ا
غزل شمارهٔ ۱: به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
غزل شمارهٔ ۲: ای سهی قامت گلبوی صنوبر بر ما
غزل شمارهٔ ۳: نقاب سنبل تر برشکن تجلّی را
غزل شمارهٔ ۴: مران به عنف خدا را ز آستانه مرا
غزل شمارهٔ ۵: ای کعبهٔ جان خاک سر کوی تو ما را
غزل شمارهٔ ۶: ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
غزل شمارهٔ ۷: مهوَّسان ز پی خاطر مهوَّس ما
غزل شمارهٔ ۸: ای غافل از بلای دل مبتلای ما
غزل شمارهٔ ۹: ای کعبه تحقیق سر کوی تو ما را
غزل شمارهٔ ۱۰: ای غمزه تیز کرده به قصد هلاک ما
غزل ش
ا
شمارهٔ ۱: پاکا منّزها متعالی مهیمنا
شمارهٔ ۲: کاش که من بودمی هم ره باد صبا
شمارهٔ ۳: به آب توبه فرو شستم آتش صهبا
شمارهٔ ۴: همت مجنون نکرد جز به حبیب التجا
شمارهٔ ۵: دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا
شمارهٔ ۶: توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا
شمارهٔ ۷: چو عکس لعل تو بر دیده بگذرد ما را
شمارهٔ ۸: چو به ترک تاز بردی دل مستمند ما را
شمارهٔ ۹: نه کسی که باز پرسد ز فراق یار ما را
شمارهٔ ۱۰: گر هیچ دلی داری دریاب دل مارا
شمارهٔ ۱۱: به سرنمی شود از روی شاهد
دراز کشیدهام روی تخت و قصد باز کردن چشمهایم را ندارم. از قبل پنجره را کمی باز گذاشته بودم و حالا صدای گنجشکها اتاق را برداشته. شرایط مطلوبیست. نفس عمیق میکشم و به غرغرهایشان گوش میکنم. چیزی نمیفهمم. لابد یک مشت خاله گنجشکه، غروبی جمع شدهاند دور هم و دارند به زبان گنجشکی، از در و همسایه باهم حرف میزنند. مثلا خاله گنجشکهٔ شمارهٔ یک به خاله گنجشکهٔ شمارهٔ دو میگوید: شنیدی پسر کوچیکهٔ گنجشک کلهسیاه دیروز چه کرد؟ پیپیاش را صاف
الف
ب
رباعی شمارهٔ ۱: قاضی پسرش در رمضان خورد شراب
ت
رباعی شمارهٔ ۲: ای خلعت فاستقم ببالای تو راست
رباعی شمارهٔ ۳: بالای خوشت به سرو می ماند راست
رباعی شمارهٔ ۴: در خانه تو مزاج مرزنگوش است
رباعی شمارهٔ ۵: اسرار غم عشق بگنجینه ماست
رباعی شمارهٔ ۶: آن رفته ز چشم و مانده در دل چونست
رباعی شمارهٔ ۷: عنبر اثری ز فضله خامه توست
رباعی شمارهٔ ۸: خوش وقت بهار و سبزه و دامن کشت
ادامه مطلب
ا
شمارهٔ ۱: در سایه خویش گوشه ای ده ما را
شمارهٔ ۲: کردیم به ناکام بسیج ره را
شمارهٔ ۳: گفتم به وصال وعده دادست مرا
شمارهٔ ۴: من با که بگویم که چه افتاد مرا
شمارهٔ ۵: دیریست که انتظار می داد مرا
شمارهٔ ۶: ایزد که به عز و ناز پرورد مرا
شمارهٔ ۷: با دل گفتم کجا شد آن حشمت ما
شمارهٔ ۸: رفتی و دگر یاد نکردی از ما
شمارهٔ ۹: در هیچ صدف نیست چند دردانه ما
شمارهٔ ۱۰: تن بود گرو کرده جان از مبدأ
شمارهٔ ۱۱: ای ذات تو مطلقا همه چون و چرا
شمارهٔ ۱۲: بوی گل رز کرد مرا
نسخهٔ جدید تلگرام بازم این طوری شده که اگه کسی شمارهت رو داشته باشه، شمارهٔ اونم برات میاره، بعد از اونجا که آدما خیلی قابل پیشبینیان، شناسهٔ تلگرام یکی از همکلاسیهای دبیرستان و دوست قدیمیم که هفت هشت سالی هست کلا همو ندیدیم و هیچ خبری از هم نداریم رو حدس زدم و وارد کردم و حالا این که عکس خودش رو پروفایل بود و حدسم درست بود هیچی (البته حدس سوم چهارم :دی)، شمارش رو واسم آورد! که یعنی هنوز شمارهٔ منو نگه داشته.با این که کاملا محتمله یادش
شمارهٔ ۷۰۱: آن را که گمان شود یقینش
شمارهٔ ۷۰۲: ز دست مدعیان یک زمانکی شبِ دوش
شمارهٔ ۷۰۳: مشتری و زهره در عین قران بوده ست دوش
شمارهٔ ۷۰۴: پیر خرابات به من گفت دوش
شمارهٔ ۷۰۵: کمند است آنکه افکندهست بر دوش
شمارهٔ ۷۰۶: با شمع درآمد از درم دوش
شمارهٔ ۷۰۷: آمد بر من نگار من دوش
شمارهٔ ۷۰۸: ای لبت عقلم به غارت داده دوش
شمارهٔ ۷۰۹: سرمست درآمد ز درم نیمه شبی دوش
شمارهٔ ۷۱۰: ای دل از گردش ایام مخالف مخروش
شمارهٔ ۷۱۱: نگارا پری زاده ای یا سروش
شمارهٔ ۷۱۲
پیام بازرگانی شمارهٔ یک
بعضیها که اصلا اسمشان را نمیآورم و لینکشان هم نمیکنم، تفنگ انگشت اشارهشان را گذاشتند بر شقیقهٔ مبارک من که اگر پیج فوتبالی ما را تبلیغ نکنی، خونت میافتد گردن خودت و چنانت بکوبم به گرز گران/ که دیگر نیایی به وبلاگْسِتان.(تکبییییر!) و بدین شکل منِ مظلوم را مجبور کردند که پا بر سینهٔ ستبر قوانین خود بگذارم و برای اولینبار پستی را به تبلیغات اختصاص دهم.
بله خلاصه! قضیه از این قرار است که یک عده اهل دل وبلاگی و
بخشی تفصیلیافته از مقالهٔ ابنخلدون و مفسران، در شمارهٔ اخیر (۲۶-۲۷) مجلهٔ صدرا به چاپ رسیده است. اگر به متن دیجیتال آن دست پیدا کردم منتشر میکنم.
اصل مقالهٔ ابن خلدون و مفسران که عمدهٔ مطالعات آن مربوط به حوالی سال ۱۳۸۷ است، اینجا چاپ شده است.
غزل شمارهٔ ۱ زهــی طــروات حـسـن و کـمـال نـور و صـفـا کـه از جـمـال تـو بـیـنـاسـت چـشم نابینا کـدام خـوب عـلـم گـشـت در جـهـان به وفا تـــو از مـــقـــولــهٔ خــوبــان عــالــمــی حــاشــا بــهــار عــشــق دل از دیـده مـبـتـلـا گـردیـد هر آن وفا که توبینی بلاست بر سر ما زدودهانـد حـریـفـان ز دل غـم کـم و بـیـش بـــریـــدهانــد زبــان غــازی
با سلام. واژگان پایانی دو کتاب فرانسه رو میخوام در جدول داشته باشم. جدول از دو ستون تصویری که برای شما فرستادم استخراج میشه شامل شماره درس، کلمه، ترجمهٔ انگلیسی، ترجمهٔ فرانسه (باید با گوگل انجام شود. می توان از ترجمه انگلیسی نیز استفاده شود)، نفش کلمه که البته توضیحش رو دادم.
قسمت آخر اینکه با توجه به شمارهٔ درس، باید جمله ای که کلمه در آن آمده را پیدا کنیم و عینا در ستون آخر بنویسیم.
حدودا 13 صفحه مانند صفحه مثال خواهد بود. نمونه فایل اکسل
از جملهٔ اصول مهم زندگی میشه به هر اطلاعاتی باید یه نسخهٔ پشتیبان داشته باشه» اشاره کرد.
بر همین اساس من از عکسا، موسیقیها، یادداشتها و بقیهٔ اطلاعات مهم گوشی، یه کپی تو لپتاپ دارم. شمارهٔ مخاطبینم رو هم علاوه بر گوشی، تو دفترچه یادداشت نوشتم. از همهٔ مطالب این وبلاگ هم (هر مطلب تو صفحهٔ خودش که نظرات رو هم شامل بشه) یه نسخه ذخیره کردم تو لپتاپ و علاوه بر اینها، از همهٔ اطلاعات مهم گوشی و لپتاپ، یه نسخه هم تو هارد دارم.
هیچوقت به
مسجد ورزنه (مسجد جامع ورزنه) مربوط به سدهٔ ۶ و ۷ ه.ق است و منسوب به دوره تیموریان است که در ۱۰۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان اصفهان در شهر تاریخی ورزنه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
کاشی کاریهای موجود در سردرب، مناره، شبستان و سردر گنبدخانه این بنای تاریخی به عصر تیموری بازمیگردد.
کاشی انتخاب شده از این بنا بخشی از تزئینات ورودی است که به رنگ های فیروزهای، س
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشههای رنگی پنجرههای قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پلههای بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزهای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقالهای روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمعوجور خانه، دست کشیدن روی سر پیچکهای دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینتهای قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
رادیو گلها با تاریخ موسیقی ایرانی پیوند دارد. بهتر میدانید که تنوع موسیقی ایرانی و تبحر نوازندگان، خوانندگان و برنامهسازان این مجموعهٔ عظیم موسیقی، هیچگاه در تاریخ موسیقی ایران به این تراکم تکرار نشده است.
این آرشیو، بزرگترین و کاملترین آرشیو عمومی و قابل خرید است که همراهِ مجموعهای از ۱۳ مستند مرتبط با موسیقی ایران و ۱۲ آلبوم مجموعهٔ چاووش قابل تهیه است.
در مجموعهٔ پیش رو که قبلتر در سال ۸۹ از چند آرشیو کوچک شخصی دیگر و فضای اینت
غزل شمارهٔ ۱ اگــر نــه مــد بــســم الــلــه بـودی تـاج عـنـوان هـا نــگـشـتـی تـا قـیـامـت نـوخـط شـیـرازه، دیـوان هـا نه تنها کعبه صحرایی است، دارد کعبه دل هم بــه گــرد خــویـشـتـن از وسـعـت مـشـرب بـیـابـان هـا بــه فــکــر نــیـسـتـی هـرگـز نـمـی افـتـنـد مـغـروران اگـــر چـــه صـــورت مــقــراض لــا دارد گــریــبــان هــا ســــر شــــوریــــده ا
خداوند باید برای یاری رساندن به ما، دلیل محکمهپسند داشته باشد. روز قیامت، وقتی کفار و مشرکین بپرسند خدایا، چرا به این گروه کمک کردی و به ما کمک نکردی؟» جوابش این نیست که چون اینها زیارت عاشورا میخواندند.» جوابش این است که اینها هم مثل شما، با نظم و تلاش و برنامهریزی و سحرخیزی و کمخوابی و پرهیز از سرگرمیهای بیهوده، برای ساختن دنیایشان تلاش کردند، اما در کنار اینها، نیتشان، اجرای اوامر من بود و برای رسیدن به هدف، مثل شما دست
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشههای رنگی پنجرههای قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پلههای بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزهای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقالهای روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمعوجور خانه، دست کشیدن روی سر پیچکهای دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینتهای قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
غزل شمارهٔ ۹۲۶ از مـشـک سـوده دام بـر آتـش نـهـادهئـی یـا جـعـد مـشـک فـام بـر آتـش نـهـادهئی زلــفــت بــر آب شــســت فــکــنـدسـت یـا ز زلـف بــر طــرف دانــه دام بــر آتــش نـهـادهئـی بـــازم بـــطــره از چــه دلــاویــز مــیکــنــی چــون فــلــفــلــم مـدام بـر آتـش نـهـادهئـی زان لــــعــــل آبـــدار کـــه هـــمـــرنـــگ آتـــشـــســـت
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشههای رنگی پنجرههای قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پلههای بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزهای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقالهای روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمعوجور خانه، دست کشیدن روی سر پیچکهای دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینتهای قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
به بهانهٔ رند شدن تعداد دنبالکنندههای اینجا و لطفی که بهم دارین و همیشه ممنونتونم، سوال ایندفعه رو کمی شخصی میکنم و خوشحال میشم اگر اینجا رو دنبال میکنید، جواب بدید.
و حالا سوالم: چرا اینجا رو میخونید؟ :)
سوال ۱، سوال ۲، سوال ۳.
غزل شمارهٔ ۲۷۶ یـا خـفـی الـحـسـن بـیـن الـنـاس یـا نـور الـدجی انت شمس الحق تخفی بین شعشاع الضحی کــاد رب الــعــرش یــخــفــی حــســنــه مـن نـفـسـه غـــیـــره مـــنـــه عـــلـــی ذاک الـــکـــمـــال الـــمـــنـــتــهــی لــــیــــتــــنــــی یــــومـــا اخـــر مـــیـــتـــا فـــی فـــیـــه ان فــــی مــــوتــــی هــــنــــاک دولــــه لــــا تـــرتـــجــ
مجموعه: مکانهای تاریخی ایران
کاروانسرای شاه عباسی میبد
کاروانسرای میبد که به نام کاروانسرای شاه عباسی» نیز شناخته میشود، کاروانسرایی مربوط به دوره صفوی است که از دید طراحی فضایی، شیوه معماری و جایگاه جغرافیایی اهمیت ویژهای دارد و در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۵۷ با شمارهٔ ثبت ۱۶۱۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. در این بخش از بیتوته با تاریخچه و معماری زیبای کاروانسرای شاه عباسی میبد آشنا شوید.
کاروانسرای شاه عباسی میبد در
غزل شمارهٔ ۴۵۴ نـــســـیـــم بـــاد صــبــا چــون ز بــوســتــان آیــد مــــــرا ز نــــــکـــــهـــــت او بـــــوی دوســـــتـــــان آیـــــد بــــــــرو دود ز ره دیـــــــده اشـــــــک گـــــــرم روم ز بـــســـکـــه از دل پـــرخـــون مـــن بـــجـــان آیــد قــلــم چــه شــرح دهـد زانـکـه داسـتـان فـراق نــه مــمـکـنـسـت کـه یـک شـمـه در بـیـان آیـد
⚡️ در زبان گیلکی برای ساخت مجهۊل در گۊیشهای مختلف از فعل کمکی بؤستن/بؤؤن/بوین/بیین» استفاده میشود. (فعلی که فاعل و انجامدهندهٔ آن مشخص نیست، مجهۊل نام دارد.)
مثال
+ جملهٔ معلۊم: پئر باغ' سمپاشی بؤگۊد (=پدر باغ را سمپاشی کرد)
× جملهٔ مجهۊل: باغ پئرˇ دس سمپاشی بؤبؤ (=باغ توسط پدر سمپاشی شد)
⚡️ نکته: در غربیترین گۊیش زبان گیلکی پسوند مجهۊلساز -ex- /أخ/ به فعل افزۊده میشود (رجۊع شود به پست شمارهٔ ۸۱):
مثال:
+ جملهٔ معلۊم: ماکان در' دوست
غزل شمارهٔ ۴۶۱ کـــســـی را از تـــو کــامــی بــرنــیــایــد کـــه ایـــن از دســـت عـــامـــی بــرنــیــایــد بـــنـــا کـــام از لـــبـــت بـــرداشـــتـــم دل کــه از لــعــل تــو کــامــی بــرنــیــایــد بـــــرون از عــــارض و زلــــف ســــیــــاهــــت بـه شـب صـبـحـی ز شـامـی بـرنیاید بیار آن می که در خمخانه باقیست کــه کــار مــا بــه
غزل شمارهٔ ۷۱۲ درد دل خـــویـــش بــا کــه گــویــم داد دل خــــویــــش از کــــه جــــویــــم چون چهره بخون دیده شستم دســت از دل خـسـتـه چـون نـشـویـم کـــر گـــشـــت فـــلـــک ز هـــای هـــایـــم پـــرگـــشــت جــهــان ز هــای و هــویــم دادم بـــــــــــــــــهــــــــــــــــوای روی او دل تــــا دیــــده چــــه آورد بــــرویـــم
+ قبل از اینکه برای بار سوم از مسافرهای قطار شمارهٔ فلان به مقصد سمنان درخواست بشه تا به گیت فلان مراجعه کنن، بغلش کردم و گفتم: مهم نیست چندبار روحمون میمیره، مهم اینه یاد بگیریم بعد هزار و یکمین بار هم بلند شیم.» نمیدونین رفیق روزهای غم و شادیِ هم بودن چقدر قیمتیه.+ اصلا شما بگو سر بریده! لعنتی اینجوریه که میتونه و جور میکنه. خودش هم میدونه راجع به سر بریده، چک بیمحل، خفه کردن پیرزن و کلهم اجمعین، هرچی بگه همینجا میمونه. دیدین
سایت شرط بندی معتبر
کاوشهای باستانشناسی در شهر سوخته نشان می دهد این بازی در ۳۰۰۰ سال پیش از به دنیا آمدن در کشورایران وجود داشتهمیباشد. تیمای بهشمار۳۰ مهره و دو تاس در یک برگهای که نگارهای از مار بر روی آن میباشد و در شهرسوخته یافت شده است ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال کهنتر از آنی میباشد که در شهر اور یافت شده است.[۱][۲]
نیای تخت نرد: فی مابین همگی مردم دنیا جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان مملکت مادری این بازی شناخته شده است. اول بازی ساختهٔ دست ا
همونطور که همه میدونیم این روزها اوضاع اقتصادیمون کمی بههم ریختهاس و واسه خیلیها تنها حقوق پدرشون پاسخگوی نیازها نیست. بههمین خاطر بهنظرم اومد موضوع سوال دهم رو چیزی قرار بدم که به درد کسایی بخوره که دلشون میخواد یه کاری کنن و درآمد کوچولویی داشته باشن، اما نمیدونن باید چیکار کنن.
بهنظر شما کسی که توانایی یا شرایط کار بیرون از خونه رو نداره و بنا به دلایلی مثل نگهداری بیمار یا بچه و.، بیشتر وقتش رو تو خونه میگذرونه، از چ
غزل شمارهٔ ۴۷۰ سـبـزه پـیـرامـن سـرچـشـمـهٔ نـوشش نگرید شـبـه بـر گـوشـهٔ یـاقـوت خـمـوشـش نـگـریـد شـام شـبـگـون سـحـر پـوش قـمـر فـرسـا را زیـــور بـــرگ گـــل غـــالـــیــه پــوشــش نــگــریــد عــقــل را صــیــد کــمــنـد افـکـن جـعـدش بـیـنـیـد روح را تـشـنـهٔ سـرچـشـمـهٔ نـوشـش نـگـرید بـت ضـحـاک مـن آن مـه کـه بـرخ جـام جمست آن دو افــ
همونطور که میدونین تو محیط وبلاگ یکی از مهمترین موارد، رابطهٔ بین بلاگرها و مخاطبهاست. به عنوان یک مخاطب چه ویژگیهایی در یک وبلاگ و چه رفتارهایی از سوی بلاگرهایی که وبلاگهاشون رو میخونید، دلآزاره براتون؟ و برعکس، چه ویژگیها و رفتارهایی دوستداشتنیه و باعث میشه احساس خوبی داشته باشین در مورد یه وبلاگ یا یه بلاگر؟ بهنظر شما معیار خاصی وجود داره در این زمینه یا فکر میکنین هرکس مختاره هرطور دلش میخواد تو وبلاگش عمل کنه؟
غزل شمارهٔ ۶۸۱ چــون مــا بــکــفــر زلــف تــو اقـرار کـردهایـم تــســبــیـح و خـرقـه در سـر زنـار کـردهایـم خـــلـــوت نـــشـــیــن کــوی خــرابــات گــشــتــهایــم تـــا خـــرقـــه رهـــن خـــانـــه خــمــار کــردهایــم شــــوریــــدگــــان حـــلـــقـــهٔ زنـــجـــیـــر عـــشـــق را انــکــار چــون کــنــیــم چـو ایـن کـار کـردهایـم مـ
غزل شمارهٔ ۶۰۰ ای غـــم عـــشـــق تـــو آتـــش زده در خــرمــن دل وآتــش هــجــر جـگـر سـوز تـو دود افـکـن دل چـشـمـهٔ نوش گهر پوش لبت چشمهٔ جان حــلــقــهٔ زلــف شــکــن بــر شــکــنــت مـعـدن دل گــر کــنــی قـصـد دلـم دسـت مـن و دامـن تـو ور کــنــد تــرک تــو دل دســت مــن و دامـن دل جــانــم از دســت دل ار غــرقــهٔ خــون جــگـرسـت خـــون جــ
به پیشنهاد دوستان، سوال جدید بخش پرسمان، در ادامهٔ سوال قبلی خواهد بود. اگر خاطرتون باشه، سری پیش در مورد معیارهای ازدواج صحبت کردیم. حالا سوالهای اینسری اینه که:
۱. چطور معیارهاتون رو در طرف مقابل تشخیص میدین؟ از چه راهی میفهمین که ویژگیهای مورد نظر شما در اون آدم وجود داره؟
۲. به نظر شما آشنایی پیش از ازدواج در تشخیص این ویژگیها موثره یا نه؟
۳. اگر جوابتون به سوال دوم مثبته، این آشنایی باید چه مدت و به چه صورت باشه؟ راههایی مثل
غزل شمارهٔ ۸۸۱ ای مـــــقـــــیـــــمـــــان درت را عـــــالـــــمـــــی در هـــــر دمــــی رهـــــروان راه عـــــشـــــقـــــت هــــر دمــــی در عــــالــــمــــی بـــا کـــمـــال قـــدرتـــت بـــر عـــرصـــهٔ مـــلــک قــدم هــــر تــــف آتــــش خــــلــــیــــلـــی هـــر کـــف خـــاک آدمـــی طـــور ســـیـــنـــا بـــا تـــجـــلـــی جـــمــالــت ذرهئــی
غزل شمارهٔ ۳۹۳ طـــــرههـــــای تــــو کــــمــــنــــد افــــکــــن طــــرارانــــنــــد غـــــمــــزههــــای تــــو طــــبــــیــــب دل بــــیــــمــــارانــــنــــد از رقــیــبــان تــو بــایــد کــه پــریــشــان نــشــونـد کـــه یـــقـــیـــنـــســـت کـــه آن جـــمـــع پــری دارانــنــد زان بـــدورت هـــمـــه مـــحـــراب نـــشـــیــنــان مــســتــنــد
مقالهٔ شرایط تأسیس نهاد مرجعیت تقلید شیعه» در مجلهٔ شمارهٔ ۳ (پیاپی ۱۹ - زمستان ۹۶) فصلنامهٔ اسلام و مطالعات اجتماعی چاپ شد. چکیده و مقدمهٔ مقاله به شرح زیر است. صفحهٔ مشخصات مقاله را از اینجا و پیدیاف اصل مقاله را از اینجا دریافت کنید.
چکیده
علمای دین، همواره نقش واسط را در انتقال آموزههای دینی به مردم ایفا میکردهاند. با این حال، شکلگیری نهاد واسطۀ مرجعیت تقلید، بهعنوان یک نهاد متمرکز و دارای ساختار و سلسله مراتب، کمتر از دویست
اینبار میخوام چندتا سوال بپرسم که در واقع از یک موضوع واحد سرچشمه میگیرن.
۱. تعریفتون از دوستی و رفاقت چیه؟
۲. از نظر شما مهمترین معیار یک رابطهٔ دوستانه چیه؟
۳. وقتی با کسی دوست هستید انتظاراتی هم ازش دارین؟ اگر آره، چه انتظاراتی؟
نکتهنوشت: به گمانم لازمه توضیح کوتاهی در مورد بخش پرسمان بدم. هدف من از این سوالات در درجهٔ اول آشنایی با نگاههای مختلفه و قصد ندارم چیزهایی که گفته میشه رو تایید یا رد کنم و بگم فلان نظر درسته یا غلط.
پخش آنلاین برنامه رادیو گلها +دانلود نمونه برنامه ها
پخش آنلاین برنامه گلها همراه با دانلود با کیفیت آرشیو رادیو گلها شامل تمام برنامه ها از جمله یک شاخه گل، برگ سبز، گلهای رنگارنگ، گلهای جاویدان، گلهای تازه.
در حال حاضر علاوه بر امکان پخش آنلاین برنامه رادیو گلها، تهیه و خرید آرشیو رادیو گلها بر روی دیویدی نیز توسط برخی فروشگاهها امکانپذیر است.
"ادیب خوانساری، مرتضی محجوبی و مرضیه در ایستگاه رادیو در میدان ارگ تهران"
گلهای هاید
غزل شمارهٔ ۶۷۲ مـــن بـــیـــدل نـــگـــر از صــحــبــت جــانــان مــحــروم تـــنــم از درد بــه جــان آمــده وز جــان مــحــروم خــضــر ســیــراب و مــن تــشــنـه جـگـر در ظـلـمـات چــون ســکــنــدر ز لــب چــشــمــهٔ حــیــوان مـحـروم آن نــگــیــنــی کــه بــدو بــود مــمــالــک بـر پـای در کـــف دیـــو فـــتــادســت و ســلــیــمــان مــحــروم ای
پاور پوینت مطالعه و شناخت کاخ و باغ سلیمانیه کرج بر اساس متون تاریخی و بررسی سیر تحولات آن
پاور پوینت مطالعه و شناخت کاخ و باغ سلیمانیه کرج بر اساس متون تاریخی و بررسی سیر تحولات آن در 80 اسلاید کاخ و باغ سلیمانیه کرج از یادگارهای دوران قاجار و یکی از معدود آثار ثبت شده فرهنگی و تاریخی شهرستان کرج است که در محدوده مرکزی شهر و در داخل دانشکده کشاورزی کرج واقع شده است . کاخ و باغ سلیمانیه مربوط به دوره قاجار بوده و امروزه در محوطه دانشکده کشا
غزل شمارهٔ ۸۹۸ اروض الـــخـــلـــدام مـــغـــنـــی الـــغـــوانـــی اضـــــؤ الـــــخـــــد ام بـــــرق یـــــمـــــانـــــی رخـــــســـــت از آفـــــتـــــاب عــــالــــم افــــروز درفــــــشــــــان در نــــــقــــــاب آســــــمــــــانـــــی خــدود الــغـیـد تـحـت الـصـدغ ضـاهـت حـــــدایـــــق طـــــرزت بــــالــــضــــیــــمــــران چــ
غزل شمارهٔ ۸۴۶ هــیــچ شــکـر چـو آن دهـان دیـدی هــیــچ تــنــگ شـکـر چـنـان دیـدی آن زمـــانـــت کـــه در کـــنـــار آمـــد جــز کــمــر هـیـچ در مـیـان دیـدی در چمن همچو شمع مجلس ما طـــوطـــئـــی آتـــشـــیــن زبــان دیــدی راســـــتــــی را شــــمــــائــــل قــــد او هـیـچ در سـرو بـوسـتـان دیـدی دل ربـــــاتـــــر ز زلــــف و
عمارت کلاه فرنگی به نوع خاصی از معماری گفته میشود، در لغتنامه دهخدا عمارت کلاه فرنگی اینگونه تعریف شده است: عمارتی که در میان عرصه با گنبدی به شکل مخروط که در میان کاخها و باغها برای استراحت میسازند.
این عمارت در کنار رودخانهی گوهررود در ضلع جنوبی پارک قدس (محتشم) قرار دارد. این عمارت در اواخر دوران قاجار بنا شده است و از جمله جاذبههای دیدنی شهر رشت به حساب میآید. علت انتخاب نام کلاه فرنگی را بر روی این بنا شباهت طبقه فوقانی آن ب
طرح مرمت و احیای خانه های حبیب آبادی وبدیع الصنایع اصفهان
دوبنای تاریخی خانه حبیب آبادی و بدیع الصنایع در اصفهان واقع شده اند که قدمت هردو بنا به دوره قاجار برمی گردد. این دو اثر در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۱۹۰۴۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پاورپوینت طرح مرمت و احیاء خانه حبیب آبادی و بدیع الصنایع مشتمل بر 183 صفحه می باشد که فهرست مطالب موجود در این پروژه به شرح زیر می باشد.
فهرست مطالب :
بخش اول: نحوه روی
عمارت کلاه فرنگی به نوع خاصی از معماری گفته میشود، در لغتنامه دهخدا عمارت کلاه فرنگی اینگونه تعریف شده است: عمارتی که در میان عرصه با گنبدی به شکل مخروط که در میان کاخها و باغها برای استراحت میسازند.
این عمارت در کنار رودخانهی گوهررود در ضلع جنوبی پارک قدس (محتشم) قرار دارد. این عمارت در اواخر دوران قاجار بنا شده است و از جمله جاذبههای دیدنی شهر رشت به حساب میآید. علت انتخاب نام کلاه فرنگی را بر روی این بنا شباهت طبقه فوقانی آن ب
غزل شمارهٔ ۸۳۶ یـــا مـــن قـــریـــرة مـــقـــلـــتــی لــقــیــاک غــایــة مــنــیــتــی تــذکــار وصــلــک بــهــجــتــی هــذا نــصــیــبــی لــیــلــتــی از تـاب دل شـب تـا سـحـر لـب خشک دارم دیده تر آری چــه تــدبــیــر ای پــســر هــذا نــصــیــبــی لــیــلــتـی گــر هــمــچــو شــمــع انــجـمـن آتـش زنـم در جـان و تـن عـــیـــبـــم مـــکـــن ای ســیــ
غزل شمارهٔ ۶۴۴ بـا روی چـون گـلـنـارش از بـرگ سـمن باز آمدم بــا زلــف عــنــبــر بـارش از مـشـک خـتـن بـاز آمـدم تــا آن نــگــار ســیــمـبـر شـد شـمـع ایـوانـی دگـر مــردم چــو شــمــع انـجـمـن وز انـجـمـن بـاز آمـدم گــفــتــم بــبــیــنـم روی او یـا راه یـابـم سـوی او رفـتـم ز جـان در کـوی او وز جـان و تن باز آمدم از عـشـق آن جـان جـهـان بـگـذشـتـم از جـ
غزل شمارهٔ ۵۸۲ نــکــهــت روضــهٔ خــلــدســت کــه مــیبــیـزد مـشـک یـــا از آن حـــلـــقــه زلــفــســت کــه مــیریــزد مــشــک خـــیـــزد از چـــیـــن ســـر زلـــف تــو مــشــک خــتــنــی وین سخن نیست خطا زانکه ز چین خیزد مشک خــــون شــــود نــــافــــهٔ آهــــوی تـــتـــاری ز حـــســـد کــان مــه از گــوشــهٔ خــورشــیــد درآویـزد مـشـک آن چ
دانلود,پاورپوینت بررسی بازار وکیل شیراز,pptx
تاریخ ایجاد
12/02/1398 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 40
قیمت: 4800 تومان
تعدادمشاهده
1
غزل شمارهٔ ۴۲۳ آندم که نه شمع و نه لگن بود شــــــمــــــع دل مـــــن زبـــــانـــــه زن بـــــود وانـدم کـه نه جان و نه بدن بود دل فــــتــــنـــه یـــار ســـیـــمـــتـــن بـــود در آیـــــــنـــــــه روی یـــــــار جـــــــســــــتــــــم خـــــود آیـــــنـــــه روی یـــــار مــــن بــــود دل در پـــــــــــی او فـــــــــــتــــــــــاد و او را
غزل شمارهٔ ۷۳۸ زهـی روی تـو صـبـح شـب نـشـیـنان خـــیـــالـــت مـــونـــس عـــزلـــت گـــزیــنــان دهـــــانـــــت آرزوی تـــــنـــــگـــــدســـــتـــــان مـــیـــانـــت نـــکـــتــه بــاریــک بــیــنــان عـــــذارت آفـــــتــــاب صــــبــــح خــــیــــزان جـــمـــالـــت قــبــلــهٔ خــلــوت نــشــیــنــان بـــــزلـــــف کـــــافـــــرت آور
مقالهٔ تحلیلی پیرامون فراز و فرود اخباریان» در شمارهٔ ۳۸ (تابستان ۱۳۹۷) فصلنامه علمی و پژوهشی تاریخ اسلام و ایران» چاپ شد.
فایل تماممتن مقاله را از اینجا دریافت کنید. چکیدهٔ مقاله به شرح زیر است:
حرکت اخباریگری، صورتبندی مجددی از طریقة محدثان بود که توسط محمدامین استرآبادی در سدة یازدهم آغاز شد. این حرکت حدود یک و نیم سده بر سرزمینهای شیعی سایه گستراند. دربارة توفیقات این جریان در ایران و عراق معمولاً بیش از اندازه اغراق شده است، گ
غزل شمارهٔ ۴۰۳ عـــــاقـــــلـــــان کـــــی دل بـــــدســـــت زلــــف دلــــداران دهــــنــــد نــــقــــره داران چــــون نــــشــــان زر بــــطــــراران دهــــنـــد مــــگـــذر از یـــاران کـــه در هـــنـــگـــام کـــار افـــتـــادگـــی واجــــب آن بــــاشــــد کــــه یـــاران یـــاری یـــاران دهـــنـــد گـــر بـــدردی بـــاز مـــانـــدی دل ز درمـــان بـــرمـــ
غزل شمارهٔ ۷۶۸ ای شـــام زلـــفـــت بـــتـــخـــانـــهٔ چـــیــن مــشــک سـیـاهـت بـر لـالـه پـرچـیـن بـزم از عـقـیـقـت پـر شهد و شکر وایـــوان ز رویــت پــرمــاه و پــرویــن شـمـع شـبـسـتـان بـنشست برخیز و آشـوب مـسـتـان بـرخـاسـت بـنـشـین ســنــبــل بــرانــداز از طـرف بـسـتـان ریــحــان بـرافـشـان از بـرگ نـسـریـن دلــــهــــا
غزل شمارهٔ ۴۱۳ اگــر دو چــشـم تـو مـسـت مـدام خـواهـد بـود خــروش و مــســتــی مـا بـر دوام خـواهـد بـود ز جــام بــادهٔ عــشــقــت خــمــار مــمــکــن نــیــسـت کـــه شـــراب اهـــل مـــودت مـــدام خــواهــد بــود گــمــان بــرنــد کــســانــی کــه خــام طـبـعـانـنـد کـه کـار مـا ز مـی پـخـتـه خـام خـواهد بود شــراب وطــلــعــت حــور از بــهــشــت مـ
غزل شمارهٔ ۱۶۸ ای بـرویـیـده بـه نـاخـواسـت بـه مـانـند گیا چون تو را نیست نمک خواه برو خواه بیا هـر کـه را نـیـسـت نـمـک گـر چـه نـماید خدمت خـــدمــت او بــه حــقــیــقــت هــمــه زرقــســت و ریــا بــرو ای غــصــه دمــی زحــمــت خــود کــوتــه کـن بـــاده عـــشـــق بـــیـــا زود کـــه جـــانـــت بـــزیــا
غزل شمارهٔ ۱۶۹ رو تــرش ک
غزل شمارهٔ ۹۱۵ ای پــــیــــک عــــاشــــقـــان اگـــر از حـــالـــم آگـــهـــی روشــــن بــــگــــو حــــکــــایــــت آن مـــاه خـــرگـــهـــی بـــگـــذر ز بــوســتــان نــعــیــم و ریــاض خــلــد مــــــا را ز دوســــــتــــــان قــــــدیــــــم آور آگــــــهــــــی وقــت سـحـر کـه بـاد صـبـا بـوی جـان دهـد جــان تــازه کــن بــبـاده و بـاد سـحـرگـهـی
دانلود,بررسی پاورپوینت معماری مسجد رنگینه بروجرد,pptx
تاریخ ایجاد
14/02/1398 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 46
قیمت: 3700 تومان
تعدادمشاهده
1
غزل شمارهٔ ۲۶۴ لــــی حــــبــــیـــب حـــبـــه یـــشـــوی الـــحـــشـــا لـــو یـــشـــا یـــمــشــی عــلــی عــیــنــی مــشــا روز آن بــــاشــــد کــــه روزیــــم او بــــود ای خــــــوشــــــا آن روز و روزی ای خــــــوشـــــا آن چه باشد کو کند کان نیست خوش قـــد رضـــیـــنـــا یـــفـــعـــل الـــلـــه مــا یــشــا خــــــار او ســــــرمـــــایـ
غزل شمارهٔ ۴۴۳ دلــم بــی وصــل جــانــان جـان نـخـواهـد کـه عـاشـق جـان بـی جـانـان نـخواهد دل دیــــــوانــــــگــــــان عــــــاقــــــل نـــــگـــــردد ســر شــوریـدگـان سـامـان نـخـواهـد روان جـــز لـــعـــل جـــان افـــزا نـــجــویــد خـضـر جـز چـشـمـهٔ حـیـوان نـخـواهـد طــــبــــیـــب عـــاشـــقـــان درمـــان نـــســـازد مـــری
غزل شمارهٔ ۹۰۶ مـــهـــر ســـلـــمـــی ورزی و دعـــوی ســلــمــانــی کــنــی کـــیــن مــردم دیــنشــنــاســی و مــســلــمــانــی کــنــی بـــــا پــــریــــرویــــان بــــخــــلــــوت روی در روی آوری خــویــش را دیــوانــه ســازی و پــری خــوانـی کـنـی همچو اختر مهره بازی ورد تست اما چو قطب بـر سـر سـجـاده هر شب سبحه گردانی کنی حـــکــمــت یــونــ
غزل شمارهٔ ۵۹۱ زهـــــی ز بـــــادهٔ لـــــعـــــلـــــت در آتـــــش آب زلــــال یــکــی ز حــلــقـهٔ بـگـوشـان حـاجـب تـو هـلـال نـــدای عـــشـــق چـــو در داد خـــال مـــشــکــیــنــت بــگـوش جـان مـن آمـد ز روضـه بـانـگ بـلـال تـو کـلـک مـنـشـی تـقـدیر بین بدان خوبی نـهـاده بـر سـر نون خط تو نقطهٔ خال چــودر خــیــال خــیــال آیــد آن خــیــال چـو مـ
غزل شمارهٔ ۴۳۳ بـاش تـا روی تو خورشید جهانتاب شود بــشــکــر خــنــده عـقـیـقـت شـکـر نـاب شـود باش تا شمع جمال تو بهنگام صبوح مــجــلــس افــروز ســراپــردهٔ اصــحـاب شـود بـــاش تـــا آهــوی شــیــرافــکــن روبــه بــازت هـمـچـو بـخت من دلسوخته در خواب شود بـاش تـا آب حیاتی که خضر تشنهٔ اوست پـیـش سـرچـشـمـهٔ نـوشـت ز حـیـا آب شود بـ
غزل شمارهٔ ۷۹۸ ای حــبــش بـر چـیـن و چـیـن در زنـگـبـار انـداخـتـه بــخــتــیــارانــرا کــمــنــدت بــاخــتــیـار انـداخـتـه دسـتـه دسـتـه سـنـبـل گـلـبـوی نـسـریـن پوش را دســتـه بـسـتـه بـر کـنـار لـالـه زار انـداخـتـه رفـتـه سـوی بوستان با دوستان خندان چو گل وز لــطــافــت غــنــچــه را در خــار خــار انــداخــتـه هــنــدوانــت نــیــکــبــخــت
غزل شمارهٔ ۷۰۱ از عــمـر چـو ایـن یـک دو نـفـس بـیـش نـداریـم بـنـشـیـن نـفـسـی تـا نـفـسـی بـا تو برآریم چـــون دل بــســر زلــف ســیــاه تــو ســپــردیــم بــاز آی کــه تـا پـیـش رخـت جـان بـسـپـاریـم جـــز غـــم بـــجـــهـــان هـــیـــچ نـــداریـــم ولـــیــکــن گــــر هــــیــــچ نــــداریــــم غــــم هــــیـــچ نـــداریـــم ز آنــــروی کــــه از
غزل شمارهٔ ۶۹۰ مــردیــم در خــمــار و شــرابــی نــیــافـتـیـم گـــشـــتـــیـــم غـــرق آتــش وآبــی نــیــافــتــیــم کـــردیــم حــال خــون دل از دیــدگــان ســؤال لـیـکـن بـه جـز سـرشـک جـوابـی نیافتیم تــا چـشـم مـسـت یـار خـرابـی بـنـا نـهـاد هــمــچــون دل شــکـسـتـه خـرابـی نـیـافـتـیـم رفـــتـــیـــم در هــوایــش و بــرخــاک کــوی او
موزه مشروطه تبریز از بناهای دورهی قاجاریه در سال 1245 میباشد و ملک شخصی حاج مهدی کوزه کنانی بوده مرحوم کوزه کنانی حامی بزرگ نهضت آزادی خواهی مردم آذربایجان در آن روزهای سخت و سرنوشت ساز بود که حتی خانه شخصی خود را نیز به عنوان پایگاهی مطمئن در اختیار مجاهدین مشروطه قرار داد این موزه در خیابان شهید مطهری روبروی مسجد جامع و در غرب بازار تبریز واقع شده است که در انقلاب مشروطه محل تصمیمگیریهای مهم سران مشروطه بود و در واقع ساخ
یکی
از مهمترین نشانه های تاریخی در هر شهری از ایران حمام ها و گرمابه های قدیمی
موجود درآن شهر است. شهر قم نیز از این قاعده مستثنی نیست. حمام و گرمابه در ایران
قدمی صرفا کاربرد بهداشتی ندارد بلکه محلی برای تصمیم گیری های مهم مردم آن زمان،
تشکیل محافل فرهنگی و تقویت فولکلور محلی است. در ایران و در آیین های
میترائیسم، مزدیسنا و زرتشت و همچنین دین مبین اسلام به کرات به پاکیزگی جسم و روح
تایید داشتند. به همین دلیل در سراسر قلمرو ایران زمین حمام ها
یکی
از مهمترین نشانه های تاریخی در هر شهری از ایران حمام ها و گرمابه های قدیمی
موجود درآن شهر است. شهر قم نیز از این قاعده مستثنی نیست. حمام و گرمابه در ایران
قدمی صرفا کاربرد بهداشتی ندارد بلکه محلی برای تصمیم گیری های مهم مردم آن زمان،
تشکیل محافل فرهنگی و تقویت فولکلور محلی است. در ایران و در آیین های
میترائیسم، مزدیسنا و زرتشت و همچنین دین مبین اسلام به کرات به پاکیزگی جسم و روح
تایید داشتند. به همین دلیل در سراسر قلمرو ایران زمین حمام ها
دانلود,پاورپوینت مرمت فرهنگسرای بهشت مشهد,pptx
تاریخ ایجاد
29/02/1398 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 49
قیمت: 4800 تومان
تعدادمشاهده
1
دانلود,بررسی وورد خانه معتضدالدوله وزیری کرمانشاه بهمراه پلان،word
تاریخ ایجاد
12/02/1398 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 27
قیمت: 6300 تومان
تعدادمشاهده
1
هو العلیم
با این چند سایت، کتاب های بسیاری می توانید دانلود نمایید.
* دانلود کتاب انگلیسی و خارجی (سایت آمازون)
یکی از بهترین سایت ها که غالبا کمتر پیش می آید کتابی را بخواهید و نتوانید دانلود نمایید.
توجه! معمولا کتاب هایی که خیلی جدید به چاپ رسیده باشند، نسخه قابل دانلود ندارند.
تنها زحمتی که برای دانلود نیاز دارید شماره 10 یا 13 رقمی شابک ( شمارهٔ استاندارد بینالمللی کتاب) است.
http://gen.lib.rus.ec
یکی دیگر از بهترین سایت ها مخصوصا برای محققان و پ
موزه مشروطه تبریز از بناهای دورهی قاجاریه در سال 1245 میباشد و ملک شخصی حاج مهدی کوزه کنانی بوده مرحوم کوزه کنانی حامی بزرگ نهضت آزادی خواهی مردم آذربایجان در آن روزهای سخت و سرنوشت ساز بود که حتی خانه شخصی خود را نیز به عنوان پایگاهی مطمئن در اختیار مجاهدین مشروطه قرار داد این موزه در خیابان شهید مطهری روبروی مسجد جامع و در غرب بازار تبریز واقع شده است که در انقلاب مشروطه محل تصمیمگیریهای مهم سران مشروطه بود و در واقع ساخ
غزل شمارهٔ ۷۵۹ ای ســــر زلـــف تـــو لـــیـــلـــی و جـــهـــانـــی مـــجـــنـــون عــــالــــمــــی بــــر شــــکـــن زلـــف ســـیـــاهـــت مـــفـــتـــون خـــســروان شــکــر شــیــریــن ســخــنــت را فــرهــاد عــــاقــــلــــان طــــرهٔ لــــیـــلـــی صـــفـــتـــت را مـــجـــنـــون خــــال زنــــگــــیــــت ســـیـــاهـــیـــســـت بـــغـــایـــت مـــقـــبـ
غزل شمارهٔ ۸۵۶ گــل ســوری دگــر بــجــلــوه گـری مــیکــنــد صــیــد بــلــبــل ســحـری بــــطــــراوت ســــمــــن رخـــان چـــمـــن مـــیبـــرنـــد آب لـــالــه بــرگ طــری بــوی گــیــســوی یــار مــیشــنــوم یـــا نـــســـیـــم بـــنـــفـــشــهٔ طــبــری گـــل بـــســـتـــان فـــروز دم نــزنــد پـیـش رخـسـار او ز خـوش نـظـری
غزل شمارهٔ ۷۴۹ وقــت صــبــوح شــد بــشــبــســتـان شـتـاب کـن بــرگ صـبـوح سـاز و قـدح پـر شـراب کـن خـــورشــیــد را ز بــرج صــراحــی طــلــوع ده وانـــــگـــــه ز مـــــاه نـــــو طـــــلـــــب آفـــــتـــــاب کـــــن خـــــاتـــــون بــــکــــر مــــهــــوش آتــــش لــــبــــاس را از ابـــــــر آبـــــــگــــــون زجــــــاجــــــی نــــــقــــــاب کـ
غزل شمارهٔ ۸۱۵ زهــــی جــــمــــال تــــو خـــورشـــیـــد مـــشـــرق دیـــده بـــــتـــــنـــــگـــــی دهــــنــــت هــــیــــچ دیــــدهٔ نــــادیــــده ســــواد خــــط تــــو دیـــبـــاچـــه صـــحـــیـــفـــهٔ دل هــــــلــــــال ابــــــروی تـــــو طـــــاق مـــــنـــــظـــــر دیـــــده مــــه جــــبــــیــــن تــــو بــــرآفــــتــــاب طــــعــــنـــه زده
غزل شمارهٔ ۶۰۸ خــوشـا بـا دوسـتـان در بـوسـتـان گـل کـه خـوش بـاشـد بـروی دوستان گل شـــکـــوفـــه مـــو بـــدســت و ابــر دایــه صـــبـــا رامـــیـــن و ویـــس دلـــســتــان گــل ســـمــن را شــد نــفــس بــاد و روان آب چـمـن را گـشت تن شمشاد و جان گل تـــرنـــم مــیکــنــد بــر شــاخ بــلــبــل تــبــســم مــیکــنــد در بــوســتــان گــ
غزل شمارهٔ ۸۲۵ از بـــــرای دلـــــم ای مـــــطـــــربـــــهٔ پــــردهســــرای چنگ بر ساز کن و خوش بزن و خش بسرای از حــریـفـان صـبـوحـی بـه جـز از مـردم چـشـم کـس نـگـیـرد بـه مئی دست من بی سر و پای چـــنــگ اگــر زانــکــه ز بــی هــمــنــفــســی مــینــالــد بــاری از هــمــنــفــس خــویــش چــه مــینــالـد نـای امــــشـــب از زمـــزمـــهٔ پـــر
غزل شمارهٔ ۲۲۱ مــرا تــو گــوش گــرفــتــی هـمـیکـشـی بـه کـجـا بـگـو کـه در دل تـو چـیـست چیست عزم تو را چــه دیــگ پــخــتــهای از بــهــر مــن عــزیــزا دوش خـــــدای دانــــد تــــا چــــیــــســــت عــــشــــق را ســــودا چو گوش چرخ و زمین و ستاره در کف توست کــجــا رونــد هــمــان جــا کـه گـفـتـهای کـه بـیـا مــرا دو گــوش گــرفــتــی و جــمـ
غزل شمارهٔ ۹۹ دلـــــارام نـــــهـــــان گـــــشـــــتـــــه ز غـــــوغـــــا هــــمـــه رفـــتـــنـــد و خـــلـــوت شـــد بـــرون آ بــــــرآور بـــــنـــــده را از غـــــرقـــــه خـــــون فــــــــــرح ده روی زردم را ز صــــــــــفـــــــــرا کــــنــــار خــــویــــش دریــــا کــــردم از اشــــک تــــمــــاشــــا چــــون نــــیـــایـــی ســـوی دریـــ
بیوگرافی مارتین پالرمو
مارتین پالرمو (به اسپانیایی: Martín Palermo) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۷۳ در لا پلاتا) فوتبالیست اهل آرژانتین است که هماکنون (۲۰۱۰) برای تیم آرژانتینی بوکا جونیورز و تیم ملی آرژانتین بازی میکند.
زادروز : ۷ نوامبر ۱۹۷۳
زادگاه : لا پلاتا، آرژانتین
قد : ۱٫۸۹ متر
باشگاه کنونی : بوکا جونیورز
شمارهٔ پیراهن : ۹
پُست : مهاجم
زندگی
پالرمو که به لوکو (دیوانه) و تیتان معروف است، در استودیانتس، ویارئال، رئال بتیس و آلاوس هم بازی کرده
غزل شمارهٔ ۱۱۰ تــو بــشــکــن چــنــگ مــا را ای مــعــلـا هـــزاران چـــنـــگ دیــگــر هــســت ایــن جــا چــو مــا در چـنـگ عـشـق انـدرفـتـادیـم چـه کـم آیـد بـر مـا چـنـگ و سـرنا ربـــاب و چـــنــگ عــالــم گــر بــســوزد بــســی چــنــگــی پــنــهــانــیــسـت یـارا تـرنـگ و تـنـتـنش رفته به گردون اگــر چــه نــایــد آن در گــوش صــمـا
کرمانشاه (آوای فارسی:[kʰeɾmɒːnʃɒːh]) (کردی:کرماشان؛ آوای کردی جنوبی: [kʰɨɾmäːʃäːn] (3 بشنوید)) نهمین شهر پرجمعیت، و یکی از کلانشهرهای ایران و مرکزاستان کرمانشاه در ایران است، که دارای جمعیتی بالغ بر ۹۴۶٬۶۵۱ نفر در سرشماری سال ۱۳۹۵[۲۲] و مساحت آن ۹۳٬۳۸۹٬۹۵۶ متر مربع است.[۱۰][۲۳] شهر کرمانشاه بزرگترین شهر کردنشین محسوب میگردد[۲۴][۲۵][۲۶] و مهمترین شهر در منطقهٔ مرکزی غرب ایران است.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]کرمانشاهکرماشان[۱][۲]کشور3 ایراناستانکرمانشاهشهرستا
غزل شمارهٔ ۷۲ بــه خــانــه خــانــه مــیآرد چـو بـیـذق شـاه جـان مـا را عــــجــــب بــــردســــت یــــا مـــاتـــســـت زیـــر امـــتـــحـــان مـــا را هــــمــــه اجــــزای مــــا را او کــــشـــانـــیـــدســـت از هـــر ســـو تـــراشـــیـــدســـت عــالــم را و مــعــجــون کــرده زان مــا را ز حـــرص و شـــهـــوتـــی مـــا را مـــهـــاری کـــرده دربـــیــنــی
الگوریتمهای ژنتیک (به انگلیسی: Genetic algorithm)
تکنیک جستجو در علم رایانه برای یافتن راهحل تقریبی برای بهینهسازی مدل، ریاضی و مسائل جستجو است.
الگوریتم ژنتیک نوع خاصی از الگوریتمهای تکاملی است که از تکنیکهای زیستشناسی مانند وراثت، جهش زیستشناسی و اصول انتخابی داروین برای یافتن فرمول بهینه جهت پیشبینی یا تطبیق الگواستفاده میشود.
مسئلهای که باید حل شود دارای ورودیهایی میباشد که طی یک فرایند الگوبرداری شده از تکامل ژنتی
شهر طبس ، شهری کویری در غرب استان خراسان جنوبی ایران است که به دلیل داشتن جاذبههای تاریخی و طبیعی و تماشایی یکی از مقاصد گردشگری در این استان به شمار می رود.
باغ گلشن یکی از جاذبه های دیدنی شهر طبس و همچنین یکی از ۵۰ باغ برتر دنیا میباشد. باغ گلشن یکی از دو نماد اصلی شهر طبس به شمار می رود و شکل مربعی این باغ تنها در تاج محل هند تکرار شده است. طراحی این باغ بر اساس نمونه چهارباغ و برگرفته از آیات قرانی درباره بهشت است که دو نهر در آن همدیگر را ق
غزل شمارهٔ ۸۸۹ ایــــا صــــبــــا خـــبـــری کـــن مـــرا از آن کـــه تـــو دانـــی بـــدان زمـــیـــن گــذری کــن در آن زمــان کــه تــو دانــی چــو مــرغ در طــیــران آی و چــون بــر اوج نــشــسـتـی نــــزول ســــاز در آن خــــرم آشــــیــــان کــــه تــــو دانـــی چــــنــــان مــــران کــــه غــــبــــاری بــــدو رســــد ز گـــذارت بــدان طــرف چـو رسـیـدی
دانلود,پاورپوینت مرمت خانه اکبرزاده مشهد,pptx
تاریخ ایجاد
21/01/1398 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 194
قیمت: 3800 تومان
تعدادمشاهده
1
بر اساس آموزههای دین روزه گرفتن تنها به
خودداری از خوردن و آشامیدن نیست بلکه باید تمام اعضا و جوارح روزه باشند،
بخصوص چشم، چراکه آنچه را که انسان با چشم میبیند روزها و بلکه سالها در
یاد و خاطره نگه میدارد؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)
میفرمایند: القلب مصحف البصر»؛ قلب بایگانی چشم است»[1] یعنی هر چه را که چشم میبیند، در قلب و روان انسان جای میگیرد و فکر و ذهنش را مشغول میسازد.
پیامبر خدا صلیالله علیه و آله هم دربار
بر اساس آموزههای دین روزه گرفتن تنها به
خودداری از خوردن و آشامیدن نیست بلکه باید تمام اعضا و جوارح روزه باشند،
بخصوص چشم، چراکه آنچه را که انسان با چشم میبیند روزها و بلکه سالها در
یاد و خاطره نگه میدارد؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)
میفرمایند: القلب مصحف البصر»؛ قلب بایگانی چشم است»[1] یعنی هر چه را که چشم میبیند، در قلب و روان انسان جای میگیرد و فکر و ذهنش را مشغول میسازد.
پیامبر خدا صلیالله علیه و آله هم دربار
غزل شمارهٔ ۶۳ چــه چــیــزســت آنــک عــکــس او حــلــاوت داد صـورت را چـو آن پـنهان شود گویی که دیوی زاد صورت را چو بر صورت زند یک دم ز عشق آید جهان برهم چـو پـنـهـان شـد درآیـد غـم نـبـینی شاد صورت را اگـر آن خـود هـمـیـن جـانست چرا بعضی گران جانست بـسـی جـانـی که چون آتش دهد بر باد صورت را وگـــر عــقــلــســت آن پــرفــن چــرا عــقــلــی بــود دشــمــن
پاور پوینت مطالعه و شناخت کاخ و باغ سلیمانیه کرج بر اساس متون تاریخی و بررسی سیر تحولات آن در 80 اسلاید
کاخ و باغ سلیمانیه کرج از یادگارهای دوران قاجار و یکی از معدود آثار ثبت شده فرهنگی و تاریخی شهرستان کرج است که در محدوده مرکزی شهر و در داخل دانشکده کشاورزی کرج واقع شده است.کاخ و باغ سلیمانیه مربوط به دوره قاجار بوده و امروزه در محوطه دانشکده کشاورزی کرج واقع شدهاست. این اثر در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۲۷ با شمارهٔ ثبت ۳۷۰ بهعنوان یکی از آثار
به سراغ من اگر می آیید نیایید در قفل است!
✍️قریب به دوسال از تعطیلی و پلمپ کاروانسرای تاریخی مزینان معروف به رباط شاه عباسی می گذرد دعوایی که سرانجامش محرومیت گردشگران و خود شهروندان مزینانی که در ایام عیدنوروز و سه ماه تعطیلی و محرم به زادگاهشان می آیند شده است.
چند ماه پیش یعنی تیرماه 98 سیستم قضایی و میراث فرهنگی داورزن از حل این موضوع در دادگاه تجدید نظر و نفع رأی صادره به میراث خبر دادند و قرار بود به زودی وضعیت آن روشن شود. اما این به
غزل شمارهٔ ۱۳۶ پــــرده دیــــگــــر مــــزن جــــز پـــرده دلـــدار مـــا آن هــزاران یــوســف شــیــریــن شــیــریــن کـار مـا یوسفان را مست کرد و پردههاشان بردرید غــــمــــزه خــــونــــی مــــســــت آن شــــه خــــمـــار مـــا جـان مـا هـمچون سگان کوی او خون خوار شد آفـریـنهـا صـد هـزاران بـر سـگ خـون خـوار مـا در نـــوای عـــشـــق آن صـــد نــ
غزل شمارهٔ ۱۸۱ دل چــــو دانــــه مــــا مــــثــــال آســــیــــا آســیــا کــی دانــد ایــن گــردش چـرا تـن چـو سـنـگ و آب او انـدیـشـههـا ســــنــــگ گـــویـــد آب دانـــد مـــاجـــرا آب گــــویـــد آســـیـــابـــان را بـــپـــرس کــو فــکـنـد انـدر نـشـیـب ایـن آب را آســیــابــان گــویـدت کـای نـان خـوار گـر نـگـردد ایـن کـه باشد نانب
غزل شمارهٔ ۲۵۴ بـــاده ده آن یـــار قـــدح بـــاره را یـــــار تـــــرش روی شـــــکــــرپــــاره را مــنــگــر آن ســوی بـدیـن سـو گـشـا غــــمــــزه غــــمــــازه خــــون خــــواره را دســت تــو مــیمــالــد بــیــچـاره وار نـه بـه کـفـش چـاره بـیـچـاره را خـیـره و سـرگـشـتـه و بیکار کن ایــــن خــــرد پــــیــــر هـــمـــه کـــاره را
غزل شمارهٔ ۲۴۱ نــــرد کــــف تــــو بـــردســـت مـــرا شـــیـــر غـــم تــو خــوردســت مــرا گــشــتـم چـو خـلـیـل انـدر غـم تـو آتــــشــــکــــدههــــا ســــردســــت مــــرا در خـــــاک فـــــنـــــا ای دل بـــــمـــــران کــــز رانــــدن تـــو گـــردســـت مـــرا مـــیران فـــرســـی در گــلــشــن جــان کـــز گـــلـــشـــن جـــان ور
غزل شمارهٔ ۲۲۹ شـــــراب داد خـــــدا مـــــر مـــــرا تـــــو را ســــرکــــا چـو قـسـمـتـسـت چـه جـنـگـسـت مـر مـرا و تـو را شـــــراب آن گـــــل اســـــت و خــــمــــار حــــصــــه خــــار شــنــاســد او هــمــه را و ســزا دهــد بــه سـزا شــکــر ز بــهــر دل تــو تــرش نــخـواهـد شـد کــــه هــــســــت جــــا و مــــقــــام شــــکــــر دل حـــلـــوا
غزل شمارهٔ ۶۶۲ آیـــد ز نـــی حـــدیـــثـــی هـــر دم بـــگـــوش جــانــم کــاخــر بــیــا و بــشــنــو دســتــان و داسـتـانـم مـــن آن نـــیـــم کـــه دیــدی و آوازهام شــنــیــدی در مـن بـچـشـم مـعـنـی بـنـگـر که من نه آنم گـر گـوش هـوش داری بـشنو که باز گویم رمـــزی چـــنـــانـــکـــه دانـــی رازی چــنــانــکــه دانــم مــن بــلــبــل فــصــیــحـ
غزل شمارهٔ ۱۵۷ ای هـــــوسهـــــای دلــــم بــــاری بــــیــــا رویــــی نــــمــــا ای مـــراد و حـــاصـــلـــم بـــاری بـــیـــا رویـــی نـــمـــا مـشـکـل و شـوریدهام چون زلف تو چون زلف تو ای گـــشـــاد مـــشـــکـــلـــم بـــاری بــیــا رویــی نــمــا از ره و مـــنـــزل مـــگـــو دیـــگــر مــگــو دیــگــر مــگــو ای تـــو راه و مـــنـــزلـــم بـــاری بـ
غزل شمارهٔ ۵۳ عــــشـــق تـــو آورد قـــدح پـــر ز بـــلـــاهـــا گـفـتـم مـی مـینـخـورم پـیـش تـو شـاها داد مـــــی مـــــعــــرفــــتــــش آن شــــکــــرســــتــــان مــســت شــدم بـرد مـرا تـا بـه کـجـاهـا از طـــــرفـــــی روح امـــــیـــــن آمـــــد پــــنــــهــــان پــیــش دویـدم کـه بـبـیـن کـار و کـیـاهـا گــــفــــتــــم ای ســــر خــــ
پل سرچشمه روستای مردق مراغه مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان مراغه، روستای مردق واقع شده.
این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۵۴۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.پل مردق جزء مهمترین و سالمترین پلهای تاریخی آذربایجان شرقی و تنها پل این شهرستان است که در لیست آثار ملی به ثبت رسیده است.پل سهدهنه مردق، جزء سه پل مهم تاریخی این شهرستان بوده و دارای سیلشکن و پایههای سنگی از نوع سنگ بومی منطقه (معدن سنجان) و
درباره این سایت