نتایج جستجو برای عبارت :

شمارهٔ پویانفرgo

ا
غزل شمارهٔ ۱: به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
غزل شمارهٔ ۲: ای سهی قامت گلبوی صنوبر بر ما
غزل شمارهٔ ۳: نقاب سنبل تر برشکن تجلّی را
غزل شمارهٔ ۴: مران به عنف خدا را ز آستانه مرا
غزل شمارهٔ ۵: ای کعبهٔ جان خاک سر کوی تو ما را
غزل شمارهٔ ۶: ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
غزل شمارهٔ ۷: مهوَّسان ز پی خاطر مهوَّس ما
غزل شمارهٔ ۸: ای غافل از بلای دل مبتلای ما
غزل شمارهٔ ۹: ای کعبه تحقیق سر کوی تو ما را
غزل شمارهٔ ۱۰: ای غمزه تیز کرده به قصد هلاک ما
غزل ش
ا
شمارهٔ ۱: پاکا منّزها متعالی مهیمنا
شمارهٔ ۲: کاش که من بودمی هم ره باد صبا
شمارهٔ ۳: به آب توبه فرو شستم آتش صهبا
شمارهٔ ۴: همت مجنون نکرد جز به حبیب التجا
شمارهٔ ۵: دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا
شمارهٔ ۶: توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا
شمارهٔ ۷: چو عکس لعل تو بر دیده بگذرد ما را
شمارهٔ ۸: چو به ترک تاز بردی دل مستمند ما را
شمارهٔ ۹: نه کسی که باز پرسد ز فراق یار ما را
شمارهٔ ۱۰: گر هیچ دلی داری دریاب دل مارا
شمارهٔ ۱۱: به سرنمی شود از روی شاهد
دراز کشیده‌ام روی تخت و قصد باز کردن چشم‌هایم را ندارم. از قبل پنجره را کمی باز گذاشته بودم و حالا صدای گنجشک‌ها اتاق را برداشته. شرایط مطلوبیست. نفس عمیق می‌کشم و به غرغرهایشان گوش می‌کنم. چیزی نمی‌فهمم. لابد یک مشت خاله گنجشکه، غروبی جمع شده‌اند دور هم و دارند به زبان گنجشکی، از در و همسایه باهم حرف می‌زنند. مثلا خاله گنجشکهٔ شمارهٔ یک به خاله گنجشکهٔ شمارهٔ دو می‌گوید: شنیدی پسر کوچیکهٔ گنجشک کله‌سیاه دیروز چه کرد؟ پی‌پی‌اش را صاف
الف
ب
رباعی شمارهٔ ۱: قاضی پسرش در رمضان خورد شراب
ت
رباعی شمارهٔ ۲: ای خلعت فاستقم ببالای تو راست
رباعی شمارهٔ ۳: بالای خوشت به سرو می ماند راست
رباعی شمارهٔ ۴: در خانه تو مزاج مرزنگوش است
رباعی شمارهٔ ۵: اسرار غم عشق بگنجینه ماست
رباعی شمارهٔ ۶: آن رفته ز چشم و مانده در دل چونست
رباعی شمارهٔ ۷: عنبر اثری ز فضله خامه توست
رباعی شمارهٔ ۸: خوش وقت بهار و سبزه و دامن کشت
ادامه مطلب
ا
شمارهٔ ۱: در سایه خویش گوشه ای ده ما را
شمارهٔ ۲: کردیم به ناکام بسیج ره را
شمارهٔ ۳: گفتم به وصال وعده دادست مرا
شمارهٔ ۴: من با که بگویم که چه افتاد مرا
شمارهٔ ۵: دیریست که انتظار می داد مرا
شمارهٔ ۶: ایزد که به عز و ناز پرورد مرا
شمارهٔ ۷: با دل گفتم کجا شد آن حشمت ما
شمارهٔ ۸: رفتی و دگر یاد نکردی از ما
شمارهٔ ۹: در هیچ صدف نیست چند دردانه ما
شمارهٔ ۱۰: تن بود گرو کرده جان از مبدأ
شمارهٔ ۱۱: ای ذات تو مطلقا همه چون و چرا
شمارهٔ ۱۲: بوی گل رز کرد مرا
نسخهٔ جدید تلگرام بازم این طوری شده که اگه کسی شماره‌ت رو داشته باشه، شمارهٔ اونم برات میاره، بعد از اون‌جا که آدما خیلی قابل پیش‌بینی‌ان، شناسهٔ تلگرام یکی از همکلاسی‌های دبیرستان و دوست قدیمیم که هفت هشت سالی هست کلا همو ندیدیم و هیچ خبری از هم نداریم رو حدس زدم و وارد کردم و حالا این که عکس خودش رو پروفایل بود و حدسم درست بود هیچی (البته حدس سوم چهارم :دی)، شمارش رو واسم آورد! که یعنی هنوز شمارهٔ منو نگه داشته.با این که کاملا محتمله یادش
شمارهٔ ۷۰۱: آن را که گمان شود یقینش
شمارهٔ ۷۰۲: ز دست مدعیان یک زمانکی شبِ دوش
شمارهٔ ۷۰۳: مشتری و زهره در عین قران بوده ست دوش
شمارهٔ ۷۰۴: پیر خرابات به من گفت دوش
شمارهٔ ۷۰۵: کمند است آنکه افکنده‌ست بر دوش
شمارهٔ ۷۰۶: با شمع درآمد از درم دوش
شمارهٔ ۷۰۷: آمد بر من نگار من دوش
شمارهٔ ۷۰۸: ای لبت عقلم به غارت داده دوش
شمارهٔ ۷۰۹: سرمست درآمد ز درم نیمه شبی دوش
شمارهٔ ۷۱۰: ای دل از گردش ایام مخالف مخروش
شمارهٔ ۷۱۱: نگارا پری زاده ای یا سروش
شمارهٔ ۷۱۲
پیام بازرگانی شمارهٔ یک
بعضی‌ها که اصلا اسمشان را نمی‌آورم و لینکشان هم نمی‌کنم، تفنگ انگشت اشاره‌شان را گذاشتند بر شقیقهٔ مبارک من که اگر پیج فوتبالی ما را تبلیغ نکنی، خونت می‌‌افتد گردن خودت و چنانت بکوبم به گرز گران/ که دیگر نیایی به وبلاگْسِتان.(تکبییییر!) و بدین شکل منِ مظلوم را مجبور کردند که پا بر سینهٔ ستبر قوانین خود بگذارم و برای اولین‌بار پستی را به تبلیغات اختصاص دهم. 
بله خلاصه! قضیه از این قرار است که یک عده اهل دل وبلاگی و
بخشی تفصیل‌یافته از مقالهٔ ابن‌خلدون و مفسران، در شمارهٔ اخیر (۲۶-۲۷) مجلهٔ صدرا به چاپ رسیده است. اگر به متن دیجیتال آن دست پیدا کردم منتشر می‌کنم.
 
اصل مقالهٔ ابن خلدون و مفسران که عمدهٔ مطالعات آن مربوط به حوالی سال ۱۳۸۷ است، اینجا چاپ شده است.
غزل شمارهٔ ۱                    زهــی طــروات حـسـن و کـمـال نـور و صـفـا          کـه از جـمـال تـو بـیـنـاسـت چـشم نابینا          کـدام خـوب عـلـم گـشـت در جـهـان به وفا          تـــو از مـــقـــولــهٔ خــوبــان عــالــمــی حــاشــا          بــهــار عــشــق دل از دیـده مـبـتـلـا گـردیـد          هر آن وفا که توبینی بلاست بر سر ما          زدوده‌انـد حـریـفـان ز دل غـم کـم و بـیـش          بـــریـــده‌انــد زبــان غــازی
با سلام. واژگان پایانی دو کتاب فرانسه رو می‌خوام در جدول داشته باشم. جدول از دو ستون تصویری که برای شما فرستادم استخراج میشه شامل شماره درس، کلمه، ترجمهٔ انگلیسی، ترجمهٔ فرانسه (باید با گوگل انجام شود. می توان از ترجمه انگلیسی نیز استفاده شود)، نفش کلمه که البته توضیحش رو دادم. 
قسمت آخر اینکه با توجه به شمارهٔ درس، باید جمله ای که کلمه در آن آمده را پیدا کنیم و عینا در ستون آخر بنویسیم. 
حدودا 13 صفحه مانند صفحه مثال خواهد بود. نمونه فایل اکسل
از جملهٔ اصول مهم زندگی می‌شه به هر اطلاعاتی باید یه نسخهٔ پشتیبان داشته باشه» اشاره کرد.
بر همین اساس من از عکسا، موسیقی‌ها، یادداشت‌ها و بقیهٔ اطلاعات مهم گوشی، یه کپی تو لپ‌تاپ دارم. شمارهٔ مخاطبینم رو هم علاوه بر گوشی، تو دفترچه یادداشت نوشتم. از همهٔ مطالب این وبلاگ هم (هر مطلب تو صفحهٔ خودش که نظرات رو هم شامل بشه) یه نسخه ذخیره کردم تو لپ‌تاپ و علاوه بر این‌ها، از همهٔ اطلاعات مهم گوشی و لپ‌تاپ، یه نسخه هم تو هارد دارم.
هیچ‌وقت به
مسجد ورزنه (مسجد جامع ورزنه) مربوط به سدهٔ ۶ و ۷ ه‍.ق است و منسوب به دوره تیموریان است که در ۱۰۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان اصفهان در شهر تاریخی ورزنه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
کاشی کاری‌های موجود در سردرب، مناره، شبستان و سردر گنبدخانه این بنای تاریخی به عصر تیموری بازمی‌گردد.
کاشی انتخاب شده از این بنا بخشی از تزئینات ورودی است که به رنگ های فیروزه‌ای، س
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشه‌های رنگی پنجره‌های قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پله‌های بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزه‌ای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقال‌های روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمع‌و‌جور خانه، دست کشیدن روی سر پیچک‌های دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینت‌های قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
رادیو گلها با تاریخ موسیقی ایرانی پیوند دارد. بهتر می‌دانید که تنوع موسیقی ایرانی و تبحر نوازندگان، خوانندگان و برنامه‌سازان این مجموعهٔ عظیم موسیقی، هیچ‌گاه در تاریخ موسیقی ایران به این تراکم تکرار نشده است.
این آرشیو، بزرگترین و کاملترین آرشیو عمومی و قابل خرید است که همراهِ مجموعه‌ای از ۱۳ مستند مرتبط با موسیقی ایران و ۱۲ آلبوم مجموعهٔ چاووش قابل تهیه است.
در مجموعهٔ پیش رو که قبل‌تر در سال ۸۹ از چند آرشیو کوچک شخصی دیگر و فضای اینت
غزل شمارهٔ ۱                    اگــر نــه مــد بــســم الــلــه بـودی تـاج عـنـوان هـا          نــگـشـتـی تـا قـیـامـت نـوخـط شـیـرازه، دیـوان هـا          نه تنها کعبه صحرایی است، دارد کعبه دل هم          بــه گــرد خــویـشـتـن از وسـعـت مـشـرب بـیـابـان هـا          بــه فــکــر نــیـسـتـی هـرگـز نـمـی افـتـنـد مـغـروران          اگـــر چـــه صـــورت مــقــراض لــا دارد گــریــبــان هــا          ســــر شــــوریــــده ا
خداوند باید برای یاری رساندن به ما، دلیل محکمه‌پسند داشته باشد. روز قیامت، وقتی کفار و مشرکین بپرسند خدایا، چرا به این گروه کمک کردی و به ما کمک نکردی؟» جوابش این نیست که چون این‌ها زیارت عاشورا می‌خواندند.» جوابش این است که این‌ها هم مثل شما، با نظم و تلاش و برنامه‌ریزی و سحرخیزی‌ و کم‌خوابی و پرهیز از سرگرمی‌های بیهوده، برای ساختن دنیایشان تلاش کردند، اما در کنار این‌ها، نیتشان، اجرای اوامر من بود و برای رسیدن به هدف، مثل شما دست
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشه‌های رنگی پنجره‌های قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پله‌های بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزه‌ای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقال‌های روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمع‌و‌جور خانه، دست کشیدن روی سر پیچک‌های دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینت‌های قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
غزل شمارهٔ ۹۲۶                    از مـشـک سـوده دام بـر آتـش نـهـاده‌ئـی          یـا جـعـد مـشـک فـام بـر آتـش نـهـاده‌ئی          زلــفــت بــر آب شــســت فــکــنـدسـت یـا ز زلـف          بــر طــرف دانــه دام بــر آتــش نـهـاده‌ئـی          بـــازم بـــطــره از چــه دلــاویــز مــی‌کــنــی          چــون فــلــفــلــم مـدام بـر آتـش نـهـاده‌ئـی          زان لــــعــــل آبـــدار کـــه هـــمـــرنـــگ آتـــشـــســـت  
عشق، یعنی بدون اختیار، وارد خانهٔ شخصیت یک انسان دیگر شدن. محو زیبایی شیشه‌های رنگی پنجره‌های قدی تالار اصلی شدن، یاد گرفتن قلق باز کردن در ورودی، خو کردن به پله‌های بلند زیرزمین، یاد گرفتن جاهایی از درها و دیوارها که رنگشان پریده، شمارهٔ کاشی شکستهٔ حوض فیروزه‌ای وسط حیاط را بلد بودن، شمردن پرتقال‌های روی شاخهٔ تنها درخت باغچهٔ جمع‌و‌جور خانه، دست کشیدن روی سر پیچک‌های دیوار پشتی، رنگ روشن زدن به کابینت‌های قدیمی آشپزخانهٔ کوچک ت
به بهانهٔ رند شدن تعداد دنبال‌کننده‌های اینجا و لطفی که بهم دارین و همیشه ممنونتونم، سوال این‌دفعه رو کمی شخصی می‌کنم و خوشحال می‌شم اگر اینجا رو دنبال می‌کنید، جواب بدید. 
و حالا سوالم: چرا اینجا رو می‌خونید؟ :)
سوال ۱، سوال ۲، سوال ۳.
غزل شمارهٔ ۲۷۶                    یـا خـفـی الـحـسـن بـیـن الـنـاس یـا نـور الـدجی          انت شمس الحق تخفی بین شعشاع الضحی          کــاد رب الــعــرش یــخــفــی حــســنــه مـن نـفـسـه          غـــیـــره مـــنـــه عـــلـــی ذاک الـــکـــمـــال الـــمـــنـــتــهــی          لــــیــــتــــنــــی یــــومـــا اخـــر مـــیـــتـــا فـــی فـــیـــه          ان فــــی مــــوتــــی هــــنــــاک دولــــه لــــا تـــرتـــجــ
مجموعه: مکانهای تاریخی ایران

کاروانسرای شاه عباسی میبد
 
کاروانسرای میبد که به نام کاروانسرای شاه عباسی» نیز شناخته می‌شود، کاروانسرایی مربوط به دوره صفوی است که از دید طراحی فضایی، شیوه معماری و جایگاه جغرافیایی اهمیت ویژه‌ای دارد و در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۵۷ با شمارهٔ ثبت ۱۶۱۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. در این بخش از بیتوته با تاریخچه و معماری زیبای کاروانسرای شاه عباسی میبد آشنا شوید.
کاروانسرای شاه عباسی میبد در
غزل شمارهٔ ۴۵۴                    نـــســـیـــم بـــاد صــبــا چــون ز بــوســتــان آیــد          مــــــرا ز نــــــکـــــهـــــت او بـــــوی دوســـــتـــــان آیـــــد          بــــــــرو دود ز ره دیـــــــده اشـــــــک گـــــــرم روم          ز بـــســـکـــه از دل پـــرخـــون مـــن بـــجـــان آیــد          قــلــم چــه شــرح دهـد زانـکـه داسـتـان فـراق          نــه مــمـکـنـسـت کـه یـک شـمـه در بـیـان آیـد         
⚡️ در زبان گیلکی برای ساخت مجهۊل در گۊیش‌های مختلف از فعل کمکی بؤستن/بؤؤن/بوین/بیین» استفاده می‌شود. (فعلی که فاعل و انجام‌دهندهٔ آن مشخص نیست، مجهۊل نام دارد.)
مثال
+ جملهٔ معلۊم: پئر باغ' سم‌پاشی بؤگۊد (=پدر باغ را سم‌پاشی کرد)
× جملهٔ مجهۊل: باغ پئرˇ دس سم‌پاشی بؤبؤ (=باغ توسط پدر سم‌پاشی شد)

⚡️ نکته: در غربی‌ترین گۊیش زبان گیلکی پسوند مجهۊل‌ساز -ex- /أخ/ به فعل افزۊده می‌شود (رجۊع شود به پست شمارهٔ ۸۱):
مثال:
+ جملهٔ معلۊم: ماکان در' دوست
غزل شمارهٔ ۴۶۱                    کـــســـی را از تـــو کــامــی بــرنــیــایــد          کـــه ایـــن از دســـت عـــامـــی بــرنــیــایــد          بـــنـــا کـــام از لـــبـــت بـــرداشـــتـــم دل          کــه از لــعــل تــو کــامــی بــرنــیــایــد          بـــــرون از عــــارض و زلــــف ســــیــــاهــــت          بـه شـب صـبـحـی ز شـامـی بـرنیاید          بیار آن می که در خمخانه باقیست          کــه کــار مــا بــه
غزل شمارهٔ ۷۱۲                    درد دل خـــویـــش بــا کــه گــویــم          داد دل خــــویــــش از کــــه جــــویــــم          چون چهره بخون دیده شستم          دســت از دل خـسـتـه چـون نـشـویـم          کـــر گـــشـــت فـــلـــک ز هـــای هـــایـــم          پـــرگـــشــت جــهــان ز هــای و هــویــم          دادم بـــــــــــــــــهــــــــــــــــوای روی او دل          تــــا دیــــده چــــه آورد بــــرویـــم       
+ قبل از اینکه برای بار سوم از مسافرهای قطار شمارهٔ فلان به مقصد سمنان درخواست بشه تا به گیت فلان مراجعه کنن، بغلش کردم و گفتم: مهم نیست چندبار روحمون می‌میره، مهم اینه یاد بگیریم بعد هزار و یکمین‌ بار هم بلند شیم.» نمی‌دونین رفیق روزهای غم و شادیِ هم بودن چقدر قیمتیه.+ اصلا شما بگو سر بریده! لعنتی اینجوریه که می‌تونه و جور می‌کنه. خودش هم می‌دونه راجع به سر بریده، چک بی‌محل، خفه کردن پیرزن و کلهم اجمعین، هرچی بگه همین‌جا می‌مونه. دیدین
سایت شرط بندی معتبر
 
کاوشهای باستان‌شناسی در شهر سوخته نشان می دهد این بازی در ۳۰۰۰ سال پیش از به دنیا آمدن در کشور‌ایران وجود داشته‌میباشد. تیم‌ای به‌شمار۳۰ مهره و دو تاس در یک برگه‌ای که نگاره‌ای از مار بر روی آن میباشد و در شهرسوخته یافت شده است ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال کهنتر از آنی میباشد که در شهر اور یافت شده است.[۱][۲]
نیای تخت نرد: فی مابین همگی مردم دنیا جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان مملکت مادری این بازی شناخته شده است. اول بازی ساختهٔ دست ا
همونطور که همه می‌دونیم این روز‌ها اوضاع اقتصادیمون کمی به‌هم ریخته‌اس و واسه خیلی‌ها تنها حقوق پدرشون پاسخگوی نیازها نیست. به‌همین خاطر به‌نظرم اومد موضوع سوال دهم رو چیزی قرار بدم که به درد کسایی بخوره که دلشون می‌خواد یه کاری کنن و درآمد کوچولویی داشته باشن، اما نمی‌دونن باید چیکار کنن. 
به‌نظر شما کسی که توانایی یا شرایط کار بیرون از خونه رو نداره و بنا به دلایلی مثل نگهداری بیمار یا بچه و.، بیشتر وقتش رو تو خونه می‌گذرونه، از چ
غزل شمارهٔ ۴۷۰                    سـبـزه پـیـرامـن سـرچـشـمـهٔ نـوشش نگرید          شـبـه بـر گـوشـهٔ یـاقـوت خـمـوشـش نـگـریـد          شـام شـبـگـون سـحـر پـوش قـمـر فـرسـا را          زیـــور بـــرگ گـــل غـــالـــیــه پــوشــش نــگــریــد          عــقــل را صــیــد کــمــنـد افـکـن جـعـدش بـیـنـیـد          روح را تـشـنـهٔ سـرچـشـمـهٔ نـوشـش نـگـرید          بـت ضـحـاک مـن آن مـه کـه بـرخ جـام جمست          آن دو افــ
همونطور که می‌دونین تو محیط وبلاگ یکی از مهم‌ترین موارد، رابطهٔ بین بلاگرها و مخاطب‌هاست. به عنوان یک مخاطب چه ویژگی‌هایی در یک وبلاگ و چه رفتارهایی از سوی بلاگر‌هایی که وبلاگ‌هاشون رو می‌خونید، دل‌آزاره براتون؟ و برعکس، چه ویژگی‌ها و رفتارهایی دوست‌داشتنیه و باعث می‌شه احساس خوبی داشته باشین در مورد یه وبلاگ یا یه بلاگر؟ به‌نظر شما معیار خاصی وجود داره در این زمینه یا فکر می‌کنین هرکس مختاره هرطور دلش می‌خواد تو وبلاگش عمل کنه؟
غزل شمارهٔ ۶۸۱                    چــون مــا بــکــفــر زلــف تــو اقـرار کـرده‌ایـم          تــســبــیـح و خـرقـه در سـر زنـار کـرده‌ایـم          خـــلـــوت نـــشـــیــن کــوی خــرابــات گــشــتــه‌ایــم          تـــا خـــرقـــه رهـــن خـــانـــه خــمــار کــرده‌ایــم          شــــوریــــدگــــان حـــلـــقـــهٔ زنـــجـــیـــر عـــشـــق را          انــکــار چــون کــنــیــم چـو ایـن کـار کـرده‌ایـم          مـ
غزل شمارهٔ ۶۰۰                    ای غـــم عـــشـــق تـــو آتـــش زده در خــرمــن دل          وآتــش هــجــر جـگـر سـوز تـو دود افـکـن دل          چـشـمـهٔ نوش گهر پوش لبت چشمهٔ جان          حــلــقــهٔ زلــف شــکــن بــر شــکــنــت مـعـدن دل          گــر کــنــی قـصـد دلـم دسـت مـن و دامـن تـو          ور کــنــد تــرک تــو دل دســت مــن و دامـن دل          جــانــم از دســت دل ار غــرقــهٔ خــون جــگـرسـت          خـــون جــ
به پیشنهاد دوستان، سوال جدید بخش پرسمان، در ادامهٔ سوال قبلی خواهد بود. اگر خاطرتون باشه، سری پیش در مورد معیارهای ازدواج صحبت کردیم. حالا سوال‌های این‌سری اینه که:
۱. چطور معیارهاتون رو در طرف مقابل تشخیص می‌دین؟ از چه راهی می‌فهمین که ویژگی‌های مورد نظر شما در اون آدم وجود داره؟ 
۲. به نظر شما آشنایی پیش از ازدواج در تشخیص این ویژگی‌ها موثره یا نه؟ 
۳. اگر جوابتون به سوال دوم مثبته، این آشنایی باید چه مدت و به چه صورت باشه؟ راه‌هایی مثل
غزل شمارهٔ ۸۸۱                    ای مـــــقـــــیـــــمـــــان درت را عـــــالـــــمـــــی در هـــــر دمــــی          رهـــــروان راه عـــــشـــــقـــــت هــــر دمــــی در عــــالــــمــــی          بـــا کـــمـــال قـــدرتـــت بـــر عـــرصـــهٔ مـــلــک قــدم          هــــر تــــف آتــــش خــــلــــیــــلـــی هـــر کـــف خـــاک آدمـــی          طـــور ســـیـــنـــا بـــا تـــجـــلـــی جـــمــالــت ذره‌ئــی      
غزل شمارهٔ ۳۹۳                    طـــــره‌هـــــای تــــو کــــمــــنــــد افــــکــــن طــــرارانــــنــــد          غـــــمــــزه‌هــــای تــــو طــــبــــیــــب دل بــــیــــمــــارانــــنــــد          از رقــیــبــان تــو بــایــد کــه پــریــشــان نــشــونـد          کـــه یـــقـــیـــنـــســـت کـــه آن جـــمـــع پــری دارانــنــد          زان بـــدورت هـــمـــه مـــحـــراب نـــشـــیــنــان مــســتــنــد 
در تلگرام سرچ کنیدstick اولین ربات رو باز کنید و برای ساخت استیکر دستور /newpack انتخاب کنید بعد یه نام انتخاب کنید و بعدش فایل برای استیکر رو بفرستین
حتما(png باشه با ابعاد512×512 باید به صورت فایل باشه) بعد که فرستادید ایموجی رو بفرستید کارتون تموم شد دستور /publish رو بفرستید و یه نام هم برای لینک انتخاب کنید. تمام شد
نظر دهید

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها