نتایج جستجو برای عبارت :

خودتو خاطره هات باهم به درک

دانلود اهنگ خودت با خاطراتت باهم به درک
دانلود اهنگ خودت با خاطره هات باهم به درک
دانلود اهنگ عرفان کالبد خودت با خاطراتت باهم به درک
دانلود آهنگ خودت با خاطره هات باهم بدرک

دانلود اهنگ خودتو خاطراتت باهم به درک
اهنگ.خودت با خاطراتت باهم بدرک
آهنگ خودت با خاطراتت با هم به درک
تو هر سایت انگیزشی و سازشی و اینا بری، یا به پیج هر روان‌شناسی سر بزنی، می‌گه خودتو دوست داشته باش.همیشه واسم سوال بود که یعنی چی این جمله؟ خیلی بی‌معنی بود واسم.اما الان حس می‌کنم می‌فهمم یعنی چی.دخترا وقتی موبایلی که دوست دارن رو می‌خرن، قابِ اجق وجق واسش می‌خرن. برچسب می‌چسبونن بهش. النگ دولنگ بهش آویزون می‌کنن.پسرا وقتی ماشینی که دوست دارن رو می‌خرن، رینگشو اسپرت می‌کنن، چراغشو نئون می‌کنن. هزار قِر و فِر.این کارا فقط یه معنی دار
تا حالا واستون پیش اومده با یه نفر بیشتر از اینکه تفاهم داشته باشید اختلاف داشته باشید ولی بازم همو دوست داشته باشید و به هم کمک کنید
روایت من و دوستمه
از لحاظ مذهبی، فرهنگ، مسافت، نظر و عقیده، سنی (متولد 75) خیلی باهم تفاوت داریم
ولی توی این دو /سه سال اینقدر باهم خاطره داشتیم که انگار سال هاست همو میشناسیم و باهم دوستیم
با اینکه دانشجوی بین المللی و بورسیه هست امروز با زبان فارسی دفاع کرد
نزدیکش نسشته بودم هرجا گیر میفتاد زودی فارسیشو بهش می
من جدا نگران حسن هستم!
همش میگم یه وقت اون وسط از خنده غش نکنه، صندلیش از پشت سر بخوره زمین، نعلینش بره هوا، آبرومون بره جلو اون یارو مو زرده!
خودتو جمع کن حسن! ما آبرو داریم!

جدی اگه چیزی انقد خنده داره، بگن همه ملت باهم بخندیم! کلیک 
دانلود آهنگ غمگین و احساسی هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم با کیفیت بالا 320 موزیک صوتی Mp3 با لینک مستقیم
Ahang har jaye shahro migardam ma ba ham khatere darim
هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم ♩♪/
آخره عمرمه اون روز که ازم چشم برداری ♩♪/
الان تو همون خیابونم که باهم راه میرفتیم ♩♪/
اگه این آدما میزاشتن تا خوده ماه میرفتم ♩♪/
مگه کل این دنیا چند تا مثله تو داره ♩♪/
بیا که این دلم بی تو تنهاست بی کسو کاره ♩♪/
دانلود آهنگ هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره
دانلود آهنگ غمگین و احساسی هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم با کیفیت بالا 320 موزیک صوتی Mp3 با لینک مستقیم
Ahang har jaye shahro migardam ma ba ham khatere darim
دانلود آهنگ هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم علی یاسینی
هر جای شهرو میگردم ما با هم خاطره داریم
آخره عمرمه اون روز که ازم چشم برداری
الان تو همون خیابونم که باهم راه میرفتیم
اگه این آدما میزاشتن تا خوده ماه میرفتم
مگه کل این دنیا چند تا مثله تو داره
بیا که این دلم بی تو تنهاست بی کسو کاره
منو هیچک
قبول کردم و من تا ابد امروز رو یادم نمیره
خودتو کنترل کن ژلوفن
خودتو کنترل کن ژلوفن
مگه تو براش چیکارکردی؟ 
خودتو کنترل کن
خودتو کنترل کن دختر.
برای من همیشه انگار باید یه شوک خفن بهم وارد بشه تا کاریو انجام ندم.
خدایا کمک کن خودمو ببخشم.
خودتو بهم بشناسون که اگر نشناسونی.
من بعد . سال زندگی هنوز نمیشناسمت. تو همیشه بهترین و نزدیکترین فرد به من بودی و هستی! اما نمیشناسمت و این غم انگیزه، ناراحت کننده ست که نزدیکترین فرد به خودتو نشناسی. کمکم کن پاک بشم، کمکم کن بتونم کتابتو بخونم، کمکم کن اسماء وصفات پاکتو بشناسم،ببینم، درک کنم و باهاشون یکی بشم!
اللّهم عرِّفنی نفسک. 
دانلود اهنگ کامل علی یاسینی ما باهم خاطره داریم
دانلود اهنگ هر جای شهرو میگردم ما باهم خاطره داریم
دانلود اهنگ علی یاسینی ما با هم خاطره داریم
دانلود اهنگ کامل هر جای شهرو میگردم

دانلود اهنگ کامل علی یاسینی هرجای شهرو میگردم
دانلود اهنگ علی یاسینی هرجای شهرو میگردم
دانلود اهنگ علی یاسینی هر جای شهرو میگردم
اهنگ علی یاسینی ما باهم خاطره داریم
میدونی الان دارم فک میکنم خیلی منطقی!
اینکه خود شریفی هم گفته حالش بد میشه ولی زود خودشو، حسشو خوب میکنهاما من اصلن این اجازه رو نمیدم و این یکم اذیت کننده است.چون یه جا دیگه نمیتونی و یهویی انقدر همه چی میریزه بهم وحالت بد میشه که نمیتونی خودتو تا چندین روز جمع کنی.
پس اگه حالت بد شد خودتو نگیر و بروز بده اما فقط پیش خدا و بعد خودتو خوب کنمهم اینه زیاد تو حال بد نمونی ❤
دانلود اهنگ کامل علی یاسینی ما باهم خاطره داریم

دانلود اهنگ علی یاسینی ما با هم خاطره داریم

دانلود اهنگ کامل علی یاسینی هرجای شهرو میگردم

دانلود اهنگ علی یاسینی ما باهم خاطره داریم


دانلود اهنگ کامل هر جای شهرو میگردم

دانلود اهنگ علی یاسینی هر جای شهرو میگردم

دانلود اهنگ علی یاسینی هرجای شهرو میگردم

دانلود اهنگ هر جای شهرو میگردم ما باهم خاطره داریم
همیشه نظاره گر بودن. کافی نیست. باید قضاوت کرد گاهی!(بعدا احتمالا بیشتر می نویسم فکرای درهم و برهمو در این باب!) گرچه که نظاره گر بودن یکی از ویژگی های خوب و واجب زندگی می تونه باشه. دست کم یکی از قسمت های مهم زندگی منه.سعی کنی مدل سازی کنی. خودتو بسازی، خودتو بشناسی. به انتقاد و مدل های بقیه هم دل بسپری  و از نگاه اونا خودتو نظاره کنی حتی. خب قرار اینه که مدلِ خاص خودتو بسازی. زمان می بره قطعا. می تونه سخت باشه. شاید بازه ای خودت نباشی حتی!
ولی
مدرسه که میرفتیم ، 
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى" 
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جاگذاشتیم؛
توى یه کافه،
توى یه خیابون،
توى یه خاطره،
توی گذشته.
گذشته رو کندوکاو نکنیم 
گذشته رو رهاکنیم به حال خودش چه خوب چه بد چه با لبخند چه باگریه 
گذشته رو نبش قبر نکنیم تا قصرخیالی مون تبدیل به ویرانه نشه
گذشته هرچی که بود گذشت 
که بعد از همه اون روزها اون ادم ها 
فقط یه اسمان  در استانه 21 سالگی مونده .
اخر همه ی قصه ها فقط خودمون میمونیم 
خودتو بغل کن!!!
راس میگه ن راس نمیگه
مگه کلمه ها نیستن که منظور ما رو میرسونن؟
خب من چرا نباید خودمو درگیرش کنم
مگه غیر این نیست که تو اگه خودتو درگیر کلمه ها کنی از معنای اصلی جا میمونی !؟
.
مائده ! این صفر و صدی بودنت داره حالمو بهم میزنه :)))
.
#سارا
از یه جایی به بعد دیگه ناخن هات رو قد بیل نگه نمیداری ، دیگه خودتو با آرایش خفه نمیکنی ، هر لباسی رو نمیپوشی ، اگه اهل رنگ کردن مو باشی دیگه رنگای مختلف رو امتحان نمیکنی ، سبک خودتو توی زندگی ، لباس پوشیدن و استایل پیدا کردی . از اونجا شروع میکنی به بزرگ شدن .
خب
امسال هم با تمام بدی ها و خوبی هاش تموم شد و رفت تو بایگانی دلمون♥.امسال کنارهمدیگه اتفاقای زیادی رو پشت سر گذاشتیم؛باهم قهرکردیم،بعد چندروز آشتی کردیم.باهم دعوا کردیم اما بعداز یه مدت کوتاه دوباره شدیم همون اکیپ سابق‍‍‍.
به خاطرهمدیگه بابقیه دعواکردیم.باهم بازی کردیم.باهم بزرگ شدیم.باهم گفتیم و خندیدیم.باهم و برای هم گریه کردیم.برای همدیگه کادو خریدیم.برای همدیگه تولدگرفتیم.باهم بحث کردیم.باهم کل کل کردیم‍♀‍♀.همدیگه روسورپرای
من خاطره چندانی از پدربزرگ پدریم ندارم.۳ ساله بودم که فوت شدن.تنها خاطراتم فقط تعریف هایی هست که مامانم از پدربزرگم کردهخوبی هایی که گفته و جوری که صدام میزده تا یاد دارم خاطراتم از هر دو مادربزرگا و پدربزرگ مادریم بوده
و امروز دفتر عمر آقاجونم برای همیشه بسته شد.و شد خاطره که یادم بیاد و بگم بابابزرگم اینجور بود و اونجور
آقاجونم رفتخیلی قشنگ رفت.خودش میدونست وقت رفتنهتسلیم شد وصیتشو کردحلالیت هاشو طلبیدهمه رو
واقعا نیازی نیست خودتو به بقیه اثبات کنی!
گاهی گذر زمان، باعث میشه بهتر همدیگه رو بشناسیم.
گاهی این شناخت طولانی میشه.
میشه سردرگمی.میشه سوتفاهم. میشه اختلاف. میشه.
نمیشه!!
نمیشه تظاهر کنیم به نفهمیدن!!
و همینطور نمیشه تظاهر کنیم به فهمیدن.
میشه چند سالی باهم بخندیم و گریه کنیم و از یه جایی به بعد. یه چیزی به اسم غرور بیاد وسط!!
چون ما باهم بزرگ شدیم؟!؟ یا برای هم بزرگ شدیم که مسائلمون بزرگ جلوه میکنه؟!؟
یا جفتش!! ک خب این سخت تره ک من با تو
بعضی از خاطره‌ها
شکل فایل‌های ویروسی‌ان
دیدی هی حذفشون می‌کنی
اما
باز بر‌می‌گردن.
شیفت دیلیت هم اثری نداره روشون.
انگاری جا خوش کردن تو حافظه.
حالا تو نه اینکه در مقابل این خاطره‌ها باشیا.نه.
تو در جریان اینا شناوری.
می‌برنت؛ هرجا که بخوان.
اصلا یه موقع طوری از این دنیا
و ازین هستی دورت می‌کنن
که وقتی به خودت می‌آی؛ می‌گی
کدومش حقیقته؟
یادها مثل قطاری می‌مونن
که اصلا نمی‌دونی چجوری سوار شدی
مقصدش کجاست.
فقط میری
میری
میری
م
خواستم آرشیو رو تمیز کنم،اولین پست رو دیدم و باز فهمیدم وبلاگ تنها جاییه که حالمو خوب میکنه.
نداشتن کسی که توی حال بدتون بهش پناه بیارید سخته نه؟یهو چشم باز میکنی میبینی نزدیک ترین ادما بهت شدن دورترینا اونقده دور شدن که دستت که هیچ پیامتم بهشون نمیرسه.تو به اندازه پوست سیبِ سبزی که اول صبح بعد از بیدارشدن از خواب با بی حوصلگی از یخچال برمیدارن و گاز میزنن هم توی زندگیشون دخیل نیستی.
ولی اشکت نریزه خودتو پیدا کن میون این همه غم،خودتو بکش
شافل رو گذاشتم روی محبوب ترین ها، پارسا هم بغلمه سرحال و خوش اخلاق. سرشو عقب میگیره و صاف وایمیسه، تا خسته میشه یهو ول میشه توی سینه ام، هزار بار قربون صدقه این گردن گرفتناش میشم. یه آهنگ قشنگ میاد، فنقلی هم توی چشمام نگاه میکنه، با هم آروم و ملیح میرقصیم. مادر و پسری قشنگ ترین و پاک ترین رقص دنیا رو باهم میریم. بهم نگاه میکنه، برام میخنده، قند توی دلم آب میشه. سعی میکنم توی ذهنم ثبت کنم، درخشش ابدی یک خاطره پاک :)
 
+ این لحظات قشنگ روزی همتون
مورد داریم طرف (همون کاشف و کاتب) رفته زیراب دوست و همکلاسیشو زده تا نتونه اپلای آلمان بگیره. بعدش همون استاده اومده گفته فلانی زیرابتو زده.
خب چرا خودتو مسخره خاص و عام کردی. مگه قراره کسی جای تو رو تنگ کنه؟ همین استاده که رفتی پیشش زیراب دوستتو زدی میدونی درباره تو چی فکر میکنه؟ چرا توهم دانایی و توهم خود بزرگ بینی باهم داری جانم؟
حرفایی که خودم خط و ربطشو می فهمم و نوشتنش حالمو بهتر می کرد :
یه خاطره دارم که انداختمش توی زباله دان 
نمی دونم چرا 
هیچ وقت توی شمار خاطراتم نیست! 
هر وقت هم که به یادش میارم تعجب می کنم
اون روز عید احتمالا ۹۶ رو می گم که با خانم نون رفتیم کافی شاپ که با برادرش آشنا بشم!! 
چه روز بدی بود. حالم بد شده بود عجییب. به شدت حالم بد شده بود. داشتم اون مکالماتو بالا می آوردم و از خودم می پرسیدم چرا رفتم چرا چرا 
الان یهو یاد حرف خانم نون افتادم و این خاطره
خب دوران سرخوشی به پایان آمد و من تشنه‌ام دوباره، اما راستش نه تشنه‌ی عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن که تشنه‌ی لاس زدن و دلم از تنهایی گرفته. 
چاره چیست؟ به یقین صبر و صبر و کمی مدارا با دل.
می‌خونه: دیگه عاشق شدن، ناز کشیدن فایده‌ نداره. به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگه‌دار.
باید از خودم مراقبت کنم در مقابل این تشنگی و تلخی تنهایی، این نیز بگذرد.
بعضی از خاطره‌ها
شکل فایل‌های ویروسی‌ان
دیدی هی حذفشون می‌کنی
اما
باز بر‌می‌گردن.
شیفت دیلیت هم اثری نداره روشون.
انگاری جا خوش کردن تو حافظه.
حالا تو نه اینکه در مقابل این خاطره‌ها باشیا.نه.
تو در جریان اینا شناوری.
می‌برنت؛ هرجا که بخوان.
اصلا یه موقع طوری از این دنیا
و ازین هستی دورت می‌کنن
که وقتی به خودت می‌آی؛ می‌گی
کدومش حقیقته؟
یادها مثل قطاری می‌مونن
که اصلا نمی‌دونی چجوری سوار شدی
مقصدش کجاست.
فقط میری
میری
میری
م
دلم خیلی براش تنگ شده،یک ماهی شده ندیدمش
شرایطمون هم مثل بقیه عادی نیست که هرموقع دلم باش تنگ شد بتونم بهش زنگ بزنم 
صداشو بشنوم تا کمی از این دلتنگی کم بشه
باید صبر کنم تا هرموقع خودش میتونست حرف بزنه بهم زنگ بزنه
یک ممنوعه است.
وقتی کنارهم بودیم بیشتر موقع ها دعوا میکردیم،شاید بیشتر باهم دیگه دعوا کردیم تا خوش باشیم
ولی من الان دلم برای همون دعواها هم تنگ شده
مخصوصا برای اون موقع ها که دعوامون میشد و میدید ناراحت شدم با اینکه مقصر من بودم ب
محمدم من اینجام جای خاطره هامون
البته جای خاطره های من
چطوری زندگی کنم با این خاطره ها بدون تو
دلم داره میترکه
حق ندارم بهت بگم برگرد
میترسم بگم
نمیدونم بدتر از اینم مگه هست که من میترسم
اما میترسم یه چیزی بگم دیگه امید نداشتمم ناامید بشه.
توروخدا برگرد تورو جون من.
وقتی دیوانه ساز ها ، نگهبان های آزکابان ، به کسی نزدیک می شدن، تمام امید و شادی رو ازش می گرفتن. 
فکر کردن به یه خاطره شاد و قوی ، اون ها رو از بین می برد 
فکر کنم وردش : اکسپکتوپاترونوم بود
بعدشم یه حیوون نقره ای محافظ از نوک چوبدستی میومد بیرون و اون سیاه ها رو میخورد
پس همگی انرژی هامونو جمع می کنیم ، روی خاطره شاد و قشنگمون تمرکز می کنیم و باهم تکرار کنیم : اکسپکتوپاترونم
 
مثلا من می تونم به چشم هات فکر کنم که نقطه ضعف منه . به همه خاطرات خ
باید زندگی کرداما ن به هر قیمتی
آزاده طوری زندگی کنیم
با توجه ، بی توجیه
قبل اینکه کسی ایرادتو بگیره خودت اصلاحش کن
بیخیال خودت نشو
تویی که میتونی خودتو بسازی
خودتو دست کم نگیر
برنده باش
برای رسیدن ب قله های ترقی رقابت کن
هیچوقت دیر نیست اگه همینو بفهمی
اگه فقط بخوای و امیدت نخشکیده باشه
مُردگی نباید کرد
حالا به هر قیمتی که شده.
(مخاطب مورد نظر : خودم)
."به یاد می آورم زمانی را که برایت ارزشمند بودم،نه اشتباه میکنم!مگر اصلا روزی برایت ارزش داشته ام؟به خاطر دارم لحظاتی که مرا میخواستی،نه اشتباه میکنم!مگر اصلا لحظه ای خواهان من بوده ای؟در خاطرات عاشقانه ای که باهم داشته ایم میپویم،نه اشتباه میکنم!مگر خاطره ی عاشقانه ای باهم داشته ایم؟".
از ربکا میپرسم و میخواهم برایم بگوید دلیل این وصف های اشتباه چیست،ربکا لبخند میزند و آرام میگوید چه قدر بی رحمانه.
+چه قدر بی رحمانه؟همین؟دیوانه شدن آن ه
درست همون لحظه ای که فکر میکنی یکی از دوستات ولت کرده بدون اینکه بهت بگه با یه سری ادم دیگه رفته امامزاده ، و یه دوست برات مونده که تو چند ساعت گذشته فکر کردی که واقعا  ِ واقعا دوسته ، شاید باهم کلی خندیدین و کلی اتفاق و خاطره باهم جابجا کردین ، درست تو اوج ، بهت ثابت میکنه که نه ، تو واقعی نیستی .
با نیش و کنایه هیچ وقت با دوستتان حرف نزنید ، دلش می شکنه،  دلت بیشترِ بیشتر وقتی می شکنه که اصلا انتظارشو نداری ، مواظب رفتارتون و کلمه هایی که بکار م
بعضی وقتا یه چیزی رو میخوای ، دلت آرومه که دعا میکنی و میگیریش
یه پولی نیاز داری ، کار میکنی به دستش میاری
دلت نوشیدنی میخواد ، برای خودت میخری
ولی بعضی وقتا دلتنگ کسی هستی
که رفته ، که نیست
حالا تو هی گریه کن
هی دعا کن
رفته
برنمیگرده
یه روزایی هر چی خودتو بزنی به نفهمیدن
بری سراغ سازت ، بزنی و بزنی و مثلا دلتو خالی کنی
قلم کاغذ برداری بنویسی
نه انگار فایده نداره
انگار آسمون ابری و تنهایی تو خونه و مرور خودکار یه سری چیزا تو مغزت
قراره امروز
چی میخوای واقعا نمیفهممت.
تا وقتی پست میذاشتم بلاگ و چک میکردی که پست بذارم بگی هیچی نگو. وقتی پست نذاشتم باز هی اومدی رفتی که پست بذارم باز بگی هیچی نگو. الانم که علنا میگم تمومه نیا همه چیزو عوض کردم ول کن نیستی. گفتم حالت خوب نمیشه چه من باشم چه نباشم. خودتو بشناس بقیه ش تو گوگل هست تا بیای خودتو بشناسی دیر شده دیر. لطفا نیا تا سایت حذف شه من عصبی میشم وقتی کارهاتو بغل هم میذارم. نمیتونم باور کنم این بودی .
دانلود آهنگ جدید سجاد ماندگار به نام خودتو آروم کن
متن آهنگ جدید خودتو آروم کن - سجاد ماندگار
Скачать ноую песнюSajjad Mandegar khodeto aroom kon
Текст песни khodeto aroom kon Sajjad Mandegar
رفتی گفتی که یادم نمیفتیВы сказали, что не помните меня
رفتی ولی کاش اینو نمیگفتیВы пошли, но я бы хотел, чтобы ты этого не гоорил
بسته دست منو این کارات بسته

ادامه مطلب
هیچوقت از خاطره هایی ک خودتون قبلا با کسی داشتین با کس دیگ خاطره نسازین واسه کسی رویا نسازین چون وقتی بفهمه اولین نفری نبوده ک اینارو باهاش تجربه کردین و تو ذهن شما این خاطره با کس دیگ شکل گرفته بدجور از درون میشکنه 
خیلی بد 
سرم را با شامپویی شسته‌ام که بویش برایم خاطره‌ای اضطراب آور است. خاطره‌ای که نمی‌دانم چیست و کجاست. از حمام که برمی‌گردم پرسه ن به خاطرات دور می‌روم، دست به هرچه اضطراب آور بوده می‌کشم اما خاطره‌ام را پیدا نمی‌کنم. فقط میان هزاران خاطره‌ی اضطراب آور گیج می‌خورم و آن یکی که باید باشد را نمی‌یابم. شاید من روزهایی با این بو عاشقی کرده باشم! یک عاشقانگیِ دور و پر هیجان! شاید رها شده بودم در خودم. شاید . شاید. بوها حس را با خودشان می‌آ
میخواستم آنشرلی باشم ، همونقدر پرحرف و رویایی ، موهام قرمز نبود ، صورتمم کَک و مَک نداشت ، چشمام سبز نبود . اما دلم همون دل بود ، همون دل توی همون خونه و همون مزرعه ، من دوستِ خیالیمو مثل آنشرلی تو جاکتابی پیدا نکرده بودم ، "کَتی ماریسِ" من تو آینه ی قدی خونمون بود ، آینه ای که یه وقتا پیرهنِ چین دارِ صورتیمو می پوشیدم و جلوش میرقصیدم ، بعضی وقتام که با ماریلایِ زندگیم دعوام میشد جلوی آینه وایمیستادم و گریه میکردم ، یه سیب برمیداشتم و گاز میزد
,یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود فضای اتاق نوزاد ما بزرگتر بنظر برسد ,رنگ دیوار و لوازم سرویس خواب نوزاد میباشد.
دکوراسیون اتاق نوزاد
در صورتی که از طرح افقی برای رنگ آمیزی اتاق نوزاد استفاده کنید , اتاق نوزاد شما بزرگتر بنظر خواهد رسید .همچنین در رنگ آمیزی دیوار در صورتی که طرح های عمودی استفاده شود اتاق بلند تر بنظر میرسد.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها