نتایج جستجو برای عبارت :

جهنم حورا عمران حورا

من که نمی‌دانم دقیقا یعنی چه، اما حورا فکر می‌کند قیافه‌ی من "کیوت" است و لازم می‌داند هر ۵ دقیقه یک بار این را به خودم اعلام کند.
او امروز وقتی که داشتم وضو می‌گرفتم و برای مسح سر مقنعه‌ام را عقب کشیده بودم، گفت که این‌جوری قیافه‌ام حتی بهتر هم می‌شود و اگر گوش‌هایم را هم بیرون از مقنعه بگذارم که دیگر هیچی!
حورا در طول زنگ‌های تفریح می‌آید و بدون توجه به این که من حداقل ۷ سال ازش بزرگترم و تا حدودی حکم معلمش را هم دارم، برّ و بر توی چشم‌
امروز روز خوبی بود 
صبح که رفتم کلاس فن بیان و سخنرانی ، ارائه داشتم و بعدشم اومدم خونه تا نماز بخونم و اینا چون با حورا قرار داشتم که بریم نمایشگاه بین المللی و چیزهای هیجان انگیز از پارک علم و فناوری دانشگاه ها خصوصا شریف ببینیم که استاد دلیجانی کلی تاکید کرده بودن
و واقعا مشعوووف شدم بابت اینهمه چیزای قشنگ قشنگ
مثلا یه آبنما دیدم که برعکس بود
آب از پایین میرفت بالا
 
تازه شیش کیلیومتر با حورا پیاده روی کردیم توی نمایشگاه
خدایی خیلی خوب ب
حورا چت
 
حورا چت یکی از بهترین و مدرن ترین چت روم فضای مجازی کلیک کن تا داخل
 
هزاران عضو چت روم بشید
 
بهترین رومیست ک با کلیک کردن و دعوت ودستان خود ب اینجا میتوناید آشنا بشید
 
بهترین چت روم فارسی
 
بدوبیا دیر نشه چت روم بهترین امکانات رو داره ک با عضو شدن در ان میتوانید از امکاناتش
 
استفاده کنید
 
 
 
حورا چت یکی از بهترین و مدرن ترین چت روم فضای مجازی کلیک کن تا داخل
 
هزاران عضو چت روم بشید
 
بهترین رومیست ک با کلیک کردن و دعوت ودستان خود ب
فاطمه حورا میگه: ببین پری تو خوبی خب، بعضی وقتها هم بدی. ناراحت نشدی؟! ولی ناراحت شدی!  عمه ببخشید ببخشید اصلا همیشه خوبی.
فاطمه حورا بچه برادرمه، هشت سالشه.
اینجا کسی هست که بدونه چی شد که اینجوری شد؟! من از کِی عوض شدم؟! اصلا فرق کردم؟!
تصمیم گرفتم مِن بعد پای همه پست هام رو با لبخند امضا بزنم :)
لبخند :)
سلام حورا خانوم
این روزها کار من و مامان شده بود لمس و حس کردن ت خوردنات.
شبا سه تایی پیش هم حرف می‌زنیم شوخی می‌کنیم و آخر شب یه آیه‌الکرسی یه سوره کوثر یه سوره عصر و سلام می‌دیم به خوب‌ترینای عالم.
بی صبرانه منتظر اومدنتیم بابا
عاقبتت به خیر دخترم
سلام حورا خانومی
می‌خواستم یکم تلخ صحبت کنم :)
می‌خواستم ببینم اگه وقتی اینارو می‌خونی من نباشم چی؟
احتمالا خیلی موقعیت‌هایی که می‌تونستیم با هم صحبت کنیم رو از دست دادیم ولی باید یه راهی باشه که در اونصورت هم بتونی منو بشناسی
داشتم بهش فکر می‌کردم و احتمالا مجبورم بیشتر و زیادتر برات بنویسم.
باشم یا نباشم خیلی دوستت دارم عزیز دلم.
سلام حورا خانومی
می‌خواستم یکم تلخ صحبت کنم :)
می‌خواستم ببینم اگه وقتی اینارو می‌خونی من نباشم چی؟
احتمالا خیلی موقعیت‌هایی که می‌تونستیم با هم صحبت کنیم رو از دست دادیم ولی باید یه راهی باشه که در اونصورت هم بتونی منو بشناسی
داشتم بهش فکر می‌کردم و احتمالا مجبورم بیشتر و زیادتر برات بنویسم.
باشم یا نباشم خیلی دوستت دارم عزیز دلم.
شاید تا چند سال پیش می‌شد خیلی جدی‌تر از جبری بودن اسم و فامیلی‌مون گلایه کنیم؛ اما حالا که با یه اکانت حتی می‌تونیم شخصیت خودمون رو هم از نو خلق کنیم، دیگه ساختن یه اسم و فامیل جدید نباید خیلی سخت باشه؛ پس یه‌کم می‌تونیم از احساس ناخوشایند این جبر کم کنیم. منم توی بعضی فضاها با اسم غیرواقعی نوشتم. جاهایی که بودنم خیلی محو و بی‌اثر بود. هنوز هم همین‌طوره. با اسم‌هایی که برام توخالی‌‌ان؛ هیچ‌چیزی رو به ذهنم نمی‌آرن و بود و نبودشون برام
اسامی برندگان نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی کتابخانه باقرالعلوم(ع) شهر خشکرود به شرح زیر می باشد:
در بخش خانوادگی خانم مریم جانی فاردقی 3،000،000 ریال
در بخش نوجوان مکتوب خانم فاطمه شجاعیان 500،000 ریال
در بخش نوجوان پویش خانم حورا چمن پیرا 750،000 ریال
در بخش بزرگسال خانم آسیه دلیریان 800،000 ریال
فصل دوم سیر تاریخی عاشورا
جلسه چهارصد و بیست و نهم
توسط دکتر محمدابراهیم ضرابیها
معنای باطنی حورا و انسیه
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


دریافت
اعیاد شعبانیه مبارک. ایشالا زیارت کربلا نصیب همهٔ آرزومندا :)
ختم قرآن تا بخش ۱۴۰ جلو رفته. به امید خدا از ۱۴۱ ادامه می‌دیم. :)
.:: بخش‌های ۱۴۱ تا ۱۶۰ ::.
۱۴۱-۱۴۴ دکتر سین | ۱۴۵-۱۴۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا) | ۱۴۷-۱۵۰ شباهنگ | ۱۵۱ فرشته . | ۱۵۲-۱۵۳ حـ . آرمان (استاد بزرگ) | ۱۵۴-۱۵۵ ناشناس | .

اگر با چیستی و چگونگی ختم مشترک قرآن توی این وبلاگ آشنا نیستین، اینجا رو بخونین.
+ قرآن کریم و تفسیر المیزان

+ التماس دعا.
اعیاد شعبانیه مبارک. ایشالا زیارت کربلا نصیب همهٔ آرزومندا :)
ختم قرآن تا بخش ۱۴۰ جلو رفته. به امید خدا از ۱۴۱ ادامه می‌دیم. :)
.:: بخش‌های ۱۴۱ تا ۱۶۰ ::.
۱۴۱-۱۴۴ دکتر سین | ۱۴۵-۱۴۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا) | ۱۴۷-۱۵۰ شباهنگ | ۱۵۱ فرشته . | ۱۵۲-۱۵۳ حـ . آرمان (استاد بزرگ) | ۱۵۴-۱۵۵ ناشناس | ۱۵۶ مهتا | .

اگر با چیستی و چگونگی ختم مشترک قرآن توی این وبلاگ آشنا نیستین، اینجا رو بخونین.
+ قرآن کریم و تفسیر المیزان

+ التماس دعا.
اعیاد شعبانیه مبارک. ایشالا زیارت کربلا نصیب همهٔ آرزومندا :)
ختم قرآن تا بخش ۱۴۰ جلو رفته. به امید خدا از ۱۴۱ ادامه می‌دیم. :)
.:: بخش‌های ۱۴۱ تا ۱۶۰ ::.
۱۴۱-۱۴۴ دکتر سین | ۱۴۵-۱۴۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا) | ۱۴۷-۱۵۰ شباهنگ | ۱۵۱ فرشته . | ۱۵۲-۱۵۳ حـ . آرمان (استاد بزرگ) | ۱۵۴-۱۵۵ ناشناس | ۱۵۶ مهتا | ۱۵۷ شباهنگ | .

اگر با چیستی و چگونگی ختم مشترک قرآن توی این وبلاگ آشنا نیستین، اینجا رو بخونین.
+ قرآن کریم و تفسیر المیزان

+ التماس دعا.
یک روزی در زندگی به جایی می رسی که دیگر عشق مفهوم خودش را ندارد. همه چیز کسل کننده می شود. حتّی مرورِ زمان چیزی را تغییر نمی دهد.
من تا پای مرگِ احساسم رفتم و برگشتم. دیگر شبیه کرگدنِ پوست کلفت شده ام. دلم پُر از آن حس هایی است شبیه : به جهنم!
به جهنم که هیچ مشکلی حل نمی شود. به جهنم که عشق از شهر ما رفته. به جهنم که باران به سقفِ خانه ام نمی بارد. به جهنم که درهای بسته را نمی توانم باز کنم. قفل و کلیدِ من کلمات هستند. پیچیده یا ساده. مبهم یا واضح. فرقی ن
سلام خوشگل دختر بابا
حال الانت خوبه ان‌شالله ؟ :)
دیروز دو تا غافلگیری داشتی گلم
اولیش اینکه مامان مهربونت تو رو سپرده بود به من بعد ولی داشتم قضیه غافلگیری تولدمو از دلش در میاوردم، تو رو گذاشتم رو میز روی تشک بازیت و رفتم اتاق با مامانت صحبت کنم که یهو صدای گریه‌ت بلند شد و ما دویدیم سمتت و دیدیم چشماتو بستی و یه جوری گریه می‌کنی و جیغ می‌زنی که تو این چهار ماه ندیده بودیم. حقیقتا اولین سکته ناقصمونو امروز بهمون دادی :) نگو فقط این سقف تشکت
سلام خوشگل دختر بابا
حال الانت خوبه ان‌شالله ؟ :)
دیروز دو تا غافلگیری داشتی گلم
اولیش اینکه مامان مهربونت تو رو سپرده بود به من بعد ولی داشتم قضیه غافلگیری تولدمو از دلش در میاوردم، تو رو گذاشتم رو میز روی تشک بازیت و رفتم اتاق با مامانت صحبت کنم که یهو صدای گریه‌ت بلند شد و ما دویدیم سمتت و دیدیم چشماتو بستی و یه جوری گریه می‌کنی و جیغ می‌زنی که تو این چهار ماه ندیده بودیم. حقیقتا اولین سکته ناقصمونو امروز بهمون دادی :) نگو فقط این سقف تشکت
روانکاوی و ادبیّات
 
7217
 
به قلم دامنه. به نام خدا. کتابِ روانکاوی و ادبیّات» نوشتۀ خانم حورا یاوری. با عنوان فرعی دو متن، دو انسان، دو جهان؛ از بهرام گور تا راوی بوف کور. تهران: انتشارات سخن. چاپ اول ۱۳۸۷ در ۲۸۸ صفحه.
 
 
چندی پیش، به حاشیۀ» قم رفتم! دوراندیشی کردم در کیفم کتابی از حورا یاوری» گذاشتم که اگر برنامه، باب طبع من نبود، گوشه‌ای خیز بردارم و کتابم را بخوانم. نیمی چنین شد، و من هم رفتم زیر سایه‌ی خنک درخت توت، گرفتم کتابِ روانکا
امشب دومین شبیه که تو بیمارستان می‌مونی عزیزم
من و مامانت آماده بودیم که امروز عصر مرخصت کنیم ولی بیلی روبینت از ۱۳.۵ شده بود ۱۰.۷ که بازم زیاد بود
خیلی روز سختی برای من و مامانت بود دخترم. مامانت۲۴ ساعته پیشت بود اما منو راه نمی‌دادن و بیشتر با مامانت بودم.
پزشکت خانم صنیعی گفت امشبم بمونی که ایشالا بیشتر بیاد پایین عددت.
 دل تو دلمون نیست و نگرانیم.
داشتم به مامانت می‌گفتم توی یه فراز زیارت جامعه می‌خونیم با بابی انتم و نفسی و اهلی و مالی
تکاد تمیز من الغیظ»
 
خداوند متعال در آیه 8 سوره ملک جهنم را داری خشم و غضبی وافر بیان کرده است. خشمی که نزدیک است جهنم را تکه تکه کند. 
جالب است که میان فراد خشمگین و تندخو با جهنم شباهت وجود دارد؛ آنان  نیز همانند جهنم خود، دیگران یا اشیاء اطرافشان را می شکافند. در عین این که  هر دو از منظر چهره و ظاهر نیز در زشت ترین شکل ممکن جلوه می کنند. 
 
تقریبا نزدیک پنج شیش ماهه میخوام این پستو بذارم ولی خب امان از.
در برزخ تنم یه رمان متفاوت بین تمام رمان های فارسی که خوندم؛ چون جسارتش تو تابوشکنی موضوعات رمان فارسی واقعا ستودنیه!
داستان در مورد دختریه که تو فضای سنتی یه روستا عاشق دوست خودش حورا میشه! اما چی میشه که این دختر بعد از کشمکش و جریاناتی که براش پیش میاد مهاجرت میکنه به تهران و حقایقی رو راجع به خودش میدونه که زندگیش رو زیر و رو میکنه.
جالبه بدونین که نویسنده این رمان خودشون ر
✅ مال حرام توشه آتش جهنم  
♥️جهنم و عذاب‌های جهنم تجسم و نتیجه اعمال ما در دنیا هستند نه اینکه جریمه و تنبیهی از طرف خدا! به‌عبارت‌دیگر هر چه در دنیا کشت می‌شود در آخرت درو می‌گردد. حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله) درباره مال حرام فرمودند:   کسی که مالی را از راه غیر حلال به دست آورد، آن مال توشه و مرکب او به طرف آتش جهنم خواهد بود.۱ در روایت دیگری حضرت فرمودند:  ♥️خداوند متعال فرمود: کسی که برایش مهم نباشد که دینار و درهم (پول) را از چه راهی
ذکر و دعا برای امان از عذاب جهنم :
رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ
غَرَامًا إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاما(پروردگارا عذاب جهنم را از
ما بر طرف گردان که عذابش سخت و شدید و پر دوام است چرا که جهنم بد جایگاه
و بد محل اقامتی است)
امروز رفتم نمایشگاه کتاب کلا 40 دقیقه تقریبا داخل شبستان چرخیدم .
فقط یه کتاب سفر شهادت امام موسی صدرو خریدم.
تو این غرفه هم حورا صدر دختر امام موسی صدر رو دیدم(که برای من داخل کتاب رو امضا کردند) .
خودشون غافلگیر شدند انگار ،که ازشون امضا گرفتم.
نمی دونم شاید اشتباه کردم ولی خیلی خوش حالم.
و همچنین اقای زائری رو دیدم. خیلی دلم می خواست باهاشون صحبت کنم ولی حسش نبود.
کلا خیلی حرف با هاشون دارم
به قول حضرت اقا مخاطب بسیاری از باید ها خودشو
دانایی و جهلدرقرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. 
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به 
سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و .گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد
دو راهی بهشت و جهنم مال باکلاس هاست. ما اینجا دو راهی جهنمجهنم داریم! پدرم یک چیزی میگوید و مادرم صریحا با آن مخالفت میکند. حرف هر کدام را گوش بدهم دیگری ناراحت میشود. ده مرتبه گفتم دعوای خانوادگی شما به من ربط ندارد، گوش نمیدهند که! :( 
ارکان فلک را، اشباح ملک را، سکّان سمک را، چه پیر و چه برنا
مخلوق دو عالم، ارواح مکرّم، از دوده آدم، ذرّیه حوا
 
چون نیست مناصى، جویند خلاصى، از مؤمن و عاصى، از جاهل و دانا
خواهند شفاعت، آرند ضراعت، دارند اطاعت، در دنیى و عقبا
 
از زهره زهرا، صدّیقه کبرى، انسیه حورا، فرماندهِ آفاق
هم صادر اول، هم کامل و اکمل، تنزیل و منزّل، تأویل و مأوّل‏
 
در بحر بلا نوح، در جسم رسل روح، باب اللّه مفتوح، وحى اللّه مُنزَل
از دوره خاتم، در رتبه مقدم، از عیسى مر
اغلب اهل جهنم جهنمی زبان هستند. گناهان زبانی بسیار است مثل آبرو بردن! فکر نکنید همه شراب می خورند و ی می کنند ، یک مشت مومن مقدس ظاهری را می آورند جهنم که اینها در صفوف نماز جماعت یا هیئت می نشستند و آبروی دیگران را بردند.
سخت ترین آیه جهنم و زیباترین آیه ی بهشت
سخت ترین آیه جهنم در قرآن را اگر بپرسی همه می گویند مار غاشیه، آب جوش وولی سخت ترین آیه جهنم در سوره مبارکه ابراهیم است. می فرماید: "مرگ از هر طرف به سراغ 
فرد می اید ولی نمی میرد." 
ادامه مطلب
سه چهار روزه سردردام به وحشتناک تذین نقطه ی معمول رسیدن و همراه حالت تهوع منو در اوج کسالت قرار دادن. من چی کار کردم؟ دو روز پیش سعی کردم خال خودمو بهتر کنم، ولی الان تسلیم شدم. نشستم دارم قسمت آخر سرتین ریزنز رو می بینم و بعدش هم میخوام اول اون قسمتی از د هاندرد که لکسا مرد رو ببینم بعد د فالت لین اور استارز:(
و اینگونه به استقبال سال جدید می روم:)) جهنم جهنم جهنم
خدایا بابت این روزا ازت ممنونم و خیلییییی دوستت دارم
اینکه مامان گذاشت شب یلدا بعد از سرکار برم خونه ی حورا اینا و شب یلدا باهم باشیم و شب هم خونه شون بمونم و باهم کلیییی بهمون خوش بگذره و صبح باهم بیدار شیم و باهم بدویم و بریم سرکار و تا پنج عصر بازم باهم باشیم
خدایا ازت ممنونم
ماشاالله لاقوه الا باالله العلی العظیم
چشم نخوره دوستی مون
 
خدایا ازت ممنونم
اشکالی نداره اگر امروز به آزمون تعیین سطح زبان نرسیدیم
عوضش تو هوامونو داری
ازت ممنونم
چقدر هی کز کنم این گوشه دنیا که چی
گذاشته رفته ولم کرده خب حالا که چی
چقدر این خود خوری لعنتی آبم کنه
به جهنم که میخواد خورد و خرابم کنه
به جهنم که نمیتونم یه شب با فکر آسوده بخوابم
چش بازار و درآوردم با این انتخابم
به جهنم که تموم نمیشه بعد از تو  عذابم
چقدر آزار ببینم سر کارای تو
چقدر آبرومو از دست بدم پای تو
به جهنم که الان کی اومده جای من
به جهنم که کسی نیومده جای تو
به جهنم که نمیتونم یه شب با فکر آسوده بخوابم
چش بازار و درآوردم با این انتخاب
ینی این مریضیا و بلای طبیعی و غیر طبیعی گند زده به کل عادات و حالات و روح و روان من.
قبل تر وقتی بارون میومد من میزدم زیر اواز که .
اصلا من به جهنم ولی این بارون نم نم
دلش تنگ میشه مارو توی این کوچه نبینه
اصلا من به جهنم ولی این بارون نم نم
دلش میگیره تورو با کسی دیگه ببینه

حالا علاوه بر ترس از کرونا که باعث میشه من از خونه بیرون نیام.
یه پیامایی هم میاد ساکنین محترم فلان جا چون محدوده تون مسیل و نمیدونم حریم رودخونه اس مواظب باشید آب نبرتتو
جهنم.
این تنها واژه ایست که برای توصیف سرزمینت به کار می‌بری!از اول تا آخرش را جهنمی می‌بینی که هیچ جوره امکان به بهشت تبدیل کردنش نیست!همه چیز را صفر و یک می‌بینی!یا یک جهنم سراسر آتش و درد یا یک بهشت بدون هیچ نقص!این توصیفت به خودت مربوط است!فقط چرا از من انتظار داری که درباره این چرندیاتت با تو هم صحبت شوم؟!هر وقت که مرا در دانشگاه می‌بینی به سمتم میایی و سخرانی ات را شروع می‌کنی!دائما هم از من می‌پرسی که آیا حرف هایت را قبول دارم یا نه؟ق
 
 
نام مانگا : انرا در جهنمژانر: عاشقانه ، مدرسه ،ماوراءالطبیعیوضعیت ترجمه: در حال انتشارخلاصه: کوماچی دختر 16 ساله ایه که توی خانواده قانونمند بزرگ شده و عدالت براش خیلی مهمه ولی یه روز سومین پسر پادشاه جهنم "یاما" به اسم انرا به خاطر گناهی که دختره قراره در آینده مرتکب شه به جهنم می برتش تا از گناهی که قراره انجام بده جلوگیری کنه و دلیل زندانی کردنش هم اینه که اسم های زیادی رو از لیست گناهکارای آینده حذف کنه تا یامای بعدی شه . کوماچی هم نمی تو
اعتراف کن ، بگو ای عشق!جهنم دیگر کجاست؟ جهنم اینجاست که من در آتش تو می سوزمجهنم اینجاست که من می دانم آب کجاست و نمی دهندمجهنم اینجاست که هر لحظه تازیانه های فراق می زنندمجهنم اینجاست که تو نزدیکترین منی و از همه دورتر ایستاده ایجهنم اینجاست که من همه کتابها را با صدای تو می خوانمجهنم قلب سوخته من استاعتراف کن ، بگو ای عشق!
در قرون وسطی کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد . به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدره؟ کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند
این مطلب را از دست ندهید: با این ذکر از آتش جهنم در امان بمانید!

آیا مقصود از در‌های دوزخ، همان طبقات جهنم است؟
ممکن است درهاى جهنم به معناى درهایى باشد که بر حسب اعمال انسان‌ها تنظیم شده است و هر گروهى را به تناسب عمل خود به دوزخ می‌برند، همان‌گونه که درهاى بهشت نیز چنین است؛ لذا یکى از درهاى آن باب المجاهدین» نام دارد، و در کلام امام على (ع) نیز آمده است: إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّة»؛ جهاد درى از درهاى بهشت است.
دربا
روزقیامت،اهل جهنم باچهره سیاه
واهل بهشت باچهره سفیدمحشور میشوند:
یوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ
فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ
روزقیامت اهل بهشت باچهره‌هائی سفید،
اهل جهنم باچهره سیاه محشور میشوند
اما آنها که صورتهایشان سیاه شده، به آنها گفته می‌شود:
آیا بعد از ایمان، کافر شدید؟! پس بچشید عذاب را، به سبب کفرتان.
وأَمَّا الَّ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها