نتایج جستجو برای عبارت :

میگن دختری آرایشگر مرده بوده 20روز میشد بعداز 20روز درخواب مادرش برمن کالا چادر بیاور مادرش آورده دختر در ابرو هایش میخ بوده در سرش مار بوده در صورتش سوزن میخ بوده این راست است یا دورغ اگر راست است عکسش را برام نشان بدهید

دختر با اخم اومد پیش مادرش و گفت.؟ مامان من دیگه از دختر بودن خسته شدم! مادرش با تعجب پرسید چرا؟ دختر گفت : خسته شدم از اين تبعیضی که بین دختر و پسر قائل میشن! پسر تا نصف شب هرجا دلش بخواد میره کسی نمیگه اشکال داره. اما دختر بره ميگن خوب نیست. پسر دوست دختر داشته ميگن پسره دیگه!! دختر دوست پسر داشته باشه ميگن خرابه! پسر سیگار بکشه ميگن مرده دیگه حتما دردی داره! دختر سیگار بکشه ميگن معتاده! پسر چش چرونی کنه ميگن ذاتشه! دختر چش چرونی کنه ميگن وله! خلا
هنوز زمانی از تنها شدنش نگذشته بود که دلش برای ویکتور تنگ شد.
گویی مرگ مادر بزرگش هم مثل زندگی اش از او حمایت می کرد. حالا حتی بیشتر از قبل برای مردن او ناراحت بود. گلدان که اهمیتی نداشت. وقتی صاحب گلدان مرده.
آه ویکتور» با صدای ناله مانندش به خودش آمد و دید که خیلی وقت است نشسته و به ویکتور و گلدان مادر بزرگش فکر میکند.
مارگاریتا؟» صدای مادرش بود. بيا ببین برای اين یکشنبه چی ميخوای بپوشی؟» قرار بود یکشنبه در کلیسا به ياد مادر بزرگش باشند و
روزی دختر کوچولویی در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟
مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی، یکى از موهایم سفید مى‌شود.
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!
هر نفس آواز عشقمی‌رسد از چپ و راستما به فلک می‌رویمعزم تماشا که راستما به فلک بوده‌ایميار ملک بوده‌ایمباز همان جا رویمجمله که آن شهر ماستخود ز فلک برتریموز ملک افزونتریمزین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاستگوهر پاک از کجا عالم خاک از کجابر چه فرود آمدیتبار کنید اين چه جاستبخت جوان يار مادادن جان کار ماقافله سالار مافخر جهان مصطفاست
نام فارسی: دختر قاتل
ژانرها: اکشن، تاریخی، روایت
تعداد قسمت ها: 3
شبکه: CGV
کشور: کره جنوبی
روزهای پخش: شنبه
تاریخ پخش: ۰۵ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۹ شهریور ۱۳۹۰
مدت زمان: 60 دقیقه
عنوان بومی: 소녀K
دیگر اسامی: Girl K , Sonyeo K , Killer K , Killer Girl K , Little K Girl
خلاصه داستان: چا یئون، دختر دبیرستانی است که ظاهر عادی و شخصیت کم حرفش هویت واقعیه وی را مخفی نموده. او یک تروریست حرفه ای است که بعد از کشته شدن مادرش در جلوی چشمان خود، اکنون به خونخواهیه او برخاسته. او به ای ای و
    زهرمار اين روزها سوشال مدیاست. داریم راه خودمان را می رویم و غم های خودمان را ميخوریم که یهو ناغافل اين افعی از ناکجا آباد، نیش به جانمان می زند و زهرش را می پاشد توی رگ هایمان. وگرنه که من داشتم توی دل خودم برای یکی از 2499 بیمار تحت پوششم که مری اش تازگی ها سرطانی شده غصه می خوردم و کاری به کار کسی نداشتم و اصلا خبرم نبود که حالا فلان جای تهران یک پسرک جوان بسیجی 19 ساله شهید شده و اصلا کی بوده و چه شکلی بوده. حالا ولی به لطف اين مار خوش خط و خال
 
"۲۰روز نداشتنت"
 
با امروزمیشود۲۰روز
من ۲۰روز کمبودداشتم
کمبودنداشتنت درزندگی ام
من اسمش،رانمی گذارم زندگی،میگذارم زجر همراه بادرد.
حال امروزه هایم راشجريان وصف میکندوقتی باآن سوزصدایش ميخواند:
_دستاتوبردار،ازگلوی من.
انگارکسی دستانش را دور گلویم می آویزد،
_دســتاتوبردار،ازگلوی من.
تامرز مردن مرامیکشاندوبه یکباره مرارهامیکند.
میدانم که قصدآزارم رادارد.
اينکه مجبورم یک روزدیگرهم بی تو زنده بمانم.
 
                                   
خدايا چه فیلمی بود! همه تنم جرقه جرقه شده از بس هیجان بهم وارد شد! 
یه فیلم ترسناک و روحی و مرده ای بود. که با دل نازکی خودم خیلی عجیبه چه جوری از دیدن اين فیلم لذت بردم!(اين جوری که بازیگری ویجی چی چیک بود!) یه مقداری هم گریه کردم!
نمی دونم اين یه اثر ارجینال بوده يا کپی خارجیش بوده ولی از خلاقیت نویسنده ش هر کی که بوده لذت بردم.
 
خلاصه که به عنوان اولین مواجهه من با فیلم روحی و یه تجربه متفاوت برا من که همه ش کله مو کردم تو فیلمای رمانتیک خوب بود!
پاییز است. دختر در پايان یک روز شلوغ کلید را توی قفل در می‌چرخاند و وارد خانه می‌شود. کفش‌هايش را درمی‌آورد و توی جاکفشی می‌گذارد. پالتواش را روی جالباسی کنار در آویز می‌کند. لباس‌هايش را یکی یکی از تن بیرون می‌آورد و توی سبد رخت‌چرک‌های حمامش می‌اندازد. دست و صورتش را می‌شوید. غذایش را در حالی که دارد به یک موسیقی کلاسیک گوش می‌دهد از یخچال بیرون می‌آورد و روی اجاق گاز می‌گذارد. شوپن،‌ پرلود شماره شش در سی مینور، اُپوس بیست و هشت می
سام 10 ساله در حالی که پوشک پایش بود و شلوار هم نداشت،دست به سینه روبروی مادرش که در حال آماده کردن کیک صبحانه بود، ایستاد و گفت:من دیگر بزرگ شده ام و از پس همه ی کار هایم بر می آیم.مادرش گفت:میدانم عزیزم،بنشین،صبحانه حاضر است.سام نشست پشت میز صبحانه و مادرش لپ اش را کشید و گفت:پسر نازم بعد از هر کار،خودش میرود و پوشک می پوشد.سام در اين هنگام کمی اخم کرد و به کیک صبحانه که شبیه خرس عروسکی بود نگاه انداخت و با جدیت گفت:وقتی کوچک بودم اين شکلی بودم.
تو انیمه ی angels of death یه شخصیتی بود به اسم دَنی . که پزشک بود . دنی به طور مادرزادی یه چشمش کور بود و اون یکی چشمشم ضعیف بود . و مادرش وقتی که دنی بچه بود جلوی چشم دنی خودشُ کشته بود . پدر مادرش به خاطر کور بودن دنی از هم جدا میشن و دنی خودش رو تو مرگ مادرش مقصر می‌دونه, چون دنی اون بچه ای که مادرش ميخواست نبود ، چون وجود داشتن دنی و حضورش و دیدنش مادرش رو آزار می‌داد. و دنی عاشق مادرش بود . دوس داشت مادرش رو خوشحال کنه . از اون روز به بعد دنی به شکل وسوا
روزی روبروی جنگل های سرسبز مازنداران دختري بود که به ساحل دريا می رفت بعد از مدرسه ظهرها و یکی دو ساعت همینطور اشک میریخت و حس می کرد تنهاست و کسی را ندارد میگفت دنيا بی رحم شده چه بلایی به سر مردم آمده چرا همه گرگ شده اند چرا من انقدر تنهایم او نمی دانست که از مهر و محبت مادرش که چند سالی بود پرکشیده بود میسوخت و هنوز که هنوزه با او قهر بود او گریه می کرد و پرندگان وحشی دريا هم مانند کلاغ بالای سرش جمع ميشدند در کنار دريا زار زار می نالیدند دخت
یه دوست لازم دارم. دختر باشه. بیست و شیش هفت ساله. ترجیحا پولدار باشه، نبود هم نبود حالا. مجرد باشه و تنها زندگی کنه، يا فوقش با مادرش مثلا. دختر باخدا و پاکی هم باشه. 
آهان، مشکلی هم نداشته باشه که من اين سه سال باقی‌مونده رو برم پیشش زندگی کنم. 
قدیميا یه چیزی حالی‌شون بوده که گفتن دوری و دوستی. 
تلویزیون از اين کلیپهای ماه رمضونی پخش میکرد. صدای مهربون آقای مجتهدی بود که میگفت: به خدا خوشبین باشید. خودتونو با یکی دیگه مقایسه نکنید بگید چرا به او داد به من نداد. چرا به من فلان و بهمان رو نداد. به خدا بدبین نباشید. بگید حتما خیر من در اين بوده. حتی اگه فلان نعمت رو ندارم، حتما بهتر بوده نداشته باشم. شاید اگر داشتم برخلاف تصورم باعث بدبختی و گناهکاری من ميشد. یه همچین چیزی. نگید خدا دوستم نداشت فلان نعمت رو نداد. بگید دوستم داشت میدونست برا
من امشب دختر غمگینی هستم که برای اولین بار بازی روی گوشیش نصب کرده و ساعتها نشسته به بازی.
دختر غمگینی که نمیدونه خوشبخته يا نه؟
دختر غمگینی که نمیدونه عشق توی قلبش هست يا نه؟
موفق هست يا نه؟
زیر پاش مهم هست يا نه؟
تو روابط اجتماعیش موفق هست يا نه؟
دختر غمگینی که اينقدر دور بوده و اينقدر محکم به نظر رسیده که روزهاست مادرش بهش زنگ نزده
دختري که توی اين روزای بهار هیچ حس درس خوندن نداره.به خودش میگه بیش از ۲۰ سال درس و کارت در صدر افکار و دغد
دروغ از دیدگاه بهلول :
کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ،*فیلسوف است*
کسی که راست و دروغ برای او یکی است، *چاپلوس است*
کسی که پول می گیرد تا دروغ بگوید، *دلال است*
کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد، *گدا است*
کسی که پول می گیرد تا راست و دروغ را تشخیص دهد، *قاضی است*
کسی که پول می گیرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد، *وکیل است*
کسی که جز راست چیزی نمی گوید، *بچه است*
کسی که به خودش هم دروغ می گوید، *متکبر است*
کسی که دروغ خودش را باور می کند، *
آنقدر از دست اين دختر عصبانی شدم که به خودم گفتم حقش بود اين بلا به سرش بياد. جگرم آتیش گرفت. هنوز هم بغضش رو تو گلوم حس میکنم و دوست دارم زار زار گریه کنم. دختر باید اين قدر احمق باشه؟ تو نیم وجبی 15 ساله چطور خودت رو راضی کردی از تهران تا کرمان بری؟ منتظر بودی چی گیرت بياد؟ از خودت نپرسیدی بعدش چی؟باز یه تأملی می کنم. اين دختر هر چه قدر هم نادان بوده باشه، باز حقش نبود. چطور یه انسان میتونه اين بلا رو سر یه دختر بياره که با هزار امید بهش پناه آورد
آقا .اولین بار به من ياد داد عشق رو .
وقتی از یه دختر آسیب دیده و مهر پدر ندیده یه خانوم با وقار که دلبری بلد بود ساخت .وقتی از یه دختر که شونه به موهاش ندیده بود یه خانوم خوشگل که عشق زیر پوستش گل انداخته بود ساخت .‌‌و اين خانوم شد .خانوم عروس . مادر بزرگ من ! از ۸۰ سال پیش هنوزقصه عشق افسانه ای شون نقل محفل همه خونه های قدیمی شهره .وقتی تو فضای سنتی خونه باباش .وقتی هنوز فرهنگ زن و بچه داری انقد جا نیوفتاده بود که زن و شوهرش توی یه سفره
یه مرده می ره تویه رستوران شیک و یه غذای خیلی گرون سفارش می ده.همشو می خوره و وقتی به آخرش می رسه،یه مگس از تو جیبش در مياره و می ندازه تو غذاش.بعدش گارسونو صدا می کنه و بهش می گه:تو غذا تون یه مگس هست!گارسونم میترسه که بره و آبروشون رو ببره!برای همین میگه: آقا نمی خواد شما پول بدید!یه مرده یه دیگه که اين قضیه رو دیده بوده به اون مرده که مگس انداخته بوده توغذاش می گه یه پشه ای ،مگسی چیزی نداری ماهم یه غذای مفدی بخریم؟مرده هم می گه چرا ولی می خوام بر
در کتب تاریخی تعداد فرزندان حضرت علی بن الحسین علیه السلام متفاوت ذکر شده است.در کتاب مناقب » فرزندان امام 12 نفر، در کتاب کشف الغمه » 9 نفر (همگی پسر) و در کتاب موالید اهل البیت» 8 نفر ذکر شده است.بعضی مورخین امام را دارای ده پسر و چهار دختر، و ابن سعد » در طبقات » دارای 17 فرزند می‌دانند.اما شیخ مفید فرزندان امام را پانزده نفر می‌داند:1- امام محمد باقر علیه السلام ملقب به ابو جعفر که مادرش فاطمه ام عبدالله ، دختر حضرت امام حسن مجتبی ع
ميگن زمان خیلی چیزها رو حل می‌کنه. راست هم ميگن. خیلی غم‌ها با گذر زمان فراموش میشه، خیلی دلخوری‌ها با گذر زمان رفع میشه، خیلی از روابط با گذر زمان تغییر می‌کنه و .
شاید فراموش شدن یه غم مثل غم از دست دادن یه عزیز که هیچ کاری نمیشه براش کرد، اتفاق مثبتی باشه. يا از بین رفتن یه دلخوری الکی مثل اختلاف‌های خانوادگی عجیب و غریب. اما در کل وقتی به اين موضوع فکر می‌کنم که زمان چقدر می‌تونه رو مسائل مختلف تاثیرگذار باشه، غصه‌م می‌گیره. در واقع
دختر محمود نقاش تیپ میزنه چپ و راس 
هما خبر نداره همیشه اينجا اونجاس 
دختر محمود نقاش تیپ میزنه چپ و راس 
هما خبر نداره همیشه اينجا اونجاس 
اونجا توتنگ کوچه پشت درای بسته
طاهره نشسته پشت درای بسته
تا مياد لنگ درو وا بکنه چشمای منتظرو صدا کنه
هما داد میزنه ورپریده کجا میری
لباشو گاز میگیره یواشکی ندا میده هما هما هما
دختر محمود نقاش  تیپ میزنه چپ و راست
هما خبر نداره همیشه اينجا اونجاست
دختر محمود نقاش تیپ میزنه چپ و راست
هما خبر نداره همیشه
چادر پوشش کالا
پوشش انواع سطوح و لوازم بسته به نياز مشتری و در شرایط خاص
استفاده از پارچه پوشش خیلی کم هزینه تر از اجاره انبار و ساخت سوله در مدت زمان های کوتاه میباشد
مسقف کردن سازه های داربستی و اسکلت آهن به وسیله چادر پوشش کالا چادر لمینت
استفاده های مختلفی از چادر های پوششی می شود .
لطفا جهت اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید
09120634885
داشتم فیلم عروس دريایی رو میدیدم.
اگه ميخواهید ببینیدش پست رو نخونید.
.ماجرای یه دختر نوجونه که از خواهر و برادر کوچیکش مراقبت میکنه و مادرش به نظر میرسه دوقطبیه.
خیلی بلا و بدبختی سرش مياد انقدر که مجبور میشه به خاطر سیر کردن خانوادش تن ف ر و شی کنه .
آخر ماجرا وقتی مادرش توی دوره شیداییه میفهمه که مادرش میدونه اين دختر چیکار کرده و ميخواد برای پول درآوردن اين کار رو بکنه .
دختر پر از خشمه دوچرخه اش رو برمیداره که بره .که ترکشون کنه.
وقتی با
سایت هش ویزن یک سایت ماينر هست که با خرید ماينر داخلی سایت درامدش عالی می گردد برای کاربران معمولی هم 20روز طول می کشه به پرداخت برسه منتها يا خود کاربر يا زیر مجموعه اش باید قدرت هش خرید کرده باشه از سایت يا از مانده ماينینگش.
لینک ثبت نام :
HASHVISIONIO
 
از سرنوشت خویش در آزار بوده امعاشق ولی رها رغم يار بوده امشب‌های من همه طی شد به بی کسیلیکن رهین عشق وغم يار بوده امروزم به شام حسرت لبخند ماند وبسيا همنشین اين دل غمبار بوده امفردای من چه می شود از اين همه خيالرسوا شوم اگر که عشق خریدار بوده امناگه به آسمان خيالم وزید عشقضمناً به طعنه گفت که ناچار بوده امصاحب کرامتی به دلم پا نهاد و گفتآصف بيا که بهر تو من يار بوده امياران به لحظه ای به دلم عشق جان گرفتنالید دل که بی تو گرفتار بوده امروزم بسی
قيام- 1- باروسان پای راست عقب،دست راست و چپ با زاویه 90 درجه به سمت جلو- 2- دست چپ روی مچ دست راست قرار گرفته با گردش مچ دست راست و با کمک دست چپ به سمت چپ و پایین می آوریم (دفاع شخصی مچ دست)- 3- بالکوب چپ- 4- مجدداً بالکوب چپ- 5- بالکوب راست- 6-دورزانکوب راست (ضربه زانوی دورانی پای راست از پهلو به جلو)- 7-باروسان پای راست جلو، بالکوب راست- 8- مجدداً بالکوب راست- 9- بالکوب چپ- 10- دورزانکوب چپ- 11-گردش مثبت 180 درجه از سمت راست، باروسان پای چپ عقب، پُک دور راست (ضربه
مگه میشه کتابی با عنوان روزی که برف سرخ ببارد کنار دستت باشه وتو بی توجه فقط درستا بخونی!!! حالا ميخادفقط 20روز به کنکور مونده باشه :)وقتی برای اولین بار بازش کردم  با اين ابيات مواجه شدم
به هیچ حیله در آغوش در نمی آئی 
مگر تو را ز نسیم بهار ساخته اند

بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق 
یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است 
صائب تبریزی 
در کتب تاریخی تعداد فرزندان حضرت علی بن الحسین علیه السلام متفاوت ذکر شده است.در کتاب مناقب » فرزندان امام 12 نفر، در کتاب کشف الغمه » 9 نفر (همگی پسر) و در کتاب موالید اهل البیت» 8 نفر ذکر شده است.بعضی مورخین امام را دارای ده پسر و چهار دختر، و ابن سعد » در طبقات » دارای 17 فرزند می‌دانند.اما شیخ مفید فرزندان امام را پانزده نفر می‌داند:1- امام محمد باقر علیه السلام ملقب به ابو جعفر که مادرش فاطمه ام عبدالله ، دختر حضرت امام حسن مجتبی ع
آرین کم سن و سال‌ترین معشوقه‌ی من تا به الان بوده. بهراد، دوست و همکلاسی آرین، هم همینطور. بله، من با دو دوست وارد رابطه شدم آن هم به فاصله‌ی یک ماه بعد از جدایی یکی از دیگری. هر دو از اين قضیه خبردار بودند و مشکلی با آن نداشتند. الان که 27 سال دارم چنین کاری را تکرار نمی‌کنم. باتجربه‌تر شده‌ام. آن موقع 22 ساله بودم و آرین 19 ساله. توی انجمن کتابخوانی که علیرضا راه انداخته بود با هم آشنا شدیم. موهای تاب‌دارش تا به شانه‌هايش می‌رسید. وقتی که نش
کاش ياد میگرفتیم وقتی بچه ای رو بغل میکنیم، لااقل جلوی مادرش نگیم اخییی چقدر سَبُکه :|
يا زل نزنیم تو چشمای مادرش و با یه حالت طلبکارانه بگیم چرا انقدر بچت ضعیفه :|
ضعیف ؟
خودتی !
دیگه نگم اونایی که به شوخی يا جدی ميگن بچه ات زشته چه بلایی سر مادرش ميارن!
کاش ياد بگیریم اينقدر با زبون مون دل کسی رو نشیم
کاش منم ياد بگیرم اينقدر دخترمو با پسرعمه اش که ازش کوچیکتره ولی تو خیلی مراحل مثل نشستن يا چهاردست و پا رفتن جلوتره، مقایسه نکنم :|
وقتی اون
میشه لطفا طلب صبر کنید برای مادر و پدری که بچه چهارسالشو از دست داد
برای برادری که برادر چهارسالش از دنيا رفت.
تمام اين چند ساعت دعا می کردم زنده بمونه امید داشتم بمونه یعنی میگفتم چیزی نیست یه تصادف کوچیکه ولی الان؟؟؟ 
الان امید برام مرده آرزو برام معنا نداره
صدای فرياد برادرش تا اينجا میرسه ضجه های مادرش واسه پسری که جلوش بازی میکرد و الان ؟؟الان زیر پارچه سفیده
من غریبه توان شنیدن ندارم واااای به حال مادرش،پدرش،برادرش
میلاد عاشق ابوال
حامدهرجاخواستگاری میرفت دختر خانواده دلش ميخواست با خودش توله سگ خود راهم بياورد.مادرش هروقت ازمحل دورميشدتف برزمین ميانداخت میگفت دختر که به هر دانشگاهی رفت بعدش توله سگ پرورمیشه.
تااينکه حامدمجبورشددورازدواج راباافرادی که توله سگ دارند خط قرمزبکشد.به مرور زمان سن اوبالامیرفت و متوجه ميشدگهگداری  وقتی پیرمیشودنيازبه فرزندداردکه عصای دستش باشد. گرنباشدبایدباتوله سگ زندگی کند.
خانه اودردهات نيازبه سگ نگهبان داشت.هرباریک سگ ميخریدآن
 
دهخدا مادری داشت بسيار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت: خدايا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم،
 
 
ادامه مط
Ahiru no Sora
"سورا کوراماتانی" کوتاه قد و ضعیف اما پرشور به تازگی وارد مدرسه کوزوریو شده و امیدوار است تا آرزوی مادرش برای برنده شدن در مسابقات مدرسه را برآورده کند و طبق توصیه های مادرش که قبلاً بازیکن بسکتبال بوده قدبلندتر شود.
ژانر : ورزشی، درام، مدرسه ای، شونن
رده سنی:+13
زبان انیمه : ژاپنی
تعداد قسمت ها:زمان هر قسمت : 24 دقیقهکیفیت : HD 720p - 480p - 1080pآغاز پخش : 2019-وضعیت Ahiru no Sora : در حال پخشروز پخش Ahiru no Sora : چهار شنبه ها
دانلود کلیپ دختري که ذهن مادرش را ميخواند
در فضای مجازی کلیپ منتشر شده است که یک دختر فسایی می تواند ذهن مادر خود را بخواند به طوری که هر چه مادر خود در ذهن خود تصور می کنند و در جای می نویسد دخترک می‌تواند آن را بگویند اين ارتباط بین مادر و دختر به فاصله مربوط نمی‌شود و اگر مادر در فاصله بسيار دور اين نیز باشد می تواند ذهن مادر خود را بخواند اين یک عمل بسيار عجیب می‌باشد که هیچگونه جوابی ندارد و یکی از گونه‌های نادر خداوند می باشد که به معجز
فرزندتان رفتار شما را با مادرش می‌بیند.
همیشه به فرزندانتان نشان بدهيد که مادرشان را دوست دارید و برای ازدواج‌تان ارزش قائل هستید. در حالی اين‌که تمام تلاش‌تان را می‌کنید تا یک پدر خوب باشید، زندگی شخصی‌تان را فراموش نکنید. گاهی با همسرتان بیرون بروید، با هم فیلم تماشا کنید يا به تئاتر بروید، يا حتی یک سفر آخر هفته برای خودتان و بدون حضور بچه‌ها ترتیب بدهيد. شما باید به بچه‌های‌تان نشان بدهيد که همسرتان اولویت شماره‌ی یک شما است. اين

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها