نتایج جستجو برای عبارت :

اسم واقعی گیلبرت بلایت

زندگی بدون اینکه آدم با دست های خالی پای علاقش و هدفش و آرمانش بایسته و ذره ذره مسیر رو خودش بسازه چه لذتی داره که ادم ها به من میگن اینجا دنیای واقعيه و تو تورویاهات زندگی نمیکنی :|
و جالب اینجاست که این حرف رو ادمهایی میزنن که هیچ لذتی از شرایط کنونیشون نمیبرن از شغلشون متنفرن و به نظرشون زندگی مضخرفه 
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجز از گفتن و خلق از شنیدنش
+اون تیکه از آنشرلی بود که آنه میخواست بره دانشگاه و اون خانومای خوش قلب همسایه
 
 تمام چیزی که من تو 17 سالگی برای عاشق شدن نیاز داشتم؛ همین نگاه، همین لبخند کج، همین ابروی بالا رفته، همین موها، همین لحن حرف زدن، همین خنده های خوب.
البته که گيلبرت همیشه جذاب و خواستنی بوده، ولی نه بیشتر از هر قهرمان داستانی دیگه. اما اینجا کاملا زنده و مجسم و پرستیدنی هست.
 
 

 
اصولا شروع یک چیز بسیار دشوار و در عین حال لذت بخشه! عین مسافرت رفتن با یه پیکان قدیمی میمونه. اول باید هلش بدی تا روشن بشه ولی وقتی روشن شد و افتاد تو پیچ و خم جاده‌های قدیمی و خلوت بهترین لحظات تاریخ رقم میخوره! در همه این مدت که وبلاگ نوشتم؛ هیچوقت از اسم مستعار استفاده نکردم ولی امروز در جایی ایستادم که حس میکنم باید "گيلبرت" باشم تا بیشتر شبیه "خودم" بشم! گيلبرت بیشتر از اینکه یه کاراکتر باشه؛ یه خصلته چون گيلبرت یعنی وعده روشن [+]. گيلبرت ق
یکی ازبیماریهای شایع خیار گلخانه‌ای در سراسر جهان است، عامل بیماری علاوه بر خیار به دیگر گونه های خانواده کدوییان و همچنین برخی علف های هرز هرز نیز حمله می‌کند.به دلیل ترشح صمغ زیاد از ساقه گیاهان الوده،بیماری به نام بلايت صمغی ساقه شناخته می شود ،در برخی منابع به نام لکه برگی خیار نیز معرفی شده است.نشانه بارز این بیماری لکه های آب سوخته بر روی برگ و میوه در اندازه های بزرگ و مشخص است ، در روی برگ لکه ها دارای هاله ای زرد رنگ است که بعد به رن
تا الان که دارم جلد چهارم را می‌خوانم، جلد سه از بینشان موردعلاقه‌ام بوده. اول وقتی آنی به گيلبرت جواب رد داد، کلی حرص خوردم و ناراحت شدم. بعد وقتی به رویال هم گفت نه، نفسی راحت کشیدم و لبخند زدم. لبخندی که وقتی دیدم گيلبرت حصبه گرفته، ماسید. شد گلوله گلوله اشک. بله، کلی به خاطر بیماری گيلبرت گریه کردم و بعد که آنی گفت که با او ازدواج می‌کند، بیشتر گریه کردم. نمی‌دانم چرا، دست خودم نبود. بعد با خودم فکر کردم که دیگر تحمل این همه رومنس را ندارم
کتاب خواندن حرفه ای را دقیقا اگر بخواهم بگویم با آن شرلی شروع کردم .و عجیب به شخصیت آن شرلی نزدیکم و دوستش دارم در واقع خانواده اش و خودش را خیلی دوس دارم و تابستانی که مهرش میخواستم بروم هفتم شروعش کردم و خواندم و خواندم و از آن پس فهمیدم که چه می خواهم که من چه قدر کتاب ها را دوس دارم و هنوز هم گاه و بی گاه کتاب های آن شرلی ام را بر می دارم و ورقی می زنم و دو سه خطی از آن را میخوانم گاهی فقط نامه ی والتر گاهی ازدواج آنه و . هر گاه موتنگمری خونم پ
ماه‌ها از آخرین باری که افکارم را روی کاغذ ریخته‌ام یا حتی تایپ کرده‌ام می‌گذرد. دفترچه‌ی رز قرمزم جوری خالی مانده که انگار داستانم به پایان رسیده و تا ابد در شرایطی که آخرین بار درباره‌اش نوشته‌ام مانده‌ام. ستاره‌های وبلاگم روی هم انباشته شده‌اند و با اینکه دلم برای تک تک بلاگرهایی که دنبالشان کرده‌ام تنگ شده نمی‌توانم حتی یکی از ستاره ها را خاموش کنم و فکر اینکه در این مدت یکی از بلاگرهای محبوبم ناامید شده باشد و نوشتن را رها کرده
گویا دعوت شدم به نوشتن نامه ای به شخصی که در دنیای واقعي نمیتونید بهش نامه بدین یا یه همچین چیزی!!
ممنون ازگلشید بابت دعوتش.
راستش باید بگم اشخاص زیادی هستن که دلم میخواد باهاشون حرف بزنم فور اگزمپل زی زی گولو!
فقط یه کلمه میگم زی زی گولو جان ومزاحمت نمیشم، ازصدات متنفر بودم ونمیدونمم چرا ! 
و آنه شرلی !!! تو نقطه مقابل من بودی وهستی!
پرحرفیت سرسام آوره!! 
حاضرم شرط ببندم اگه اون گيلبرت خرخون نبود کسی نمیگرفتت و تو میرفتی پست میزدی که چگونه مجرد
شبیه کشتی در گل نشسته آرامم به دست موج بلايت به میل خود رامم من آن کسم که خودم را نمی شناسم هم و بی تو پاک شد از ذهن عالمی نامم برایم ارزشی افزون تر از خودم داری به جان خریدمت ای تلخی سرانجامم اگر که رفته ای از یاد دوست یعنی مرگ به خاک سرد غریبی فرو شد اندامم ز رنگ موی سیاه تو شب پدید آمد که مثل هم شده اوقات صبح و هر شامم دریغ هر چه سرم رفته از دل خود رفت زمانه خون دل تنگ ریخت در جامم تنم سلامت و روحم هزار تکه شده ز , زهر تلخ است
سریال Anne with an e که به تازگی! تموم شده، مخاطب و طرفدارای خاص خودش رو جذب کرده ومحبوبیت داره. انصافاً هم سریال قشنگ و جذابیه، داستانه زندگیه دختره خیال پرداز و مو قرمزی که هممون اسمشو می دونیم، آن شرلی!. اما سریال Anne with an e تفاوت ها و کاراکترهای متفاوتی نسبت به سریال های قبلی و داستان مونتگومری داره. شاخ و برگ های زیاد و اتفاقات دیگه ای که خارج از تصور قبلیه من بود.
شاید این تغییرات برای طرفدارا(؟!)ی رویای سبز و. زیاد دوستداشتنی نباشه. اما اینا دلی
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، سرور عباس سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی اشتراکی و رسانه ای وزارت امور خارجه کشورمان داخل پاسخ به پرسش خبرنگاران در خصوص مطالب مندرج در برخی رسانه های استرالیایی در مورد شرایط بانو گيلبرت شهروند استرالیایی اقرار داشت: ایشان به اتهام نقض کنف ملی ایران دربند شده و محکمه صالحه همچنین با رعایت تمام قوانین مربوطه حکم ملتزم صادر کرده است.   افزود: تجربه نشان داده است جمهوری اسلامی ایران تسلیم جوسا
بسیاری از کارگردان از روی کارتون آنشرلی فیلم ها و سریال های زیادی ساختند.از جمله سریال های معروف آنشرلی که اغلب با نام های متفاوت ساخته شدند عبارت اند از:آنه و یک ایی_آنه در گیرین گیب(جایی که آنه زندگی میکرد)_آنه و رویای سبز_آنه و گيلبرت.
ما خسته ایم ! خسته به معنای واقعي
دلهای ما شکسته به معنای واقعي
ما لشکریم ! لشکر پخش و پلا که دید ؟
خیلی ز هم گسسته به معنای واقعي
این زخم سجده نیست به پیشانی ام رفیق
جای دریست بسته به معنای واقعي
از بادبان نخیزد و از ناخدا ، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعي
تنگ است جای ما و چنین است حال ما
باغی درون هسته ! به معنای واقعي
مطمئن نیستم دلم می‌خواهد چه چیزی تمام شود یا چه چیزی شروع شود. مطلقا شوقم را برای هر شروعی از دست داده‌ام؛ پس چرا باید چیزی این وسط تمام شود؟ وقتی سنگینی این پوچی و بیهودگی تمام مدت روی شانه‌هایم نشسته و لحظه به لحظه پوچ‌تر و سنگین‌تر می‌شوم. لحظه به لحظه متناقض‌تر، غریبه‌تر و مجهول‌تر.این وسط درست وقتی که از هر کسی که می‌توانستم تصورش را بکنم برای شنیده شدن و فهمیده شدن قطع امید کردم، تصمیم گرفتم اینجا چیزی بنویسم.تک تک آنیا بلايت‌ه
عمیقا باور دارم که هر حرفی رو نباید تو وبلاگ زد. وبلاگ یه جور تقدس خاصی داره؛ هر کلمه‌ای که قراره تو وبلاگ نوشته بشه؛ باید بارها در ذهن تکرار بشه و از انواع صافی‌ها بگذره! جدا از اون آدم باید یا میکروبلاگر باشه یا نباشه :) یعنی چه یه پست 3 خطه یکیش 7 8 تا پاراگراف!؟ خلاصه اینکه همه اینا ایجاب میکنه یه کانال تلگرامی باشه تا توییت‌ها، تراوشات یهویی، آهنگ‌ها و تصاویر یه جا جمع بشن. پس گفتیم بشو و شد:
t.me/GilbertNotes
 متاسفانه از این شاعر تصویری یافت نشد.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
است هوایت نکنم می‌میرم
یادی از صحن و سرایت نکنم می‌میرم
 
ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی
از فراق تو شکایت نکنم می‌میرم
 
سجده بر خاک شما سیره‌ی هر معصومی است
سجده بر تربت پایت نکنم می‌میرم
 
دوری‌ات درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم می‌میرم
 
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می‌میرم
 
وضع من را به خدا روضه‌ی تو سامان داد
من ا
1. این آخر هفته رو درگیر تماشای دیوانه وار سریال آن شرلی بودم! چندین بار تلاش کردم تا مجموعه ی کتاب ها رو بخونم اما خسته ام کردن. بجز جلد اول، که البته مشهورترین کتاب این مجموعه است، بقیه ی کتابها اینقدر جذاب و پر ماجرا نیستند. منم دیگه اینقدر جوون و پر حوصله نیستم که بتونم شش هفت جلد کتاب رو دنبال کنم. نسخه های جدیدی هم که از آن شرلی ساختن، با وجود همه ی محاسنشون، هیچکدوم به خوبی، روانی و وفاداری همون سریالی که ما توی بچگی می دیدیم نیستن. این شد
جانانِ من، الان که برایت مینویسم، بیشتر از هرکسی دلتنگ خودم شده ام، خودِ واقعي ام که عاشق زندگی کردن است،خود واقعي ام که خوب بلد است عشق بورزد، میدانی جانانِ من خود واقعي ام را عجیب دوست دارم،مرا به آغوش بگیر تا باهم خود واقعي ام را پیدا کنیم، 
مرا در آغوش بگیر و برایم قصه ی دختری را تعریف کن که خیلی دوستش داری، مرا آرام کن.جانانِ من.
 
​اگر عشق، واقعي‌است، پس به همان روشی با آن رفتار کن که با یک گیاه رفتار
می‌کنی. تغذیه‌اش کن و در برابر باد و باران از آن محافظت کن. باید هر کاری
را که میتوانی کاملا انجام دهی. اما اگر عشق واقعي نیست، در این صورت
بهترین کار این است که به آن بی‌توجهی کنی تا پژمرده شود. #حال_و_هوای_عجیب_در_توکیو✍️ #هیرومی_کاواکامی
جام جهانی فوتبال هر چهار سال یک بار است اما . جام جهانی چشم هایت هر لحظه و هر ثانیه.چشمانِ تو مثال توپ و من؟ فوتبالیست بیچاره ای که انقدر دنبال توپ دویده که دیگر نایی ندارد. یا اصلا من آن تماشاچی خسته ای که با تمام دارایی اش بلیط بازی ها را خریده به امید آن که بازیکنی توپ را به سمتش شوت کند و بالاخره چشم هایت را برای خود کند.
یا نه، چشم هایت مثال تیله های قهوه ای رنگ دوران کودکی ام و من؟ چشم به آن ها دوخته ام تا مبادا در تیله بازی کودکانِ سر به هوا
 
احتمالا هر آدمی در قسمتی از زندگی‌اش به مسائلی بر می‌خورد که می‌توان آن‌ها را "مشکلات واقعي" نامید. مشکل واقعي، مشکلی‌ست که تمام دغدغه‌های چند ساعت، چند روز و چند ماه قبلت را به شکل مسائلی پیش پا افتاده و حتی مسخره پیش چشمت می‌آورد. مشکل واقعي، دغدغه‌های دیگران را هم پیش چشم تو مضحکه‌آمیز جلوه می‌دهد و شکافی عمیق بین تو و انسان‌های آسوده دیگر می‌کشد.مشکل واقعي، یک مشکل ذهنی نیست که با نصیحت یا حرف زدن یا تغییر نگرش یا راه‌حل‌های کل
هیچ چیز سر جایش نیست. 
نه آن کودک هشت ساله ای که بجای ور رفتن با اسباب‌بازی  هایش و ساختن رویایی در مغزش کار می‌کند و کودکی اش را می خورد .
نه آن پیرمرد سال خورده ای که بجای استراحت در خانه اش گدایی می‌کند.  
نه آن زن زیبایی بجای بازی با بچه اش تن فروشی می‌کند تا خرج بچه اش را دهد‌.
نه آن نخبه ریاضی بجای پیشرفت در علم و ساختن مریم میرزاخانی های دیگر در زندان است.
نه آن محتسب بجای درس دین درس اقتصاد می‌دهد.
و نه من که بجای تست زدن اکنون دارم با گ
احتمالا هر آدمی در قسمتی از زندگی‌اش به مسائلی بر می‌خورد که می‌توان آن‌ها را "مشکلات واقعي" نامید. مشکل واقعي، مشکلی‌ست که تمام دغدغه‌های چند ساعت، چند روز و چند ماه قبلت را به شکل مسائلی پیش پا افتاده و حتی مسخره پیش چشمت می‌آورد. مشکل واقعي، دغدغه‌های دیگران را هم پیش چشم تو مضحکه‌آمیز جلوه می‌دهد و شکافی عمیق بین تو و انسان‌های آسوده دیگر می‌کشد.
مشکل واقعي، یک مشکل ذهنی نیست که با نصیحت یا حرف زدن یا تغییر نگرش یا هر راه‌حل‌های
معضل بزرگی که کیفیت گردو را تهدید می نماید و منجر صدمه و ضرر به آن می‌شود , زمینه سوختگی یا این که سیاه شدن مغز گردو هست . کارداران سوختگی یا این که سیه شدن به شرح پایین است :1 - بیماری بلايت گردو2 - کرم مغز خوار گردو3 - کارداران ژنتیکی و جور رقم انتخابی4 - کارداران محیطی ( تاثیر دما , آب و هوا , رطوبت و نوروروشنایی )5 - تغذیه و کود‌دهی6 - زمان برداشت و روش برداشت7 - روش کم آب کردن8 - آب پاشی1 - بیماری بلايت گردو : ادله بیماری بلايت گردو باکتری , زانتوموناس م
آدما از ترساشون حرف نمی‌زنن.
 تصحیح می‌کنم که آدما از ترسای واقعي‌شون حرف نمی‌زنن.
ترسای واقعي اونقدر برات سنگین و وحشت‌زا هستن که حتی حاضر نیستی به زبون بیاریشون. انگار اگه ازشون حرف بزنی جون می‌گیرن و اتفاق می‌افتن.
ترس، یکی از درونی‌ترین و شخصی‌ترین حس‌هاست.
ممکنه در روزمره بگیم از فیلان و بهمان می‌ترسیم اما این‌ها همشون ترسایی هستن که خیلی عمیق نیستن. احتمالا اگه تلاش کنیم می‌تونیم باهاشون کنار بیایم اما ترسای واقعي اون ترسایی
معنای واژه مادر» زندگی، عشق و مهر است. مادر از فرشته‌ها بالاتر است، هم‌ او که با اشک‌هایت اشک می‌ریزد و با خنده‌های تو می‌خندد. مادر یعنی فرشته‌ای که همواره مواظب توست و تحمل رنج تو برای او سخت‌تر از تحمل رنج خودش است. مادر یگانه کسی است که موهایش برای بزرگ کردن تو سفید می‌شود و همواره درد و بلايت را به جان می‌خرد. مادر است که هرچقدر هم بد باشی، تو را می‌بخشد و به روی تو لبخند می‌زند. مادر یعنی کسی که وقتی مریض هستی، تا صبح بالای سرت می‌
فایل نقش واقعي و مناسب از تکنولوژی برای ایجاد فرهنگ یادگیری در دسته بندی #سایر_محصولات در سایت فایل مهم قرار گرفت .
--------------------نقش واقعي و مناسب از تکنولوژی برای ایجاد فرهنگ یادگیری
دانلود فایل نقش واقعي و مناسب از تکنولوژی برای ایجاد فرهنگ یادگیری
عنوان فایل : نقش واقعي و مناسب از تکنولوژی برای ایجاد فرهنگ یادگیری
دسته بندی : سایر محصولات
برچسب ها:
نقش واقعي و مناسب از تکنولوژی برای ایجاد فرهنگ یادگیرینام فایل : نقش واقعي و مناسب از تکنول
است هوایت نکنم می میرمیادی از صحن و سرایت نکنم می میرمناله و شکوه حرام است بر عشاق ولیاز فراق تو شکایت نکنم می میرمسجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی استسجده بر تربت پایت نکنم می میرمدوریت درد من و نام تو درمان من استتا خود صبح صدایت نکنم می میرمبه دعا کردن تو نوکر این خانه شدمهر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم"وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان دادمن اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"جان ناقابل من کاش فدای تو شوداگر این ج
میگفت همه ما ازاین صداها در ذهنمان داریم. صداهایی که به ما میگوید مهم نیست، هر چقدر تلاش کنیم، باندازه کافی خوب نیستیم. 
این حس سخت و دردناک است . دراین روزهاست که ما به رویاهایی قوی نیاز داریم. رویاهایی واقعي.نه رویاهای دروغین و غیر حقیقی.
ما همگی به عشق نیاز داریم.
به بالندگی،
مرگ و ناامیدی زیادی در دنیای اطراف وجود دارد. در این روزها نیاز داریم کسی مارا درآغوش بکشد و نوازش کند. آغوش واقعي ، آدم واقعي. دوست واقعي.
دوستانی که عاشقت باشند م
گيلبرت به جیمز گفت: "ما پنج سال عالی در کنار هم داشتیم و یک شب وحشتناک." بنابراین روند آشتی از یکشنبه شب در میامی آغاز شد. وی گفت: "من به او گفتم که چقدر پشیمان شدم ، ابراز پشیمانی کردم که چگونه آن شب رفت و چگونه اجازه دادم تمام احساسات و شور و شوق برای اوضاع مرا از بین ببرد. من به او گفتم آرزو می کنم هرگز این کار را نکرده باشم ، کاش می توانم آن را پس بگیرم. "
به نظر اشنا امدن؟
رابطه لبران Brans James و Cleveland Cavaliers برخلاف یک ازدواج نیست. چهار سال پس از "استعد
با کلی وقت گذاشتن، مثل انسان عاقل می‌نشیند و برای رفع انگزایتی کشنده و مزمن به جای داشتن "هدف" برای زندگی‌اش "اهداف" تعیین می‌کند و تا یک مدت خیلی عالی و بدون اضطراب به راهش بدون توجه به آینده ادامه می‌دهد. یک پست خفن‌طور درمورد ابهام می‌نویسد و تا چند وقت همه چیز عالی ‌است. از پاییز ۹۷ به خاطر پر باران بودن و هیجان انگیز بودن راضی است و در وصفش می‌نویسد و غروب ها و صبح ها ، موقع بازی ابرها و نور های صورتی و یاسی خورشید در آسمان با شوق و ذوق ع
۹ روش برای تشخیص #عشق واقعي:
۱. احساس خوبی دارید.
۲. دوست دارید که زمان‌تان را با شریک‌تان سپری کنید.
۳. به شریک‌تان احترام می‌گذارید.
۴. افکار شریک زندگی‌تان برای‌تان جالب است.
۵. ویژگی‌های غیرعادی شریک‌تان را می‌پذیرید.
۶. احساس امنیت می‌کنید.
شما نمی‌ترسید که شریک‌تان را از دست بدهید.
۷. برای باهم بودن توضیحی ندارید.
۹. شریک‌تان را با دیگران مقایسه نمی‌کنید.
همیشه افرادی زیباتر، باهوش‌تر و خوش‌اندام‌تر از همسر شما وجود دارند. اما شم
سی و یک نما - فیلم سینمای مرد ایرلندی(Irishman) تازه ترین ساخته ی مارتین اسکورسیزی که این روزها به عنوان بهترین فیلم سال 2019 مطرح است و به نظر می رسد در گلدن گلوب و اسکار 2020 نیز جایگاه ویژه ای داشته باشد، داستانی برگرفته از شخصیت هایی دارد که واقعي بوده و ماجراها و سرنوشتی نزدیک به این فیلم داشته اند.
 
در ادامه چهره ی واقعي هر یک از این شخصیت ها را می بینید:
 
 
 
 
 
 
 
 
 
-Robert De Niro as Frank 'The Irishman' Sheeran
-Al Pacino as Jimmy Hoffa
-Joe Pesci as Russell Bufalino
-Stephen Graham as Ant
در انتخاب رشته قبل از هر چیز لازم است انگیزه واقعي خود را از این که میخواهید ادامه تحصیل دهیم مشخص کنیم.
برای این کار باید مواظب باشیم تا خودمان را گول نزنیم  یعنی با خودمان خیلی روراست باشیم چراکه ما با شناخت واقعي انگیزه خود می‌خواهیم سرنوشت زندگی خودمان را رقم بزنید اما چگونه می توانیم انگیزه خود را مشخص کنیم؟
معمولاً مهمترین چیزی که می تواند انگیزه ما را مشخص کند طرح این سوالات  و پاسخ واقعي ما به این سوال است مثلاً اینکه از خودمان بپرس
ظرفیت واقعي پاوربانک از ظرفیت اسمی آن تفاوت دارد و همیشه کمتر است. دلیل تفاوت ظرفیت اسمی و واقعي پاور بانک چیست؟ چطور می توانیم ظرفیت واقعي پاور باک را اندازه گیری کنیم؟ در این مقاله همراه ما باشید تا به این سوال ها پاسخ داده شود.
 
 
ادامه مطلب
سی و یک نما - ساختن فیلم هایی بر مبنای طرح اولیه از زندگی مشاهیر هنری، ی ، نوابغ و انسان های تاثیرگزار (حتی شخصیت های منفی تاریخ) همواره از سوژه های پرطرفدار برای سینمای جهان بوده و هست تا جایی که در سال 2019 پنج فیلم با دستمایه اتوبیوگرافی(راکتمن، سیبرگ، جودی ، فورد مقابل فراری و ایرلندی) یکی از سال های پر استقبال در این زمینه بود.
در ادامه ده شخصیت اصلی این فیلم ها را در کنار بازیگران نقش آنها می بینیم.که بیشتر این بازیگران با همین شخصی
خاک شوره زده و خشکیده و ترک ترک شده رو زیر پام له میکنم و لبخند میزنم
مامانم هم همین کارو میکنه تند تند راه میره و زیر لب یه آواز رو زمزمه میکنه و صداش با صدای باد تو گوشم میپیچه
صدایی که فکر میکنم خیلی روزا فقط با شنیدنش به زندگی برگشتم
روزی رو یادم میاد که مستاصل به دیوار اون خونه ی منحوس لعنتی تکیه کرده بود و گریه میکرد
و من اون لحظات. من اون لحظات من نبودم که از اون وضع دلم خنک میشد
من واقعي نمیتونه انقدر بی رحم باشه
من واقعي این منیه که الان
چه زیباست به تصویر کشیدن صحنه ی زیبایی از طبیعت که در آن زندگی خانواده ای شاد و صمیمی به خوبی و خوشی پیش می رود.
به نظرم لوسی ماد مونتگومری واقعا نویسنده ی ماهریه.الان دارم کتاب ششم آنه رو می خونم.واقعا عالیه.هر فصل از کتاب نشان دهنده ی یک فصل از زندگی خانواده ی بلايت هست که بچه های اینگل ساید (اینگل ساید اسم خونه ی آنه است.) با بازیگوشی های خنده دارشون رنگ تازه ای به این فصل ها می زنن. :)
خانه ای سبز و قشنگ که صدای خنده هیچ گاه قطع و شادی هیچ گاه مح
سلام.
من شمارو نمیشناسم و شماهم من رو نمیشناسین. اما خب بازم دلم میخواد بنویسم.خیلی وقته این وبلاگو اپدیت نکردمو مطلبی نزاشتم. حقیقتا اولین بار که اینجارو ساختم بیشتر دنبال یک جا میگشتم تا حرف بزنم توش. مهم نبود چی بگم. صرفا انتشارشون بدم. مهم نبود چند نفر بخونن. البته وقتی میدیدم بازدیدام کمه ناراحت میشدم اما بازم برام دوست داشتنی بود. بعد رفتم اینستاگرام. اما نمیدونمبلاگ نویسی فرق داره با همش. یه حس خوب داره که با اپ های جدید نمیشه داشتش.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها