نتایج جستجو برای عبارت :

هم خونه ای استاد

توی یه چیزی استاد شو
متخصص شو
 
توی منچ استاد شو اصلا
 
 
بهت اعتماد به نفس میده
بهت حس خوب بوده
برات موقعیت هايی رو به وجود میاره که اصلا فکرشم نمیکردی
مالی، شخصی و .
 
به جاي هزار تا چیز ریزه میزه بلد بودن توی یه چیز متخصص شو
حالا منچ رو مثال زدم بگم کفش چیه
 
 
فکر کن توی یه چیز درست و حسابی ولی ساده استاد بشی
توی یک زبان، توی یک ورزش حتی ساده، توی یک تکنیک و فن (حالا IT باشه نباشه مهم نیست من مثال IT به ذهنم میرسه بیشتر) مثلا طراحی سايت با وردپرس ی
از آدم‌هايی که توی کارشون وجدان دارن، خوشم میاد. درست مثل استاد بانک . که گفت من بايد تا فلان قسمت درس بدم و در جواب کسايی که گفتن ما راضی هستیم اگرم تا اون قسمت درس ندین، گفت برام مهم نیست اينجور رضايت! 
و یهو یادم افتاد و فکر کردم چه با وجدان!
 
پ.ن: و خودمو سرزنش نمیکنم بابت اين رعايت نکردن فاصله و نیم فاصله و فلان. چون اينجا یه خونه‌اس؛ خونه‌امه و میخوام توی خونه‌ام نیم فاصله رعايت نکنم و حتی فاصله و میخوام ی جور باشه انگار شلوار راحتی پامه
هرگز پیش نیامده برسم کلید خونه رو پرت کنم روی میز یا گوشه کناری؛ کلیدهاي خونه مثل یک راز عزیز هست که فقط من و چند نفر دیگه داریمش.خیلی عزیزه. جا نمیگذارمش، گمش نمیکنم. مثل شناسنامه م مهمه و مثل تصویر آدمهاي خونه همیشه در نظرم هست و براي من زیباست.
وقتی نزدیک خونه شدیم پدرم گفت بچه ها داریم به بهترین جاي دنیا نزدیک میشیم یه چند دهم ثانیه مکث کردم و بعد یادم افتاد خونه رو میگن . حقیقتا خونه امن ترین و بهترین جاي دنیاست حتی اگر مسافرت هتل n ستاره هم رفته باشی باز لحظه ها رو واسه برگشت به خونه میشمری نمی‌دونم چی اينقدر فضاي خونه رو خاص می‌کنه ولی هرچی که هست واقعا حس خوبیه یه حس عجیب و غیر قابل وصف 
خونه ها و دل هاتون حسابی گرم باشه تو اين نوروز بارونی و سرد
دیگه کارش به جايی رسیده که توی خونه سیگار میکشه!
توی خونه!
توی خونه آخه لامصب؟!؟!؟!؟!
بلند شو برو تو حیاط خب بکش اينقدر بکش که سرطان بگیری! ولی چرا من بدبخت نبايد تو خونه خودم هم احساس آرامش کنم؟!
کی میشه اپلاي کنی بری راحت شم از دستت
من به عنوان معلم و استاد مقصرم
مقصرم اگه دانشجوی من درس نمی خونه
مقصرم اگه دانشجوی من نمی تونه کار پیدا کنه
مقصرم اگه دانشجو انگیزه نداره، دل نمیده، حالش سر کلاس خوب نیست
.
من اگه عوض بشم، دانشجو عوض میشه
 
اگه استاد در خودش تغییرات مثبتی رو به وضوح احساس کنه، دانشجو هم رو به توسعه خواهد بود
 
 
افتادم به خونه تی .
احتمالا با سرعت کمی که پیش میرم تا آخر هفته ی دیگه طول بکشه .
از اتاق خواب و میز ارايش و لباس هام شروع کردم .
تا شب با کتاب خونه تمومش میکنم.
بعد میمونه آشپز خونه و کابینت هاش .
تهشم میمونه یه جارو و تی حسابی و تامام.
سلاممممم،وی درحالی که روی مبل مچاله گشته و حبیب گوش میکند براي شما می نویسد:)حالتون چطوره؟حال منو بخوايد بدونید بد نیستم شکر خدا:)
دلم لک زده براتون،برا شعراي جناب قدح،براي دانشجوهاي استاد دانشگاه بیان:)،برا گندم گون که دلم می خواست بیشتر ازش خبر داشتم و و و.
اين روزا کرونا نفسمو بریده،نه که گرفته باشما،خونه موندن داره روانیییممم می کنه،در چهار سال اخیر سابقه نداشته سه هفته تو خونه بمونم
فقط کتاب می خونم و فیلم می بینم تا تايممو پر کنم
شما
دیشب چنان سر درد بدی داشتم ناچارا قرص خوردم
مریم هم اينجا بود گریه میکرد بايد بغلش میکردم کمک مامانش
دیشب بعد از رفتن داداش اينا، خوابیدم. به خاطر اينکه قرص خورده
بودم صبح بیدار نشدم :(
امروز بعد از مدت ها خونه ام.حس میکنم چیزی یادم رفته و بايد
انجام میدادم.حس میکنم چیزی گم کردم
سردرگم و گیج :)
کمی کار کردم در امور خونه داری و نظافت .
بریم فايل استاد گوش بدیم.
دیشب چنان سر درد بدی داشتم ناچارا قرص خوردم
مریم هم اينجا بود گریه میکرد بايد بغلش میکردم کمک مامانش
دیشب بعد از رفتن داداش اينا، خوابیدم. به خاطر اينکه قرص خورده
بودم صبح بیدار نشدم :(
امروز بعد از مدت ها خونه ام.حس میکنم چیزی یادم رفته و بايد
انجام میدادم.حس میکنم چیزی گم کردم
سردرگم و گیج :)
کمی کار کردم در امور خونه داری و نظافت .
بریم فايل استاد گوش بدیم.
تو ايران یه نفر هر چه قدر هم بدوه اگه از راه حلال و مشروعش بخواد پول دربیاره به جايی نمیرسه
تورم سرعتش از ما بالاتره
یعنی اگه چند سال پیش با 400 میلیون میشد یه خونه بخری الان میشه یه ماشین متوسط یا حتی داغون مثل پرايد و 206 بخری و یه خونه اجاره کنی بعد یکی که تو اين سال ها کلی تلاش کرده که پول جمع کنه بتونه خونه بخره الان نهايتا بتونه ماشینشو بهتر کنه!
 
از محاسن اين جا اين هست که حتی قشر کم درآمد هم میتونن یه زندگی حداقلی که اعم از اجاره ماهانه خونه
شنبه هفته پیش بود که بعد از کلی آوارگی و ناراحتی نقل مکان کردیم به خونه جدید 
خونه پدرشوهر رفتن منتفی شد و یه خونه باب میل من پیدا شد یه خونه ویلايی و پر از پنجره که هر روز کلی نور میپاشن توی خونه
و الان بعد از یک هفته تلاش بی وقفه براي سامان دادن اوضاع و خوابوندن فندق نشستم روی مبل و دارم ساندویچمو میخورم 
دو هفته قبل داشتن همچین شرايطی برام مثل رویا شده بود و الان من به اون رویا رسیدم 
خداي من شکرت :)
بعد مدتها پشت سر هم هر روز شرکت بودن!! امروز رو خونه موندم به کاراي خونه برسم. 
انصاف رو در نظر میگیرم اگر جاي همسرم بودم زنم رو طلاق میدادم! 
چون نصف کاراي خونه که همسر انجام میده، غذا که خیلی وقتها حاضریه، همیشه لباسها و کتابها و لپتاپ و . وسط خونه پخش و پلاست و . 
فکر کنم تنها عاملی که باعث شده من رو طلاق نده اينه که من خیلی خوبم :))))))))) 
امروز از میهاخوری و گلدونها شروع کردم به تمیز کردن! دقت کنید از میز ناهاخوری!!! :)) 
امید است خونه تی هم
امروز به خونه‌ی پدری رفتم. خونه‌ی گرم و قشنگی که کودکی ونوجوونیم توش گذشته. هر بار که میرم سعی می‌کنم هر گوشه‌شو حتی اگه کوچیک و بی اهمیت باشه به خاطر بسپارم با تموم جزییات و حتی نقص‌هاش. اين فقط به خاطر سپردنِ  یه تصویر خالی نیست،‌ هر کنجی از اين خونه یه  تیکه از خودِ منه. به هر جاش که نگاه می‌کنم -‌علی‌رغم تغییرات زیادی که توی اين سالها داشته-‌ یه قاب از خودمو می‌بینم که شايد زمین تا آسمون با من‌ِ الانم متفاوت باشه اما دوستش دارم و می‌
مثلا دعوتکردم خودمو مهمونی
یه ضرب المثلیع میگه رفتیم خونه بابو بدتر از خونه ما بو
ینی رفتیم جايی بدتر از خونه ما بود
اونجام دلخوشی دلگیری عصبانیت علنا کوفتم شد چی خوردم
البته دلمم سوخت ذهنمم درگیر شد
اومدیم خونه ینی اومدم
اينجام بدتر از اونجا
دعوا شد و هرکی با قهر به یه گوشه اي خونه پناه برد
واقعا ازین زندگی خستم خستم
اگ بخاطر گناهام نبود هرروز ارزوی مرگ میکردم چون اون دنیا میگن خیلی قشنگه
 
 
 
 
استاد یکی از دروس آز عوض شده بعد انقدر کوچولو و بامزه است که من عمرا به ذهنم می‌رسید استاد باشه تهش میگفتم دانشجوی ترم ۶ باشه خلاصه که خیلی گوگولیه بعد اين گوگولی جان امروز گفت وقتی کارشناسی بوده استادش همین استاد استندآپ کمدی بوده و خب باعث شد تصمیم بگیرم هفته دیگه دوشنبه برم از اوشون بابت تربیت چنین استاد گوگولی‌اي تشکر کنم!
امروز بعد ظهر میخواستم با مامان برم خونه سین اينا. مامانش عمل کرده بود
مادربزرگ گرامی کاری کرد که من خونه بمونم. هیچی دیگه. نرفتم
کاری کرد براي جلوگیری از دعواش با مامان گفتم من میمونم مامان جان تو برو
چهارشنبه براي مامان نوبت دکتر اعصاب گرفتم. مامان خیلی روحیه ش داغونه. البته تقصیری هم نداره. هر کی بزرگ تو یه خونه بمونه اين طوری میشه
ظهر استاد زنگ زد داشتم ناهار میخوردم جواب ندادم. زنگ زدم بهش گفت چه خبر و اين حرفا. خلاصه گفت دیگه براي
هیچ میدونی چرا خیلی وقتا میرم کنج اتاقم، گوشه ی پناه و آرامشم و باهات حرف میزنم؟ چون حس تو برابری میکنه با اون حد از امنیت. شبیه وقتی که بعد از پوشیدن لباساي رسمی میاي لباس راحتی میپوشی و لم میدی یا مثل وقتايی که بعد از یه مدت دوری از خونه یهو برمیگردی خونه ی خودت و به قول مامان با خودت میگی هیچ جاي خونه ی خود آدم نمیشه.
من غریبم توی اين دنیا و تو واسم مثل وطن میمونی.
خدا حفظت کنه :)
هیچ میدونی چرا خیلی وقتا میرم کنج اتاقم، گوشه ی پناه و آرامشم و باهات حرف میزنم؟ چون حس تو برابری میکنه با اون حد از امنیت. شبیه وقتی که بعد از پوشیدن لباساي رسمی میاي لباس راحتی میپوشی و لم میدی یا مثل وقتايی که بعد از یه مدت دوری از خونه یهو برمیگردی خونه ی خودت و به قول مامان با خودت میگی هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.
من غریبم توی اين دنیا و تو واسم مثل وطن میمونی.
خدا حفظت کنه :)
سه شنبه اسباب کشی  کردیم  خونه جدید طبقه ۴ یه ساختمان تو یه خیابون. چی نوشتم من
همه خونه ها تو طبقه یه ساختمون تو یه خیابون هستن 
الان هم خیلی خسته ام و فردا هم کلاس دارم و دوشنبه هم امتحان دارم و من لاي جزوه هامو باز نکردم جزوه هامو ننوشتم که لاشون باز کنم.
و اما پايان نامه ام که  فرستادم برا استاد دو هفته قبل و فرمودن که اصلاحیات انجام بدم قراره باز اين یکشنبه براشون بفرستم خونه جدید فعلا وضعیت اينترنتش مشخص نیست.
حرمت حریم خونه، بیشتر از حریم دل آدم نباشه، کمتر نیست
سالهاست نامَحرم ترین!! خود خوانده رو گذاشتیم در راستاي قبله خونه و هوش از سر اهالی خونه پرونده!!
 
 
نکنیم
قبله دل 
قبله خونه 
فقط براي خداست
نکنیم
اينقدر خودمونو نزول ندیم
خدا چیزايی خییییییییلی بهتر تدارک دیده برامون
چرا از دست بدیم؟؟!
دوست داشتن یه نفر مثل اسباب کشی به یه خونه جدیده. اولش عاشق همه ی چیزاي جدیدش می شی. هر روز صبح از اينکه همه اين خونه مال خودته سر ذوق می آی. هر لحظه دلت شور می زنه که نکنه سر و کله ی یه نفر پیدا بشه و بگه یه اشتباه وحشتناک اتفاق افتاده و از اول قرار نبود که تو صاحب یه همچین خونه ی شگفت انگیزی بشی. بعد در گذر زمان، دیوارها هوازده می شن، تراشه هاي چوب اينجا و اونجاي خونه می ریزه، و اينجاست که تو کم کم نه عاشق بی نقصی اين خونه، که عاشق همه ی نقص هاش می
یه پیج دهه شصتی دارم. مرور که میکنم پستاشو نمیدونم بخندم یا گریه کنم
چقدر تو استرسا و نگرانیاي بیخود گذشت. و چه روزاي شیرین و بی نظیری داشتیم در عین حال.
دلم براي محله مون تنگ شده. یک هفته دیگه میریم خونه خودمون بعد یکسال و نیم
اون خونه اگر چه شیک تر و تمیز تر شده ولی نه دیگه اين خونه همون خونه اس نه اين محله همون محل.‌ آرامش بین سنگ و تیشه و ساختموناي بلند و تکنولوژی و پیشرفت جا موند 
پا شدم زنگ بزنم خونه، حرف بزنم یه کم دلم باز شه. برادر عزیز گوشی رو برداشت و با بی حوصلگی تمام گفت کسی خونه نیست، منم خوابم.اين دور از مرام و معرفته :)
فردا برمیگردم خونه، چشم من رو دور دیدن :)
نمی دونم چرا از وقتی در شرف ازدواج قرار گرفته دیگه محل نمی ده :)
مادر جان بعدش زنگ زد البته، میگفت چند ساعت پیش میخواسته زنگ بزنه ولی برادرزاده هاي عزیز تنظیمات گوشیش رو بهم ریختن، نتونسته زنگ بزنه. خیالم راحت شد :)
دوست داشتن یه نفر مثل اسباب کشی به یه خونه جدیده. اولش عاشق همه ی چیزاي جدیدش می شی. هر روز صبح از اينکه همه اين خونه مال خودته سر ذوق می آی. هر لحظه دلت شور می زنه که نکنه سر و کله ی یه نفر پیدا بشه و بگه یه اشتباه وحشتناک اتفاق افتاده و از اول قرار نبود که تو صاحب یه همچین خونه ی شگفت انگیزی بشی. بعد در گذر زمان، دیوارها هوازده می شن، تراشه هاي چوب اينجا و اونجاي خونه می ریزه، و اينجاست که تو کم کم نه عاشق بی نقصی اين خونه، که عاشق همه ی نقص هاش می
امروز بالاخره بعد از چندین روز متوالی مامان خانوم زنگ زدن بهم!
بعد کلی سوال و جواب و نصحیت و اين چیزا بهم گفت که آخر هفته رو بیا خونه،اما حوصله نداشتم برم و الکی گفتم که درگیر درس و امتحاناي میانترم هستم و وقت نمیکنم بیام! اما درس کجا بود؟! :))
کی حال داره اين همه راهو بره تا خونه و یکی دو روز بعد دوباره برگرده تهران. من کلا اين مدلیم که وقتی یه مدت یه جا بمونم عادت میکنم به اونجا و واسم عادی میشه مثلا وقتی میرم خونه بعد دوباره برمیگردم اين خوا
بیستم اسفند بود که تارزان غیرتی نیومد دانشگاه و از قبلش هم به من گفته بود و قرار بود به جاش برم سر کلاس کارگاه آمار بعد اونجا فهمیدم که ترم پیش استاد کارگاه ما چقدر هیچی یادمون نداده! منی که بیست کلاسش بودم هیچی از اينايی که استاد تارزان میگه بلد نیستم و ازش اجازه گرفتم که بعد از اون کلاساش رو برم و در نتیجه الان دوشنبه‌ها تا شش دانشگاهم و تا برسم خونه شده شش و نیم و تا بخوام یکم ولو شم شده هشت و منم که تنبل عمرا درس بخونم به جز اين سه شنبه هم تا
 کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فايل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ايمیل کنیدنتايج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب .
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - .tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-فعا
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فايل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ايمیل کنیدنتايج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب .
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - .tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ور
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فايل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ايمیل کنیدنتايج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب .
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - .tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-ف
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزشی 5 استاد
 
دانلود فايل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ايمیل کنیدنتايج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب .
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - .tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-ورزش-و-فع
دانلود رايگان کتاب فیزیولوژی ورزشی پنج استاد
 
دانلود فايل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ايمیل کنیدنتايج وب
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش ۵ استاد - علم ورزشwww.elmevarzesh.com › exercise-physiology-book-download۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش 5 استاد | کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی که با عنوان فیزیولوژی ورزش 5 استاد شناخته می شود،یکی از کتب .
دانلود کتاب فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی 5 استاد pdf - .tamasha.com › list › دانلود-کتاب-فیزیولوژی-و
هنگام بازگشت به منزل متوجه شد که ی از منزل ايشان فرشی برداشته و در حال بردن آن است!استاد، را تا سراي بوعلی بازار تهران که مشغول فروختن قالی شد، تعقیب کرد.لحظه‌اي در مقابل فرش درنگ کرده، سپس پیش رفت و با پیش‌نهاد منفعت به طرفین، قالی را خریداری کرد. البته به شرط آن که تا منزلش حمل کند.وقتی به منزل استاد رسید، تازه متوجه اصل قضیه شد!!اين‌جا بود که از استاد عذرخواهی کرد و .استاد بدون آن‌که به روی خود بیاورد فرمود: من که ندیدم تو از خ
خونه رو تمیز کردم در حد خونه تی حالا نشسته ام و با نگاه کردن ب خونه غرق در لذت می شوم بوی مايع لباس شویی ک رايحه ی  گل دارد پنجره ها باز هستند و صداي جیک جیک گنجشک ها می آید عود روشن کردم خانه در آرامش کامل بوی عشق و زندگی می دهد و من شکر گزار پروردگارم هستم بابت زنده بودن، بابت عشق، بابت زندگی ، بابت همه چیز خدايا ممنونتم
شايد یه روزی هم یه خونه خریدم. تو یه شهر آبی، آفتابی و خوش آب و هوا. خونهاي با پنجره‌هاي بزرگ و بالکنی بزرگ‌تر. روزهاي تعطیل تمام درها رو باز میذارم، دراز میکشم کف خونه و پاهامو میزنم به پنجره‌هاي داغ و از گرمیشون چشمام گرم میشه. یک چرت لذید و معرکه!
فايل استاد مطهری 12 ص در دسته بندی #ساير_محصولات در سايت فايل مهم قرار گرفت .
--------------------استاد مطهری 12 ص
دانلود فايل استاد مطهری 12 ص
عنوان فايل : استاد مطهری 12 ص
دسته بندی : ساير محصولات
برچسب ها:
استاد مطهری 12 صنام فايل : استاد مطهری 12 ص
فرمت : .doc
تعداد صفحه/اسلايد : 10
حجم : 124 کیلوبايت
فهرست مطالب :ردیفموضوعشمارهصفحه1-2-3-4-5-6-7-……جزئیات بیشتر / دانلود
کد فايل استاد مطهری 12 ص : 610429
| ساير محصولات
جهت دانلود استاد مطهری 12 ص در کادر زیر کلیک کنید
مشخصا
همه هی می‌گن: مادر که تو خونه نباشه، خونه صفا نداره.
راست می‌گن. 
صبحايی که از خواب بیدار می‌شم و می‌بینم مامان رفته کلاس خیاطی، یا داره از اين جشنواره به اون جشنواره می‌ره، خلقم تنگ می‌شه و می‌رم تو فاز غم و اعصاب‌خوردی و.
اما چیزی که کم‌تر کسی بهش اشاره می‌کنه، اينه که وقتی باباي آدم خونه نباشه، فضاي خونه چه قدر مضخرف می‌تونه باشه. شايد به خاطر اين کسی حواسش نیست که باباها معمولا تو خونه نیستن.
آره، الان دو سه روزه که بابا نیست و با اي
صبح ک میومدم زیر مانتوم لباس نپوشیدم و الان حس میکنم م 
برا اولین بار با خودم هندوونه آوردم سرکار به اضافه نون ،رفتم اون پشت سریع خوردم و برگشتم ،همونطوری ک می‌بلعیدم نون و هندوونه رو با خودم فکر میکردم اگ اينجا دوربین داشته باشه و اگ مهندس منو ببینه! چقدر زشته خوردنم ولی باز  سریع بلعیدم و برگشتم پشت میزم
میخوام میوه بیارم سرکار از اين ب بعد،چون تو خونه میوه نمیخورم یعنی وقت نمیکنم،اگ خونه بمونم ک کار خونه اگرم بیرون بریم ک. نه خونه ما

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها