نتایج جستجو برای عبارت :

تو نیکی کن در دجله بنداز

اتا یار بیتمه اونور مله
ونه دست دیئه هفت بند لله
چنده من بتجم سر بادونه
چنده من بکنم کلسی برمه
 
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
ذوبیده ره خو بیته
دو دست افتو بیته
بورده چشمه او بیته
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
 
کیجا ته هر ده دست طلا بگرده
کیجا ته وجود بی بلا بگرده
هرکی خوانه ته ره از من بیئره
وشونه عروسی عذا بگرده
 
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بیته
ذوبیده ره خو بیته
دو دست افتو بیته
بورده چشمه او بیته
ذوبیده پاشو لا بنداز مه ره خو بی
یادم بنداز برای یه خرس تدی بخرم.برای زمانی که اوضاعت خوب نیست ، شرایطت پیچیده است، من به نظرت محرم اسرارت نمیام، بقیه ی خانواده مون تو و دردسرت رو نمیبینن و از درجه ی اهمیت افتادی و هیچ رفیق حسابی دور و برت ندارییادم بنداز به خرس تدیت احترام بزارم، وقتی از من مادر تر میشه برات تو شب هایی که محتاج بودن یه نفر کنارت بودی
کاش این ماجرا به سر نیاید.
دانلود طرح درس در ساحل دجله هدیه آسمانی پنجم ابتدایی 
فرمت فایل : word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل : 2 صفحه
مختصری از شرح
اهداف کلی
آشنایی با امام دهم شیعیان
اهداف جزیی و رفتاری
آشنایی با امام هادی به عنوان امام دهم شیعیاناحساس علاقه به امام هادی علیه السلام و اعمال و رفتار ایشانتلاش برای الگو گرفتن از زندگی و اعمال و رفتار امام هادیآشنایی با پیام قرآنی
طرح درس در ساحل دجله, طرح درس در ساحل دجله هدیه های آسمانی, طرح درس در ساحل دجله هدیه های
دانلود طرح درس در ساحل دجله هدیه آسمانی پنجم ابتدایی 
فرمت فایل : word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل : 2 صفحه
مختصری از شرح
اهداف کلی
آشنایی با امام دهم شیعیان
اهداف جزیی و رفتاری
آشنایی با امام هادی به عنوان امام دهم شیعیاناحساس علاقه به امام هادی علیه السلام و اعمال و رفتار ایشانتلاش برای الگو گرفتن از زندگی و اعمال و رفتار امام هادیآشنایی با پیام قرآنی
طرح درس در ساحل دجله, طرح درس در ساحل دجله هدیه های آسمانی, طرح درس در ساحل دجله هدیه های
دانلود آهنگ حدید شاد و عاشقانه یکم کوتاه بیا با دل ما تو بنداز یه نگاه محمد طاهر با کیفیت بالا 320 موزیک صوتی Mp3 با لینک مستقیم
ahange shad asheghane yekam kotah biya ba dele ma bendaz ye negah az Mohammad Taher
یکم کوتاه بیا با دله ما تو بنداز یه نگاه به دل عاشقم
جلو من موهاتو میکنی باز هی میکنی ناز با دله عاشقم
قول بده که یهویی پر‌نزنی تو به دلم‌ یه سری بزنی
من به این عادت کردم هی بهم زنگ‌ بزنی
قلبم تند تند میزنه با چشات که حرف میزنه
هر ثانیه بی تو برام‌سخت‌ میگذره
ای وای برم قرب
دانلود آهنگ حدید شاد و عاشقانه یکم کوتاه بیا با دل ما تو بنداز یه نگاه محمد طاهر با کیفیت بالا 320 موزیک صوتی Mp3 با لینک مستقیم
ahange shad asheghane yekam kotah biya ba dele ma bendaz ye negah az Mohammad Taher
یکم کوتاه بیا با دله ما تو بنداز یه نگاه به دل عاشقم
جلو من موهاتو میکنی باز هی میکنی ناز با دله عاشقم
قول بده که یهویی پر‌نزنی تو به دلم‌ یه سری بزنی
من به این عادت کردم هی بهم زنگ‌ بزنی
قلبم تند تند میزنه با چشات که حرف میزنه
هر ثانیه بی تو برام‌سخت‌ میگذره
ای وای برم قرب
دارم میرم پیشش جاده چه همواره و باقی قضایا‎(:‎
الان اینارو برای خودم مینویسم تا یادم بمونه بخاطر خودم و احترامی که برای چندین سال رابطه پر فراز و نشیب قائل بودم دارم این کارو میکنم
یادم باشه منتی سر کسی ندارم
و حتی اگه فردا برای همیشه تموم شد از کسی ناراحت و متوقع نباشم
* فعلا خوشحالم
** تو نيکي میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز!
*** حالا تو این وضعیت لاتاری؟
**** آبان چه یهو تموم شد
***** ناوار نایوخ
دم مرز، بعد از معطلی های فراوان، آقای د ازم پرسید:خسته شدید؟» گفتم:خسته بشیم؟ تازه اول راهه، کاری نکردیم که خسته بشیم». سرشو ت داد و گفت: اوه اوه. راست میگی، تازه اول راهه!
(این آقای د، که بهش حاجی هم میگن، رفیق قدیمی بابای خدابیامرزمونه، و رفیق حضرت آقا. هرجا میدیدمش، یاد بابام میفتادم. کانه بابا بود که تو همه ی مواقف همراهم بود.)
وارد خاک عراق شدیم.
قرارمون به رفتن به کاظمین بود و تلپ شدن تو خونه ی ابوجعفر، پدرزن یکی از دوستان حضرت آقا به
چرا هیشکی محل من نمیزاره؟
نکنه نامرئی چیزیم؟ :|
حالا درسته قدم بلند نیست و صدامم نمیتونم بلند کنم ولی وتف یارو یه نگاه به اینورم بنداز :| وقتی مامانم هست خواهرم هست منم هستم دیگه :|
 پیامای من خار دارن یا چی؟ :| چرا جواب نمیدی لعنتی :|
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز بعد از رساندن بچه‌ها، رفتم بنزین بزنم. نمی‌دانم بعد از چند وقت؛ قطعا بیش از ۴ سال! چون از وقتی برگشته‌ایم قم، من بنزین نزده‌ام. همسر همیشه حواسش هست که ماشین را پر تحویلم بدهد. همیشه حواسش به همه چیز هست. این بار هم سفرش طولانی شد و خیالم را راحت کرد که حتی اگر چراغش هم روشن بشود، هنوز کیلومترها می‌رود. ولی من خیالم راحت نشد و حوصله کشیدن اضطراب جدیدی را با خودم نداشتم. 
پمپ‌بنزین اولی خیلی شلوغ بود؛ رفتم دومی ک
یعنی با زبون نیش دار با بد اخلاقیهـای یه نفر میتونم کنار بیام ! الا اینکه از یه چیزی و یا یه کسی به شدت بدم بیاد و اون بیاد رو اعصابَ م رژه بره !
من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ! بلاک کردن یه جور توهین محسوب میشه ! اینجوریَ م رو اعصابمـه ! 
عاشقی محنت بسیار کشیدتا لب دجله به معشوقه رسیدنا شده از گل رویش سیرابکه فلک دسته گلی داد به ابنازنین چشم به شط دوخته بودفارغ از عاشق دلسوخته بوددید در روی شط اید به شتابنو گلی چون گل رویش شادابخواست کازاد کند از بندشاسم گل برد در اب افکندشخوانده بود این مثل ان مایه نازکه نکویی کن ودر اب اندازگفت به به چه گل زیباییستلایق دست چو من رعنایی استحیف ازون گل که برد اب او راکند از منظره نایاب او راگفت رو تا که زهجرم برهینام بی مهری بر من ننهیمورد نیک
فروغ زمستونه و پرواز و پرنده. سهراب ساده تره. نقاشی و شقایق و آب. حافظ رنده و معشوق و شراب. مولانا شمسه و سماع و نی. شاملو رو نمی شه دوست نداشت. فقط آیداس. همونقد که شهریار منقل و تنهایی و انتظار. تو زیبایی هستی و دیوانگی و آتش. همونقد که من خاموشم و خاکستر و خاطره.
پایانِ امتحانات پایان ترم چهارم هم رسید
دوازدهمین روز
از چهارمین ماه
به لطف کوچولویی و خوشمزه بودن سوالات پاتولوژی و تقلب های ‌کار راه بنداز سلامت این دو تا امتحان هم به خوبی و خوشی گذشت و خستگی شب زنده‌داری دیشب پای فصل سه از سریال ومپایردیزیز رو شست و برد

ادامه مطلب
_بعضی وقتا احساس می کنم از همه بدم میاد
+چرا؟
_چون هرکار مهم و غیر مهمی که انجام میدن آزارم میده،حتی اگه مربوط به من نباشه
+خب،مثلا کِی؟
_مثلا همین امروز
+خب کی باعث شده اذیت شی
_همین که داری اینهمه سوال میکنی داره اذیتم میکنه:/
+خب حرف نمیزنم
_نه حرف نزنی هم آزار دهنده س
+چیکار کنم؟
_بنظرم پنجره رو باز کن و منو بنداز پایین-_-
قبلنا می گفتن تفرقه بنداز حکومت کن الان عوض شده!
افکارو مشغول کن و با خیال راحت حکومت کن!
یارانه چندین ماه ملت یه دفعه ای بهشون داده شد با دوازده درصد سود! یعنی از این مضحک تر ممکن نبود. بعد تو این وضعیت دست تنگی همه، هزینه بعضی چیزا رفته بالا و چه تی بالاتر از اینکه این اتفاق اول ماه رمضون بیفته!
منو از چی میترسونی؟
از تنهایی؟؟
یه نگاه بنداز ببین چند ساله تنهام
با وجود این آدمای دوروزه که بود و نبودشون فرقی برام نداره
اینا میرن چه تو بخوای چه نخوای
خودم راهیشون میکنم ببین
بازم منو بترسون از دردی که باهاش خو گرفتم
من خودم ته تمام لجبازیام
تنهایی ام انتخاب خودمه
جمله درستیه , قبل از اینکه از کار بی کار بشی سعی کن کسب و کارخودتو شروع کنی 
نیاز نیست خیلی بزرگ باشه یا خیلی پیچیده فقط شروع کن
روش فکر کن  استارت بزت و برو جلو 
خیلی بهتر از اینه که بشینی منتظر باشی کی بهت حقوق میدن کی اخراج میشی
بیمه داری یا نه 
شروع کن نترس
1.بعضی وقتا آدم سختی هایی رو پشت سر میزاره و بعدش وارد یه محیط جدید میشه وارد یه دنیای جدید و آدم های جدید ، الان که نگاه میکنم حس میکنم چقدر حیف بود اگه این آدم ها رو نمیدیدم ، آدم های خوب با انرژی های فوق العاده :)
2. دیروز طی آخرین بلایی که سرم اومد ، مامان با تشر برگشته میگه اون ون یکاد رو بنداز تا خودت رو به کشتن ندادی .
بعد از ۴ ترم اندو دقیقا زمانی ک حس میکردم چقدر خوشبختم ک علاوه بر ریکوامنت های تمام شده ی مولر اضافی هم دیدم تو چاله کانال پالاتالی افتادم ک نمیدونم مشکلش کجاست و ممکنه بخاطر همین چاله توی چاه پرکلینیک بیفتم
خدایا من بنده بیشعوریم ولی تو رحم کن ب من.
از نگرانی و استرس دارم میمیرم
ب دل لباف بنداز بهم کمک کنه
برآنچه میگذرد دل منه ، که دجله بسی      پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم      ورت ز دست نیاید ، چو سرو باش آزاد
_گلستان سعدی
امروز این شعر رو تو گلستان سعدی خوندم. یه حکایت هم داشت ولی
 حوصله ی نوشتنشو نداشتم ^_^ البته از لحاظ مفهوم ، همین شعر بنظرم بهتره.
واقعا دل نبستن به دنیا ،آزادگی و بخشنده بودن هنرهای بزرگ و ارزشمندین.
از شر وسوسه خلاص شدن هنر بزرگتریه.
"خودم جان"! قابل توجه شما !!.
چرا واسه بقیه اینقدر وقت می‌ذاری؟
ارزش خودت رو بدون و به خودت فکر کن. بشین روبروی آینه و با خودت حرف بزن. ورزش‌ت رو بکن. هرکی ناراحتت می‌کنه باهاش نگرد، هرکی باهاش حال نمی‌کنی جوابشو نده. کلی انرژی مثبت بنداز تو زندگیت. زندگی‌ت بدون همه این چیزا زیباس. به خودت فکر کنی زیباتر هم میشی
یه دفعه برگشت به مامانم گفت اااا این چیه تو پوست نخوده هزار پاست !
مامان : بدو بدو برش دار بذار لای اشغال نخودا بعدم بذارش تو مشما در مشما رو سفت گره بزن بنداز تو سطل اشغال ، سطل اشغال هم بذار بیرون ! وای !
بابا : نیش نزنه !
من : یه هزار پای ساده ست همین ! :|
دانلود آهنگ جدید چشم عسلی از محمد طاهر با بهترین کیفیت + پخش آنلاین
وای برم قربون تو من با چشای عسلی دورم هی میچرخی و میگی چه بد عاشقت شدمیکم کوتاه بیا با دل ما تو بنداز یه نگاه به دل عاشقم
Mohammad Taher – Cheshm Asali
دانلود آهنگ محمد طاهر به نام چشم عسلی با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸
متن و ترانه آهنگ چشم عسلی – محمد طاهر
یکم کوتاه بیا با دل ما تو بنداز یه نگاه به دل عاشقمجلو من موهاتو میکنی باز هی میکنی ناز با دل عاشقمقول بده که یهویی پر نزنی تو به دلم یه سری
همیشه دلم میخواست راننده ماشین پلیس باشمبلندگو بگیرم دستم بگم :»راننده پژو سفید حرکت کن.»ریو؟ سرت رو بنداز پایین ، مگه خودت خواهر مادر نداری ؟؟؟»لندکروز مشکی؟شیطون دخترای قشنگی سوار کردی»۲۰۶ صندوق دار!!! آهنگت خیلی قدیمیه عوضش کن»بنز مشکی بننننززز فخر میفروشیبزن بغل
ترجیح میدم راحع به خیلی چیزها حرف نزنم
تا واکنشی رو نبینم ، که توقعش رو ندارم
کاش آدما "همه ی" فکراشونو می گفتن. قبل از اینکه ببینن درسته یا غلط. می گفتن. می گفتن
صاف. مستقیم.
 
من از فلانی بدم میاد ، چون پر روئه
من از کوله پشتی ئه تو خوشم میاد
من از راه رفتن اون بدم میاد
بهت گفته بودم دندونات خیلی گنده ن ؟
یادم بنداز بهش بگم مامانش خیلی مهربونه
تو قشنگی. و این آخرین حرف امروزمه.
حالم خیلی بدِ خدایاچه باید کرد؟همه ش با سرنشینان اون هواپیما هم ذات پنداری میکنماولش حتما هواپیما ت خورده و صدای مهیبی شنیدن و همه جیغ زدن و ترسیدنبعدم خلبان چیزهایی گفتههمه ش و داد و گریه و ترس قلبشون اومده تو دهنشوونتا بخواد بشینه رو زمین و نهایت منفجر بشه چه بر اونها گذشتهبجای تک تک اون بچه های کوچیک .بجای مادرها و اون زن حامله.
بجای همه مردهای سرزمینم.
و امیدها و ارزوها
 
اندوه خوردم و رنج بردم و ترسیدم و جا خوردمو گریه کردم و سکوتخ
سلام و درود 
زمین فراخ و دشت و کوه سجاده  ما 
روح دل شادشود از غم پر باده  ما
بوی یاری بفرستاد به صحرا دل ما 
سوته دل ریخت به لعلم قدح تازه ما
راوی آورد خبرم را به دیباچه یار 
که سجودش بکشد هق هق و هر ناله ما
من به نازم که به این یار به هر مجلس ما 
روشنایست نگهش بین ره ظلمانی پر ضاله ما
   . .  
شب باشه امتحان باشه خستگی باشه ولی خب خوابی نباشه !!!!
شبم بخیر 
خدایا شکرتون
خدایا فردا یه نگاه با برکت به همه بنده هات
عید امسال رو قبل از رسیدنش بسازیم؟!# میسازیم:)
پ.ن: عید امسال منم و کلی ادمای جدید و منم کلی ادمای غریب:-)
پ.ن2: قوی باش همیشه
پ.ن3: کتابه گرانه! اما دلمو زدم به دریا که :)))))
پ.ن4: تصمیم بر ان است که گوشی لمسی جان را از همین عید کنار بزارم و گوشی ساده بگیرم دستم.
پ.ن5: بیان مثل پارسال لذت بخش نیست دیگه برام:( البته از حق نگذریم یع سریا خیلیی خوبن^_^
پ.ن6: الهی نیم نگاهی به هممون بنداز:) شب ارزوها یادتون کردم
پ.ن6:حلالیت بطلبیم؟!
خوبی و بدی دیدید حلال کنید^_^
کاش هر چه زودتر برن از اینجا، راحت بشم ازشون ، راحت بشم از این آدمای عهد قجری و احمق . 
گلی به خودت قول بده روزی که قرار شد برن ، حتی واسه خداحافظی هم نری. 
این بند عاطفی رو پاره کن بنداز دور داری خفه میشی . حالم ازشون بهم میخوره 
از اون دخترای فامیلی هم که زود و توی سن کم نامزد میکنن چندشم میشه و حالم بهم میخوره چون یک مشت احمق و بیشعورن که کل هنرشون شوهر کردن و باعث میشن پدر و مادر بی فرهنگ ما هی اونا رو بکوبن تو سرمون. حالم از همشون بهم میخوره عو
اندکی صبر، سحر نزدیک است.
ما انقد این جمله رو به خودمون خوروندیم که همه‌ی سحرهای زندگیمونو به جای دیدن و لذت بردن، داشتیم به جمله‌ای که خورونده شدیم فکر می‌کردیم!
اما ما یه نکته‌ای رو انگار جا انداختیم!
 
صبر با انفعال یکیه آیا؟!
من که میگم نه. صبر یعنی کار خود را به تمامی انجام دهی و سپس آن را رها کنی. یعنی گیرِ نتیجه نباشی، یعنی تو نيکي می‌کن و در دجله انداز یعنی از سحری که توشی نهایت لذتتو ببر، بعد خودت رو برای سحر بعدی که نزدیکه آماد
هر آدمی یه موقع وا میده. نه اینکه همه اش محیط هولش میده. خودش دیگه نمیتونه متفاوت بودن تحمل کنه. ایا گناه آخرین سربازی با وجود دیدن فداکاری تمام دوستانش باز شمشیرش رو بنداز پایین قابل بخششه؟
دارم وا میرم . چیزی که در پس سالها من رو من کرد داره آب میشه. دردی تا مغز استخوان روحم را پاره پاره میکنه.
کاش یکی که قبولش داشتم بهم میگفتم که چشمه؟
درد نابودیه؟ یا درد یک تولد؟
نمیدانم چرا همیشه با خودم در جنگم. جنگی میان خون و آتش. مگر جنگ بی قربانی میشه
برام یه قفس بساز؛بدون پنجره،بدون در،منو بنداز اون تو و خودت بیرون در وایساتو کِ اون بیرون باشی میتونم فقط بِ نشستن تو پشت دیوارِ سرد فکر کنمتو کِ منو محصور کنی فقط ذهنم درگیر تویی میشه کِ منو بِ خاطر نجاتِ خودم بِ زنجیر کردیتو منو حبس میکنی ولی خودت هم با من داخل قفسِ بی نور نفس می کشی!کنار منی و نمیذاری لحظه ای ذهنم بِ خطا بره،نمیذاری لحظه ای بِ جهنمی ک توش بودم برگردم!تو باش؛پشت دیوار باش.لمس نشدنی باش.باش کِ بودنت اجزای متلاشی منو کنار ه
می‌خواستم از حسین منصور حلاج بنویسم دیدم حلاج است و اسرارش و راز باز نگفتن بهتر. دیدم هنوز آن‌طور که باید نمی‌فهمم وقتی می‌گوید: در عشق دو رکعت است که وضوی آن درست نیاید، الا به خون.» یعنی چه؟ هنوز درک نمی‌کنم عظمت آن‌جا که از یک یک اندام او آواز می‌آمد: اناالحق، آن‌جا که از خاکستر او آواز می‌آمد: اناالحق، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آن‌جا که خاکسترش را بر دجله ریختند و بر آب هم می‌گفت: اناالحق. دیدم حالا که هیچ، هزار سال دیگر هم که بگذرد نمی‌فهمم
 
هی به خودم میگم پسر، تو دستت طاقت اینو نداره که همیشه یخ رو تو دستت نگه داری!
دستت یخ میزنه. سیاه میشه و یه روزی مجبور میشی قطعش کنی.
 
نفس عمیق بکش. بنداز یخ رو.
 
دست تو طاقت بخار داغ داخل قابلمه رو نداره. یهو برِش ندار که پوستت آب شه رو دستت.
تو طاقت بخار داغ رو نداری.
 
نفس عمیق بکش.
 
 
میفهمی پسر؟ تو به دستات نیاز داری. میتونی تا آخر عمرت یخ بخری. پس برندار همراه خودت. بخار داغ بهشون نده. تو با دستات زندگی میکنی پسر.
 
 
 
ی مهمونی داریم هر بار میاد خونمون با نهایت دلسوزی شروع میکنه به یاد دادن زندگی بهم 
گلدوناتو ایجا نزار اینجا بزار
پرده هاتو بکش اینور
مبلاتو اینجوری بزار
فرشتو اون ور پهن کن
بزار یادت بدم:سینه ی مرغُ ورق ورق کن لاش پنیر بریز بزار تو فریزر هروقت عجله داشتی ی دقه بنداز تو روغن و.
نه دقیقا با این جمله ها ولی چقدر نزدیکه که بشم این آدم.چقدر تو ناخودآگاهم شبیه شم.
!من البته هربار میرم خونه ی خواهرم شروع میکنم
برنج و ماش را خوب بجوشان.هویج های آبپز را اضافه کن.صبر کن تا آبش را برچیند.حالا دوتا شعله پخش کن بنداز زیر قابلمه و منتظر بمان تا "دمپختک" بخار بیاندازد و با خیال راحت بپزد.قابلمه را بگذار توی زیرزمین.مارمولک گوشتالوی آنجا همه را میخورد و آرام آرام بزرگتر می‌شود.یک روز با دمپایی میکوبد تو فرق سرت.محتویات ج معده‌ات پهن می‌شود روی زمین سرد و مرطوب.هیچ کسی جمعت هم نمیکند.مورچه ها ذره‌ذره‌ات را جدا می‌کنند برای قوت زمستانشان.
آفتاب نارنجی غ
حکیمی را پرسیدند چندین درخت نامور که خدای‌تعالی آفریده است بلند و برومند ، هیچ‌یک را آزاد نخوانند مگر سرو را که ثمر ندارد ، در این چه حکمت است ؟ گفت هر یکی را دخلی معین است و وقتی معلوم ، که گاهی بوجود آن تازه است و گهی بعدم آن پژمرده ، سرو را هیچ از این نیست و همه وقت تازه است و این صفت آزادگان است [؟!]بر آنچه می‌گذرد دل مَنه که دجله بسی // پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد 
گَرَت ز دست برآید چو نخل باش کریم // وَرت ز دست نیاید چو سَرو باش آزاد
گلست
Man nmifAhmam in bakhsh az zendgim k engar behtarin bakhshe chera inghdr ba estres hamrah bashe
In y hese khobe
Y etefaghie k man kheili dussh dashtam ziad ziad khob in nabayad in modeli bashe
Bayad ghargh dar aramesh bashe
Aroom bash azizakam
In note ghable didaneshe
Alan dg tamom shude o bargashtam 
Khob asabanim azash 
Az inke ye fkrayi rajebam mikone k doros nis
Heyyy
Nmidonm kojay un hese dost dashtanam
Nmidunm dosesh daram hanooz ya dus dashtanesh az dur yejure az nazdik yejure dg
Nmidunm hichiii hichiiii
In alan ye roz gozashte Nmikham khodamo dargir chizi konam k ghateit nadare
K vaghean chizi nist
Chera zehnamo enerzhimo bezaram baz
Man tavanisho nadaram
 Vaghtesham nadaram











Bayad aroom begzare zendegi

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها