نتایج جستجو برای عبارت :

صبح ها گاهی گریه مبکنم

اولین اپیزود از Anne with an E جایزه افزایش ساعت مطالعه م بود و یک ساعت و نیم گريه کردم و فکر نمی کنم کسی با این سریال اینقدر گريه ش بگیره.گريه کردن های شبانه که توضیحش 'فشار کنکور' نیست! و به هیچکس در این جهان نمیشه درد 'تعلق نداشتن' رو توضیح داد.اونجا که ان نشست رو زمین و گفت: why you did'nt tell me that you don't want me? .من برونگرای پرحرف خیال باف شب ها انگار پوسته بیرونم رو میکنم و از فلسفه های نصفه و نیمه به گريه و بعد ، آغوش خواب پناه میبرم.صبح مثل ان به خودم یاد
قلبم داره میاد تو دهنم:( هنوز دارم گريه مبکنم
دندون 5ام شکست:(از دیستالش (خلفش)
دکتر برای چهارشنبه نوبت داشتم ، زنگ زدم گف اگه کنسلی بود خبر میدم
دارم میمیرم.اگه این مشکل برای بقیه دندونام پیش بیاد چی؟
×تروخداااااااااا اگه روی دندوناتون لکه سفید گچی دیدین برین دکتر حتماظاهر دندونم کاملاااااا سالم بود فقط همون قسمتش سفید شده بود که قرار بود چهارشنبه.:(
توی عکسمم یکم پوسیدگی نزدیکه عصبه میترسم اندو بخواد
الحمدالله اوضاع رو که در مجموع نگاه مبکنم و بررسی میکنم خوبه
سختی‌هایی هست طبیعتا، ولی مشکل لاینحلی نیست.
بنظرم سختیاش بیشتر از جنس تعدد و ترسه. تعدد مواجه با ترس

عکس رو در شرکت گرفتم و در صف انتظار مطب دندون‌پزشکی ادیت کردم، ۸ بهمن ۱۳۹۷، با عنوان همگرا
احمد بن اسحاق گوید خدمت حضرت ابی محمد ع رسیدم ودر خواست کردم چیزی بنویسد که من خطش به بینم تا هر وقت  دیدم بشناسم  فرمود بسیار خوب سپس فرمود ای احمد خط با قلم درشت وزیر  در نظرت مختلف  مینماید  مبادا بشک افتی اسلوب خط را ببین نه ریز و درشتیش را انگاه دوات طلبید و خط نوشت و مرکب را از ته دوات بسرش میکشید وقتی مینوشت با خود گفتم تقاضا  مبکنم قلمیراکه بان مینویسد بمن ببخشد چون از نوشتن فارغ شد با من حرف میزد و تا مدتی قلم را بادستمالش پاک میکرد سپ
الو هاشم جعفری گوید روزی خدمت حضرت ابو محمد ع رسبدم ودر نظر.داشتم که قدری نقره  از حضرت بگبرم تا از نظر تبرک با ان انگشتری بسازم خدمتش نشستم ولی فراموش کردم که برای چه امدم بودم چون خداحافظی کردم وبر خاستم انگشترش را سوی من اند اخت و فرمود تو نقره میخواستی وما انگشتر بتو دادیم نگی میخواستو ما انگشتر بتو دادیم  نگین ومزدش را هم سود بردی گوارایت باد ای اباهاشم  عرض کردم  اقای من گواهی دهم که تو ولی خدا و امام من هستی که با اطاعت از شما دیندا ری
 حضرت صادق ع فرمود هکه دعایی کند و نام پیغمبر ص را نبرد ان دعا بالای سرش چون پرنده ای بچرخد و چون پیغمبر ص را برد دعا بالا رود نیز انحضرت فرمود مردی نزد پیغمبر ص امد عرضکرد ای رسول خدا من یک سوم صلواتم را شما قراد دهم ،نه بلکه نیمی از صلواتم زا مخصوص شما گردانم نه بلکه تمامی انرا از ان شما گردانم رسولخدا ص فرمود در این صورت خرج و موونه دنیاو اخرت تو کفایت شود شرح این حدیق 4 بیاید  شرح حدیث فیض ره در شرح حدیث3 گوید مقصود ار صلاه معنای لغوی ان است ک
کله گردالی صحبت میکنه
من همیشه ارزو داشتم یه زندگی بی قید و بند داشته باشم،ینی دوس دارم اینقد به هیچجا وابسته نباشم که اگه یروز صب از خواب بیدار شدم و دلم خواست برم سفر سه ماهه،هیچ مانعی نداشته باشم.ینی بدون در نظر گرفتن عواقب مالی و سایر عواقب،فقط تصمیممو بگیرم و حرکت منم.البته سفر یه مثاله،در همه زمینه ها دوس داشتم همینجوری باشم اما تا امروز زندگیم حس میکنم دقیقا نقطه مقابل این موضوع بودم، ینی حتی ممکنه یوقتایی خیلی یاغی گونه برم دنبال کا
داودبن فاسم جعفری گوید خدمت امام جواد ع رسدم وسه نامه بی ادرس همراه من بود که بر من مشتبه شده بود واندوهگین بودم حضرت یکی از انهارا برداشت وفرمود این نامه زیادبن شلیب است دومی را برداشت. این نامه فلانی است من مات ومبهوت شدم حثرت لبخندی زدو نیز 300 دینار بمن داد وامر فرمود که انرا نزدیکی از پسر عموهایش برم وفرمود اگاه باش که او بتو خواهد گفت مرابه پبشه وری راهنمایی کن تا این پول از او کالایی بخرم تو اورا راهنمایی کن داود من دینارهانزد او بردم بم
بالاخره یک‌ روز رسید ک حس کردم کار از حرف زدن گذشته
کار از تصمیمات جدید گرفتن گذشته
یک روز رسید ک حس کردم تمام درد و دل کردن های سربسته ام ب بن بست رسیده اند!
حس کردم دیگر هیچ کاری از دست من بر نمی آید!
یک روز حس کردم‌ اشک های بی صدای شبانه‌بیشتر از اینکه آرامم کنند آزارم می دهند
روزی ک نیاز داشتم فریاد بزنم اما نمیشد
جیغ بزنم آنقدر ک گلویم زخم شود اما نمیتوانستم
یک روز رسید ک فهمیدم حالا فقط باید گريه کنم
فهمیدم برخلاف همیشه باید در جمع گريه ک
گفتم نه بلکه من با تن ومال خود توانایی مسوفرت دارم فوری برو بیثرب  گفتم  یثرب را نمیشناسم گفت برو تا برسی بمدینه قبیله بنی غنم بن مالک بن نجار را بپرس که نزدیک در مسجد مدینه ترا نزدشان می فرستم سختگیر  است و خلیفه سختگیر تر انگاه نشانی بنی عمرانوبن مبذول را که در بقیع بیر  است بگیر و سپس بپرس موسی بن جعفر  کیست و منزلش کجاست وایا بسفر رفته یا حاضر استا ر بسفررفته بودنزدش  برو که مسافرت او از راهی که اکنون سویش   میروی  نزدیکتر  است انگاه باو
رسولخدا ص فرمود  خدای عزوجل فرماید در هر کاریکه انجا مشتنها بدست من است مردد نشدم،مانند ترددیکه در مرگ بنده مومنم دارم من دیدار اورادوست دارم واو مرگ را نمیخواهد پس مرگ را ازاو میگردانیم، مومن بدر گاهم دعا میکند ومن اجابتش مبکنم واو از من میخواهد  من باو عطا میکنم و اگر در دنیا جز یک بنده مومنم نباشد باو از همه مخلوقم بی نیازی جویم و از ایمانش برای او همدمی سازم که بهیچ کس متاج نباشد که از ترس باو پناه برد  شرح  این حدیث میان عامه وخاصه مشهو
با همه وجودم،از اعماق قلبم دلتنگم.
اونقدر دلم برات تنگ شده که با هیچ کلمه و جمله ای نمیتونم توصیفش کنم.
آخ که چه دردیه،درد دلتنگی،درد نرسیدن،درد هیچوقت نرسیدن.
گاهي فقط گريه آرومم میکنه.این که بشینم و زار بزنم و های های گريه کنم.با صدای بلند گريه کنم تا آروم بشم.
سلام دوست عزیز
خیلیا می پرسن که مگه پسر هم گريه می کنه؟
بله پسرها هم حتی اگه14یا15سالشون هم باشه شک نداشته باشید که از سر بد رفتاری گريه می کنند
نمونش همین خود من
من موقعی که باهام بدرفتاری می کنند و منو درک نمی کنند گريه می کنم
گريه می کنم که چرا کنار اینجور آدما نشستن و منو درک نمی کنن
پس فقط دختر خانوما گريه نمی کنن بلکه پسرا هم گريه می کنن
خیلی خوبه امتحان کنید
(:
داغ توچون مُحرم است گريه امان نمیدهد/دیده مثال زمزم است گريه امان نمیدهد/شورش دل برای تو وصل به کربلاشده/قلب سرای ماتم است گريه امان نمیدهد/نام شریف قاسمت یاد زنینوادهد/چون به شهید همدم است گريه امان نمیدهد/سوی نبرددشمنان اسوه ی بر حماسه ای/نام توشورومَحرم است گريه امان نمیدهد/لشکررهبری زتو عشق ولاگرفته است/یاری حق فراهم است گريه امان نمیدهد/لحظه وصل جمعه ات درسحرش فراق شد/عشق ولی چومرهم است گريه امان نمیدهد/نورامید شیعیان همچو سلیمانی اس
شده با خواندن بیت غزلی گريه کنی؟
یا که در حسرت حس بغلی گريه کنی؟
به دلت بارشی از غم، به لبت خنده زنی 
ظاهرت شاد نشان داده ولی گريه کنی؟
خنده ی تلخ کند، زرد شود رخسارت
شهره ی شهر شوی و مثلی، گريه کنی؟
هوس بوسه ای از لعل لبش داشته و
بهر یک بوسه ی قند و عسلی گريه کنی؟
شده دیدار رخش را به دلت وعده دهد
نکند وعده ی خود را عملی، گريه کنی ؟
بعد دیدار شود، شهر دلت زله خیز
یا غرورت شکند چون گسلی گريه کنی؟
لاادری
من این جا هستم: t.me/minimugraphy
زنده‌تر از تو کسی نیست، چرا گريه کنیم؟
مرگمان باد و مباد آن‌که تو را گريه کنیم
هفت پشتِ عطش از نام زلالت لرزید،
ما که باشیم که در سوگ شما گريه کنیم؟
ما به جسم شهدا گريه نکردیم مگر؟
کِی توانیم به جان شهدا گريه کنیم؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم بگو،
با چنین حال، بمیریم؟ و یا گريه کنیم؟
ای تو با لهجه‌ی خورشید سراینده‌ی ما،
ما تو را با چه زبانی به خدا گريه کنیم؟

+محمدعلی بهمنی.
+یکی از نعمت‌های بزرگ خدا بر من،
اینه که شما رو دوست دارم. 
الحمد
خبر کوتاه بود: گفت با تو خوشحال نیستم، با مائده خوشحالم.
خداحافظی سختی کردیم، گريه کرد، گريه کردم، گريه کردم،‌گريه کرد، دستم را فشرد و بوسید و با گريه گفت مراقب خودت باش. گفتم باشه. گفت قول میدی؟ گفتم باشه.
دلتنگی امان از ما برید.
کانال ما در سروش کلیک کنید
زن ها دنیایشان ارغوانی ستگاهي تمام یک عصر پاییز را در تنهایی گريه می کنندو گاهي که حال لحظه هاشان خوب استدر ازدحام خیس یک خیابان می خندند. من اما مردهای زیادی را دیده ام که مدام می گریند؛وقتی که خیره مانده اند به دیوار روبرووقتی عمیق سیگار می کشندوقتی که چشم هایشان را از زن ها می ند.من مردهایی را می شناسم که وقتی می خندند هم گريه می کنند
حمید_سلاجقه
آمده ماه محرم گريه کن بهرحسین/شدبپاصدخیمه غم گريه کن بهر حسین/یادمان کربلا و روز عاشورا شده/این جهان شدغرق ماتم گريه کن بهرحسین/یک یک یاران مولا شدشهید راه دین/تشنه کامی شد فراهم گريه کن بهرحسین/آن یتیم مجتبی شدقهرمان عاشقی/قاسمش باشورهمدم گريه کن بهرحسین/اکبررعناجوانش شبه پیغمبر بود/نزدبابابودمرهم گريه کن بهرحسین/اصغرشیرین زبانش پرپربرروی دست/اشک شیعه گشته زمزم گريه کن بهرحسین/علقمه درانتظارمقدم عباس بود/اوگرفته بازپرچم گريه کن بهرحس
امروز یه عالمه گريه کردم و تصمیم گرفتم آرامبخش هم نخورم و خودم آروم شم 
بنیامین سر ظهر پیام داد جواب دادم حالم بده،  بنده خدا زنگ زد با شنیدن صداش بغضم ترکید و براش گفتم و از حرف عموم گفتم  بشکن میزد میگفت چ خوب شد که یدمت اینا سوختن و خدای حاشیه س وقتی من ناراحتم حاشیه میره که من فراموش کنم و بخندم.چون گاهي با گريه من اونم به گريه می افته ، کلا پدر پسر مردم رو درآوردم
ابو بصیرگوید من همسایه ای که پیرو سلطانی بود و از راه رشوه و غصب وحرام  مالی را  بدست اورده بود مجلسی برای ن اوازه خوان اماده میساخت و هگی نزدش انچمن میکردند خودش هم  می. مینوشید من بارها بخودش شکابت بردم و گله کردم ولی او دست بر نداشت چون پافشاری زباد  ردم  بمن گفت من مردی گرفتارم و تو مردی. هستی  بر کنار و با عافیت  اگر حال مرا بصاحبت  امام صادق ع  عرضه کن  امیدوارم خدا مراهم بوسیله تو نجات بخشد  گفتا. او در دلم        تاثیر کرد چون خدمت ام
سلام عزیز دلم
احوالت چطوره؟
خیلی وقت بود با بزرگیات حرف نزده بودم :)
می‌دونی بابا یه وقتایی احتمالا من می‌بینم که تو داری تو خلوت خودت گريه می‌کنی و خب این چیز طبیعیه! حتی خیلی خیلی بزرگتر از تو هم گريه می‌کنن و خب البته که گريه داریم تا گريه :)
یه وقتایی گريه برای دلتنگیای کوچیکه یه وقتایی برای غرای کوچیک و بزرگ و یه وقتاییم برای روضه که این آخری از همشون مهمتر و بهتر و قشنگتر و با ارزش تره!
ولی به خودم گفتم هر وقت دیدم داری گريه می‌کنی اول از
سلام عزیز دلم
احوالت چطوره؟
خیلی وقت بود با بزرگیات حرف نزده بودم :)
می‌دونی بابا یه وقتایی احتمالا من می‌بینم که تو داری تو خلوت خودت گريه می‌کنی و خب این چیز طبیعیه! حتی خیلی خیلی بزرگتر از تو هم گريه می‌کنن و خب البته که گريه داریم تا گريه :)
یه وقتایی گريه برای دلتنگیای کوچیکه یه وقتایی برای غرای کوچیک و بزرگ و یه وقتاییم برای روضه که این آخری از همشون مهمتر و بهتر و قشنگتر و با ارزش تره!
ولی به خودم گفتم هر وقت دیدم داری گريه می‌کنی اول از
گاهي برای گريه کردن باید خندید به تمام عکس های دو نفره به تمام قدمهای بی شمار زیر باران به قربون صدقه های ناگهانی به تمام نیمکت های پارک به تمام مناسبت ها به تمام سادگی هایم به تمام قول های عاشقانه به تمام قسم های دروغین به تمام سادگی های بچگانه به تمام شعر.
گاهي برای گريه کردن باید خندید به تمام عکس های دو نفره به تمام قدمهای بی شمار زیر باران به قربان صدقه های ناگهانی به تمام نیمکت های پارک به تمام مناسبت ها به تمام سادگی هایم به تمام قول های عاشقانه به تمام قسم های دروغین به تمام سادگی های بچگانه به تمام شعر.
یه روزهایی بود که بیشتر گريه میکردم ، راحت تر اشکام می ریخت اونموقع کمتر غصه میخوردم تا گريه ام میگرفت حالم خوب میشد 
اما این روزها حتی نمیتونم گريه کنم ، دیگه درمونم نمیشه .
خسته شدم .
میگفت اینطوری فوقش تا دوسال دیگه دووم بیاری 
یعنی قراره از پا بیفتم ؟ 
همه انسان‌ها در دوران کودکی خود بسیار گريه کرده‌اند؛ اما زمانی که به بزرگسالی می‌رسند همواره سعی می‌کنند جلوی اشک‌های خود را بگیرند؛ چرا که گريه کردن شدید را نشانه‌ی ضعف و شرمندگی می‌دانند. اما آیا واقعا اینطور است؟ گريه کردن برای بسیاری از انسان‌ها روشی برای تخلیه ناراحتی و غم است. گاهي بیرون ریختن هیجانات و گريه کردن به اندازه یک نسخه پزشکی می‌تواند مؤثر باشد. تا جایی که روانشناسان معتقدند که افراد با جلوگیری از اشک ریختن به خودش
توی کاسه آب می‌دید گريه می‌کرد
بچه‌ای رو خواب می‌دید گريه می‌کرد
یه نگاه به دور دستاش مینداخت
هر موقع طناب می‌دید گريه می‌کرد
تا که جنجالی می‌دید گريه می‌کرد
رفته از حالی می‌دید گريه می‌کرد
دیگه این آخرا طوری شده بود
هر جا گودالی می‌دید گريه می‌کرد
آسمون و تار می‌دید گريه می‌کرد
باغ می‌دید، بهار می‌دید گريه می‌کرد
پاهای رقیه یادش می‌اومد
توی صحرا خار می‌دید گريه می‌کرد
گریبان پاره می‌دید گريه می‌کرد
یا که گوشواره می‌دید گری
خیلی از کودکان برای رسیدن به خواسته های خود گريه می کنند اما گاهي وقت ها این گريه ها زیاد می شود و برای والدین باعث اعصاب خوردگی می شود.اما سوال اینجاست که والدین در چنین مواقعی چه رفتاری را باید از خود بروز دهند؟
به ادامه بروید
ادامه مطلب
 عبدالاعلی گوید  از امام صادق ع پرسیدم کسیکه چیز یرا نشناید مسولیتی دارد فرمود نه زیرا مواخذه غافل عقلا قبیح است 3 و فرمود هر چه را خدا از بندگان پوشیده داشته از گردن ایشان  ساقط .پس هرکه. چبزی را نداند با کی نیست  بشرط اینکه در تحصیلش مقصر نباشد 4 حمزه بن طیار گوید امام صادقع بمن فرمود بنویس برایم املا کرد از عفبده ماست که خدانسبت بانچه ببندگان داده و بایشان معرفی کرده احتجاج کند بسوی ایشان پیغمبر فرستاده و بر ایشان کتاب نازل کرده که در ان ام
در یک برهه ای گرایشات روشنفکرانه ای بود که عزاداری، گريه و ضعف است». گريه در مجالس شهیدان گريه ضعف نیست، گريه اراده و عزم است/ عزاداری شهدا امروز همین جور است؛ تشییع جنازه شهدا، مجلس عزای شهیدان، عزا است، گريه هم در آن هست، اما وسیله ای برای احساس عزت، قدرت و شجاعت است/ در تشییع شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس و دیگران، ببینید چه اتفاقی در کشور و بیرون از کشور افتاد.
درجمکران ازبهرمولا گريه کردم/برغربت و دوری زآقا گريه کردم/حضرت امیدآفرینش درجهان است/برکربلا وداغ زهرا گريه کردم/گفتند می آید ولی الله اعظم/برشیعیان مظلوم دنیاگريه کردم/آهنگ قلب ماهمیشه هست مهدی/دردفراقش داغ دلها گريه کردم/دشمن سراسرظلمهایش شد فراوان/درگوشه ای بانها گريه کردم/آخربه پایان کی رسد درد فراقش/برمهدی وقرآن وطاها گريه کردم/باآن ظهورش شادمان عالم بگردد/بهرفرج من تابه فردا گريه کردم/
 
چنانچه دلت خواست که بی حساب گريه کنی
قسم بخور که فقط با نقاب گريه کنی
 
خزان ببار! بهاری شدن خطردارد
صلاح نیست که با اضطراب گريه کنی
 
شده ست حال تو را تا غریبه می پرسد
فقط سکوت کنی،در جواب گريه کنی
 
و عشق چیست ،به جز اینکه سالها هرشب
کنار بالش خود وقت خواب گريه کنی
 
دلت پر است که گاهي به روی بعضی ها
شبیه اسلحه ای ،یک خشاب گريه کنی
 
 
 
درعزای حضرت صادق فراوان گريه کن/همره آل پیمبر محض ایمان گريه کن/حجت پاک الهی آن رئیس مذهب است/درشهادت نامه اوباز آسان گريه کن/اوعزیز اهل بیت و مقتدابر شیعه شد/همره کاظم برای روح قرآن گريه کن/شدبقیع با سعادت مدفن معصوم حق/مثل شاگردان صادق ازدل وجان گريه کن/بااحادیث شریفش دین ما شدجاودان/زمزم اشک محبین سوی چشمان گريه کن/سیره خوب نیایش داده اوبرمسلمین/ازبرای پورزهرا مرداحسان گريه کن/درمصیبت نامه اوچشم رهبر زمزم است/مجلسی آنجا بپاشد سوی جانان
دیشب داشتم گفتگو میکردم با کسی.
می گفت: "گاهي آدمها گريه میکنند و سینه شان تیر میکشد 
و گاه نیز چون سینه شان تیر میکشد، گريه میکنند! اسکیزوفرن ها هم اینگونه اند!"
با من که حرف میزد، دستش روی سمت چپ قفسه سینه اش بود و می گریست!
راستی تا یادم نرفته. سلام :))
چلچراغ برهدایت گريه های فاطمه است/دردفاع از ولایت گريه های فاطمه است/بیت الاحزانی که داردبهرعشق مصطفی/زمزمی سوی سعادت گريه های فاطمه است/یادداده شیعیان راکه بصیرت لازم است/راه ورسم برامامت گريه های فاطمه است/اوکه خودنور دوچشم مصطفی وحیدراست/خودتداوم بر رسالت گريه های فاطمه است/راه ورسم رهبری رابهرما تبیین نمود/سوی دین داردحمایت گريه های فاطمه است/بهرمهدی وظهورش اودعاکرده زیاد/خودنشانی برشهادت گريه های فاطمه است/
یک جور همدردی خاموش میان دختران ناراحتی که در صندلی عقب تاکسی/اسنپ/آژانس نشسته اند و راننده های تاکسی/اسنپ/آژانس که از آینه با تاسف و ترحم و گاهي مهربانی نگاهشان میکنند وجود دارد. انگار که بخواهند بگویند گريه نکن درست می شود. شاید هم صدای موسیقی را بلند کنند و بخواهند بگویند من صدای فین فین تو را نمی شنوم دخترجان، گريه کن، خالی میشوی، بعدش درست می شود. 
ولی نهایتا بعدش درست می شود. 
به هق هق ها و نفس های شماره دارِ پس‌ از گريه قسم، درست می شود.
به
نظر می‌رسد که شرکت سازنده خودروهای لوکس لامبورگینی موفق شده است با رشد
بی‌سابقه میزان فروش محصولاتش، رکورد جدیدی را به نام خود به ثبت برساند.
 لامبورگینی که همواره یکی
از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین خودروهای لوکس و اسپرت در جهان به شمار
می‌رود، حالا به تازگی با انتشار جدیدترین گزارش مالی خود اعلام کرده است
که میزان فروش آن در بازارهای جهانی با رشد بی‌نظیر و کم سابقه‌ای روبرو
بوده و بدین ترتیب توانسته است رکورد جدیدی را برای خود بر

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها