نتایج جستجو برای عبارت :

داستان مثبت هیجدهgo

رمان:مال من باشنویسنده:ستاره لطفیژانر: عاشقانه-تراژدیپایان خوش.خلاصه:داستان از آن‌جای شروع می‌شود که دریا، دخترک مثبت و درس‌خوان داستان ما عاشق می‌شود. عشقی عمیقانه و خالصانه!او نمی‌توان صریح عشقش را بیان کند، چون پسرک داستان، سام به نیلوفر. دوستِ دریا متعلق است!در این بینابین اتفاقای می‌افتد.
این بلایی که سر تیم ما آوردن مثل داستان زندگی ما جوان هاست.
میگن تحمل کنید، داره درست میشه، یهو میبینی همه چی نابود شد.
هفت هشت روز فیلم بازی کردن، گفتن داریم پول مربی استقلال رو می دیم، یهو مربی گفت همش داستان بود، پول خبری نیست.
دیگه نمیخوام بازی استقلال رو ببینم.
اینا همش مثل در این برهه حساس کنونیه که سال هاست ملت ما درگیرشه.
:((
+ میخواستم مثبت اندیش باشم ولی نمیشه.
می گویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد !شما گوش نکنید، چون اگر چنین بود از منش و شخصیت هیچکس ،چیزى باقى نمی ماند !
هرکس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش. نگذار برخورد نادرست آدمها ، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند.
 اگر جواب هر جفایى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !اگر نمی توانى شخص مثبت زندگی کسى باشى.اگر براى یاد دادنِ همان خوبى هایى که خودت بلدى ، ناتوان هستیاگر خوبى کردى و بدى دیدى
کنار بکش، اما بد نشو.
این تنها کاری
اینو شنیدین هر انسانی یه داستانی برای زندگیش داره؟؟؟
من زیاد شنیدم!!!
ولی دوست دارم ازشون بپرسم. 
واقعا!!!
داستان داریم تا داستان
بعضی داستان ها ارزش شنیدن نداره 
بعضی ها هم اصلا ارزش گفتن هم نداره
ولی خوش بحال اونی که یه داستان جذاب برای خودش داره
از اون داستان ها که فیلم ها رو از اون می سازن
مثله خیلی از شهدای انقلاب اسلامی 
از این داستان ها هم آرزوست
مثبت اندیشی یک رویکرد ذهنی و عاطفی است که بر درخشندگی زندگی تمرکز دارد. کسی که مثبت می‌اندیشد، شادی، سلامتی و موفقیت را پیش بینی می‌کند و معتقد است که می‌تواند بر هر مانع و دشواری غلبه کند. بسیاری از افراد به مفهوم مثبت اندیشی اعتقاد نداشته و آن را بی تأثیر می‌دانند. بر عکس، برخی از افراد از مثبت اندیشی استفاده کرده و آثار مطلوب آن بر زندگی‌شان را حس می‌کنند. شاید شما هم در دوره‌های مختلف زندگی خود تلاش کرده‌اید که مثبت اندیش باشید، اما
c
--------داستان کامپیوتر:سیاه وسفیدداستان قرمز کوچولو:سرما و گرماداستان  محمد:حافظه و فکر کردن----------مامان:فرشته است/فرشته ها ماشین هستندقرمز کوچولو:خون استخدا:لامپ است/دین زرتشتارواح:سوپرمارکت استاتش:مرداست-یخ:زن است اشیاء:ادم و حوا استحیوانات:ادم فضایی استانسان و ربات:تلویزیون استپدیده ها: خدا است---------دایناسورها قبر هستندجنگ شد برای کشف تلفندقیقا هیچی.مردم هر روز یه داف جدید می زنندهادی اشک خدا استباباجون فروغی ماده تاریک است-امیرحسی
سلام از امشب داستان اه دومم که اتاق شیشه ای نام داره رو به صورت قسمتی و یک روز در میان براتون می گذارم
امیدوارم دوست داشته باشید
نکته:داستان دوم من به نظر خودم یک رشد خیلی چشم گیری نسبت به داستان اولی داشته و تعلیق خوبی داره علاوه بر اینکه نوع پردازش قصه یا همون پیرنگ داستان هم به نوع خودش جالب شده بهتون قول می دم این داستان، داستان خوبیه و می تونید با لذت اون رو دنبال کنید (البته گاهی هم با غصه!)
قسمت های داستان رو از اینجا دنبال کنید
بدونید که این داستان در دو بخش منتشر میشه چون مطالب زیاد هست و خب هم حوصله ی کاربر سر میره هم حجم داستان زیاد میشه پس اگه قسمت اول منتشر شد منتظر قسمت دوم هم باشید.ما تو این داستان سعی کردیم همه جوانب رو در نظر بگیریم.البته این داستان از زبان اول شخصه که تو پبش داستان میشه به این پی برد.
مثبت اندیشی یکی از الگوهای رفتاری سالم در جامعه است. با توجه به اینکه آینده هر شخص تا حد بالایی به نگرش او بستگی دارد مثبت اندیشیدن می تواند مقدمات موفقیت و کامیابی را برای او فراهم کند. البته لازم به ذکر است که تنها مثبت اندیشی لازمه کار نیست بلکه به این معنی می باشد که نگرش مثبت در زندگی می تواند انسان را به سمت کامیابی سوق دهد. یکی دیگر از بازخوردهای مثبت اندیشی داشتن روان سالم است.
ادامه مطلب
داستان بلند به گونه‌ای از داستان‌ها گفته می‌شود که خصوصیات رمان و داستان کوتاه را هر دو در خود داشته باشد. در داستان بلند درست مانند داستان کوتاه معنا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و فشردگی معنایی وجود دارد. همچنین شخصیت‌ها و زمان پیوسته در حرکت هستند، تمامی شخصیت‌ها به صورتی هماهنگ در جهت تصویر معناهای اصلی داستان نقش آفرینی می‌کنند و پیرنگ نیز از استحکام و انسجام بالایی برخوردار است. حال اینکه داستان بلند همچون رمان، شخصیت‌ها را گ
بعضی وقت‌ها برای آنکه دلم آرام شود قرآن باز می‌کنم.
باز کردم و سوره یوسف آمد. آنجا که حضرت یعقوب در فراق یوسف چنان اشک ریخت که چشمانش نابینا شد.
به حال دلم اثر نکرد! گفتم خدایا باز آدرس اشتباه دادی!
حال من کجا و داستان حضرت یوسف کجا؟!
چند روز بعدش نشستم به آواز حافظ خواندن. 
پدر گفت فال میگیری؟ گفتم نه. گفت حالا که کتاب دستت هست فاتحه‌ای بخوان و فالی بگیر!
حافظ گفت یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور.
دیروز دوباره قرآن را برداشتم.
شاید آیه‌
+تبلت رو جا گذاشتم تهران. اگه می‌دونستم قراره ایییین همه بمونیم خب برمی‌گشتم میاوردمش!
+دارم از بی‌حوصلگی می. می. رم.!
+همین که گوشی رو برمی‌دارم داد و بیداد راه می‌ندازن. خب شما بفرمایید من الان دقیقا چه غلطی بکنم؟
+کارلا هم که رفته زنجان، نیست بریم ببینیمش دلمون وا شه!
+امین و مهدی دارن می‌رن مشهد. و هی از خودم می‌پرسم که ارزششو داشت که به جای اقیانوس آرام رفتی نمایشگاه؟ و هی به خودم جواب می‌دم که آره، داشت!
+این قدر بی‌حال و بی‌حوصله‌م، ا
١- قانون اعتقادات به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمه‌ هوشیار ذهن تأثیر می‌گذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در می‌آید. هر امر باید ابتدا در قالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.
۲- قانون انتظاراتهر آنچه که انتظارش را می‌کشید به سرتان می‌آید. مثلاً اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را می‌کشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر ا
این دومین داستان من است که به زودی منتشر می کنم.نام این داستان جنگ جهانی سوم است که بین چین و آمریکا اتفاق می افتد.در حقیقت من طبق پیش بینی هایی که از این جنگ شده سعی کردم داستان مهیج یک ژنرال چینی را به تصویر بکشم.حالا بریم یه پیش داستان از این داستان رو داشته باشیم:
چشمم به کاغذی خورد که در جیب یکی از سرباز های سوخته بود.روش نوشته بود اگه من مردم به همسر و دخترم بگین که خیلی دوستشان داشتم.
اسمش را خواندم:تاکاشی ایزاما.
با خودم گفتم اگر همسر و
__________________________________________________________________________________________________________-
کارگاه آموزشی شیوه های مثبت اندیشی در کتابخانه عمومی خاتم الانبیاء(ص) شهرستان ایرانشهر در بهمن ماه 98 برگزار گردید. در این کارگاه جناب آقای نادر فاطمی نسب به مباحث آشنایی با مفهوم مثبت اندیشی، تاثیرات آن بر سلامتی، تبدیل افکار منفی به مثبت و راهکارهای مثبت اندیشی پرداختند.
سوال: در ده سال آینده خودت را کجا میبینی؟
جواب:من نمیدانم. اما شاید من بداند.
پ.ن:نوشتن این یکی از همه سخت تر، و شاید اعصاب خورد کن تر بود. فکر کنم از همه این چهار تا که تاحالا نوشتم بدتر شد. هرچه باشد، داستان ن.ر داستان جالبی نیست. نه خیلی تراژیک است، نه خیلی شاد و امیدبخش. داستانچه پردردسر» گونه ای است.
ادامه مطلب
خلاصه داستان رو خیلی کوتاه میگم به خاطر اینکه درحال نوشته شدن هست موضوع زندگی روزمره اعضا هست که با تلخی شیرینی و هیجان همراه هست . امید وارم که خوشتون بیاد . داستان در روز های شنبه و دوشنبه و چهارشنبه گذاشته میشود. اوه راستی شخصیت اول داستان چانیول هست به همرت اعضای گروه.
سلام به تمامی خوانندگان.
اخیرا بهم پیام داده شده که اگه میشه شخصیت های داستانتو بیشتر معرفی کن. میخواستم در جواب اون پیام بگم که بعد از تمام شدن کتاب اول(که الان فصل یازدهمه  و بیست فصل داره)،میرم سراغ یه داستان دیگه که به همین داستان مربوطه و به معرفی شخصیت های داستان میپردازه.
مرسی که این مطلب رو خوندین
عادت های اساسی افراد مثبت اندیش آیا منتظر اتفاق و رویدادی هستید تا راه زندگیتان را بیابید و احساس و دید مثبت به زندگی خود داشته باشید؟آیا فکر می کنید برای داشتن خوشبختی باید اتفاقات خاصی برای شما رخ دهد؟ آیا فکر می‌کنید هیچ راهی وجود ندارد که با آن استرس‌های زندگی را از بین 
ادامه مطلب 
خیلی زیاد دلم برای بنی تنگ شده،  امشب رفتم خونه خواهر بزرگم 
نت اونا وصل شده بود ، یه عالمه پیام عشقولانه ای که به علت نبود نت بدستم نرسیده بود دریافت کردم.کلی ذوق مرگ شدم،  ج داد و بعد بنی آنلاین شد و زرت بعد از یه قربون صدقه عکس یه بوسه مثبت ۱۸ فرستاد و دوباره زرت یه فیلم فرستاد گفت بعدن حتما نگاش کن 
خب دوست داشتم خفش کنم ک وسط اون همه عشق و دلتنگی بصورت مثبت ۱۸ ظاهر شد،  نمی گم من قدیسه م ، اتفاقا فیلم میبینم دلمم مثبت ۱۸ می خواد ولی اون لحظه
داستان ذره ناشناخته، داستانی کوتاه و علمی تخیلی تألیف شده در کانون نشر علم رازا است. 
مقدمه داستان:
جملاتی رو که دارم میخونم باورم نمیشه دست نوشته های فردی است که تحقیقاتش سفر به مریخ را ممکن کرد . 
لینک دانلود PDF داستان در ادامه
دانلودعنوان: داستان علمی تخیلی ذره ناشناخته حجم: 212 کیلوبایت
با توجه به مسائل و ظرفیت‌هایی که در ایدۂ شما موجود است، حال باید برای نحوۂ روایت داستان خود به استراتژی‌ای کلی برسید. این استراتژی کلی داستانی که در یک خط بیان می‌شود قاعدۂ طراحی داستان شما است. این قاعده به شما کمک می‌کند فرضیه۱ٔ خود را در ساختاری بسیار قوی بگسترانید.
نکتهٔ کلیدی: قاعدۂ طراحی همان چیزی است که داستان را یکپارچه می‌سازد. این قاعده منطق درونی داستان و چیزی است که بخش‌های داستان را به طرز سازمان‌یافته‌ای در کنار هم حفظ می
بسم الله الرحمن الرحیم
هر روزی که خداوند خلق کرده پر هست از خیر و برکت و انرژی
پر هست از انرژی های مثبت و منفی
اما اینکه کدوم را جذب کنیم به تفکر و اراده خودمون ربط داره
من امروز را میخام پر باشم از انرژی های مثبت
پس یه نفس عمیق میکشم و با تمام وجود انرژی های مثبت را جذب میکنم
انرژی هایی که خداوند خلق کرده تا ما باهاش پر باشیم از پیروزی و موفقیت
این همه انرژی را فقط یک جور میشه جذب کرد
فقط با داشتن انگیزه میشه جذبشون کرد
انگیزه ی من برای جذب انرژ
بازم هفت سالم بود ! نه دقیقا ولی نزدیک به هفت سالگیم، آره بچه بودم ! یادم نیست من از سید (پسرخالم که اون موقع تقریبا بیست و پنج، سی سالش بود) درخواست کردم تا برام داستان بگه یا سید خودش برام داستان گفت، ولی هرچی بود واقعا حوصلم سر رفته بود و به این داستان نیاز داشتم !
ادامه مطلب
شخصیت محمد :پررو /خشن/ مهربون فقط برای کمند /خودخواه/بیش از حد عاشق/رنج کشیدهاز دوران کودکی/لجباز و یکدنده 
شخصیت کمند:بی نهایت مظلوم /مهربون/عاشق محمد/خجالتی /اروم /باوقار / متین /اندکی هم خنگ
البته تو داستان شخصیت هایی هم بودند  که حضور فعال و پررنگی تو داستانمون داشتند که من اشاره نکردم چون اساس داستان رابطه بین محمد و کمند بود شخصیت هایی مثله :فرزاد (دوست نیلوفر قائمی فر محمد که حضور پررنگی داره هم در فصل اول و فصل دوم ! نقش مثبت )
 
به نظر من
روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت‌زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
 
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید.گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می‌تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نم
ما اینجا مجموعه داستان های توپخانه رو منتشر می کنیم و این اولین داستان من هست که داستان هارو به صورت پاورپوینت در اختیارتون میزارم.این داستان که اسمش هست انتقام رو تا چند روز آینده براتون میزارم.
اما بریم یه پیش داستان ازش داشته باشیم:
شما نخواهید مرد.
از روی تخت بلند می شوید.فضا مرموزه.تا جایی که چشم کار می کند هی چنشانه ای از حیات دیده نمی شود.فقط سرباز مرده.
شما حتی نمی دانید کجا هستید.اما سعی می کنید با بی سیم با مرکز ارتباط برقرار کنید
,داستان رزیتا و آقای جاهد ,داستان ی Shahvani Me ,داستان ی ایرانی کلیپ,داستان ی ,داستان ی ما خودمون ازش عکس میگیریم ولی اگر خاستی تو هم بگیر,استخدام و وحشتناک به سوز ,عموی ی ,داستان ی,صد داستان ی ,زن عمو سهیلا ,فیلم ی ایرانی – avizoone.com : داستان ی , فیلم ی ,avizoone.com : داستان ی , فیلم ی ایرانی و خارجی ,گی ,بین ,داستان ی – avizoone.com : داستان ی , فیلم ی ایرانی و ,داستان ی — محسن و خواهرزن ی,بهتری
زویا پیرزاد یه داستان کوتاه داره راجه به زنی که می خواد "داستان" بنویسه! تمام داستان ناخواسته به توصیف قرمه سبزی و. می گذره و هیچ داستانی نوشته نمی شه.
الان حس می کنم دور و برم، کله م، زندگیم و همه ی آدماش بوی قرمه سبزی گرفته!
shirazart.blog.ir 
**" داستان کوتاه " که شاخه ای از ادبیات داستانی منثور است ، به طور تقریب دارای سابقه ای یکصد و پنجاه ساله در جهان است .داستان کوتاه معمولا از هزار و پانصد تا پانزده هزار کلمه را شامل می شود ." ارنست همینگوی " و " جیمز جویس" با آثار خود معیارهای تازه ای را برای داستان کوتاه خلق کرده اند .
** از میان داستانهای کوتاه فارسی ، نمونه های زیر شایان ذکرند: یکی بود یکی نبود ، اثر : جمال زاده _ زن زیادی ، سه تار و پنج داستان ، اثر : جلال آل احمد_ شهری چون
داستان نحوه اثرگذاری یک اتفاق بر روی فردی است که سعی می کند چیزی به نام یک "هدف" را دنبال کند و این که این فرد طی این فرایند چطور تغییر می کند. در دنیای نویسندگی:
"چیزی که اتفاق می افتد" پی رنگ یا چارچوب داستان است.
"فرد" همان قهرمان داستان است.
"هدف" در واقع سوال داستان است.
"تغییر فرد" خط سیر اصلی داستان است.
برخلاف تصور عموم، داستان همان پی رنگ یا اتفاقاتی که در آن میفتد نیست. داستان یعنی اینکه ما، (بجای دنیای اطرافمان) چطور تغییر میکنیم. داستان وق
وریتی اولین کتابی نبود که تو سال 98 خوندم، اما داستانش اونقدر تحت تاثیر قرارم داد که ترجیح دادم اولین پست کتابیم در مورد اون باشه.
تعریف من از یه کتاب خوب و قوی کتابیه که همیشه مشتاق باشی که صفحات بعدی کتاب رو هم بخونی و در نهایت که تموم شد پوکر فیس به نقطه ای نامعلوم زل بزنی و بگی "عجب چیزی بود!"
فارغ از ژانر و نویسنده و نشر و . این تعریف من از کتاب خوبه (البته بهتره بگم که این تعریف من از یه داستان خوبه چون تعریفم از کتاب به طور کلی یه مقدار متفاو
کودکان در ماه های اولیه زندگی، با پاره کردن و ورق زدن کتاب ها در واقع نوعی ارتباط با کتاب و دنیای مطالعه برقرار می کنند. واکنش های مثبت یا منفی والدین به این امر می تواند زمینه ای برای ایجاد علاقه یا بی میلی کودک به کتاب در سالهای بعدی زندگی او و حتی در بزرگسالی شود.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران کودکان در ماه های اولیه زندگی، با پاره کردن و ورق زدن کتاب ها در واقع نوعی ارتباط با کتاب و دنیای مطالعه برقرار می کنند. واکنش های مثبت و یا منفی والدین
مشاوره ذهن 
تکرار عبارات مثبت و قدرتمند می‌تواند ذهن ما را طوری برنامه‌ریزی کند که این عبارات مثبت را باور کنیم. برنامه‌ریزی مثبت ذهن به طور روزانه برای اینکه به اشخاصی مثبت و مطمئن تبدیل شویم ضرورت دارد. وقتی حرمت نفس سالمی ایجاد می‌کنیم و به توانمندی درونی می‌رسیم می‌توانیم به آنچه می‌خواهیم دست یابیم. در این کتاب تصدیق‌های مثبتِ قدرتمندی گردآوری شده است. این تصدیق‌های مثبت به شما کمک می‌کند تا بر احساس عدم امنیت، هراس‌ها، احساس
این داستان یک قهرمان نیست
داستان یک انسان عادی هم نیست
داستان کسی است که در بیشتر کارهای زندگی شکست میخورد، فرصت و توان بلند شدن پیدا نمیکند و مانند همه ی ما غرق میشود
ولی او ضد قهرمان هم نیست
یک انسان خوب با تصمیمات و اقبالی بد
درست مثل بعضی از کسانی که هر روزه در کنارمان زندگی میکنند.
ادامه مطلب
روزی نیم ساعت پیاده روی کنید. برای انرژی مثبت بودن، این روش عالی است.
-یک قضیه را حتی بی ارزش و کوچک ، انقدر در بوق و کرنا نکنیم. مسائل مهم، برای شما مهم باشد. مسائل کوچک را کوچک برخورد کنید. سعی کنید درباره مسائل کوچک با دیگران صحبت نکنید.
-همواره خرق عادت کنید!‌ خرق عادت کردن یعنی آن که به دنبال چیزهایی برای خواندن و تماشا کردن باشید که در زندگی تان تا حالا سابقه نداشته است.
- کارهایی که شادی آفرین نیستند را بدون رودربایستی کنار بگذارید.
برای ا
مثبت اندیشی
به گزارش تیترشهر؛ گفته ی"آن گونه که ما واقعیت‌ها را درک می‌کنیم همان گونه هم واقعیت‌ها را می‌سازیم" کاملا صحیح است. واقعیت به خودی خود نه منفی و نه مثبت است. 
به این معنا که هرچه بیشتر مثبت اندیش باشیم، واقعیت نیز مثبت‌تر خواهد بود و این گونه است که معجزه‌ای رخ خواهد داد و سرنوشت گونه ای دیگر خواهد شد.
 با چنین رویکردی قطعاً سود خواهید برد. به دوستان موفق اطراف خود نگاهی بیندازید همهٔ آنان، رویکردی مثبت داشته‌اند و موفق شده‌ا
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست .
(فاضل نظری)

+ خب بسلامتی رفتیم دور بعدی و حریف ژاپن شدیم . قطر و اماراتم اومدن بالا ، به امید موفقیت بچه ها
ببینیم میتونیم این دوره طلسم قهرمان نشدن رو بشکنیم یانه
نظر شما چیه ؟
++ هفته خوبی داشته باشین دوستان گلم :))

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها