نتایج جستجو برای عبارت :

حکایت نگاریgo

 
مثنوی یک قصه‌ای دارد بس زیبا و ارزشمند 
حکايت یک گاو است که از صبح تا شب، توی یک جزیره سبزِ خوش آب و علف مشغول چراست. خوب می‌چرد، خوب می‌خورد، چاق و فربه می‌شود
اما شب تا صبح از نگرانی اینکه فردا چه بخورد، هرچه به تن‌اش گوشت شده بود، آب می‌شود.
 
حکايت آن گاو، حکايت دل نگرانی‌های بی‌خود ما آدم‌هاست.
 
حکايت‌‌ همان ترس‌هایی است که هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد، فقط لحظه‌هایمان را هدر می‌دهد.
 
یک روز چشم باز می‌کنی، به خودت می‌آیی، می‌بین
حکايت های گلستان سعدی
گلستان کتابی است نوشتهٔ شاعر و نویسندهٔ معروف ایرانی سعدی شیرازی که در یک دیباچه و هشت باب به نثر مُسَّجَع (آهنگین) نوشته شده است. غالب نوشته‌های آن کوتاه و به شیوهٔ داستان‌ها و نصایح اخلاقی است.
ادامه مطلب
✨رسول کرم (صلی الله علیه و آله):
⚪️ حکايت همنشین خوب مثل عطار استکه اگر عطر خود را به تو ندهد، ولی بوی خوش آن در تو می آویزد و اثر میگذارد.
⚫️ و حکايت همنشین بد مثل آهنگر استکه اگر شعله ی آتش آن تو را نسوزاند اما بوی بد آن در تو می آویزد و برجای میماند.
نهج الفصاحهریگ در کفش و کک در شلوار        به بود از رفیق ناهموار
حکايت خیلی از آدمای دور از اجرا هم مثل حکايت آقایان ‌نژاد و ضرغامیه.
یا اپوزوسیون می‌شن و همه چیزو می‌کوبند و یا روشن‌فکر می‌شن و نوید دنیایی زیباتر می‌دن.
این رفتارها ممکنه از ما سر بزنه. ولی وقتی از این برادران سر می‌زنه یکم ناراحت‌کننده است.
فقیری به ثروتمندی گفت:اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟
ثروتمند گفت:تو را کفن میکنم و به گور می سپارم.
فقیر گفت: امروز که هنوز هم زنده ام، مرا پیراهن بپوشان، و چون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار
حکايت بالا حکايت بسیاری از ماست؛ 
که تا زنده ایم قدر یکدیگر را نمیدانیم ولی بعد از مردن هم، میخواهیم برای یکدیگر سنگ تمام بگذاریم.
روزها، لحظات و هر ساعتی از ماه مبارک رمضان خاطرات شیرین و به یاد ماندنی ای را برای ما رقم میزند گاهی بعضی داستان ها هم شنیدنی است و هم نکات نابی رو در خودش پنهان کرده، حکايت چند جوان و پیره مرد هم از اون حکايت های شنیدنی هست که شنیدیدن و خوندنش خالی از لطف نیست.
ادامه مطلب
بازنویسی حکايت شخصی شتر گم کرد
بازنویسی حکايت صفحه 95 کتاب نگارش هفتم

بازنویسی حکايت شخصی شتر گم کرد
بازگردانی حکايت شخصی شتر گم کرد به زبان و به نثر ساده امروزی که در کتاب نگارش کلاس و پایه هفتم خواسته شده است و در صفحه ۹۵ کتاب نگارش موجود می باشد به زودی در این پست قرار خواهیم داد و این را بدانید که در سریع ترین زمان ممکن برای شما عزیزان این انشا قرار خواهد گرفت متاسفانه جواب این انشای در اینترنت وجود ندارد و به زودی بازنویسی حکايت نگاری را
حکايت صفحه 25 نگارش دهم  سگی بر لب جوی استخوانی یافت
حکايت صفحه 25 دهم سگی بر لب جوی صفحه 25 نگارش دهم سگی
بر لب جوی سگی بر لب جوی استخوانی یافت حکايت سگی بر لب جوی استخوانی یافت
پاسخ حکايت سگی بر لب جوی استخوانی یافت جواب حکايت سگی بر لب جوی استخوانی
یافت بازنویسی حکايت سگی بر لب جوی استخوانی یافت باز افرینی حکايت سگی بر
لب جوی استخوانی یافت سگی بر لب جوی استخوانی یافت یعنی چه سگی بر لب جوی
استخوانی یافت صفحه 25 دهم نگارش دهم صفحه 25 سگی بر لب جو
دانلود سریال حکايت کهنهEski Hikaye دوبله فارسی
نام سریال:حکايت کهنه(Eski Hikaye)
 
سال انتشار:2013
 
محصول کشور: ترکیه
 
زبان:(دوبله فارسی)
 
امتیاز: 7.4از10
 
کیفیت: 480p
 
کارگردان : Levent Cantek
 
ستارگان : Buğra Gülsoy, Funda Eryigit, Murat Daltaban
 
خلاصه داستان سریال حکايت کهنه :سریال حکايت کهنه درباره ی پسری به نام مته (با بازی بورا گولسوی) است که در زمان بچگی او پدرش را جلوی چشم او به قتل رسانده اند.او اکنون که پسر جوانی شده دنبال انتقام جویی از قاتل پدرش است . او که همراه مادر
بازنویسی حکايت حاکمی دو گوشش ناشنوا شد
بازنویسی حکايت حاکمی دو گوشش ناشنوا شد حکايت نگاری صفحه 66 نگارش هشتم
حاکمی دو گوشش ناشنواشد. مداوای طبیبان هم اثری نکرد. حاکم از این پیشامد که باعث شد او دیگر صدای هیچ مظلومی را نشنود بسیار ناراحت بود و نمی دانست چه کند. روزی شخص دانایی، نزدش رفت و با اشاره و به کمک نوشتن به او گفت: ای سلطان، چرا غمگین هستید؟ شما یکی از حس های خود را از دست داده اید، خداوند به شما حواس دیگر هم داده است که سالم اند، آنها را
زندانی و هیزم فروش
با حکايتی دیگر در میهن پاتوق همراه هستیم
حکايت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکته‌ای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکايت بر خواننده آشکار می‌شود.
در ادامه همراه باشید
ادامه مطلب
حکايت کمک به همسایه
با حکايتی دیگر در میهن پاتوق همراه هستیم
حکايت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکته‌ای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکايت بر خواننده آشکار می‌شود.
در ادامه همراه باشید
ادامه مطلب
مشهد- ایرنا- قطع و اختلال تلفن ثابت در یکی از محلات مشهد که بیش از پنج ماه به طول کشیده است، نیتی و گلایه‌های زیادی را در بین ساکنان در بلوار سرافرازان این شهر ایجاد کرده است.
 
این در حالی است که ساکنان خیابان ۲۲ تا ۲۵ سرافرازان مشهد و نیز خیابان نیاوران ۲۰ این محدوده تاکنون بارها به مرکز مخابرات آن ناحیه مراجعه کرده و تاکنون نتیجه‌ای دریافت نکرده‌اند و کسی پاسخگوی مشکلات آنان نیست.
ادامه مطلب
حکايت خر در گل مانده
با حکايتی دیگر در میهن پاتوق همراه هستیم
حکايت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکته‌ای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکايت بر خواننده آشکار می‌شود.
در ادامه همراه باشید
ادامه مطلب
هر روز توی گروه خانوادگی یک حکايت می فرسته.بعضی حکايت هاش عجیب به دل آدم می نشیند.دیروز یک حکايت فرستاد 
درباره کشته شدن امیر کبیر و محل دفنش.میگفت: یکی از بزرگان امیرکبیر را خواب دید و گفت چی شد که توی کربلا و حرم
دفن شدی؟ امیرکبیر بهش میگه: 
وقتی دوتا رگ هایم را در حمام فین کاشان زدند بدجور تشنه شدم و خواستم طلب آب کنم.اما یک لحظه یاد فرزند زهرا(س) 
افتادم و به خودم گفتم محمد تقی خجالت بکش،حسین(ع)تمام بدنش تکه تکه شد و لب هایش خشک بود،اون وقت ت
فیلم جوکر رو به طور کامل دو مرتبه و به طور غیر کامل، شش مرتبه یا شاید بیشتر دیدمش.
حکايت عجیبیه، حکايت آرتور فلک که جامعه چگونه طردش می‌کنه و سهم برژوا چقدر از این طرد شدگی و انزوای پرولتاریا هستش.
برژوایی که برای حفظ خودش از شرهایی که درست می‌کنه، حاضر به به بچه میشه و حتی انسانیت رو زیر پا می‌ذاره مبادا که بر کت و شلوار مارکش ذره‌ای غبار نشینه.
درباره انقلاب کارگری روسیه نوشتن که: مردم به خونه‌های اعیان و اشراف ریختن و اون‌ها رو کش
حکايت اول:
از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی می کنی؟ 
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم، پیدا می کند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم می کند!!!؟
حکايت دوم:
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری رفت.
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم.!!
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر رفت، پدر دختر با ازدواج موافقت کرد و در مورد اخلاق پسر گفت:
ان شاءالل
نصیحت های جالب گنجشک به مرد دمشی
حکايت 3 پند گنجشک
حکايت
کرده اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى زیبا، به یک درهم خرید تا به
منزل آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و به
مرد گفت: در من سودی براى تو نیست. درصورتی که مرا ازاد کنى، تو را سه
پند مى گویم که هر یک، مانند گنجى است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى
گویم و نصیحت سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى گویم.
مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده اى که
همین که نعش درختی به باغ می افتد 
بهانه باز به دست اجاق می اقتد
حکايت من و دنیا یتان حکايت آن
پرنده ایست که به باتلاق می افتد
عجب عدالت تلخی که شادمانی ها 
فقط برای شما اتفاق می افتد  
تمام سهم من از روشنی همان نوریست
که از چراغ شما در اتاق می افتد 
به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین
چه میوه ای ز سر اشتیاق می افتد؟؟
همیشه همره هابیل بوده قابیلی
میان ما و شما کی فراق می افتد؟
فاضل نظری
زله در ارومیه و تبریز تبریز احساس شد. گزارش ها حکايت از یک زله نه چندان شدید در شمال غرب کشور حکايت دارند.
دقایقی پیش و پس از گذشت کمتر از 24 ساعت از زله خوی، زله در ارومیه و تبریز احساس شد.
بر این اساس، زمین لرزه ای به بزرگی ۴.۵ ریشتر به عمق ۸ کیلومتری شهرستان خوی را لرزاند.
فعلاً از خسارات احتمالی این زله خبری در دست نیست.
منبع: شهر بورس
هر وقت سعدی می‌خونم حظ میبرم. به معنای واقعی کلمه درس میشه گرفت از حکايت‌های دلچسبش
حکايت‌هایی که امشب خوندم به قدری قشنگ بود که باید بگم اگر امر به بنده راجع بود امر می‌کردم تمام کتب آموزشی جمع گردد و فقط و فقط سعدی خوانده شود؛ باشد که از صدقه سر عقل و کیاستی و فهم و فراستیِ حضرتش گوارا و ایمن و بلدِ راه گردیم :))
وبلاگ جدید ، اسم جدید ، آدم های جدید.از هیچ کدوم ترسی ندارم جز اسم جدید اگر صدتا وبلاگ دیگه هم بزنم باز هم اسمم مبهم خواهد ماندواقعا این رفتن ها بی فایده ترینهاونی که از گذشته اش فرار کنه ترسوعه ، حکايت منه دیگه.من از چی میخوام فرار کنم ؟؟؟ارشیو ؟؟با خودم حرف زدم، تصمیم یکی دو روز نبود که الان بعد پنج روز منصرف شه یا چی تصمیم شاید دو سه ماه قبل بود ولی باز هم دلم رضا نبود.همه رو رد دنبال میزنم باز دوباره دنبال میکنمنمی دونم یکجایی
می گویند گذشته دیگه گذشته ولی آیا می شود بدون نگاه به تو ای گذشته عزیزم به سوی آینده رفت ؟
من کلا تو رو خیلی دوست دارم و آرزویم این هست که برگردم پیش تو و خیلی کارهایی که باید می کردیم و نکردیم را از نو باهم انجام دهیم اما وقتی به تو فکر می کنم می بینم از تو متنفر هم هستم ! حکايت تو و من حکايت عجیبی است.
ادامه مطلب
متن حکايت :
روزی شخصی نزد طبیب رفت و گفت شکم من به غایت درد می کند آن را علاج کن که بی طاقت شده ام طبیب گفت : امروز چه خورده ای؟ مریض گفت : نان سوخته طبیب غلام خود را گفت : داروی چشم را بیاور تا در چشم او کشم مریض گفت : من درد شکم دارم داروی چشم را چه کنم ؟ طبیب گفت : اگر چشمت روشن بودی نان سوخته نمی خوردی
باز نویسی حکايت : روزی، فردی به دیدن پزشک می­رود و به او می­گوید:شکم من بسیار درد می­کند آن را درمان کن که بسیار من را اذیت می­کند. پزشک گفت: امروز چه
بچه که بودم، پدرم یک قلاب بافندگی کوچک داشت که یادگار کارگاه تولیدی‌اش بود. هوا که سرد می‌شد، مادر لباس‌های زمستانی‌مان را از داخل کمد، لای رختخواب یا از چمدان  بیرون می‌آورد و آن‌هایی را که نخشان در رفته بود به پدر می‌سپارد تا با قلابش آن‌ها را رفو کند.
پدرم که زمانی کارگاه بافندی داشت، طوری لباس ها را رفو می‌کرد که از بیرون هیچ نشان نمی‌داد که زمانی نخش در رفته و حالا تعمیر شده است.
اما وقتی از داخل به لباس نگاه می‌کردی، جای جایش پر ا
متن حکايت: شخصی خانه به کرایه گرفته بود. چوب های سقف بسیار صدا می داد. به خداوند خانه از بهر مرمّت آن سخن بگشاد. پاسخ داد: چوب های سقف ذکر خدا می کنند. گفت: نیک است؛ اما می ترسم این ذکر به سجود بینجامد.» عبید زاکانی
بازنویسی حکايت: شخصی خانه ایی اجاره گرفته بود. اما چوب های سقف بسیار صدا می داد. مرد به صاحب خانه مراجعه کرد و برای بازسازی سقف خانه با او حرف زد. صاحب خانه در پاسخ به سخن مرد گفت: چوب های سقف، ذکر خداوند می کند. مرد مستاجر گفت: درست است ا
دانلود سریال ایرانی حکايت های کمال با لینک مستقیم
Download Iranian Serial Hekayat Haye Kamal
دانلود سریال حکايت های کمال قدرت الله صلح میرزایی
قسمت نهم اضافه شد
منتشر کننده : سایت کافی میکس
ژانر : تاریخی , خانوادگی
سال انتشار : 1398
تعداد قسمت ها : 150 قسمت
کارگردان : قدرت الله صلح میرزایی
بازیگران : محمود پاک نیت, شهره لرستانی, میرطاهر مظلومی, نگار عابدی, فلور نظری, علی مسلمی, محمدرضا شیرخانلو, کاظم هژیرآزاد, شهرام عبدلی, سیروس میمنت, شهین تسلیمی
خلاصه داستان :
متن حکايت :
شخصی به عیادت مریضی رفت بسیاربنشست و نقل ها کرد . در آخراز مریض پرسید از چه دردی می نالی ؟
بیمار گفت از زیاد نشستن تو باز نویسی حکايت: روزی فردی به دیدار و عیادت بیماری رفت. بسیار نشست و سخن­های بسیاری گفت.
در آخر از بیمار پرسید چه مشکل و بیماری داری؟
و از چه آه و ناله­ داری؟
بیمار گفت: از زیاد حرف زدن تو. بیمار به صورت کنایه آمیز از زیاد ماندن شخص گلایه می­کند. به خاطر همین است که هنگام عیادت بیمار باید کوتاه باشد تا او استراحت کند.
(
علامه طباطبایی مصادیق قرآنی از پیامبران الهی را بیان می کند که قرآن کریم مثلا از نوح حکايت کرده که در شکوه به پروردگارش می گفت : قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا»(نوح،21) و از هود (ع) حکايت کرده که به قوم خود فرمود: أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ و تتخذون مصانع لعلکم  تخلدون و اذا بطشتم بطشتم جبارین»(شعراء،128-130) و از صالح(ع) حکايت کرده که به قوم خود فرمو
حکايت کوزه عسل ملانصرالدین و قاضی
 
ملانصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد .
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید ک
بازنویسی حکايت شخصی خانه ای به کرایه گرفت از هیچ سایتی کپی گرفته نشده است پس نشر بدون منبع حرام ولی پیگرد قانونی ندارد حکايت زیر را به نثر ساده امروزی، بازنویسی کنید.
حکايت : شخصی خانه به کرایه گرفته بود. چوب های سقف بسیار صدا می داد.به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد. پاسخ داد: چوبهای سقف، ذکر خدا می کنند. گفت : نیک است؛ اما می ترسم این ذکر، به سجود بینجامد».
نویسنده : ( عبید زاکانی )
بازنویسی : روزی مردی به مسافرت رفت. هنگام غروب آفتاب به ر
حکايت.
می‌گویند روزی برای سلطان محمود غزنوی کبکی را آوردند که لنگ بود.فروشنده برای فروشش قیمت زیاد می‌خواست.سلطان محمود حکمت قیمت زیاد کبک لنگ را جویا شد.فروشنده گفت: وقتی دام پهن می‌کنیم برای کبک‌ها، این کبک را نزدیک دام‌ها رها می‌کنم. آواز خوش سر می‌دهد و کبک‌های دیگر به سراغش می‌آیند و در این وقت در دام گرفتار می‌شوند.هر بار که کبک را برای شکار ببریم، حتما تعدادی زیاد کبک گرفتار دام می‌شوند.»
سلطان محمود امر به خریدن کرد و خواستا
ما ملتی هستیم درد آشنا؛ اما نه به درد، تن سپرده و خو کرده.حکايت، همان حکايت قدیمی پرنده است و قفس؛ پرنده‌ی بسیار آشنا با قفس؛ اما نه معتاد به قفس، و نه شوکت باغ از یاد برده، و نه تن به دیواره‌ی قفس کوبیدن را دمی فرونهاده؛ گرچه در لحظه‌هایی چنین می‌نماید که خستگی، به نشستن و آب از آبدان قفس نوشیدن و ارزن از دانه‌دان قفس برچیدن را برجنگیدن به خاطر آزادی ترجیح داده است؛ اما ما ملتی هستیم با هشیاری‌های تاریخی شگفت انگیز، و به همین سبب، آن دانه
حکايت استادان عارف
یکی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید:
مولای من استاد شما که بود؟
عارف: صدها استاد داشته ام.
مرید: کدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟
عارف اندیشید و گفت:
در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند.
اولین استادم یک بود.
شبی
دیر هنگام به خانه رسیدم و کلید نداشتم و نمی خواستم کسی را بیدار کنم. به
مردی برخوردم، از او کمک خواستم و او در چشم بر هم زدنی در خانه را باز
کرد. حیرت کردم و از 
او خواستم این ک
دانلود آهنگ قدیمی غمگین و احساسی بسیار زیبا من امشب با خدای خود مناجاتی دگر دارم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang man emshab ba khodaye khod monajati degar daram
دانلود آهنگ من امشب با خدای خود مناجاتی دگر دارم
دلا؛ امشب سفر دارم…!×♫
چه سودایی/ به سر دارم…!×♫
حکايت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!!×♫
دلا؛ امشب سفر دارم…!×♫
چه سودایی/ به سر دارم…!×♫
حکايت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!!×♫
به پروازِ آسم
روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود
و او را نزد حاکم می برند تا مجازات را تعیین کند .
حاکم برایش حکم مرگ صادر می کند
اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید
اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزی از مجازاتت درمی گذرم .
ملانصرالدین هم قبول می کند
و ماموران حاکم رهایش می کنند!!!!!
 عده ای به ملا می گویند
مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی
به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی ؟
ملانصرالدین می فرماید :
انشاءالله در این سه سال یا حاکم
دانلود آهنگ قدیمی غمگین و احساسی بسیار زیبا من امشب با خدای خود مناجاتی دگر دارم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang man emshab ba khodaye khod monajati degar daram
دانلود آهنگ من امشب با خدای خود مناجاتی دگر دارم
دلا؛ امشب سفر دارم…!×♫
چه سودایی/ به سر دارم…!×♫
حکايت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!!×♫
دلا؛ امشب سفر دارم…!×♫
چه سودایی/ به سر دارم…!×♫
حکايت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!!×♫
به پروازِ آسم

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها