نتایج جستجو برای عبارت :

اهنگه بیا برقصیم هایو

آهنگ بيا برقصيم خواننده زن
دانلود اهنگ بيا برقصيم ماهان معین
دانلود اهنگ جدید بيا برقصيم
دانلود اهنگ بيا برقصيم نگو نمیشه


آهنگ بيا برقصيم ماهان
دانلود اهنگ بيا برقصيم هايو هايو
بيا برقصيم با آهنگ شاد فرشید
دانلود آهنگ بيا برقصيم از ماهان
روز مهندس رو تبریک میگم به همونا که محکوم شدن به مهندس یه چایی میریزی» ها :)) 
+ دارم اون اهنگه رو گوش میدم که میگه میخوام برسونمت سونمت سونمت سونمت :)))))) 
#اسکل
+ آقا دعا کنید داداشم با شیرینی برگرده خونه :))) 
+ یکی از فانتریام اینه که بيام زیر پستاتون بنویسم مطالب جالبی داری، موفق باشید».
ساعت ۱۱ شب.با جسمی خسته.
اهنگه با لهجه ایتالیایی توی گوشم میخوند که از ازمایشگاه زدم بیرون
بارون میبارید.کم اما با ضربه.
چشمامو بسته بودم و غرق در صدای اهنگ.
پیش میرفتم به سمت دریا
به سمت سیاهی دریایی که پشت درختای مرموز پنهون شده بود
بارون میخورد به صورتم و پیش میرفتم سمت خونه.سمت لونه
توی ذهنم صدای گفت.سلام به تنهایی.
سلام به تنهایی هر سال یک جور تازه.هر روز در دل قصه ای تازه
همه امون داریم روزامونو پر میکنیم تا بمیریم انقدر باید کار کنیم و درس بخونیم و تلاش کنیم تا بلاخره یه روز بمیریم،پس چرا دنیا ولمون نمیکنه تا یه کم فقط یه کم اونطور ک دلمون میخاد زندگی کنیم!چرا زندگی اونقدری که دلمون میخاد اونقدری که براش تلاش میکنیم جذابیتاشو بهمون نشون نمیده! امروز تو اهنگه میگف اگر یاری نداری ک سرتو بذاری روشونش اشکال نداره خودتو بغل کن محکم:)
نوت بوک رو دیدم، یاد خودمون افتادم، چرا؟ نمیدونم! شاید صرفا به خاطردلتنگیه میدونی نمیدونم دیگه چند روز میگذره از اون روز ولی میدونم چهل روز رد شده اما گاهی هنوز میای تو فکرم، راستش شاید بعدا که اینو بخونم به نظرم بياد به خاطر فشارای وحشتناکی که روم بوده این حرفو زدم اما دوست دارم پیدات کنم بغلت کنم، دوست دارم واسه تولدم بيای بازم مثل پارسال سورپرایزم کنی، چیزای بدو دوست دارم.اون اهنگه تو فیلمه میگفت من هنوزم به ماه نگاه میکنم اما تورو میبی
دانلود آهنگ هیو هايو هیه از احلام
دانلود آهنگ احلام یا هیچکی یا تو به همراه متن آهنگ
Download New Music Ahllam – Ya Hichki Ya To
دانلود آهنگ جدید احلام بنام یا هیشکی یا تو با کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸

دانلود آهنگ هیو هايو هیه از احلام
هیو هايو هیه چه می تو
دل دل نکن بيا بيا چه می تو این دل شده مستت یا هیشکی یا تو دل میبره راحت ببین که دل بستم دادی کار دستم دل دل نکن بيا بيا چه می تو این دل شده مستت یا هیشکی یا تو بدجور دیوونتم این واقعی دل دل نکن بيا انگاری قلبای ما
1. مرمر داشت بهم عربی یاد میداد. بعد بهم گفت ببین این باب اینجا اشکال آفرینه. حالا منم اون اهنگه یادم افتاده بود "عشق که میگن همینهههههه چه شادی افرینههههه" بعد مرمر که جدی میشه نباید بخندی که :)) تا لوزالمعدم داشت از خنده میلرزید ولی جرئت خندیدن نداشتم :)) 
2. مامان بزرگای شما هم اینجورین؟ یعنی دیگه کم مونده بره برام از استوا مثلا میوه دصخصدعافصحصئصهساصعصتثجثه رو برداره بياره بخورم :))
3. به معین میگم چهارتا اسم با میم بگو. میگه مریم. مریمِ دخترعم
وقت ناله اس.
خیلی پرم.خیلی پرم و خوب نمیشم.خوب شدنم برای یه ساعته.بعدش دوباره حالم ابریه
حالم خرابه خراب!
یه اهنگه که فک کنم از دو ساعت پیش داره ریپیت میشه!اهنگ عتاب یار از علیرضا قربانی!
حرف زدم.تنها وقت گذروندمبا دوستام وقت گذروندم.کلاس رفتم.باشگا رفتم.سعی کردم درس بخونم.کتاب خوندم.سیگار کشیدم.
هیچ کدوم حالمو خوب نکرد!حتی حتی حرف زدن با خودشم حالمو خوب نکرد!
چشای اشکیش.و لبخند جوکریش!
زیر چشی نگاه کردناش.د لعنتی من حال بدتو می
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.




با این اهنگه که گذاشتم این بالا امروز یه دل سیر گریه کردم 
همین الانم اشکام داره چیکه چیکه می پاشه رو کیبرد:). نشستم کنار پنجره دارم بیرون نگاه میکنم.
یه بار تو اسنپ گوش دادم دی
حلقه عشاق را با رخت آشفته کنطعم می ناب را با قدحی تازه کنسیره فردوسیان طاعت و ذکر و ثناستسیره ما در فنا باده ی با ربناستگفت رو از من تهی گرد سپس بازگردگفتمش این سرخوشی فارغم از ساز کردنیست در این سینه جز یاد تو ام هايو هوای صنم فتنه جو جز تو چه جویم بگوگفت سحر آگهی میدهم از سر عشقگفتمش این تیره شب ناز تو باید نوشتگفتمش ای ساربان میکشی ام در نهانگفت چنان میکشم تا که تو گردی عیان
دفتر آبی مخصوص نوشتن خاطرات و اتفاقاتِ روزانه ست! بعد از پنج دقیقه فرو رفتن در افکارِ مسمومِ دوران مجردی متوجه شدم نمیتونم حتی یک کلمه بنویسم از روزهای اسیر در تکرار و پوچی!



بياید یکم با ویلی ویلیام برقصيم


دریافت

 حجم: 7.95 مگابایت
 
منبع عکس 
 
 
این دومین باری هست که میام اینجا چیزی بنویسم بعد کلا یه چیز دیگه می نویسم.  البته دفعه قبلی پست نشد . ولی این بار پست می شه . اهنگ جدید آرمان گرشاسبی رو روی لپ تاپ نداشتم برای همین سرچ کردم تا دانلودش کنم و یه لحظه به ذهنم رسید اسم خودمم سرچ کنم . دوست داشتم بدونم جست و جو گر گوگل چی پیدا می کنه از من . حالا بگذریم چی پیدا کرد ولی برام جالب بود که آدم هایی رو با اسم خودم پیدا کنم .البته تو دوران دانشگاه و چند تا موسسه دیگه هم فامیلی خو
تابحال شده فکر کنین قیافه ی یکی خیلی آشناست؟ اینطور نه که قبلا دیده باشین. انگار که ناخودآگاه به یه غریبه یه حس آشنایی و اعتماد داشته باشین؟؟؟
نونوایی نزدیک خونمون یکی هست(نزدیکی پر از نونواییه) تازه اومده فک کنم برای کمک اونجاست یا کار نیمه وقت و همچین چیزی. اصلا یه مدته یه حس غریبی دارم امشب به طور ضایعی به طرف زل زده بودم:| فک کنم ابروم رفت:| امیدوارم متوجه نشده باشه واقعا خجالت آور بود. برگشتنیم بلند بلند به خودم می گفتم دختر بی ادب:| دیوونه
دفتر آبی مخصوص نوشتن خاطرات و اتفاقاتِ روزانه ست! بعد از پنج دقیقه فرو رفتن در افکارِ مسمومِ دوران تنهایی متوجه شدم نمیتونم حتی یک کلمه بنویسم از روزهای اسیر در تکرار و پوچی!



بياید یکم با ویلی ویلیام برقصيم


دریافت

 حجم: 7.95 مگابایت
دفتر آبی مخصوص نوشتن خاطرات و اتفاقاتِ روزانه ست! بعد از پنج دقیقه فرو رفتن در افکارِ مسمومِ دوران مجردی متوجه شدم نمیتونم حتی یک کلمه بنویسم از روزهای اسیر در تکرار و پوچی!



بياید یکم با ویلی ویلیام برقصيم


دریافت

 حجم: 7.95 مگابایت
ما عاقبت پیر خواهیم شد
گاهی به پای هم، گاهی به پای دیگران
این حسی بود که در حین خواندن مادام بوواری داشتم.
 
+من مدتی بود حال خوشی نداشتم. درسهای دانشگاه را به زحمت زیاد پیش میبردم و اصلا کتاب نمیخواندم. از خدا میخواهم که دیگر هیچوقت به این حال و روز دچار نشوم. من بدون خواندن، بدون نوشتن و خیالبافی کردن هیچ خواهم شد.
کتاب خواندن مثل این میماند که نویسنده بشکن بزند و ما برقصيم. اینچنین سمفونی شورانگیز!
این چند روز اخیر یه جمع4 نفره باحال داشتیم من و غزل و کیمیا و خواهرم هرکدوم مشکلات مختص خودمونو داشتیم اما یاد گرفته بودیم ک با وجود رنج ها بخندیم لذت ببریم برقصيم و سرخوش باشیم صب تا شب شب تا صب صدای قهقهه هامون خونه رو پر کرده بود قسمت سختش وداع مونه امشب کیمیا رف کرمانشاه فرداظهر زهرا میره همدان و چندروز دیگه غزل میره تهران و من میمونم و حوضم سعی میکنیم موقع وداع جلوی هم اشک نریزیم ک سخت تر نشه بهم قول دادیم باز همو ببینیم خدایم! خدای آرام! م
 
شعر : فرهاد جهانی / آهنگسازی : امید حاجیلی / تنظیم کننده : حمید رضا مرادی
اهنگ یه عاشق دیوونه یه ناز دلبرونه
Download New Song BY : Omid Hajili | Yar Yar With Text And Direct Links In UpMusic
 
متن آهنگ یار یار امید حاجیلی
♪♪♫♫♪♪♯
یه عاشقه دیوونه یه ناز دلبرونه یه دل مثاله مجنون آره یه حاله عاشقونه
یه عشقه بی رقیبو یه دلبر نجیبو چشای مثله آهو نگاه دل فریبو , نگاه دل فریبو
♪♪♫
ولی دلت با دیگرونه به فکر اینو اونه دلم رو صد بار آره هر جایی میکشونه
تو هايو هوی بسیار بی حسو حالو
همزمان با عرضه اولیه ذوب روی اصفهان منم وارد بازار شدم. با سرمایه ۱۴۱ هزار تومن و ۱۰۰ تا سهام فروی خریدم. میدونم که راه درازی تا چشیدن طعم بازار در پیش دارم. میگن ت پدر و مادر نداره، اما اگر نظر منو بخوای این بازاره که پدر و مادر نداره و هر روز یه ساز میزنه که معلوم نمیشه با کدوم سازش باید برقصيم
اقتصاد و بازار جز جدا نشدنی زندگی ما هست و سواد مالی هم مثل سواد خواندن و نوشتن و سواد رسانه ای واجب و لازمه.
جنس بی سوادی غالب امروز، از جنس بی سو
ازم پرسید که تا حالا عاشق شدی؟
پونزده ثانیه فکر کردم، سبک سنگین کردم و گفتمش که نمیدونم والا اصلا عشق چی هست. واقعا از جواب سوالت مطمئن نیستم. یعنی خب شایستی عشق واسه هر کس تعریف نسبی داشته باشه. اونچه که از دید تو عشقه از نظر من عشق نباشه و هی برعکس و برعکس‌ترش. ولی خب بین این همه آدم که وول میخورن تو کلونی جهان، یکی هست که واسه من یه نفر، فقط یک نفره که هست و مثلشم نیست!
مثلا وقتی بارون میاد، یاد اون میوفتم. فکر میکنم که تو این رعد و برق آسمون که
دنیا هست رو شونم،سنگین.
تکلیفای الکترومغناطیس که تموم شد اینجوری بودم که خب حالا چی؟!تمرینای نجوم خب بعد چی؟!حالت جامد خب بعد چی؟!کیهان،خب بعد چی؟! امتحانای ترم،خب بعد چی؟!ترم بعد،خب بعد چی؟!ترم بعدترش٬خب بعد چی؟!مقطع تحصیلی بعدی،خب بعد چی؟!فلان،خب بعد چی؟!بیسار،بعد چی؟!بهمان،بعد چی؟!بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،بعد چی،.
 
 
ول میگردم،الکی میخندم 
از دویدن خسته‌ام،
من دلم میخواهد الان کنار شما می‌بودم.
این آهنگ داغون دوران دبستانمان را بگذاریم و آنقدر برقصيم تا جانمان در بياید. من پیرهن مردانه ام را بپوشم و ادای ادی عطار را در بياورم و شما از خنده غش کنید.
بنشینیم دور هم انقدر چرت و پرت ببافتیم که مغزمان چرت و پرت کم بياورد.
آنقدر فلسفه از خودمان در بياوریم که دنیای فلاسفه آرزوی مرگمان را کند.
آنقدر به هیچ و پوچ بخندیم که زمین را گاز بزنیم.
هر چیزی که در یخچال است را بياوریم بگذرایم روی سفره ی ترکیده ما
حس مزخرفی دارم. به وقت هایی که یک پشه در گوش یا بینی تون میره بی شباهت نیست. جدایی کار سختی هست. دارم کمدهام رو خالی میکنم.هیچ وقت فکر نمیکردم تا این حد دوستشون داشته باشم. نمیتونم جلوی اشکهام رو بگیرم و بی اینکه بدونن چی شده دارن با من گریه میکنن. برای عید نوروز که باهم در اردوی مدرسه هستیم برنامه ریزی کردن با هم وسطی بازی کنیم باهم برقصيم باهم جشن بگیریم و بی خبرن که من دارم ازشون خداحافظی میکنم. میگن خانوم سروری گریه نکنید؛ مگه خودتون نمیگف
 این دیگر راه درو ندارد!!
امشب گروه کوئین دنیای مرا تسخیر کرده است:)اول از همه که امدم فیلم ببینم ،فیلم سوساید اسکواید که در مومنت های اخر ان که بوهمین راپسودی نسخه ی بازخوانی پینک ات د را داشت و سپس یوتیوپ که همه اش ویدئو های کنسرت های کویین را نشانم میداد، رفیق هایم را نگو که فیلم بوهمین راپسودی را بعد از قرن ها!فتح کرده بودند و مغزم را رنده کردند از بس متاثر شده بودند و تازه من را ادم حساب میکنند(از ان جایی که سلیقه ی بنده در موزیک یا را
 
من با یه اهنگ عاچقانه فوق غمگین نشستم برای هدفم گریه کردم :)))) خل شدم خل :)))
مثلا اونجایی از اهنگ که میگفت :
"گرمی نمیفهمی هنوز بعدا حالیت میشه با چی عوض کردی منو که عاشقت بودم :( "
خب داشتم به این فکر میکردم هدف لنتیم داره به من میگه :)))))) بعد هی نشستم لبام اینجوری :( برگشت .
یا اونجای اون کلیپ که مذکره داشت به مونثه میگفت : من هیچ کاری نکردم ! تو منو خرد کردی و رفتی .
بازم لبام برگشت :(
چون فکر کردم هدف لنتی ام بازم داره به من این جمله رو میگه :(
یا اون جا
امشب تقریبا نیمی از خانواده با رعایت فاصله بهداشتی و رعایت نکات ایمنی و دور نگه داشتن ننه از کل فضای اشغال شده، زدند و رقصیدند. به شادی تازه عروس و داماد! 
به من میگفتند بيا برقص، بيا برقص، دست بزن، پایکوبی کن و قص علی هذا.
من واقعا این کارها را نیاموخته ام، نه اینکه نخواهم شادی کنم. دست میزدم و میخندیدم.
میگفتند:ایشالا برای خودت، برقص بابا برقص تا برای خودت برقصيم.(این شاید در فرهنگ ایرانی نمود شگفتی، خیرخواهی، خوشحالی، نیکویی، آرزو و قص
داستان از پسرک ده ساله‌ای شروع می‌شه که آماده‌اس یه مرد بشه، و به پسرک ده‌ونیم ساله‌ای ختم می‌شه که ماموریتش انجام دادن اون چیزیه که در توان داره. 
دیالوگی هست که می‌گه: زندگی یه هدیه‌اس، باید جشن گرفتش. باید برقصيم تا به خدا نشون بدیم قدردان زندگی‌مون و زنده بودنیم. 
اوایل فیلم اتفاقی می‌افته که منو یاد جمله‌ای از تیریون لنیستر انداخت با این مضمون که اگه لقبی بهت دادن، تصاحبش کن. مثل یه سپر بپوشش تا دیگه آزارت نده. قصه‌ی جوجو خرگوشه
ایکس هر وقتدلش بخوا برای خودش جشن و دورهمی راه میندازه و همه درگیر میشنوقتی حوصله نداره کلا از همه گروها خارج میشه و میذاره میره.
ایگرگ هر چی رو خودش دوست داره خوبه و منطقیه هرچی رو که دوست نداره بی ارزشه.اگه تو یه مهمونی خودش بياد با همه فعال باشن و کمک کنن و اگه نخواد بياد باید هزار نفر ناز بکشن تا حضور به هم برسونه.
زد از همه شاکیهاز شوهر و خانواده شوهرش بگیر تا بيا برس به جزئیات رفتار آدمای اطرافش.باشه تو خوبی اصلا.
یه ذره خفه و ساک
امروز نیاز خیلی خیلی شدید به برگردودن انرژی خودم داشتم! تصمیم گرفت برم باشگاه! مطمئن نبودم که بین این سرشلوغی ها بتونم ادامه بدم اما ریسکش رو پذیرفتم و رفتم برای یه ماه اسپورت گیم ثبت نام کردم! نیاز داشتم جایی باشم که هیچ کسی نشناسه من رو و جوابگوی هیچ سوالی نباشم! فقط و فقط برقصم و لذت ببرم!
به خاطر همین دور باشگاه کوچه مون رو خط کشیدم و برای اولین بار پام رو گذاشتم تو باشگاهی که پنج دقیقه با خونه فاصله داشت!
این هم بگم که پس لرزه های آنفلوانزا
حضرت یار دیروز پستی در اینستایش منتشر کرد و گله کرد از تمام نوازنده هایی که در این دوران قرنطینگی ساز زدند، لایو گذاشتند و تدریس آنلاین داشتند. از خواننده هایی که آواز خوندند. معتقد بود در این دوران  باید انتقاد کرد از بیکفایتی و بی توجهی مسئولین به آدمهایی که برای لقمه ای نان در معرض خطرند. نوشته بود الان وقت ساز زدن نیست. کرونا که رفت با هم مینشینیم و ساز میزنیم.
این اولین باری است که نوشته اش به مذاقم خوش نیامد. در اینکه مسئولین در حق همه ام
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

.برای دانلود این اهنگ به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
ادامه مطلب
چرا اهنگه دانلود نمیشه؟؟؟ اه چرا اصن این اهنگ قدیمی رو من ندارم:((
به همو دلیلی مه رقیه تمام مدت فیلم  انلاین دیده بعد تو حتی حق نداری فیلمایی که دانلود کردی رو ببینی چون هدست نداری، چون تو گوشی خرم نمیشه. 
نود و  نه درصد. گیر کرده نهههههه. 
شدیدا دلخورم به هم ریختم، همه چی رو قایم کردم ولی تحملشو ندااارم، هنوز نود و نه درصد، کوثر خطرناکه امشب یهو بابات بلند میشه نود و نه درصد
یکی بياد منو از این خراب شده نجاتم بده اه دانلود شد روزای لعنتی سم
آنگاه که بتوانیم در جنگ بخندیم، در صلح نخواهیم خفت. آنگاه که بتوانیم در جنگ بخوانیم، در صلح نخواهیم نالید.آنگاه که بتوانیم در جنگ برقصيم، در صلح نخواهیم خشکید. 
جنگجو تمنّای صلح نمی‌کند، پس هماره در آرامش است. صلحجو در اشتیاق آرامش است، پس جنگ می‌سازد.
در آرزوی ثروت، فقر آفریده می‌شود،در آرزوی برکت، فقدان. در آرزوی بیداری، خواب نصیب می‌شود، در آرزوی آگاهی، عصیان.در آرزوی عشق، نفرت سر بر می‌آرد،در آرزوی آرامش، طغیان.در آرزوی زمین جدید
دیشب خواب دیدم عروسیمه. ولی اصلا خوشحال نبودم. همش معذب بودم . عروسیم نمیدونم به چه دلیلی مختلط بود و من همش به دوماد غر می زدم تو ماشین عروس که حالا که داریم می ریم مهمونی یه شنل بزرگ برام می گرفتی که بقیه منو نبینن. دوماد هم همش می خندید.
بهش می گفتم حالا که عروسی رو میخاستی مختلط بگیری لااقل یه لباس عروس پوشیده برام می گرفتی شبیه این فیلم های صداوسیما نه دکلته و بی حجاب. ولی اون بازم می خندید.
وقتی رفتم تو سالن و نگاه مردا بهم بود اشک میریختم و
خب. همونی شد که منتظرش بودیم!
چند روز پیشا بود که با شایان حرف زدم.وقتی دیدم داره کارای رفتنشو میکنه یه لبخند غمی زدم به صفحه ی گوشیم و دانسته هامو به همین محدود کردم که تا مهر ایرانه و بعدم به مقصد امریکا اینجا رو ترک میکنه!کدوم شهر؟ کدوم دانشگا؟نمیدونم!فقط میدونم امید دارم به دیدن دوبارش :)
همون چند روزه بعدش بود که با ارمین حرف زدم.خیلی کلافه و عصبی بود از جوابی که نیومده!دوست داشتم بهش بگم که بازم به نیمه پر لیوان فک کن و درست میشه!ولی نتو
خب دوستان باید به سمع و نظرتون برسونیم که شلغم‌ترین رفیق اینجانب فردا ۱۸ سالش میشه و درسته که ناراحتم از اینکه دنیا اومده ولی نباید بيام بگم که! و خب خواستم از همین تریبون اعلام کنم که تولد تولد تولدت مبااااااااارررررککککککک ^___^ ایشالا کلیییییی تو ۱۸ سالگیت بخندی و خوشحال باشی و بتونیم تلافی این ۳ سال رو دراریم و همو ببینیم و بالاخره فلافل‌ها و چیپس و ماست موسیرهای منو بدی :دی :)))) و همونطور که گفتم قبلا، ایشالا تو لباس سفید ببینیمت ^_^ 
+ من م
از تونجاییی که همه جواب چالشو فرستادن جز شادی و لیا که نیستشش منم جوابمو میگمممممممممم

اسم:سحر
تاریخ تولد:1377/10/1
موقعیت گروه:نه صدا دارم نه رقصم خوبه مکنمم که نیستم, نمیدونم چی بگمممم در نتیجهه 
نقشت در گروه: جیمین
کارهایی که دوست داری انجام بدی؟پیاده روی و دوچرخه سواری مخصوصا اگه شماهام باشیننن,نگا کردن به اسمون شب, دیدن برنامه کودک وانیمه,بازی کردن(چه با گوشی چه با توپ و اینا),گوش دادن به دردودل بقیه و چیزای دیگه گه بگم زیادن من اصلیاشو گفت
بعد از خوندن جنایت و مکافات احساس ازادی میکنم. نه به خاطر این که راسکلنیکف کلی مکافات میکشید و در اخر زندانی شد بلکه به خاطر این که داستایفسکی خیلی خوش تعریفه و خوندن این کتاب سه ماه طول کشید. منم به نوعی مکافات کشیدم. نمیشه گفت کتاب دوست‌داشتنیه‌ایه و به بقیه پیشنهاد میدم بخونن. اساسا این کتاب برای دوست داشته‌شدن نوشته نشده.
یکی از دوست‌هام که احتمالا دیگه نمیبینمش و هیچ نشونی ‌هم ازش ندارم یه بار توی کتابفروشی حرف خوبی زد. گفت رمان‌های

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها