نتایج جستجو برای عبارت :

خدمتکار مشکوکgo

قاعده ۹۹✅پادشاه از وزیرش می‌پرسد : چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحال‌تر است در حالی که او هیچ چیزی ندارد!!و منِ پادشاه که همه چیز دارم ، حال و روزِ خوبی ندارم!!؟وزیر گفت : سرورم شما باید قاعده ۹۹ را امتحان کنید!!پادشاه گفت : قاعده ۹۹ چیست؟!!وزیر گفت : ۹۹ سکه طلا در کیسه‌ای بگذار و شب آن را پشت درب‌ اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیه‌ای است برای تو و سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ می‌دهد!!پادشاه نقشه را آن‌طور که وزیر به او گفته ب
کتاب پروفسور و خدمتکار pdf
کتاب پروفسور و خدمتکار که با ناماستاد و خدمتکار» نیز شناخته می شود ،نوشته یوکو اوگاوا (-۱۹۶۲ )، نویسنده ژاپنی برنده جایزه یومیوری است.‌
در استاد و خدمتکار»، راوی زنی است با تحصیلات ابتدایی و خانه‌دار که پسر نوجوانی دارد. او می‌پذیرد که خدمتکار یک استاد ریاضی باشد؛ ریاضیدانی که ۱۷ سال پیش در حادثه رانندگی دچار آسیب مغزی شده و این آسیب، شرایط روحی و روانی عجیبی برای او به وجود آورده است. او قادر نیست هیچ چیز جدیدی
یادداشتی بر کتاب انتقام، یازده داستان سیاهعنوان: یادداشتی بر کتاب انتقام یازده داستان سیاهحجم: 111 کیلوبایت
اگر کتاب قبلی نویسنده یعنی خدمتکار و پروفسور را خوانده‌اید و یا یادداشت بنده را مطالعه کرده‌اید باید بگویم که کتاب جدید، یعنی انتقام، بسیار با آن تفاوت دارد. مهم‌ترین تفاوت این است که انتقام یک مجموعه داستان کوتاه است حال آنکه خدمتکار و پروفسور یک رمان است. با این حال، نبوغ نویسنده در هر دو کتاب و بخصوص این کتاب بسیار بارز است. علاو
جورج اسمیت یکشنبه شب به قتل رسیده بود. ۵ نفر دیگر در خانه ی او حضور داشتند: همسر آقای اسمیت، آشپز مخصوصش، یک سرپیشخدمت، یک خدمتکار و یک باغبان. کاراگاه از همه ی آن ها خواست بگویند در زمان وقوع قتل مشغول چه کاری بودند:
 
خانم اسمیت در نزدیکی شومینه مشغول خواندن کتاب بود.
آشپز مشغول آماده کردن صبحانه بود.
سرپیشخدمت در اتاق نشیمن دستورات لازم را به کارگران می داد.
خدمتکار در حال شستن ظرف ها بود.
باغبان در گلخانه به گل ها آب می داد.
بلافاصله بعد از ا
فیلم سرگذشت خدمتکار جوانی است که در محله‌ی "رُما" ی مکزییتی و در خانواده‌ای پرجمعیت مشغول به کار است. پدری که از بودن در کنار زن و بچه‌هایش خسته شده و مادری که از اوضاع آگاه است. فیلم بدون رنگ است و "آلفونسو کوارون Alfonso Cuarón" فیلم‌ساز مکزیکی، کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده، فیلم‌بردار و تدوینگر آن بوده است. اگر نقش دخترک خدمتکار را نیز به عهده می‌گرفت می‌توانست نامش را در کتاب گینس ثبت کند!
ادامه مطلب
پادشاهی دیدکه خدمتکاری بسیار شاد است ، از او علت شاد بودنش را پرسید. خدمتکار گفت:  قربان  همسر و فرزندی دارم و غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و بدین سبب من راضی و شادم.
 
پادشاه موضوع را به وزیر گفت . وزیر هم گفت: قربان چون او عضو گروه ۹۹ نیست بدان جهت شاد است، پادشاه پرسید گروه ۹۹ دیگر چیست؟ وزیر گفت : قربان  یک کیسه برنج را با ۹۹ سکه طلا جلو خانه وی قرار دهید ، و چنین هم شد.
 
خدمتکار وقتی به خانه برگشت  با دیدن کیسه وسکه ها بسیار شادشد و شر
به او اعتماد کن
 
مردی
ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود  . با اینکه از
همه ثروتهای دنیا بهره مند بود ، هیچ گاه شاد نبود .  او خدمتکاری داشت که
ایمان در درونش موج می زد . روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است
به او گفت : ارباب ! آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما
جهان را اداره می کرد؟! او پاسخ داد : بله . خدمتکار پرسید : آیا درست است
که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آن را همچنان اداره خواهد کرد؟
ا
سال ها پیش در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت با مرد خردمندی م کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد چون .
 
سال ها پیش در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت با مرد خردمندی م کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد چون دختر او مخفیان
پنج روزه همین‌طور واسه سرگرمی شروع کردم به یادگیری آلمانی با این برنامه دولینگو. راستش انقدر کلمات و جملات آلمانی توی پانویسای کتابا دیدم که کنجکاو شدم یه کم درباره این زبان اطلاعات کسب کنم. شوخی شوخی شروع شد. ولی حالا دارم علاقمند میشم. البته از زبونایی که اسمای مذکر مونث دارند خوشم نمیاد، حالا چه برسه به این آلمانی که غیر از مذکر و مونث یه نوع سوم هم به صورت بی‌جنسیت داره. اما خب نمی‌خوام که بهش مسلط بشم. همین که ساختار کلی جمله‌ها رو بدو
رقص گُل بر سر دیوار کمی مشکوک استاینکه دشمن بشود یار کمی مشکوک استظاهرن ما همه خوشبخت‌ترینیم ولیهق‌هق ِ ملت بیکار کمی مشکوک استجنگل سبز و تبر باز تبانی کردندوصل سر با گره ِ دار! کمی مشکوک استبار دیگر تو بخوان که همه چی آرومه .»خلوت کوچه و بازار کمی مشکوک استشیخ فرموده:حرام است شراب و شادیحالت مستی ِ هشیار کمی مشکوک استعشق آورده‌ام از بطن غزلواره‌ی سرخشعر یک شاعر بیمار کمی مشکوک استاینکه مشتاق به دیدار منی شکی نیستاسترس موقع دیدار کمی
#حدیث_مهدوی 
کلام امام زمان(عج)
ألا أُبشرک فی العطاس فقلت بلی، قال أرواحنا لتراب مقدمه الفداء هو أمانٌ من الموت لثلاثة أیام
نسیم، خدمتکار حضرت مهدى (علیه‌السلام) گوید: آن حضرت به من فرمود: آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.
منابع:بحارالانوار/ ج51 / ص :5
خدمتکاری در کوچه کاسه اربابش از دستش افتاد و شکست. بیچاره از بیم مواخذه
آقا یا خانم جرات برگشتن به منزل را نداشت پهلوی کاسه نشست و گریه می کرد و
می گفت: ای خدا چه کنم» خواجه به سراغ او، بیرون آمد. در کوچه ها می گشت و
از هر آشنایی می پرسید: خدمتکار ما را ندیده اید؟ تا این که یکی در جواب
گفت: او را در فلان نقطه دیدم که کاسه چه کنم دستش گرفته بود. این مثل در
موردی به کار می رود که فرد از تصمیم گیری عاجز و در کار خود مردد است.

خداوندا چه کنم؟
دلم تنگ شده.
 
کمی عشق و عاشقی 
دوباره دلم هوایی ‌شده
 
من هرچقدر هم بخوام منطقی همه کی رو انکار کنم و بخوام بدون ازدواج برم جلو بازم کم میارم و تنهایی و نبود عشق آزارم میده.
 
 
امشبم دیدن فیلمی که چند تا زوج عاشق به هم میرسن منو هوایی کرد. 
چی میشد من هم کسیو داشتم که عاشقانه همو دوست داشتیم. 
من اونقدر هم بی کس و تنها هستم که عشق یک طرفه هم ندارم. 
بنظرم من برای نگی و عاشق شدن ساخته نشدم. محض تناشای جهان آمده ام. خدا رو شکر که به دام و تله ی ب
همین چند ثانیه پیش از الان که دارم این پست رو مینویسم انیمه بوسه ی ایزدی رو تموم کردم . 
چقدر قشنگ تموم شددددد واقعا عالی بود ولی اگه پایانشو دست من میدادن حتما یه تغییر کوچیک توش ایجاد میکردم :/ یه تشکر فراوان و تپل از جغد سفید عزیز که این انیمه رو بهم معرفی کرد ⁦(●♡∀♡)⁩ 
خلاصه ی انیمه ی بوسه ی ایزدی : 
راجع یه دختریه که باباش به خاطر قمار و بدهکاری ولش میکنه خونشون هم از دستش میره و می ه تو یه پارکی یه آقایی بهش میگه میتونی بری خونه ی من بعد
جوکر این روزها بخوبی دیده و فهمیده شده است. مردمی که خودشان را در آینه‌ی جوکر می‌بینند با او همدردی می‌کنند. جوکر، داستان فرزند این سرزمین است که به دست پدر خویش دیوانه شده است. سرمایه‌دار و ت‌مدار کلان این شهر، مادر (نماد همیشگی طبیعت، سرزمین، قلمرو و کشور) را خدمتکار خویش ساخته است امّا این مرد زورمند، عاشق سرزمین می‌شود و به وی می‌کند، شیره‌اش را می‌مکد و تفاله‌ی طبیعت را به گوشه‌ای پرتاب می‌کند.
ادامه مطلب
یکی از خان های بختیاری هر روز که فرزندانش را به مدرسه میفرستاد، خدمتکار خانه به نام ابوالقاسم را با فرزندانش میفرستاد تا مراقب آنها باشد. ابوالقاسم هر روز فرزندان خان را به مدرسه میبرد و همان جا میماند تا مدرسه تعطیل میشد و دوباره آنها را به منزل میبرد. دبیرستانی که فرزندان خان در آن تحصیل میکردند یک کالج آمریکایی (دبیرستان البرز) بود که مدیریت آن بر عهده دکتر جردن بود.
ادامه مطلب
دانلود زیرنویس فارسی سریال The Handmaids Tale (The Handmaid's Tale) سریال داستان خدمتکار، داستان گیلیاد (Gilead) را روایت می‌کند، جامعه‌ای که قبلا بخشی از ایالات متحده بوده و اکنون به استقلال رسیده است. بود.  یک کلمه اشتباه می‌تواند به کشتن دهد
ادامه مطلب
نام:آی پارا
ژانر:عاشقانه،هیجانی،سبک قدیمی
نویسنده:سمیه.ف.ح
خلاصه:آی پارا دختر یوسف خان،پس از مرگ پدرش به دلیل مخالفت با پیشنهاد عمویش (ازدواج با پسرعمویش)،به عنوان یک خدمتکار به میرزا تقی خان فروخته می شود و سپس از شهر خود کندوان،به عمارت وی در اسکو می رود اما در همان لحظه های اول ورودش به عمارت میرزا تقی خان.
دانلود رمان آی پارا
٣٦»فَلَمّا وَضَعَتْها قالَتْ‌ رَبِّ‌ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى‌ وَ اللّهُ‌ أَعْلَمُ‌ بِما وَضَعَتْ‌ وَ لَیْسَ‌ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى‌ وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ‌ وَ إِنِّی أُعِیذُها بِکَ‌ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ‌ الشَّیْطانِ‌ الرَّجِیمِ‌ پس چون فرزند را به دنیا آورد گفت:پروردگارا! من دخترزاده‌ام-در حالى که خداوند به آنچه او زاده داناتر است و پسر مانند دختر نیست-و من نامش را مریم نامیدم و من او و فرزندانش را از(شرّ)شیطان ران
سریال کره ای Secret Boutique 
نام ها: بوتیک سری / بوتیک مخفی محصول: 2019 کره جنوبی از شبکه SBSژانر: #درامتاریخ پخش: 27 شهریور 1398 – Sep 18, 2019قسمت ها: 16روزهای پخش: چهارشنبه و پنج شنبه هامدت زمان: 60 دقیقهوضعیت: پایان یافته است جایگزین دکتر کاراگاهبازیگران:Kim Sun A – Kim Jae Young
خلاصه داستان: جنی جانگ (کیم سون اه) بعد از ترک یتیم خانه ای که در آن بزرگ شده بود، در یک حمام عمومی مشغول به کار میشود. او بعدا کار جدیدی را به عنوان خدمتکار یک خانواده ثروتمند پیدا میکند و سپس یک
servant of evil - خدمتکار شیطان
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

این آهنگ داستان بسیار غمگین و زیبایی داره. تا موزیک ویدیوشو نبینین متوجه دقیق داستان نمیشین. خلاصه داستان: ملکه دوقلویی بدنیا میاره. طبق دستورات والدینشون، این خواهر
ساده ترین روش خونه تی اینه که همه چی و برداری یه فوت کنی بذاری سر جاش
و یا اینکه 13روز عید و بری مسافرت 
و یا اینکه خدمتکار بیاری برات تمیز کنه بره. 
حالا اگه میخواین خیلی خانمی کنید و بهتون هم سخت نگذره و شب عید دیسکاتون نزنه بالا از همین امروز شروع کنید
چیکار کنیم؟! 
ادامه مطلب
حکایت‌هایی از امام سجاد علیه‌السلام


حکایت هایی از امام سجاد(ع)   

نماز  
روزی علی بن حسین(ع) به نماز ایستاده بود که ماری به سمت آن حضرت آمد. امام بدون توجه به آن مار مشغول نماز بود تا اینکه مار از میان دو پای آن حضرت رد شد، در حالی که آن بزرگوار اصلاً از جای خود تکان نخورد ورنگ چهره اش تغییر نکرد(1).
ازتو نمی ترسم  
روزی حضرت زین العابدین(ع) یکی از غلامان خود را برای انجام دادن کاری صدا زد، ولی او پاسخ نداد. امام خواسته خود را سه با رتکرار کرد،و
دایان کارول بازیگر زن سنت‌شکن درگذشت
دایان کارول درگذشت. این بازیگر پرافتخار و مشهور برنده جایزه تونی و نامزد جایزه اسکار شده بود اما بیش از این‌ها به دلیل بازی در سریال جولیا» شناخته شده بود.او نخستین بازیگر زن سیاه‌پوست آمریکایی بود که در یک سریال تلویزیونی در نقشی غیر از یک خدمتکار جلوی دوربین می‌رفت. کارول در جولیا» نقش زنی را بازی می‌کرد که همسرش در جنگ ویتنام کشته شده است
یکی از مهم‌ترین گزاره‌هایی که شاید بدان کم‌توجهی شده است در روابط بین زن و شوهر، همسر داری است که واژه‌ای بسیار مظلوم می‌باشد که متأسفانه در فرهنگ پاره‌ای از مردم به خدمتکار مرد بودن ترجمه می شود؛ اما باید دانست که زمانی که این واژه در مورد بانوان در خانواده استفاده می شود، بدین معنا است که مسئولیت اصلی یک بانو در خانواده هنگام ازدواج حفظ خانواده به‌ویژه همسر خود می‌باشد؛
ادامه مطلب
‫عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ الْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قُیل وَ کَیْفَ یَکُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قَالَ یُفِیدُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً.»کافی، ج ۲، ص ۱۶۷ فی الکافی، عن الصّادق (علیه‌السّلام): المؤمنون خدم بعضهم لبعض»؛ حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مؤمنین، خدمتگاران یکدیگرند. خدم، جمع خادم است؛ یعنی خدمتکاران. در فارسی، ما برای کلمه‌ی خدم میگوئیم خدمتکار؛ که محترمانه‌اش کل
زمانی که یک بانوی دربار بودم؛ مقامم جلوتر از انسانیتم دیده می‌شد
و امروز که خدمتکار هستم؛ باز هم عنوانم جلوتر از انسان بودنم دیده می شود
اما شما همیشه مرا همانطور که بودم دیدید
 
_ یانگوم به افسر مین
 
با اینکه سااااالها از زمان برده‌داری، زندگی طبقاتی و قوانین طبقاتی میگذره؛ باز هم همین احساسو دارم. چقدر آدم‌ها رو جدا از عنوانشون می‌بینیم؟ 
 
جایی می‌خوندم که در مورد اعتبار و برند گفته بود نهایت اعتبار اونجاییه که اسم شما معرف شماست، نه
 
حجم : ۱۷۳۹ مگابایت
نام فارسی فیلم : ظاهر – زارا ( ویر – زارا )
خلاصه داستان : زارا حیات خان، دختری زیبا، جوان و شاد است. وی مسلمان است و در پاکستان زندگی می‌کند. بعد از مرگ خدمتکار خانه (که هندو است)، زارا تصمیم می‌گیرد که به وصیت وی عمل کرده، خاکسترش را به هندوستان برده و در رودخانه‌ای مقدس بریزد. در هندوستان اتوبوس حامل زارا …
ادامه مطلب
 
حجم : ۱۷۳۹ مگابایت
نام فارسی فیلم : ظاهر – زارا ( ویر – زارا )
خلاصه داستان : زارا حیات خان، دختری زیبا، جوان و شاد است. وی مسلمان است و در پاکستان زندگی می‌کند. بعد از مرگ خدمتکار خانه (که هندو است)، زارا تصمیم می‌گیرد که به وصیت وی عمل کرده، خاکسترش را به هندوستان برده و در رودخانه‌ای مقدس بریزد. در هندوستان اتوبوس حامل زارا …
ادامه مطلب
 
حجم : ۱۷۳۹ مگابایت
نام فارسی فیلم : ظاهر – زارا ( ویر – زارا )
خلاصه داستان : زارا حیات خان، دختری زیبا، جوان و شاد است. وی مسلمان است و در پاکستان زندگی می‌کند. بعد از مرگ خدمتکار خانه (که هندو است)، زارا تصمیم می‌گیرد که به وصیت وی عمل کرده، خاکسترش را به هندوستان برده و در رودخانه‌ای مقدس بریزد. در هندوستان اتوبوس حامل زارا …
ادامه مطلب
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، عبدالکریم حسین زاده درون ورقه شخصی خویشتن در توییتر نوشت: پیشگاه آقای ⁧رئیسی⁩، برضد بخشنامه شما هنوز چندی از زندانیان مشکوک به ⁧کرونا⁩ تو ⁧زندان⁩ هستند. ‏ شاید برخی در مجموعه عرشه امر شما فرض می کنند که بخشنامه شما، نمایشی و تنها برای بستن دهان افکار اشتراکی است. لطفا اجازه عاجل برای ⁧مرخصی زندانیان مشکوک به کرونا⁩ را صادر کنید.»
#معرفی_سریال
✨نام ها: Mr. Sunshine – آقای آفتاب  
محصول: 2018 کره جنوبی از شبکه tvN 
ژانر: تاریخی | عاشقانه‍❤️‍ | اکشن
تاریخ پخش: 16 تیر 1397 – 07Jul2018
قسمت ها: 24 قسمت
نمره: 8.9 در MDL
بازیگران: لی بیونگ هان و کیم ته ری
بررسی داستان : 
داستان سریال حول پسر جوانی است که در یک خانواده خدمتکار و زمانی که امریکا به کره لشکرکشی کرده است، به دنیا می آید. او به امریکا مهاجرت میکند و چندین سال بعد به عنوان افسر نیروی دریایی امریکا به کشورش بازمیگردد. او که دلباخته دختر
امام علی(ع) درباره ساده زیستی حضرت مسیح(ع) میفرمایند:
 آن حضرت سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد، و نان خشک می خورد. نان خورش او گرسنگی و چراغش در شب روشنایی ماه و سایه بان او در زمستان جایی بود که آفتاب می تابید یا فرو می رفت. میوه و سبزی اش، آنچه روی زمین برای چارپایان می رویید، زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند و طمعی نداشت تا او را خوار نماید و مرکبش دو پای
رمان ارباب زاده مغرور من
نویسنده الهه اتش ژانر:عاشقانه-اربابی   250 صفحه
خلاصه :دانلود رمان ارباب زاده مغرور من اربابی از تبار سیاهی، قدرت  و خشونت دختر ارباب دختری از جنس  سکوت،آرامش،پاک،ساده و عاشق خدمتکار ارباب پسری از جنس سنگ و انتقام اما مهربون حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است…: یسنا یسنا بیا ،دوباره رحیم افتاده به جون یکی تو رو خدا بیاحالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مو
حس میکنم یه چیزی گم کردم. حتی نمیدونم این چیه که در من گم شده . ولی سعی کردم دنبالش بگردم.
رفتم کتابخونه و یه گشت سریع بین کتابا زدم.برعکس همیشه، حوصله نداشتم بینشون بگردم و کند و کاو کنم.
رفتم موهامو کوتاه کردم. خیلی هم کوتاه کردم. کاری که همیشه بهم انرژی میداد. حتی یک جفت از گوشواره های دوست‌داشتنی ام رو هم کل روز توی گوشم انداختم. ولی حسم عوض نشد. 
رفتم به کتابفروشی مورد علاقه ام و یه گشتی بین کتابا زدم. بازم حوصله نداشتم وجب به وجب کتابفروشی ر
در زمان بودا، زنی به نام کیساگوتامی از مرگ تنها فرزندش رنج می‌برد. او که نمی‌توانست مرگ فرزندش را بپذیرد، به این سو و آن سو می‌دوید و به‌دنبال دارویی می‌گشت تا زندگی را به او بازگرداند و بودا گفت چنین دارویی نزد اوست. کیساگوتامی نزد بودا رفت، با او بیعت کرد و پرسید: آیا شما می‌توانید دارویی بسازید که فرزندم را دوباره زنده کند؟»بودا گفت: من این دارو را می‌شناسم، اما برای اینکه آن‌را بسازم به موادی احتیاج دارم.»زن که آرام گرفته بود پرسی
در قسمتی از کتاب رسوایی در بوهم می خوانیم که چطور شزلوک هلمز با استفاده از علم کافی،مشاهده ی دقیق و استنتاج درست به نتایج درستی می رسد.متن نقره ای رنگ زیر رو که بخشی از کتاب هست بخونید:
*     *     *     *     *
- .ومی بینم که دوباره مشغول طبابت شده ای.به من نگفته بودی که قصد داری دوباره دست به کار عیادت بیماران بشوی.
-پس از کجا فهمیدید؟
-می بینم و نتیجه گیری می کنم.از کجا می دانم که تو اخیرا خودت را از سر تا پا خیس کزده ای و این که یک دختر خدمتکا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها