست پاک مهربانی میرسد سوی خدا/سربلندوباسعادت دین وایمان ميکند/باغ زیبای بهشتی مزداین احسان اوست/دردوسختی های خودراباز درمان ميکند/باولای آل احمدمیرسد گنج رضا/درجهان تبلیغ عزت کل ایران ميکند/راه ورسم بندگیها بخشش واحسان بود/شادمان ازاین عطایش اوفقیران ميکند/حضرت صاحب زمان راپیروی کن باعطا/مشکلات شیعیان را بازآسان ميکند/
این سوال بسیار مهم است که چه کسانی باید فلوکستین را در شب مصرف کنند و چه کسانی در روز. در این مطلب با توجه به جدیدترین توصیه های مجله معتبر پزشکی ان اچ اس انگلستان، بهترین زمان استفاده از این داروی ضد افسردگی را برای شما بیان می کنیم.
1- حقایق کلیدی
معمولا دوره درمان با فلوکستین 4 تا 6 هفته می باشد.
عوارض جانبی رایج عبارتند از: تهوع، سردرد و خواب آلودگی. این موارد معمولا خفیف هستند و پس از گذشت چند هفته از بین می روند.
اگر شما و پزشکتان تصمیم داری

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها