۰۹۱۹۰۹۳۰۰۴۵-خوابگاه دخترانه ستاره میدان ولیعصر.لوکس و شیک با امکانات رفاهی کامل.سالن مطالعه.اینترنت رایگان و دسترسی آسان به متروهای تئاترشهر و میدان ولیعصر و بی آر تی شمال به جنوب و مرکز شهر و. 09371721972
09190930045 پانسیون (خوابگاه) دخترانه میدان ولیعصر تهران.جهت دریافت #قیمت خوابگاه دخترانه در تهران لطفا تماس بگیرید.
09190930045-اجاره خوابگاه دخترانه تمیز و
بزرگ با سالن مطالعه و تخفیف ویژه. اقامتگاه دخترانه پذیرای بانوان دانشجو
یا کارمند می باشد. خوابگاه دخترانه دانشجویی و کارمندی خودگردان تهران.
نزدیک دانشگاه تهران و ایستگاههای مترو و BRT. ارزان و دارای ماشین
لباسشویی و اینترنت وایرلس رایگان . اجاره مهمان در خوابگاه دخترانه
میدان فلسطین.خوابگاه دخترانه مناسب در تهران.خوابگاه دخترانه با
مجوز در تهران.
09190930045 و 09371721972
دیشب در نوک بام خانه روبرویی باز سر و کله ستاره ام پیدا شد.عیالو صدا زدم تا اونو ببینه وقتی اومد زد زیر خنده و گفت :اون انعکاس لامپ تو حیاطه!!!
من
گفتم بابا ستاره بود بخدا من فرق لامپ و ستاره رو می فهمم و خلاصه زیر بار نرفتاونقدر سرمو این ور و ان ور چرخوندم که ستاره خانوم یافت شد و دوباره عیال صدا زدم و بلاخره چشمش ب جمال ستاره خانوم روشن شد!!!
دوتابی باهم محو ستاره شدیمهرازگاهی ابرها از روی ستاره رد می شد و ناپدید می شد ولی بعد از عبور ابر دوبار
با نامه ی تغییر خوابگاهم موافقت شد
و کلا ساختمون خوابگاه تغییر میکنه و میرم ی خوابگاه بهتره
خیلی احتمالش کم بود این خوابگاه بهم بدن ولی خوب ی بارم شانس در خونمون زد
ولی.
با عشق جدید میم هم خوابگاهی میشم
خدا؟
توام؟
من ب اندازه کافی اینو تو دانشکده میبینم اذیت میشم
حالا دقیق باید بی افتم خوابگاه اون؟
نمیدونم واقعا حکمتت چیه؟ این که میخوای قوی تر شم ؟ بخدا ب اندازه کافی قوی شدم
این ک میخوای دق کنم همش؟
یا شایدم میخوای ی جور دیگ ورق برگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
معروف است که هر کسی ستارهای دارد.
بعضی ستارههایی که در تلویزیون و برنامههای شبانه هستند.
که یون غیرالهی از آنها بهترین بهرهبرداری را میکنند.
یا ستارههایی که روزی کنارمان روی زمین بودهاند ولی امروز در آسمان هستند.
ستارههایی که با آنها میتوان راه را پیدا کرد.
ستارههای شما چه شکلی هستند؟
خوابگاه دختران جاییه که وقتی ساعت سه و نیم صبح از بالشت خیس شده از اشکات و خیره شدن به سقف سیاه شده از پشتِ پرده ی تخت ها مخفی شدن؛ دل می کنی و میری دستشوئی و تو آینه به چشمای قرمز و موهای ژولیده ات خیره می شی یکی از توالت میاد بیرون و بعد با یه لبخند بهت میگه موهاتو با چی فر می کنی و تو هم همون جوری باید بخندی و بگی مدل خودشونه!
پ.ن : در واقع خوابگاه یک خونه ی رها شده است که حتی روح ها هم زحمت تسخیرشو به خودشون نمیدن ولی ما لبخند می زنیم بهم که فک
خیلی باید بنویسم
اونقدر که نمیدونم از کجا باید شروع بشه و به کجا ختم بشه!
از رشته ای که قبول شدم
از شهری که قبل اعلام نتایج با "ح" التماس میکردیم قبول شم
و صبح که بیدار شدم همون شهرو توی قبولیم دیدم و جیغ زدم!
از شانس مزخرف که پنجشنبه باید بره تهران و من جمعه میرم و نمیشه ببینمش و تا عید برنمیگرده خونشون!
از آشتیم با پدرم که ازش متنفر شده بودم!
از اشکایی که ریختم وقتی بابام رو به مامانم گفت وقتی گذاشتیمش اون شهرو اومدیم چیکار میکنی؟! و اشکِ حلقه
دانلود رمان جدید خوابگاه
نام رمان: خوابگاه
نویسنده:محدثه رجبی سیف آبادی
موضوع:عاشقانه،همخونه ای،دانشجویی
فرمت دانلود رمان : APK (اندرویدی ) PDF (برای کامپیوتر ، تبلت و …)
تعداد صفحات:۵۳۹
خلاصه رمان :
رمان خوابگاه زندگی پره
اتفاقهمیشه اسمشو گذاشت تقدیر سرنوشت هردو باهم من و تو نگاهت ارزوی من
نگاهم ارزدی تو باهم زیر یک سقف در یک مامن پر ارامش مامنی برای ما تا
قسمت کنیم تنهایی هایمان را… یه مامن آروم…یه خوابگاه
دانلود با لینک مستقیم
ادامه
توی اتاقمون یه میز مطالعه بود، از اون میز مطالعه های کتابخونه. خار شده رفته تو چش بقیه بچه ها. مسئول خوابگاه دستور بردنش رو صادر کردن. امروز اومدن ورداشتن بردن. این همه بچه بازی بیداد میکنه. روش درس می خوندم. بی شعورای احمق اعصابمو ریختن بهم. دیروزم اومده بودن وردارن ببرن نذاشتیم. امروز دیگه بردن.
الان توی کتابخونه دانشگاهم و خوابگاه نخواهم رفت تا بعد از ظهر.
باید *ید توی اون خوابگاه و مسئولان با کفایت و بی عقده اشون.
( با ارز معزرت :) )
بسم الله
قرار گذاشته بودم که هر وقت دلم گرفت به آسمان شب نگاه کنم
سراغ ستاره ها بروم
امیدوار باشم و اینقدر دل دل نکنم
که اگر ستاره ایی در دل تاریک شب می خندد پس فردا آن قدرها هم ترسناک نیست
ولی خیلی از شب ها هوا ابری بود و نه ستاره ایی بود و نه امیدی!
بعدها فهمیدم شاید من ستاره ها را نمی بینم ولی ستاره ها که هنوز هستند!
شاید من امیدی نمی بینم
ولی امیدی هست
برای همین هم شعر می گویم
ستاره ها را می بوسم
و به ماه لبخند میزنم
باور کرده ام چیز هایی هس
رسیدم به آهنگ ستاره حامی
خیلی وصف حال ماست!
تو با این لب های بسته
تو با این دل شکسته
تو با این بغض قدیمی
که پر و بالتو بسته
چرا می خندی ستاره چرا می خندی ستاره
تو با این سینه ی داغون
تو با این فال پریشون
تو با این زخمای رنگی
توی این شام غریبون
چرا می خندی ستاره چرا می خندی ستاره
از نگاه این شب خیس
دل چرا نمی کنی تو
تن چرا به این سیاهی
بی گلایه می زنی تو
دل چرا نمی کنی تو
از نگاه این شب خیس
بی گلایه جون سپردن
آخه اسمش زندگی نیست
این شب خسته و تا
یک پیش نویس دارم که فقط عنوانش را نوشته ام !
شرح دیشب بود ،خوابیده بر روی تخت های سخت خوابگاه . دل شکسته و رها از اضطراب مسابقه ی امروز .
حالا اما دوباره ، خوابیده بر تخت های سخت خوابگاه با لباس های ورزشی و کوله پشتی پر برای کمتر از یکساعت دیگر !
نمیدانم چه پیش آید اما هرچه هست خیر است !
کلیشه ای ست اما تسکین دهنده!
سوسو زدن یا چشمک ستارهها چیزی است که در همان نگاه اول به آسمان به چشم میآید. هرچند که نور بعضی از ستارهها که آنها را با عنوان ستارههای متغیر میشناسیم در طول زمان تغییر میکند، اما بدیهی است که سوسو زدن و تغییر نور سریع ستارهها در آسمان اتفاقی نیست که مربوط به ماهیت ستاره باشد.
به گزارش آسمان نما، چشمک زدن ستارهها بر اثر گذر نورشان از جو زمین اتفاق میافتد. نور ستاره پس از گذر از لایههای مختلف جو شکسته میشود و بر اثر آن به سر
خوابگاه یعنی اینجا که دلت گرفته و غم عالم به دلته
اتاقت رو به روی آشپز خونه س
یکی هم در حین ظرف شستن کجا باید برم یه دنیا خاطره ت رو گذاشته :(
خودم شهاب تیام گذاشته بودم روبه راه شم، که اومدن شستن بردنش
پی نوشت:یکم محض رضای خدا درس بخونم بعدش میام کامنت ها رو می جوابم
آتشسوزی خوابگاه دانشآموزی دخترانه نجمیه در کهنوج؛ حریق مهار شد
مدیر آموزش و پرورش شهرستان کهنوج از آتشسوزی خوابگاه دانشآموزی دخترانه نجمیه در کهنوج خبر داد و گفت: با اقدام به موقع عوامل اجرایی مدرسه و نیروها
ادامه مطلب
دیروز رفتم شهر دانشجویی تا جایی که میتونستم وسایلام جمع کردم
ی چن تاییش رو تو کارتن بسته بندی کردم و گذاشتم داخل کمد همراه ۳ تا مانتویی که دکمه دار بود و ۲ دست لباس خوابگاه و بقیش جمع کردم آوردم
تا حالا خوابگاه رو انقد اروم ندیده بودم
واقعا دلم برای سحر بیدار شدن های خوابگاه از صب تا شب کلاس بودن و حتی شام نداشتن خوابگاهم تنگ شده
برای صدای بچه ها
برا خواب صبح های جمعش و صبحونه دست جمعیش
خلاصه بعد برگشتن از خوابگاه کل انگیزه رو از دست دا
محدثه من، در شب های بدون تو، خداوند می آید کنارم می نشیند و وقتی با هم به آسمان نگاه می کنیم می پرسد؛ دوست داشتی کدام ستاره باشی؟ و من می گویم: ستاره ای که کنار ستاره محدثه باشد. نگاهش را از آسمان بر می دارد و به من نگاه می کند، متوجه بغضم می شود و آنگاه من خود را در آغوشش می یابم.
من از تاریکی میترسم، همیشه می ترسیدم. از تنهایی در تاریکی خیلی بیشتر میترسم و تخیلاتم این ترس را بیشتر میکند.
امشب در سکوت محض خوابگاه، تنهایی در تاریکی نشستهام و فکر میکنم تاریکی و غم با حال بد و خاکستری بودنشان چراغی برای کشف درون هستند، برای کشف رازهای درون و تلههای شخصی و این عجیب است، خیلی خیلی زیاد. هرچند امشب این تنهایی را نمیخواهم.
روی نیمکت قرمز وسط خوابگاه نشستهام و سرما را عمیقتر حس میکنم و دلم میخواهد حرف بزنم ب
بگذار برایت بگویم، هربار پایم را از چارچوب در خوابگاه رد میکنم و میگذارم روی موزاییک حیاط، دلم تنگ میشود. غمم قد میکشد تا فرق سرم.
پرسیده بود که الان دلتنگی که از خانه دوباره برگشتهای به خوابگاه؟
گفتم ببین من هر بار که وارد این خوابگاه میشوم دلم تنگ میشود.
دلم نه برای خانه و خانواده و مهر مادر و حمایت پدر و برادر زیادی عاقلم، که دلم برای هر چیزی که بیرون از این ساختمان هست تنگ میشود.
برای تمام اتفاقات خوب و بدی که میافتد.
برای تو
این چند روز احساس می کنم که دارم توی شهر مردگان زندگی می کنم. امروز وقتی داشتم مسیر بین خوابگاه و دانشگاه رو می رفتم، احساس میکردم که دارم توی خرابه ها قدم می زنم. نه فقط من که توی خوابگاه توی دانشگاه هر کی رو می بینم احساس می کنم روی همه مون گرد افسردگی و ناامیدی نشسته.
بعله؛ گربه ای که روی نقشه ی جغرافیا، آشناست رو سگ سیاه افسردگی بلعید.
هفتهی به شدت خسته کنندهای بود
دخترخالم عمل کرده بود، شنبه اومدم عیادتش بعد از دانشگاه
یکشنبه صبح دوباره برگشتم دانشگاه ار اونجا، بعد رفتم خوابگاه شب خوابگاه بودم
دوشنبه صبح زود رفتم باز خونهشون ؛ چون میخواست بره دکتر کسی نبود همراهش
سه شنبه صبح رفتم دانشگاه، با دوستم قرار گذاشته بودیم اومده بود تهران، دو ساعتی تو انقلاب دور زدیم بعد دیگه من برگشتم خوابگاه، باز عصرش همون دوستم اومد خوابگاه که شب پیشم بمونه
چارشنبه صبح رفتم دانشگاه، ب
سوالی که هر پنجشنبه جمعه از صد در صد آدم هایی که میبینم می شنوم
چه خبر دکتر؟
من هم خب متناسب با هر کسی که سوال رو می پرسه یه سری خاطرات از دانشگاه و خوابگاه تعریف می کنم
دوست دارم جواب این سوال را در یک مجموعه به هم پیوسته در وبلاگ که شامل خاطره های ماندگار در دانشگاه و خوابگاه براش می شود قرار بدهم
ادامه مطلب
هفته آخر تابستونه، بالاخره داره تموم میشه :)) و من خیلی سرگردونم وسایلم رو نصفه نیمه جمع کردم ولی چیزی هم نیست که جمع کنم بقیشون یا باید شسته شن یا اتو یا دوخته بشن و ترمیم.
خیلی دارن دیر خوابگاه رو باز میکنن حقیقتا و انجام اون همه کار تو یه روز پدر درآره من برعکس یه عده همیشه خودمو عجول نمیدونستم ولی تازگی ها خیلی عجول شدم و خودم اذیت میشم بابتش، از این انتظار باز شدن خوابگاه هم متنفرم
دیگه این که دو نفر که آدمایین که خوشم نمیاد ببینمشون همزم
پاورپوینت استانداردهای طراحی خوابگاه دانشجویی
دانلود فایل پاورپوینت استانداردهای طراحی خوابگاه دانشجویی، در حجم 15 اسلاید قابل ویرایش با افکت زیبا، مناسب برای ارائه کلاسی دانشجویان رشته معماری و نقشه کشی. خوابگاه های دانشجویی به دانشگاه این امکان را میدهد که محیطی امن را فراهم سازد و از دانشجویان در مقابل سختی ها و صرف هزینه ی زیاد در بخش .
اخیرا خواب های عجیبی میبینم
که روز بعدش تا حد خوبی تعبیر میشن. یعنی در واقع همون طوری اتفاق میفتن. یکم دیوانه کنندست. شما زیارتگاهی میشناسین که دو تا ضریح داشته باشه؟ و یه حیاط؟ دیوار حیاطش سنگای سفید باشه؟
توهم زدم؟
خواب عجیبی بود
*******************************
بعدا نوشت: گویی کاظمین بوده.
============================================================
راستش یه روز قبل ازینکه خوابگاه تعطیل بشه از خدا خواستم سه ماه برم خونه و برنگردم تهران
حتی به فکر حذف ترم بودم ولی نمیخواستم حتی یه
شماها یادتون نمیاد!
یه زمان تنها گزینه های ما شبکه یک و شبکه دو سیاه سفید بود
نظرمون هم در انتخاب مجری ها و برنامه ها اصلا مهم نبود!
من که فقط خانم الهه رضائی رو دوست داشتم!
ولی الان چی؟
هر کانالی رو میزنی میگه این کد رو شماره گیری کنید:
ستاره - پشمک- مربع
چی؟ ستاره - پشمک- مربع
کجا: ستاره- پشمک- مربع:))
سری اول سلسله همایش های آموزش ستاره شناسی -آموزش نجوم- با بیان جزییات در پوستر، روز چهارشنبه در تاریخ 12 تیر 98، توسط مرکز ستاره شناسی صدر شهرستان فلاورجان برگزار شد.در ابتدای فصل تابستان 98 با برگزاری برنامه های بسیار ویژه برای عوام و خواص در هر رده سنی، مرکز ستاره شناسی صدر، در کنار شماست.با ما باشید.
دانشگاه که بودم، ترم اول با هم اتاقی هام جور نبودم. از همون موقع خوابگاه اثر خودش رو تو زندگی من گذاشت. سال دوم شدم سرپرست خوابگاه، بعد دبیر کمیسیون رفاهی شورا صنفی و.
حالا هم که 10 سالی از اون روزا میگذره خوابگاه دست از سر کچل ما ورنمیداره، مهدی شریفی اومده میگه واسه خوابگاه های راه آهن سامانه میخوام، با خودم گفتم حالا یه چیزی سر هم بندی میکنم میندازم بهش، دل بچه هم نشکنه، حالا پا شده رفته پیش دکتر گفته " ما چنین کردیم و چنان کردیم"، اینم نتیج
دوقلوی ستاره ای ِ نوزاد!!!این عکس، تصویری است که مجموعه تلسکوپ های رادیویی آلما در شیلی که متعلق به رصدخانه جنوبی اروپاست، از یک مجموعه ستاره دوگانه در فاصله ۶۰۰ سال نوری، در صورت فلکی مارافسای ثبت کرده است.این تصویر، جزئیات زیادی از یک ستاره دوگانه در حال تکامل را نشان میدهد که ستاره های نوزادش درون آن دو قرص روشن ِ گاز و غبار قرار دارند.اخترشناسان بیان کردهاند این دو قرص ِ ستاره ای از شبکه ی گاز و غباری که در اطرافشان قرار دارد، تغذیه کرد
سالها دوستش داشتم. غرق در دوستداشتنش بودم. هر لحظه، در هر جا، هر چیز زیبایی که میدیدم را برای او میبردم.هر ستارهای که در قلبم چشمک میزد؛ میکندمش و به گیسوان پرکلاغی بلند و زیبای او آویزان میکردم. هر شب دستمالهای ابریشم را روی قلبم میکشیدم و تلاش میکردم ستارههای بیشتری در قلبم چشمک بزنند. تا شبی، بالاخره، گیسوانِ ستاره بارانش مدهوشم کند. روزی که خسته و زار از خاموشی ستارهها به خانه آمدم. دیدم اتاق تاریک است. پرده را کن
سوالی که هر پنجشنبه جمعه از صد در صد آدم هایی که میبینم می شنوم
چه خبر دکتر؟
شوخی لفظی ای که زیادی تکراری شده است ولی ادب حکم می کند هر دفعه که این را می شنوم لبخند بزنم
خب متناسب با هر کسی که سوال رو می پرسه سعی می کنم یک سری خاطرات از دانشگاه و خوابگاه تعریف می کنم
دوست دارم جواب این سوال را در یک مجموعه به هم پیوسته در وبلاگ که شامل خاطره های ماندگار من در دانشگاه و خوابگاه می شود قرار بدهم
ادامه مطلب
سوالی که هر پنجشنبه جمعه از صد در صد آدم هایی که میبینم می شنوم
چه خبر دکتر؟
شوخی لفظی ای که زیادی تکراری شده است ولی ادب حکم می کند هر دفعه که این را می شنوم لبخند بزنم
خب متناسب با هر کسی که سوال رو می پرسه سعی می کنم یک سری خاطرات از دانشگاه و خوابگاه تعریف می کنم
دوست دارم جواب این سوال را در یک مجموعه به هم پیوسته در وبلاگ که شامل خاطره های ماندگار من در دانشگاه و خوابگاه می شود قرار بدهم
ادامه مطلب
امروز خوب یادم اومد دوران تنهاییم رو!همش با خودم میگفتم چرا زدم یزد؟چرا میخواستم برم یه جایی دور از خونه؟فراموش کرده بودم چه حالی داشتم،به کلی از یاد برده بودم اوضاع زندگیم رو =) زندگی من زمانی که داشتم تصمیم میگرفتم از اینجا برم یکم با زمانی که از اینجا رفتم فرق داشت،نمیشه گفت یکم چون مقدارش خیلی زیاد بود،من تنها بودم تنها توی حال خودم با کلی حال بد و فکرای منفی و افتضاح.
من توی خوابگاه تنها نیستم!من توی خوابگاه یه آدم دیگم هرچقدرم که سخت بگ
تو یه جمعی با یه تعداد دانشجو نشسته بودیم منتظر ناهار، مامانمم بود، و خیلی رندم متوجه شدم داره راجع به خوابگاه فرستادن من سال دیگه صحبت میکنه. الان هنوز خوشحالم که برنامه "چک و چونه زدن واسه خوابگاه رفتن" از برنامه های بعد کنکورم حذف شد :))
و این که چرا من فک میکردم قطعا مخالفن با همچین چیزی؟
09190930045- اجاره خوابگاه دخترانه دانشجویی و کارمندی در مرکز تهران.میدان ولیعصر بلوار کشاورز.با امکاناتی از قبیل اتاق مطالعه و ماشین لباسشویی و اینترنت رایگان و حیاط اختصاصی و لابی مبله و .قیمتهایی ویژه و محیطی امن و ساکت.جهت کسب اطلاعات بیشتر با 09190930045 و 09371721972 تماس بگیرید.
احتمالاً تا حالا این ستارههای کوچیک و بامزه رو دیدین. این ستارههای تزیینی اسمشون ستاره شانسه و با یه نوار کاغذی درست میشن. هر چه نوار باریک تر باشه، ستارهتون کوچولوتر میشه.
میتونین جملههای خوب و یا آرزوهاتون رو روی این نوارها بنویسین و بعد اونا رو به روشی که توی فیلم آموزش میدم، ستاره کنین و توی یه شیشه بریزین و ازش بهعنوان یه وسیله دکوری خیلی جذاب و خوشگل استفاده کنین.
این ستارهها کاربردهای خیلی زیادی دارن: مثلاً ازشون یه ریسه در
این هفته ی خوابگاه خیلی یه جوری میگذره. از شنبه اش معلومه. با این که تازه از خونه اومدم؛ دلم میخواد زود برگردم. دلم چای خوردنای این موقع و توی حیاط نشستنامونو میخواد؛ نه اینکه الان توی اتاق توی خوابگاه، روی تخت، توی تاریکی، گوشی دستم باشه و عین جغد به سیاهی های دور و برم خیره بشم :)
وقتی به فردا فکر می کنم یه جوری میشم :|
حالا باز الان قابل تحمل تره، دوره ی امتحانا خیلی بدرترم میشه. بچه های اتاقمون امتحاناشون خیلی زودتر از من تموم میشه، من می مون
هتل ستاره شرق مشهد یکی از هتل های نزدیک به حرم مطهر هست که از موقعیت مکانی مناسبی در مشهد الرضا برخوردار است. این هتل یک ستاره شیک و مدرن در خیابان امام رضا 31 با فاصله حدود 17 دقیقه پیاده و 7 دقیقه با ماشین تا حرم مطهر رضوی فاصله دارد و زائران بارگاه منور حضرت امام رضا (ع) میتوانند در فاصله زمانی نسبتا کوتاهی به زیارت حضرت نایل شوند. همان طور که گفته شد نزدیکی به حرم مطهر و موقعیت مکانی ایده آل از جمله مهم ترین مزیت های انتخاب هتل ستاره شرق برای ا
درباره این سایت