نتایج جستجو برای عبارت :

این تقلاها برای حفظ آن چیزی که بناست از دست برود

روح از اين حجله‌ی بی‌عشق به جایی برودبدرد خرقه و در سوی نوایی برود گوش کن تا شنوی از فلکت صد آوازجان رحیل است پی نور و صدایی برود ساقی از مغفرت باده گرم نام دهدشاید اين دلشده امشب به هوایی برود خانه‌ام میکده‌ها گشته، چه سرگردانم؟قول حق نیست به یابنده جفایی برود کاسه‌ی عقل سر چرخ عداوت شکنممرغ دل بال کشد نغمه‌سرایی برود دلقک وهم بجنبانده سر از محنت عقلوقت آن است که اين گلّه چرایی برود هر چه جز باده مرا عطر ندامت بدهدجان چو بشنید بوی با
آدم باید یک شهید داشته باشد که وقت خوشحالی و ناراحتی برود پیشش و درد و دل کند. برود بگوید فلانی مژده بده! برود بگوید فلانی به مشکل برخوردم. برود بگوید برايم پدری کن. برود بگوید دارد باران می بارد، دعا کن برايم که دعا زیر باران مستجاب است. برود بگوید پدری یادت نرود! برود بگوید . 
آدم یک شهید میخواهد حتما و الا زندگی سخت میشود.
َantimatter چقدر آخرامانی‌ست. موسیقی اين ترک در شب اتفاق افتاده. جزء موسیقی‌های شب است. شبی تاریک که دور یک زمین فوتبال می‌دوی و سرد است و تنهایی و شقیقه‌ات تیر می‌کشد و می‌دوی که رها شوی. و همان خط اول براي فروپاشاندن تو کافی‌ست، welcome my son, welcome to the machine. پسری که بناست روبروت کنم با فریبی که خورده‌ای. پسری که بناست تو را از لذات خودت بیرون بکشم و تو را در رنجی ناتمام فرو ببرم چون تو نه آنقدر بی‌مایه‌ای که ی اين چرخه التذاذ بشوی، و نه آنقدر
خویشم را با هر شکستن نزدیک‌تر می‌شوم. صبر اگر داشتم در مفصلِ زخم‌های بزرگ، شاد می‌گریستم که بناست منِ دیگری، منِ بیش‌تری از پسِ هر زله پیدا شود، که دوست‌ترش بتوانم داشت.
با اين همه، شیرین‌تر از سُکرِ نقاهت نیست، پس از تحمّلِ صعب‌ترین دردها.
خدا یاری‌ام کنَد از دردهای پسین، سربلندتر، محکم‌تر، جان به در ببرم.
اين بنای شماست و ما با همه غرهایمان، می‌خواهیم که راضی باشیم به آنچه شما می‌پسندی.در اين میان اگر بناست هر بار ما بین اين خوف و رجا دلمان بریزد دوباره بلند شود. بریزد.چاره‌ای نداریم جز اينکه بخواهیم خودتان خوفمان را به رجاء برسانید که ما کوچکتر از آنیم که خوفمان‌امانمان را بِبُرد.و الغرض که ارحم من راس ماله الرجاء.ماچ جمیع بندگان به شما ذات اقدس اله
رهبر معظم انقلاب:
امیرکبیر که یک چهره‌ی ماندگار در تاریخ ماست و واقعاً کارهای بزرگی هم کرده، همه‌ی حکومت او سه سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علی‌العجاله شما در اين مسؤولیت مشغول باشید، کمتر است؛ اما آنقدر اين کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمیکند؛ والّا قبل از اينکه بیاید در رأس صدارت قرار بگیرد، و بعد که به کاشان تبعید شد، دیگر چيزي در پرونده‌ی او وجود ندارد؛ همین سه سال است.
بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و ا
تو هنوز آنجایی و دست تکان می دهی و می خندی. دیدی پرنده ها هم پریدند و مردند؟ دیدی خورشید خوش خرامانت هم سیاه شد و رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد؟ دیدی شب شد؟ دیدی هر چقدر انتظار کشیدیم نرسیدیم؟ راستی کجا بودیم که رفتی که رفتی که رفتی؟ کجا بودیم که پشت سرت را دیوار کشیدی و گفتی گور پدر هر که پشت سرم ایستاده و زل زده به جای پای قدم هایم؟ جای پایت هم محو شد. و من در انتظارم که خاطراتت هم روزی به دست باد بیفتد و برود که برود که برود. آنچنان که تو رفتی، ن
رامون کالدرون (مدیر سابق رئال) :وقتی فرگوسن فهمید که رونالدو می خواهد به رئال برود با شرایطی مشابه او را به بارسلونا پیشنهاد داد
به رونالدو گفت که میتواند برود اما فقط به شرطی که به بارسا برود ، با اين وجود رونالدو تعهد و تعصبش به رئال را نشان داد و به همین خاطر به برنابئو آمد
مشاور امنیت ملی آمریکا وارد سرزمین‌های اشغالی شد.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اينترنتی رومه تایمز آو اسرائیل، جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا، امروز -شنبه- وارد سرزمین‌های اشغالی شد. اين در حالی است که مقام‌های امنیتی ارشد آمریکا، رژیم صهیونیستی و روسیه بناست در بیت‌المقدس با یکدیگر دیدار کنند.

بولتون قرار است با مائیر بن-شابات» و نیکلای پاتروشف»، همتایان اسرائیلی و روس خود، دیدار کرده و سه طرف درباره تنش‌های میان تهران
نماهنگ در فراق یاران کاری از گروه تلویزیونی بسیج شبکه استانی مازندران به نویسندگی و تهیه کنندگی ارش رمضانی و کارگردانی سید قاسم خدامی با محوریت شهدای مدافع حرم استان مازندران و همکاری بنیاد حفظ اثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و سپاه کربلای استان و لشکر عملیاتی 25کربلا گردان صابرین در شهرستانهای بابلسر.قایمشهر و بابل و جویبار ضبط شد.اين نماهنگ بناست در شبکه استانی و شبکه افق به روی انتن برود.
قدرت از منطق شیرین #سخنگو برود
ناگهی باد خزان آید و اين رونق و آب
که تو می‌بینی ازین گلبن خوشبو برود
#سعدی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
به گزارش بدانیدها ویتامین‌ها نقش حیاتی براي سلامت انسان داشته و وجود آنها در بدن براي ادامه بقا لازم و ضروری است. ویتامین‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی محلول در آب و برخی محلول در چربی هستند. از طرفی بهترین راه دریافت اين تركیبات موثر رعایت تنوع و تعادل در برنامه غذایی و استفاده …
نوشته آشنایی با ویتامین ها اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
به گزارش بدانیدها ویتامین‌ها نقش حیاتی براي سلامت انسان داشته و وجود آنها در بدن براي ادامه بقا لازم و ضروری است. ویتامین‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی محلول در آب و برخی محلول در چربی هستند. از طرفی بهترین راه دریافت اين تركیبات موثر رعایت تنوع و تعادل در برنامه غذایی و استفاده […]
نوشته آشنایی با ویتامین ها اولین بار در بدانید ها. پدیدار شد.
دوش آمد به برم رقص کنان رقص سماگفتمش اين که , چه حالیست چه حالید شماصحبت پیر مغان را به که گویم به که گویم , که مگوستراز اهل دل واهل دل و اسرار خداسر بر آورد نگاری ونگاری که به بزمم بنشستگفت سالک بنگر آینه راصوفیه کاشف اسرار شمایید شماسر زدن بر سوی کویش نتوانم ، نتوانم دیگراين طریقیست که بی سر که بی سر برود سوی خدا
همه چیز از خود ما شروع میشه
حواسمون باشه اگه ساعت ها و روزها توی یه ایستگاه اتوبوس بشینیم هیچ راننده ای از ما نمی پرسه کجا می خوای بری یا چرا اينجا نشستی ؟! اگه دنیا یه ایستگاه فرض بشه که بناست ما رو به موفقیت برسونه ، بدونیم راه صحیح رو باید خودمون انتخاب کنیم و براي رسیدن بهش منتظر هیچ کس نباشیم.
همه چیز از خود ما شروع میشه
حواسمون باشه اگه ساعت ها و روزها توی یه ایستگاه اتوبوس بشینیم هیچ راننده ای از ما نمی پرسه کجا می خوای بری یا چرا اينجا نشستی ؟! اگه دنیا یه ایستگاه فرض بشه که بناست ما رو به موفقیت برسونه ، بدونیم راه صحیح رو باید خودمون انتخاب کنیم و براي رسیدن بهش منتظر هیچ کس نباشیم.
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشدبگذاری برود! آه. به اصرار خودت!بگذاری برود در پی خوشبختی خودو تو لذت ببری از غم و آزار خودتدردیعنی بروی،دردسرش کم بشودبشوی -عابرِ آواره ی- افکار خودتاينکه سهم تو نشد درد کمی نیست ولیدرد یعنی بزنی دست به انکار خودت
هم‌آن به‌تر که بی‌ریخت و بدونِ جذابیّت
و فقیر و گم‌نام و فراموش‌شده باشم، اگر بناست معیار خوب و بد و تایید و تکذیب و
بود و نبود و حال خوش و ناخوشِ من، آدم‌ها باشند. اگر قرار است صبح تا شب نگران اين
باشم که مورد توجه و تایید و گوشه‌چشمِ هر غریبه و آشنا و عابر و شهروند و هم‌کار
و هم‌کلاس و هم‌سایه و هم‌وطن و هم‌نوع، قرار می‌گیرم یا نه، چه به‌تر که اصلا کور
و کچل و زمین‌گیر، در گوشه‌ی تیمارستانی ممنوع‌الملاقات باشم. اگر تعریف زنده‌گی و
ا
هم‌آن به‌تر که بی‌ریخت و بدونِ جذابیّت
و فقیر و گم‌نام و فراموش‌شده باشم، اگر بناست معیار خوب و بد و تایید و تکذیب و
بود و نبود و حال خوش و ناخوشِ من، آدم‌ها باشند. اگر قرار است صبح تا شب نگران اين
باشم که مورد توجه و تایید و گوشه‌چشمِ هر غریبه و آشنا و عابر و شهروند و هم‌کار
و هم‌کلاس و هم‌سایه و هم‌وطن و هم‌نوع، قرار می‌گیرم یا نه، چه به‌تر که اصلا کور
و کچل و زمین‌گیر، در گوشه‌ی تیمارستانی ممنوع‌الملاقات باشم. اگر تعریف زنده‌گی و
ا
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نروداز دماغ من سرگشته خیال دهنتبه جفای فلک و غصه دوران نروددر ازل بست دلم با سر زلفت پیوندتا ابد سر نکشد و از سر پیمان نرودهر چه جز بار غمت بر دل مسکین من استبرود از دل من و از دل من آن نرودآن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفتکه اگر سر برود از دل و از جان نرودگر رود از پی خوبان دل من معذور استدرد دارد چه کند کز پی درمان نرودهر که خواهد که چو حافظ نشود سرگرداندل به خوبان ندهد و از پی ایشان نرود
شده حس کنی هیچی سرجاش نی؟
شده زجر بکشی و کاری از دست برنیاد
شده بشینی زل بزنی به رفت و امد ادما و با خودت بگی من کجای اين زندگیم ؟
شده دیگه حوصله کوچک ترین دیالوگ های روزمره ات هم نداشته باشی ؟
شده از همه جا و همه کس خسته بشی و دیگه توان شنیدن صدای کسیو نداشته باشی ؟ نه که نخوای ها نتونی !
شده دق کنی و همش با خودت بگی پ کی اين زندگی تموم میشه ؟ پ کی همه چی میاد سرجاش پ کی روزگار بناست روزای بروفق مرادشو نشون بده ؟
+ اره میدونم ! روزای خوشمه و حالیم نی
هم‌آن به‌تر که بی‌ریخت و بدونِ جذابیّت
و فقیر و گم‌نام و فراموش‌شده باشم، اگر بناست معیار خوب و بد و تایید و تکذیب و
بود و نبود و حال خوش و ناخوشِ من، آدم‌ها باشند. اگر قرار است صبح تا شب نگران اين
باشم که مورد توجه و تایید و گوشه‌چشمِ هر غریبه و آشنا و عابر و شهروند و هم‌کار
و هم‌کلاس و هم‌سایه و هم‌وطن و هم‌نوع، قرار می‌گیرم یا نه، چه به‌تر که اصلا کور
و کچل و زمین‌گیر، در گوشه‌ی تیمارستانی ممنوع‌الملاقات باشم. اگر تعریف زنده‌گی و
ا
اينکه منِ پراکنده‌جوی نامتمرکز، مجبور باشم تمام روز در خانه بخوانم و شاید چيزي بنویسم و تمرین جبر و ماتریس حل کنم، جهنم است. رفتم کانتکت‌ها را نگاهی انداختم که با کسی گفتگویی شروع کنم، چه ناگهانی همگی به چشمم خیل غریبه‌های بی‌نام‌ونشان آمدند، همان‌ها که در دلگیرترین بعدازظهرهای ممکن، در کافه‌های کوچک گرم محبوبم کنارشان چای عطری بدمزه از گلوی بغض‌آلود فرو داده بودم. 
هیچ گذشته‌ای ندارم. هر صبح که بیدار می‌شوم آدمی جدیدم. لذتی یاداور
هیچ وقت فکر نمی کردیم بنا باشد ما براي احمد صحبت کنیم، خاک برسرما که امروز ما زنده ایم و احمد در میان ما نیست و من براي او بناست صحبت کنم، اين هم یکی از رسم های روزگار است. پسر شهید احمد یک جمله قشنگی می گفت روز شنیدن خبر احمد گریه می کرد، زمزمه می کرد با خودش و می گفت: هی ما را لوس کردی، به خودت عادت دادی، حالا ما چه باید بکنیم». شاید در نبود شهید کاظمی بهتر می شود از او حرف زد. دیگه نیست بگوید: ول کن پسر، خوشت می آید»، می گفت: حال می کنم وقتی دژبا
نه. نباید. نباید حتی از شعاع پانصد متری اش بگذری. نباید یک لحظه، فقط یک لحظه احتمال برود که تو را دیده است. اصلش تو را براي دیده نشدن آفریده اند. ببیندت که چه بشود. که اوقاتش تلخ شود؟ که راهش را کج کند؟ که احساس نا امنی کند؟ که کلا اتفاقی نیفتد؟
راستی نکند واقعا کلا اتفاقی نیفتد. هیچ وقت هیچ اتفاق خاصی نیفتد. تا انتهای نامعلومش همین طور پیش برود.
یک بار براي همیشه باید با اين افسردگی لعنتی خداحافظی کنم
اين دیگر غیر قابل تحمل شده باید برود 
برود براي همیشه
میخواهم دست خودم را بگیرم
و از ته اين باتلاق لعنتی بیرون بکشم
و اين کار را از همین لحظه شروع میکنم
دیگر غصه نمیخورم 
اظطراب بیخودی به دلم راه نمیدهم 
و مثبت و پر انرژی براي اهدافم تلاش میکنم. 
صدای فریادت را، تلاش می‌کنم با آوازی مهار کنم. آوازی که از خون می‌گوید، از آوار، از در به دری و غصه‌ها، از سوگ‌ها و عضوهای مسلوخی که از قلوب جدا افتاده‌اند. صدای فریادت را، تلاش می‌کنم خفه کنم. خفه نمی‌شوی که ؛ مگر گم شوی در شورشِ ترسم توی آوازم.
بعد، جلوی چشمم می‌نشینی. می‌چسبی به شیشه‌ی نگاهم. تصویرت که دهانش را باز و بسته می‌کند، جیغ می‌کشد و صداش را پیدا نمی‌کنم. از وقتی در دنیای من چشم باز کرده‌ای، در تقلا بوده‌ام صدات را گم و گور
دلتنگی چيزي نیست که با دارو حل بشه دارو بخوری و بگی آخیش یکم دردم کمتر شده ولی وقتی قلبت (از نظر احساسی منظورمه)درد میگیره انگار یه چيزي توی زندگیت کم داری انگار حکمران تمام بدنت قلبته وقتی دلش گرفته دیگه نمیشه به حالت اولش برگرده کلی باید با خودت کار کنی که حالت خوبه باشه . 
گاهی تصورات ادم غلط در میاد دیگر یا شاید بگم دوست داری رویاهات واقعی باشن ولی دنیا واقعی اينجوری نیست.
گفتا که از دل برود هر آنکه از دیده برفتمن از دیده نرفته از دل بروم
پس از هفت روز قطعی اتصال اينترنت بعلت گسترش اعتراضات و آشوب ها در کشور ٬ امروز اعلام شد که اپراتورها ۱۰ روز مهلت استفاده به بسته های خریداری شده مشترکانشان اضافه کردند و نیز بناست روز دوشنبه ۴ آذرماه ۹۸ راهپیمایی پایتخت در محکومیت اغتشاشات و ناآرامی های اخیر باتوجه به اطلاعیه های سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شود؛
 
با توجه به اين دو مسئله می توان اين را برداشت کرد که قطعی اينترنت هم قرار است تا ده روز ادامه بیابد و با هدف اينکه مشارکت بیشتر
دلم یه رمان وطنی میخواست. رمانی که آدم هاش توی همین ایران خودمون بزرگ شده باشن، همینجا و توی آغوش همین گربه ی هفت هزار ساله درد کشیده باشن، همینجا عاشق شده باشن و همینجا زندان رفته باشن. آدمهایی که اسم های غریبه ندارن،غذاهای آشنا میخورن و لباس های آشنا میپوشن و بتونم صدای فریادها، گریه ها و خنده هاشون رو از پشت دیوار اتاقم بشنوم .  آدمهایی که بتونم  توی کوچه پس کوچه های همین شهر پیداشون کنم و تقلاها، جستجو ها و رویاهای آشنا داشته باشند.
و روی
به راننده اسنپ گفتم ضبط را خاموش کند تا برايش ساز بزنم. سلطان قلب ها را زدم و او حتی همراهش خواند. آنقدر خوب بود که خیلی. بعد حتی به اين فکر کردم که از اين به بعد یک فلش از آهنگ های خوب همیشه همراهم باشد که اگر حس کردم می شود، آن را به راننده پیشنهاد بدهم. بعد شاید او حتی اسم آهنگ ها و خواننده ها را هم ازم بپرسد و بعد ها دنبالشان برود. فکر کردم تشویق به شنیدن موسیقی خوب دیگر باید از جمله معروف سایت اورسی فراتر برود و جای اصلی آن دقیقا توی تاکسی ها،
هر آستان مقدسی، از مسجد تا مدفن پیکر ائمه و بزرگان، نیاز به متولی دارد. متولی باید امورات داخلی آستان را راست و ریست کند تا هیچ دغدغه ای براي زایر باقی نماند. دل انسان حرم مقدس الهیست و اين حرم امانتی است در اختیار انسان. ملائکه کارگزاران اين حرم پاک هستند و بناست تا هیچ تکلف و بار یا بهتر بگویم وبالی از جهت امورات حرم بر دوش انسان نیوفتد تا او بتواند در یک دوره کارآموزی شیرین پرواز کردن را بیاموزد. 
ادامه مطلب
#حدیث_مهدوی 
امام هادی(ع)
اذا رفع علمکم من بین اظهرکم، فتوقعوا الفرج من تحت ارجلکم».
هنگامی که نشانه ی شما از میان شما برود، منتظر فرج باشید از زیر پای خود».
کمال الدین/ ص381 و  بحار الانوار/ ج51/ ص159علامه ی مجلسی در توضیح اين حدیث فرموده اند: مراد از علم» امام معصوم است که حجت خدا و آیت خداست و نشانه ایست که مردم به وسیله ی آن از شاهراه هدایت گم نمی شوند. و منظور از زیر پا، نزدکی آن است، یعنی اگر امام از میان شما برود و از دیدگان شما غایب باشد، دی
خستگی‌ام بینهایت است. کاش راه فراری بود.

پ.ن: فردا میانترم ای‌پی دارم. پسفردا میانترم ریاضی عمومی. خونه‌نرسیده بعد از امتحان، درحالیکه احتمالا شبش هم نخوابیده‌م، باید بشینم پای پروژه ای‌پی مگر به بیست‌وهفتم برسونمش. و فرداش ددلاين تمرین علوم ریاضیه از فصلی که اصلا نگاهش نکرده‌م. و هفته بعد هم باز دوتا امتحان و احتمالا پروژه‌های تی‌ای و استاد ای‌پی. و اين‌ها به کنار، یک چيزي توی ذهنمه که نمی‌تونم بذارمش زمین. نمی‌تونم سبُک شم. دوست ن
چند دقیقه بعد،رعنا توی اتاق خواب داشت وسایلش را جمع می کرد که برود خانه مادرش.بهمن دقیقا رو به رویش نشسته بود و هرچه رعنا را صدا می کرد،رعنا جوابی نمی داد. از جایش بلند شد و رفت در ورودی ساختمان را قفل کرد.می خواست با اين کار مانع رفتن رعنا بشود،اما کارش احمقانه بود. هنوز مثل بچگی هایش فکر می کرد. یک بار هم که می خواست نگذارد مادربزرگ برود خانه شان،کفش هایش را قایم کرده بود توی انباری؛مادربزرگ با کفش دیگری رفت. اما اين بار قصه کمی فرق می کرد؛ به
یکی از نام های دارای افتخار در تاریخ ما - به همان اندازه ای که واقعیت دارد - امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما سه سال در رأس دولت بوده است. معلوم می شود سه سال وقت خیلی زیادی است. همه کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از اين شخصیت دارد، محصول سه سال است. بنابراين چهار سال، وقت کمی نیست - وقت خیلی زیادی است - به شرط اين که از همه اين وقت به نحو درست استفاده شود.»
امیرکبیر که یک چهره ماندگار در تاریخ ماست و واقعاً کا
 
رزق و روزی، مثل ظرف آب مرغداری‌ است. کمی بالاتر از لبه ظرف آب خوری جوجه‌ها را #سوراخ کرده و آن را پر از آب می‌کنند و روی یک ظرف بشقاب مانند، بر می‌گردانند و آب، داخل بشقاب زیرین جمع می‌شود. آب بشقاب وقتی مقابل سوراخ ظرف رسید #متوقف می‌شود و جوجه‌ها از آب‌ها می‌خورند. یعنی وقتی آب مصرف شود #تولید می‌شود نه اين که آب تولید می‌شود تا مصرف شود. اگر ده جوجه آب بخورند آب بیشتری بیرون می‌آید و اگر پنج جوجه بخورند، آب کمتری بیرون می‌آید. #روزی ا
مدارس بویراحمد و دنا دوشنبه با 2ساعت تاخیر آغاز بکار می کنند
یاسوج- ایرنا- مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: مدارس همه مقاطع تحصیلی شهرستان های بویراحمد و دنا به سبب سرما و یخبندان فردا دوشنبه با 2 ساعت تاخیر فعالیت خود را اغاز خواهند کرد.
 
به گزارش ایرنا ،فعالیت آموزشی مدارس مقاطع تحصیلی شهرستان های بویراحمد و دنا فردا دوشنبه با 2ساعت تاخیر از ساعت 9صبح آغاز می شود. هادی زارع پور یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: هم

آخرین جستجو ها