نتایج جستجو برای عبارت :

بچرخ تا بچرخیم مثل چرخ فلکgo

دانلود آهنگ پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بچرخ تا بچرخیم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , پدرام پالیز باشید.
دانلود آهنگ پدرام پالیز به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Pedram Paliz called Becharkh Ta Becharkhim With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدنمجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورمما
دانلود آهنگ پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بچرخ تا بچرخیم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , پدرام پالیز باشید.
دانلود آهنگ پدرام پالیز به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Pedram Paliz called Becharkh Ta Becharkhim With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدنمجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورمما
دانلود آهنگ جدید پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
در این ساعت برای شما کاربران آهنگ بچرخ تا بچرخیم با صدای پدرام پالیز را با لینک مستقیم کیفیت اورجینال 320 به همراه متن ترانه در رسانه آپ آهنگ قرار داده ایم امیدواریم که از این اهنگ لذت ببرید
ترانه سرا » دنیا کندری / آهنگساز » پدرام پالیز / تنظیم موزیک » حسن بابامحمودی
پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
Download New Music Mp3 By Pedram Paliz ⇔ Becharkh Ta Becharkhim With Two Quality And Direct Links With Text Song

ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
ترانه: دنیا کندری, موزیک: پدرام پالیز, تنظیم: حسن بابامحمودی
Download New Music Pedram Paliz – Becharkh Ta Becharkhim


متن آهنگ


متن آهنگ بچرخ تا بچرخیم پدرام پالیز
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدن
مجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورم
ما همه دور همیم دور از حسای تلخیم به قول شاعر یکم بچرخ تا بچرخیم
تا اومدی رو به روم وقت این آهنگ شد جانم هماهنگ شو با ما آخ نفسم تنگ شد
دنی
پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
دانلود آهنگ جدید پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
Download New Music Pedram Paliz - Becharkh Ta Becharkhim
​​​​​​​
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدنمجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورمما همه دور همیم دور از حسای تلخیم به قول شاعر یکم بچرخ تا بچرخیمتا اومدی رو به روم وقت این آهنگ شد جانم هماهنگ شو با ما آخ نفسم تنگ شد
 
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۳۲۰ MP3
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۱۲۸ MP3
برای دانلود آهنک ، فیلم و سر
پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
دانلود آهنگ جدید پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
Download New Music Pedram Paliz - Becharkh Ta Becharkhim
​​​​​​​
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدنمجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورمما همه دور همیم دور از حسای تلخیم به قول شاعر یکم بچرخ تا بچرخیمتا اومدی رو به روم وقت این آهنگ شد جانم هماهنگ شو با ما آخ نفسم تنگ شد
 
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۳۲۰ MP3
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۱۲۸ MP3
برای دانلود آهنک ، فیلم و سر
پدرام پالیز بچرخ تا بچرخیم
دانلود آهنگ جدید پدرام پالیز به نام بچرخ تا بچرخیم
Download New Music Pedram Paliz - Becharkh Ta Becharkhim
قول میدم همه فهمیدن اون نگاهاتو بهم دیدنمجبورم آخه مغرورم اگه از تو به حد یک نفس دورمما همه دور همیم دور از حسای تلخیم به قول شاعر یکم بچرخ تا بچرخیمتا اومدی رو به روم وقت این آهنگ شد جانم هماهنگ شو با ما آخ نفسم تنگ شد
 
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۳۲۰ MP3
دانلود با لینک مستقیم : کیفیت ۱۲۸ MP3
برای دانلود آهنک ، فیلم و سریال های روز د
حیف که عجالتا وقت برای نوشتن ندارم. وگرنه دودمان این مسئولینی که تا دانشجوی غریب گیر می آورند، تمام عقده های زندگی شان را رویش خالی می‌کنند، به باد فنا میدادم.
فعلا گوشتمان لای ساطور شماست. تا میتوانید، بکَنید که دیگر این فرصت گیرتان نمی آید. ما صاحبی داریم که به وقتش احقاق حق می‌کند. پس بچرخ تا بچرخیم. 
یه چیزی هست 
یکی ازش خوب استفاده میکنه یکی بد
این قانون این دنیاس در واقع با پیش فرض جهنم
چون بهشت اینطوری نیست
هرچی هست یا جهنمه یا شبیهشه
 
خیلی وقته باهاش حرف میزنم 
تفکرش و تعجباش از حرفای من 
خیلی نفرت انگیزه
جوابشو با ادب دادم بیشتر از اونی که میخواست بدونه بهش گفنم
وسطش بهش برخورده 
میگه نمیدونم چی بگم
شما پیش داوری کردی من یه سوال ساده پرسیدم 
بعدم پیاما تا اون سوالو پاک کرده 
اول خواستم بگم کل چتو بپاک ولی دیدم بی محلی خیلی دردش بیش
الان که دارم مینویسمچشام پر شده و بغض گرفتم
بغض گرفتم از این رفتارت
من یه قدم ورداشتم
اما تو مطمعنم کردی که باز اشتبا کردم
باشه مسعودم باشه
دیگه نمیام سراغت
بچرخ تا بچرخیم
هرچقدر دردم بکشم دیگه نمیام
+از همه جا بلاکت کردم جز یه راه
تا اخر این هفته وقت میدم بهت
اومدی اومدی
نیومدی به درکــــــــــــــــــــ
دیگه همه چیو تموم میکنم
بسه دیگه این قدر عذاب بسه واقعا
نامرد عوضی
آخه تو این وضعیت؟؟؟؟
تو این شرایط من؟؟؟؟؟
وای خدآآآآآآآآآ
مسعود من
درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه :#بانو_مریم_راد#مورخ:۹۸/۶/۵سه شنبه#ساعت_شروع ؛(۲۲)♋️☯♋️☯♋️‍ بچرخ به سمت من بچرختا تنظیم شوندباغهای معلق بابلبه سمت شرب مدام عشقو نورسرریز شود از پیاله هابچرخبچرخ این رقصرسم خوشه هایی ست که روی شانه های بلوغ افتاده اندبچرخ بچرخ به سمت من سمت عشق و چنگ بزن به این دو اصلاین دو خوشه ی معلقِبیرون پریده از پرزین تکاملکه در این باغ سر به هوامیوه های کالحالا شرابی رسیده اندبچرخ به س
نمایشنامه قصه زمین بچه ها عاشق اجرای نمایش و بازی کردن هستند. اجرای نمایشنامه یک نوع از نمایش خلاق هست که در حین بازی کردن کودکان یادگیری دارند و خیلی ار مفاهیم آموزشی را در کنار مهارت کلامی می‌توان آموزش داد.
 در نمایشنامه یک سری نقش‌هایی به کودکان از قبل داده می‌شود. نقش‌ها را تمرین می‌کنند و بعد روی صحنه اجرا می‌کنند. برای هر نقشی لباس مخصوص آن نقش تهیه کنید. 
نمایش خلاق و انواع آن نمایشنامه قصه زمین
 نقش ها: قصه گو، زمین، جنگل، کوه، در
دانلود اهنگ خودت با خاطراتت باهم به درک
دانلود اهنگ خودت با خاطره هات باهم به درک
دانلود اهنگ عرفان کالبد خودت با خاطراتت باهم به درک
دانلود آهنگ خودت با خاطره هات باهم بدرک

دانلود اهنگ خودتو خاطراتت باهم به درک
اهنگ.خودت با خاطراتت باهم بدرک
آهنگ خودت با خاطراتت با هم به درک
 
_ چرا آدم‌هایی که محکوم به نابودی‌ هستند را دوست داریم؟_ زیرا در یادها بیشتر و بهتر می‌مانند._ موجودات روان پریشی که می‌خواستند در یادها بمانند. با پرداختن چه بهایی؟_ به هر قیمتی.
* عنوان نوشت:نگاه صوفی ِ ناخواناجهان پریشی ِ مولانادهان پریشی ِ مولاناتو خانقاه منی؛ با منبچرخ و یاحق و یاهو کن
 
زندگی را ورق بزنهر فصلش را خوب بخوانبا بهار برقصبا تابستان بچرخدر پاییزش عاشقانه قدم بزنبا زمستانش بنشین وچایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش.
زندگی را باید زندگی کرد، آنطور که دلت می گوید.مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری! "  #نسرین_بهجتی "
287-
دانش ی من کافی نیست و حتی تو حدی نیست که خوب و بد رو تشخیص بدم و ترجیحم همیشه این بوده دخالت و اظهار نظری نکنم هر چند غالبا از یون دل خوشی ندارم ولی اصلا جنگ و عقب موندگی رو دوست ندارم. اما این روزها بدجور دلم هوس یک جنگ تموم عیار کرده. جنگی که نتیجش خیلی چیزا رو روشن می کنه.
+مرگ یه بار، شیون یه بار
+بچرخ تا بچرخیم
+ما را ز چه می ترسانید؟؟؟
+در انتظار #جنگ_جهانی_سوم
احتمالا یک روزی که دیر نیست و دور میفهمی زندگی ارزشش را داشته. ارزش همه ی بالا و پایین و ضجه زدن ها و به زوووور به چیزی رسیدن ها و از دست دادن ها را.
گفتم از دست دادن. از دست دادنی در این عالَم نیست جز اینکه در ازایش چیزی ارزشمندتر به غنیمت برداری؛ که تجربه این غنی ترینِ غنایم خلقت، آنقدر در دفتر دنیا به کارت خواهد آمد که روزی به تمام بیم و اضطرابش نگاه کنی و لبخندی نثار تمام آنچه پشت سر گذاشته ای بکنی از سرِ رضایت و شاید هم شوق.
دخترم، جانِ دلمِ،
در واقع کرنش و لبخندهای آقای و برجام باعث زیاده طلبی آمریکا و حتی اروپا شده است 
آنچه آنان را گستاخ تر و وقیح تر کرده است اصرار ایران برای ماندن در برجام و نزاع دو جناح کشور بر سر اقتصاد بوده است.
اکنون ادامه این ت کشور به ورطه نابودی خواهد کشاند؟
یک سال پیش اخطار کردم طی یک اخطار چند ماهه از برجام باید خارج شویم ( راهبرد 162)
در واقع خروج یکباره به غرب  اجازه تحلیل نخواهد داد؟
اما اکنون هم باید از پیوستن به FATF ,CFT خود داری کرد اصلا ایر
 
محسن چاوشی تو در مسافت بارانی
دانلود آهنگ جدید محسن چاوشی به نام تو در مسافت بارانی
Mohsen Chavoshi - To Dar Masafate Barani
+ متن ترانه تو در مسافت بارانی از محسن چاوشی
منم شکار شکارم کن سپس ببوس و بچرخانم / سپس بچرخ و ببوسانم
سپس چه کار چه کارم کن / چه کار هرچه تو میخواهی ست
 

ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید تهی و اندی به نام نازنین
 
دانلود آهنگ جدید تهی و اندی به نام نازنین 320
دانلود آهنگ جدید تهی و اندی به نام نازنین 128
 
متن آهنگ تهی و اندی به نام نازنین
کیه کیه منم تهیکسی نیست منم و توییمچشم تو چشم وصلِ وصلیموقتشه همو بغل کنیمچی شد دلت خواستمنم دلم خواستنازنینم، نازنینمتو دلت یه دریاسله، له، لا بیا تو بغلم فوریله، له، لا کسی نیست منمو توییمله، له، لا وای همدمم شدیله، له، لا میشه منو بغل کنیبذار گلم خودمو فدات کنمبچرخ دورم تو
والدین گرامی : سلام
باید توجه داشته باشید که مسائل تربیتی کودکان یکی از اساسی ترین و مهم ترین اشتغال های فکری جوامع متمدن امروزی است.
بچه ها باید در سنین کودکی از سلامت تن و روان برخوردار شوند تا بتوانند در آینده آسوده تر و بهتر زندگی کنند، این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
بازی و ورزش بخشی از رشد طبیعی ذهن کودکان است. کودکانی که در دنیای بازی و ورزش ، پرورش کافی یافته باشند میتوانند در جهان پر هیاهوی امروزی ، از تفکر و خلاقیت بیشتری برخوردار شو
اون : می‌خوای بدونی ناقل هستی یا نه؟
من : آره حتما.
اون : پس این تست رو با دقت و مرحله به مرحله انجام بده. اول بخواب؛ بعد بچرخ به راست، بعد به سمت چپ.
من : خب؟
اون : تونستی؟؟
من : آره دیگه.
اون : تبریک می‌گم تو ناقل نیستی.
من : از کجا فهمیدی؟ :/
اون : ناقل نیستی چون تونستی قِل بخوری!

دقت کنید که مراحل رو حتما درست انجام بدید تا به نتیجه درست برسید :d
دانلود آهنگ کیه کیه منم تهی
نازنین آهنگ جدید تهی با کیفیت بالا
Download The New Tohi kie kie manam tohi
 
متن آهنگ تهی
کیه کیه منم تهی کسی نیست منمو توییم
چش توو چش وصله وصلیم
وقتشه همو بغل کنیم
چی شد دلت خواست منم دلم خواست
نازنینم نازنینم تو دلت ی دریاست
بیا توو بغلم فوری کسی نیست منمو تویی
وای همدمم شدی میشه منو بغلم کنی
بذار گلم خودمو فدات کنم
بچرخ دورم تو شدی مال خودم
از گذشتت نمیخوام بپرسم نازنین
بینمون هر چی بشه منو تو مال همیم
بیا توو بغلم فوری کسی نیست
✍بازی های موثر برای کودکان دارای اتیسم:

بازی جزئی مهم در آموزش کودکان است. محرومیت از بازی به شدت تاثیر گذار بوده و موجب تاخیر در رشد اجتماعی کودکان می شود. اما به نظر می رسد که به واقع بازی پایه و اساس اولین روابط اجتماعی باشد. در طی بازی می آموزیم که با دیگران به نحو مطلوب ارتباط برقرار کنیم، تجارب مختلف کسب کنیم و در افکار و تمایلات خود منعطف باشیم. باید توجه داشت که کودکان دارای اوتیسم در مقایسه با دیگران از رشد اجتماعی  کمتری نیز بهره می
فرض کنید به شما  کنترل یه ربات رو
بدن که 5 تا کار می تونه انجام بده. مثلا

روشن شو(ON)

 یک گام به جلو برو(step)

 به اندازه دلخواه در جهت عقربه های
ساعت بچرخ(rotate)

 جسم کوچک جلوت رو بردار(take)

خاموش شو(off)

حالا اگه این روبات رو بذارن تویه اتاق و یه توپ کوچیک رو یه طرف اتاق بندازن
بگن با این ربات این توپ رو بردار، احتمالا با چند حرکت این کار و انجام میدین.

ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید شاد کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و تویی تهی و اندی در سایت موزیک ایرانی
ahang kiye kiye manam tohi kasi nist manam o toeim
دانلود اهنگ کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و توییم - موزیک ایرانی
کیه کیه منم تهی ، کسی نیست منم و توییم
چشم توو چشم وصلِ وصلیم ، وقتشه همو بغل کنیم
چی شد دلت خواست ، منم دلم خواست
نازنینم، نازنینم ، تو دلت یه دریاس
لا لا لا بیا توو بغلم فوری
لا لا لا کسی نیست منم و توییم
لا لا لا وای همدمم شدی
لا لا لا میشه منو بغل کنی
بذار گلم خودمو ف
قسمت اول را بخوان قسمت 24
دوباره خنده مهمان لب هایم شد و قلبم را اندکی از تلاطمی که همیشه در آن مهمان بود فاصله داد.
- خب پس باید برید پیش خواهرتون درس بگیرید.
احساس کردم زیاد از حد صحبت کردم؛ در حالی که رو تختی را مرتب می کردم ضمیمه این حرفم گفتم.
- ببخشید مزاحمتون شدم. به نهال سلام من رو برسونید.
- خواهش می کنم، اختیار دارید. چشم سلام می رسونم‌، مواظب دریا باشید.
- متشکرم، چشم. خدانگهدار.
تلفن را قطع کردم و به طرف اتاق دریا رفتم. در زدم و وقتی اجازه
دانلود آهنگ بذار گلم خودمو فدات کنم میدونم حساسی نازی نازی تهی و اندی در سایت موزیک ایرانی
Ahang bezar golam khodamo fadat konam midonam hasasi nazi
دانلود اهنگ بزار گلم خودمو فدات کنم؛ میدونم حساسی نازی نازی - موزیک ایرانی
کیه کیه منم تهی کسی نیست منم و توییم چشم توو چشم وصل وصلیم وقتشه همو بغل کنیم چی شد دلت خواست منم دلم خواست نازنینم، نازنینم تو دلت یه دریاس لا لا لا بیا توو بغلم فوری لا لا لا کسی نیست منم و توییم لا لا لا وای همدمم شدی لا لا لا میشه منو بغل کنی بذار
تا شما هزارتا صلوات برای به خیر گذشتن امشب کنین،من میرم بعد هزارسال که پسرک برگشته ایران ببینمش بالاخره.
میترسم ازینکه تنهایی بریم و حرفی بزنه و نفهمم جوابش رو چی بدم، گفتم بذار یار جمع کنم.زنگ زدم به کمیل میگم داداش بردار اکیپت رو بریم بیرون دو ساعت بچرخیم.میگه نه من حوصله بیرون اومدن ندارم!!!میبینین?اینطوری یار جمع کرده برا خودش!!!دیر جنبیدم.
 
*با سبیل های دسته دوچرخه ای و موهای طویل و شکم قلمبه میریم که تمام تصاویر ذهنیش رو نابود کنیم:))))
درس چهارم آموزش مکالمه انگلیسی با فرندز – فروش کمد جویی
سریال فرندز Friends به دلیل سادگی و روانی مکالمات، یکی از بهترین منابع یادگیری زبان انگلیسی می باشد.
درس های مربوط به آموزش مکالمه با سریال فرندز را به صورت جدا از هم در سایت قرار می دهم. یعنی درس قبلی مرتبط با این درس نیست و شما می توانید هر کدام را جداگانه تماشا کنید و گوش دهید. 

لغات مهم و کاربردی مربوط به این درس
Rip
How many times
Slide
Tetanus shot
Chirp
توصیه من به شما این است که ابتدا فیلم را تماشا کنید
چقدر من تنهام، لاقل یکی پاشه بیاد بریم بچرخیم.
این چند روزه همش بارون باریده و من همش کنج خونه نشستم. حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم.
نشستم تو خونه و صدای جیک جیک این دو تا جوجه رو گوش میدم. خیلی باحالند.
با دستم که بهشون غذا میدم، یکیشون یه تیکه غذا بر می داره و میدوه یه طرف دیگه، اون یکی هم بدون توجه به این که دست من هنوز پر غذاست، می دوه طرف اون یکی تا غذا رو از نوک اون بکشه بیرون و خلاصه این طوری سر یه لقمه نون دعوا می کنند.
ولی شبا خیلی باحاله، ب
شما را نمیدانم ولی من وقتی میخوانم که سید بن طاووس رحمة الله علیه برای شب پنجم این دعا را نقل میکند که وَ تَجْعَلَنِی فِیمَنْ صَامَ وَ قَامَ وَ رَضِیتَ عَمَلَهُ»، ذهنم میرود به این سمت که آخدا! نکند ما را از خوبانت جدا کنی. ما یک عمر است که عادت کرده ایم لا به لای دست و پای خوبانت بچرخیم. عادت کرده ایم به روضه های خوبها. عادت کرده ایم به ادای روزه داری بین خوبها ! عادت کرده ایم به ادای نماز خواندن بین خوبها. نگذار بین ما و عادت ما جدایی بیفتد. ما
 همیشه می‌روی و من هنوز
پیِ کسی که عاشقم شود
اگر فقط غریبه می شدی
رفیقِ خوبِ روزهای بد
شقیقه های ترس را ببوس
به هرچه می‌شد و نمی‌شود
برای لحظه‌ای بمیر و بعد
نرو که هیچ کس نمی رود
تمام آب هم لجن شود
ولی نهنگ ها نمی زنند
به خودکشیِ ساحلی بدن
عجیب ها به عمق می روند
مجاهدانِ انتحاری اند
که از شُعارها نمی بُرند
دو گرگِ بازمانده از قدیم
که از گراز ها نمی خورند
جهانِ پشتِ آینه سیاه
جهانِ روبرو تکرّر است
آهای زل زده به چشمِ من
رفیقِ شیشه ای دلم
بچه های گل توی خونه! دانشگاه ما کلی سگ دارد. و کلی باغ. 
یک بار با نرگس رفته بودیم توی یکی از باغ هایی که حوض دارد و اب کثیفش پر از ماهی گلی های جذاب است. از پشت درخت ها رد نشده و کاملا وارد راه فرعی نشده بودیم که یکهو صدای سگ امد. و یک دانه مشکی گنده بکشان دویید سمتمان! جفتمان ترسیدیم ولی من به سرعت ایستادم. شکلات بزرگی توی دستم و جلوی صورتم بود که همانجا خشکید! نرگس یک قدم عقب تر از من بود. چنگ انداخت به بازویم و من گفتم نرگس وایسا و نترس! ما ایستاد
بسم الله الرحمن الرحیم
قربة الی الله
اولین باری که رفتم تبریز، ‌ای بود. شبونه با اتوبوس راه افتادیم و خروس‌خون ترمینال تبریز پیاده شدیم. محمودرضا با یه شلوار پارچه‌ای مشکی و پیراهن سفید و یه کیف هندی‌کم که انداخته بود رو دوشش اومد به استقبالمون. از همون ترمینال هم دوربین رو در آورد و شروع کرد به تصویر گرفتن و کارگردانی کردن. . حالا اینوری برید!!! حالا حرف بزنید!!! سید نظرت چیه!!! مصطفی حال میکنی اومدی تبریزا!!! اوهوی بچرخ ازت فیلم بگیر
مامان رفته بود بیرون.لامپا خاموش بود. 
فائزه گفت: یه آهنگی بذار که هم دختر بخونه توش هم پسر.
رفتم روی پلی‌لیست ریوردیل. قسمت شونزده فصل سه. Big fun رو پلی کردم و چهار دقیقه دور خونه چرخیدیم و چرخیدیم و چرخیدیم، اون قدر که دیگه داشتیم می‌پختیم و دور تند کولر هم جواب نمی‌داد.
آره، آتش‌بس خوبه، آشتی باشیم خوبه، زبون‌درازی نکنه خوبه. 
خوبه که مامان نباشه و یک ساعت و نیم بچرخیم و لامپا خاموش باشه و فکر کنیم که خوشحالیم، حتی با این که دستش زخمی شده و
من هر دو روز یه بار (یه روز در میان)
از طبیعت زیبای این ده زیبامون (دومین سومین شهر برتر جهان از نظر زندگی از نظر من دهاته :) چون هر جا که خونه منه، و دوسش دارم، دهاته :)) استفاده میکنم و میرم و میدوئم.
هر بار دقیقا بین 13 تا 14 کیلومتر میدوئم
و پدر پدربزرگمم درمیاد!!!
ولی حال میده
تقریبا بیشتر از نصفش رو در حاشیه اقیانوس و رودهای منتهی به اقیانوس میدوئم.
خونه ما بغل اقیانوسه. یعنی ابهای ازاد بغل خونه مان.
خیلی خیلی احساس خوبی دارم به این کارم.
دوست داش
اغا میگن وقتی آمادگی یه چیزو نداری دقیقا هی برات پیش میاد اینه که من پول ندارم هیم برام پیش میاد که باید دست تو جیبم کنم پول تو جیبیمم هنوز نگرفتم از جیب خانواده خرج میکنم :/ حالا بیتا پریشب خوابشو دیده بودم بهش پیام دادم هم حالشو بپرسم هم بهش بگم خوابتو دیدم چیکارا میکنی امروز پیام داد بیا فردا بریم بیرون بچرخیم همو ببینیم. بهش نگفتم پول ندارم اما حتما باید بگم که زیاد پیاده نشیم :) خیلی وقت بود ندیدمش خب به یاد ایام قدیم دیگه خیلی دیر نشه حداق
عیدغدیری که گذشت این قصیده هم توفیق داشت در جوار خانه خدا و محل تولد امیرمومنان با تبرک‌جستن به نام مبارک علی» علیه السلام سروده و پس از آن از مکه عازم شهر قم شود تا در جشن حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها نیز خدمت کند. امید که بی‌ادبی نباشد:
ذکرچه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علیچه بود روشنای جان؟ علی علی علی علیکه بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خداکه داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علیگدای شاه کیست، هان؟ منم منم منم منممرا چه کس دهد امان؟ علی علی
امروز در وبلاگی کامنت تو کامنت شد و بحث به اینجا رسید که هر آدمی میتونه شرایط زندگی خودش رو خودش تغییر بده، پس چرا آقای آسمان آبی شرایط زندگی خودشو تغییر نمیده و تنها زندگی میکنه و از اینکه هر روز داره غذاهای بدمزه و از دهن افتاده ی اسنپ فود رو میخوره میناله و در نهایت از اینکه کسی نیست باهاش بره بیرون و تنهایی گذر عمر میکنه غر میزنه؟!
 
خب چیشد که زندگی من اینجوری شد؟!
 
دلیل تنهایی:
منم مثل بقیه دوستای زیادی داشتم! چه آقایون و چه خانم ها! تمام
فردا برگه دوم قرص‌هام هم تموم می‌شه و این یعنی چهل روز بی‌وقفه هرروز پماد زدم به صورتم و یک روز درمیون قرص‌هام رو خوردم. بگذریم که این بعیدترین چیز ممکنه برای منِ بی‌حواس، که تازه به لطف و پیگیری یکی از دوست‌هام انجامش دادم و واقعا کار شاقی هم نکردم. چهل روز به پوستم توجه کردم فقط به خاطر مامانم. الحق الان با یک پوست خیلی صاف جلوی آینه می‌تونم به خودم لبخند بزنم اما این اصلا برای من مهم نیست. چندان هم برام اهمیتی نداره که به ظاهرم برسم و ای
فردا برگه دوم قرص‌هام هم تموم می‌شه و این یعنی چهل روز بی‌وقفه هرروز پماد زدم به صورتم و یک روز درمیون قرص‌هام رو خوردم. بگذریم که این بعیدترین چیز ممکنه برای منِ بی‌حواس، که تازه به لطف و پیگیری یکی از دوست‌هام انجامش دادم و واقعا کار شاقی هم نکردم. چهل روز به پوستم توجه کردم فقط به خاطر مامانم. الحق الان با یک پوست خیلی صاف جلوی آینه می‌تونم به خودم لبخند بزنم اما این اصلا برای من مهم نیست. چندان هم برام اهمیتی نداره که به ظاهرم برسم و ای
امروز صبح با صدای جیغ مامانم از خواب پریدم . 
-چیشده؟
+مووووش!
از ترسم بالای تخت ایستادم. داد میزدیم بابام بیاد بکشه. در اتاق بستم یه چادر انداختم پشت در که از زیر در نیاد داخل. و داشتم به این فکر میکردم که خب دیگه نمیاد داخل تختم مرتب میکردم که یهو بابام در باز کرد موش اومد تو @_@
جیییغ زدم در باز نکننننننن:/ 
رفتم بالا تخت. موش لای چای زیر در گیر افتاد . مامانم گف بیا بیرون مریم . ولی من نمیتونستم دیگه ت بخورم. بابام به زوور میخواست از تخت بیارتم
‫جمعی از شاعران کشورمان از غزل معروف فیض کاشانی با مطلع بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم» استقبال کردند.

‎‫محمدعلی یوسفی» شاعر شیرازی غزلی به استقبال از غزل فیض ‎‫کاشانی سروده است که در ادامه می‌خوانیم:‬
‎بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم‎انیس جان غم فرسودهٔ بیمار هم باشیم
به نامحرم نگویم از غم دل در شب هجران‎بیا تا ما یگانه مَحرم اسرار هم باشیم
‎نه تنها امشب و فردا شب و فردا و پس فردا‎بیا ما تا ابد تب دار هم دلدار هم ب
بچه مثبت مدرسه : چه آتشی می سوزانند این دوپسر شیطون و عاصی از درس و مدرسه.
بچه مثبت مدرسه : یاسر عرب، نشر سپیده یاوران
معرفی:
مثبت در منفی میشود صددرصد مثبت ولی از مدرسه اخراج می شوید!
بریده کتاب:
روزهای آخر مثل برق وباد می گذشت، کلاس ها تمام می شد و امتحانات آخر سال می رسید. امتحان آخری رو خوب یادمه. همه بچه ها طبق قرار قبلی بعد از دادن برگه امتحان بیرون مدرسه ایستادیم و دسته جمعی، کتاب های درسی رو تکه تکه و پاره پاره کردیم و آتیش زدیم. این طوری ا
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
هان آسمانک!
مرا ای تو سماوی‌دخترک، برقصانم و بگردانم و بچرخانم. برقصان و بسوزانم به تب‌وتاب خود. تا به پایان زمان و مکان برقصانم.
بیا برقصیم و بجنبیم، بیا به این حیات ب
‍ درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ؛۹۸/۴/۱۸سه شنبه#ساعت_شروع ؛2⃣2⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣به بال چلچله ها تیر تن فروشی خوردبهار از وجناتِ رواق افتادهو کوچه ای که پر از انتظار موعود استپس از طلوع شب از اشتیاق افتادهو تازه اول یک اتفاق تودرتو ستنهیب سرکش ابری عجیب بارانزاچگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خودرا»که ماهِ روی تو دستِ محاق افتادهدو چشمه ای که پر از خاطرات تاریخندکه زنده رود بمیرد برای رکنابادچگونه
برنامه نویسی چیست ، آیا آموزش برنامه نویسی یک عمل خسته کننده است؟
کامپیوتر‌ ها آنچه را که به آن‌ها گفته می‌شود انجام می‌دهند. دستورالعمل‌ هایی که به کامپیوتر داده می‌شود،‌ همان برنامه‌ هایی هستند که توسط انسان نوشته می‌شود. برنامه‌ نویسان کامپیوتر کد منبع را طوری می‌نویسند که توسط انسان قابل فهم باشد، اما همین کد منبع برای کامپیوتر غیر قابل فهم است. در بسیاری از موارد، این کد منبع به کد ماشین ترجمه می‌شود، در این حالت کد ماشین به صو
هیچ موقع هیچ‌کس نه همراهم بوده تو یه کاری ، نه بهم اجازه میدادن برم خودم تنهایی اون کار رو انجام‌بدم!
اره خب واسه همینه که انقدر تنها میشینم خودم واسه خودم ، چون فانتزی ها و چیزهایی که من میخوام هیچ کس باهاش همراه نیست و پایه ی انجام اون کار نیست.
واسه همین دعا میکنم بابام بمیره  ،شاید اون موقع استقلال عملم خیلی خیلی بیشتر بشه ، 
یا واسه همینه که از خدا میخوام هم کفو من رو تو زندگیم بهم‌بده زودتر،  اون ادم ایده الم رو بهم بده تا همیشه پایه
 
برنامه نویسی چیست ، آیا آموزش برنامه نویسی یک عمل خسته کننده است؟
کامپیوتر‌ ها آنچه را که به آن‌ها گفته می‌شود انجام می‌دهند. دستورالعمل‌ هایی که به کامپیوتر داده می‌شود،‌ همان برنامه‌ هایی هستند که توسط انسان نوشته می‌شود. برنامه‌ نویسان کامپیوتر کد منبع را طوری می‌نویسند که توسط انسان قابل فهم باشد، اما همین کد منبع برای کامپیوتر غیر قابل فهم است. در بسیاری از موارد، این کد منبع به کد ماشین ترجمه می‌شود، در این حالت کد ماشین به ص
+فردا میخوام با فاطمه برم بیرون 
-دوتایی یا مهدی هم میاد؟
+ نه بابا مهدی که می دونید چجوریه نمیاد اون.
- حالا کجا میرید؟خواستی میبرمتون.
+نه بابا خودمون میریم ،همینجوری میخوایم بریم بچرخیم.فقط سوئیچ واینجا آویزون کنید صبح دنبالش نگردم
-   -_-
+ چیه خب نکنه میخواید پیاده بریم؟ 
- -_-
+خواهش می کنم بابا ،جلو فاطمه ضایع میشم ،گفتم با ماشین میریم.
- فاطمه عاقلِ سوار ماشینی که تو راننده اش باشی نمیشه :))
+الان از کجا فهمیدین فاطمه عاقلِ؟!! -_- 
- هست دیگه
+ م
گام 1 - طریقه کار لکوموتیو
1 – پمپ گازوئیل در موقع روشن کردن موتور دیزل برق مصرفی را از باطری گرفته و پس از روشن شدن موتور دیزل برق مصرفی را از مولد برق کمکی تامین می نمایید . پمپ گازوئیل از مخزن گازوئیل که در زیر شاسی لکوموتیو قراردارد گازوئیل را گرفته و با کتور ها میرساند .
 2 – موتور دیزل توسط موتور الکتریکی استارت روشن میشود و با فرستادن برق باطری 64 ولت به موتور استارت (روشن کننده ) که توسط دنده به میل لنگ موتور وصل میشود موتور روشن خواهد شد .
ما سه نفر
بودیم. وارد ویلا که شدیم، احساس خیلی خوبی بهمون دست داد. روی صندلی ها که آروم
گرفتیم، از همون جا مسیرمون از هم جدا شد!

سعید: من کلا
این دو روز رو همین جا می مونم. خیلی جای با نمک و جالبیه.

رضا: اشتباه
می کنی. حرفه ای باش! راه بیفت با من بریم بچرخیم. از همکارام پرسیدم کجا برم و
چیکار کنم.

من: هر دو تون
اشتباه می کنید!! برنامه من، برنامه یه تیم حرفه‌ایه.

.

.

دو نفر
خوشحال: یکی کمی کم حوصله، یکی کمی خسته








یه نفر خیلی خوشحال: نه خسته، نه کم ح
"کوئوکا"
#part_2
تو خونه ی ما، که یه خونه ی شصت و پنج متری تو یه محله ی پایین شهر هست، فقط من فکر می کنم، قهرمانی نیست. وگرنه که مامان بابا رو، وقتی که خمارو بی هوش هم، پایِ منقل افتاده یک قهرمان می دونه. کفش هامو درمیارم و داخل خونه می شم. بابا مثل همیشه تکیه داده به  دو متکای قرمز رنگی که یادگارِ دست های خان جون هست و مشغول درست کردن سوخته از شیره ی تریاک هست! یه جام مسی هم داره که مال پدربزرگش بوده و در همین خصوص مصرف می شده. پدربزرگ های دیگه اگر بر
"کوئوکا"
#part_2
تو خونه ی ما، که یه خونه ی شصت و پنج متری تو یه محله ی پایین شهر هست، فقط من فکر می کنم، قهرمانی نیست. وگرنه که مامان بابا رو، وقتی که خمارو بی هوش هم، پایِ منقل افتاده یک قهرمان می دونه. کفش هامو درمیارم و داخل خونه می شم. بابا مثل همیشه تکیه داده به  دو متکای قرمز رنگی که یادگارِ دست های خان جون هست و مشغول درست کردن سوخته از شیره ی تریاک هست! یه جام مسی هم داره که مال پدربزرگش بوده و در همین خصوص مصرف می شده. پدربزرگ های دیگه اگر بر
پارسال این‌موقع بعد از فرار از گشت، ولیعصر رو از تجریش به سمت چهارراه پیاده می‌رفتیم و متعجب از خلوتیش راحت حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. بین بساط دست فروشا دنبال خرت و پرت می‌گشتیم و هرچیزی پیدا می‌کردیم جز اونی که می‌خواستیم. از خنده ریسه می‌رفتیم و با دست‌فروشا هم‌صحیت می‌شدیم. بهشون خسته نباشید و تبریک عید می‌گفتیم و از وسایلشون تعریف می‌کردیم. خنده به لب کلی آدم آوردیم و همین یک دنیا برامون ارزش داشت.ساعت دو گرسنه و خسته از اینور
پارسال اینموقع بعد از فرار از گشت ولیعصر رو از تجریش به سمت چهارراه پیاده می‌رفتیم و متعجب از خلوتیش راحت حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. بین بساط دست فروشا دنبال خرت و پرت می‌گشتیم و هرچیزی پیدا می‌کردیم جز اونی که می‌خواستیم. از خنده ریسه می‌رفتیم و با دست‌فروشا هم‌صحیت می‌شدیم. بهشون خسته نباشید و تبریک عید می‌گفتیم و از وسایلشون تعریف می‌کردیم. خنده به لب کلی آدم آوردیم و همین یک دنیا برامون ارزش داشت.ساعت دو گرسنه و خسته از اینور به
پیاژه وقتی داشت رشد شناختی کودکان رو بررسی میکرد و مراحلش رو مشخص میکرد گفت بچه ها بین دو تا  هفت سالگی توی یه مرحله ای هستن که بهش میگن مرحله پیش عملیاتی و یه ویژگی از خودشون تو این مرحله نشون میدن به اسم egocentrism که ترجمه ش کردن به خودمحوری یا خود میان بینی. حرفشم این بود که این بچه ها نمیتونن تمایز ایجاد کنن بین چشم انداز خودشون و بقیه. یعنی فکر میکنن ادراکی که بقیه از محیط دارن شبیه ادراک خودشونه. بعد یه مساله رو مطرح کرد به اسم مساله "سه کوه".
امروز درست یک ماه میگذره از اولین روزی که اومدم توی خوابگاه وسیله هامو چیدم و ساکن شدم. این مدت انگار هزار سال گذشته. کلی اتفاقای جدید تجربه های جدید آدم های جدید و. حالا دیگه جای کلاس های دانشکده رو یاد گرفتم و توی پیچیدگی دو تا ساختمون دانشکده گم نمیشم. فاصله ی خوابگاه تا دانشکده رو بلد شدم. جاهای مختلف خوابگاه رو یاد گرفتم و با خیلی چیزا توی این فضای جدید اخت شدم. ما چهارنفریم توی این اتاق که خداروشکر آدم های خوبی هستن اون سه تا و خیلی از ن
آنچه والدین باید بدانند و انجام دهند
درمان
سوختگی های کودکان
منطقه
سوخته شده را زیر آب سرد با درجه پایین بگیرید و با گازهای تمیز و یا باندهای مخصوص،
آن منطقه را بپوشانید. هرگز محل سوختگی را که پانسمان می کنید، بیش از حد محکم نبندید،
چون آن منطقه نیاز به تنفس دارد و باید هوا به آن برسد. بعد از این کارها، باید به
پزشک مراجعه کرده و با او در مورد دادن مسکن به کودک خود صحبت کنید
اگر در
بچه های شما سوختگی های شدیدی روی داده و یا کودک در منطقه ای که ی
فاطمه‌زهرا رو بردم بیرون بچرخیم. اول رفتیم امام‌زاده‌ای که چسبیده به دیوار محوطه مجتمع مامان‌اینا. 
رفتم زیارت. یادم اومد امروز وسطِ سلامِ نمازم، چقدر هوسِ زیارتِ بی‌بی رو کرده بودم.
دلم باز شد. این امام‌زاده هم یک خانومه.
و من سه بار گفتم: صلی الله علیک یا اباعبدالله.
بعد با فاطمه‌زهرا برگشتیم "محبّته"
چند دقیقه بازی کردیم. خندیدیم. درخت و سبزه دیدیم.
و تا در خانه دویدیم چون زینب بیدار شده بود.
به فاطمه‌زهرا گفتم: اینطوری می‌خواستی بر
اسمتو با عشق نوشتم رو تنه ی درختا گل دادن
واسه بودن تو در کنارم تک تکشون بهم قول دادن.
اینا همه میدونن،
 نمیتونم بمونم با تنهاییام.
اینا همه میدونن ک من چقد دیوونم،
حق با ایناست.
اینا همه دس ب یکی کردن، ک تورو برگردونن میدونن با تو ارومم 
پیشت عاشق بارونم
اینا همه دس ب یکی کردن ک تو مال خودم باشی.
نمیزارم تنها شی.
باید عاشق هم باشیم❤
 
 
دیروز نزدیک ساعت هفت صبح خوابم برد ساعت و واسه هشت گذاشته بودم ک چش باز کردم دیدم ساعت دوازده و نی
    داشتم پام رو نگاه می کردم ،‌رنگ آرزو هام رو می گم ،‌نگاش میکردم و میگفتم تو هم خوب میشی بعدش باهم چین میکنیم و چون، خلاصه داشتم سوار اسب سبز آرزو هام با سرعت پرواز میکردیم که یه باره شطرنجی شدیم ، گفتیم بابا چی شد ،‌چطو شد ؟ گفتن که چرا رنگ آرزو هات اینطوریه مثل بقیه سفید صورتی نیست ، گفتیم بابا پامون اینطوری آخ شده و قلک درونم شکسته و صفرا مون زده همه جا ! گفتن چی شده ایطو شده ، گفتیم ها ، ما با خاطرات جوج داشتیم جیپسی نایت و اینا که یه هو ا
نصف کسایی که می‌شناسم یا شمالن یا مشهد یا اصفهان یا هرمز یا کیش یا مای! :دی منم از دو سه روز پیش می‌گفتم چی کار کنم چی کار نکنم که امروز واقعا حس دانشگاه رفتن نیست به خاطر یه کلاس (با این که استاده گفته بود بیاین). قرار شد با همون دوست اون‌دفعه‌ای بریم یه فیلم دیگه ببینیم. (نهایت تفریح!) قرارمون حدود ساعت دوازده‌ونیم، یک بود تو باغ کتاب که به اکران ساعت سه برسیم. چون اصولا فیلمای جشنواره رو اگه همون روز بخوای بلیت بگیری باید کلی زودتر بری بشی
نصف کسایی که می‌شناسم یا شمالن یا مشهد یا اصفهان یا هرمز یا کیش یا مای! :دی منم از دو سه روز پیش می‌گفتم چی کار کنم چی کار نکنم که امروز واقعا حس دانشگاه رفتن نیست به خاطر یه کلاس (با این که استاده گفته بود بیاین). قرار شد با همون دوست اون‌دفعه‌ای بریم یه فیلم دیگه ببینیم. (نهایت تفریح!) قرارمون حدود ساعت دوازده‌ونیم، یک بود تو باغ کتاب که به اکران ساعت سه برسیم. چون اصولا فیلمای جشنواره رو اگه همون روز بخوای بلیت بگیری باید کلی زودتر بری بشی
پریروز یکشنبه بود طبق معمول یکشنبه ها با صاد داشتیم منتها این دفعه با حضور افتخاری سین و شین [ اخ که من چقدر این دوتا دخترو دوست دارم یعنی قشنگ خواهرن ] صبح رو در جوار هم سپری کردیم خندیدیم خوردیم من دیگه اون احساس معذب بودن اولیه رو ندارم خونه صاد احتمالا تا اخر تابستون در کابینت هاشم وا میکنم ! :| بعدش رفتم کلاس ریاضی و واقعا هنگ بودم میگفت دو چهار میگفتم شیشش :| امتحان رفت بگیره هیچییی یادم نمیومد میخواستم همونجا بخوابم برگه هارو نگرفت
شب هیژدهمیه که ناکجای عزیزم و احتمالا تا آخرِ همین هفته میمونم.
میتونستم کارامو زود انجام بدمو سه شنبه ی هفته ی پیش برم، ولی دوس نداشتم برم و کارا رو کش دادم.
امروز صبح هوا گرم و آفتابی بود، ظهرم گرم و آفتابی، یهو ابرایی که بودن بارون شدن و کم کم ابرا زیاد شدن و یکی دو ساعت بارون زد. به هوایِ عجیب اینجا عادت کردم دیگه. تعجب نمیکنم از هیچ چیش. حتی تگرگ هم تو این موقع از سال و تو یه روزِ آفتابی مسبوق به سابقه‌ست.
مهدی دیروز رفت و سجادم که قبل تر رفت
در نزدیکی خودتان ، حتما یک دختر نوجوان را دیده اید که
گوشی اش را به دست گرفته و مخفی ترین جای اتاق ، در خودش مچاله شده و دارد آرام
آرام اشک می ریزد

حتما دیده اید دختری را که شب ها تا ساعت یک _ دو ، دارد با دستمال اشک
هایش را پاک می کند و صفحه ی گوشی را بالا می برد .

و حتما دیده اید دختر هایی را که
رمان های اینترنتی میخوانند !!


 

 

کتاب خواندن عالی است ، مطالعه فوق العاده است ، با شعور شدن
بهترین اتفاق است اما بیایید قبول کنیم در رمان
های اینترنتی
بسم الله الرحمن الرحیم»
#تدبری ولایی در قرآن
#سوره شورا آیه_13
.اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ ١٣
.خدا هر که را بخواهد، به سوى خود برمى‌گزیند، و هر که را که از در توبه درآید، به سوى خود راه مى‌نماید. (۱۳)
"خدا کسی را که به حالت تضرع و زاری به درگاه خدا بیاید، برمی گزیند و او را هدایت می کند. "وسیله ی هدایت همه انسانها امامت است و درحال حاضر امام زمان(عج)  وسیله ی هدایت است.اگر ما باحالت تضرع و زاری و با قل
| ۲۶ آبان ۹۸ |
دیروز منِ سرمایی با وجود برفی که اومده بود، صبح خیلی زود، از خونه زدم بیرون تا برسم به خونه‌ی خاله. قرار بود روز آخر رو با پسرخاله توی شهر بچرخیم. اولش رفتیم دبیرستانش. تعطیل بود ولی وداع انجام شد. بعدش رفتیم خدمت استادش، حامد ابراهیم‌پور. آخرین شعرش رو براش خوند و ایشون هم نقدش کرد. خیلی دوست داشتم شعر من رو هم نقد کنه ولی خجالت کشیدم! :| بعدش استاد در مقام استادی مریدش رو نصیحت و راهنمایی کرد. بعدش رفتیم دانشگاه و صد البته داغ من
به نام خداوندی که میداند کجاها حال بگیرد و حال بدهد.
حدودا چهار روز و اندی میگذره از اعلام نتایج کنکور سال 98.و همونطور که محضر حضورتون هست نصف "وبلاگ های به روز شده" ی بیان شده "شاخ کنکورو شکستم/کنکور خدا لعنتت کنه/خدایا چرا اینقدر بدبختم؟/چرا به دنیا اومدم؟/خوشبختی سلام!"خلاصه که منم اینارو دیدم یه عذرخاهی به همه بچه هایی که تو صندوق پستیشون اعلام خوشحالی نکردم.دلم میخواست باتون ساندیس هارو به هم بزنیم و تا صبح که افتاب میزنه تو فرق سرمون، بر
دیشب بعد از مدتی سینما رفتیم.
برای دیدن فیلم سرخپوست. فیلمی میخکوب کننده و جذاب با تعارض‌های انسانی فوق‌العاده.
دلم می‌خواست درباره‌اش چیزی بنویسم اما آنچه بعد از تماشای فیلم رخ داد، حس و
حالم را گرفت.
برای زنده کردن خاطرات سالیان
قدیم رفته بودم سینما ایران در خیابان شریعتی. بعد از فیلم به سیاق دوران قدیم فکر
کردیم همانجا شام بخوریم و کمی در فضای سینما بچرخیم. سینما سه سالن دارد. بعد از
پایان فیلم در هر سالن، به نحوی به خارج از سینما هدایت
حاج قاسم تا مرا دید سلام و علیک گرمی کرد و آمد داخل. از بچه کوچکی که در آغوشم بود متوجه شد ازدواج مجدد هم کردم. گفت: چرا به من نگفتی ازدواج کردی و بچه دار شدید؟

گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، زهرا بختیاری: محمود نریمانی به تاریخ دوازده دی سال 1366 در روستای دروان» کرج، متولد شد. وی از نیروهای سپاه پاسداران بود که با آغاز جنگ سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سرزمین شام شد تا با تروریست های تکفیری مبارزه کند. محمود سرانجام مزد این جهادش
تا به ‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا موقعیت‌های شغلی بسیار مهم و عالی هیچ‌وقت با آگهی پر نمی‌شوند؟
 
و یا تا به ‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی شرکت‌ها بدون شرکت در مناقصات همیشه پروژه‌هایی در دست انجام دارند؟
 
آیا در اطرافیانتان اشخاصی را دارید که همیشه پیشنهادهای شغلی بسیار خوبی برایشان وجود دارد؟
تنها کمتر از ۵۰% فرصت‌های شغلی به آگهی‌های استخدامی تبدیل می‌شوند. این بدان معناست که تعداد بسیار زیادی از فرصت‌های شغلی بدون ا
بهترین قالیشویی
 آیا برای مقابله با گلهایی که بچه های خود را در بیرون خانه لمس می کنند،راه حلی وجود دارد؟
آیا برای قالیشویی در تهران یک شرکت حرفه‌ای وجود دارد؟ ارائه خدمات قالیشویی به چه صورت انجا می‌شود؟
 در زمینه تمیز کننده فرش خانه نوع بسیار زیادی از انواع مختلف وجود ندارد. اکثر مدل ها توسط مارک های مشابه تولید می شوند و هر نام تجاری چندین پاک کننده مشابه را تولید می کند. بنابراین برای پیدا کردن بهترین، ما با سه کارشناس تمیز کردن صحبت
از نظر روانشناسی بازی جنبه‌های آموزشی و سازندگی داشته و به کودک، فرصت رشد جنبه‌های؛ جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی می‌دهد و فراتر از آن کودک اصول اخلاقی و اجتماعی را در این میان بخوبی فرا می‌گیرد.

آری بازی های کودکی حکمت داشت:
هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن و هماهنگی چشم و دست
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن 
وسطی: تمرین اجتماعی شدن 
گل یا پوچ: دقت در انتخاب
قایم باشک: جسنجو و کاوشگری 
و.
درباره فواید بازی و نقش آن در پرورش جسم و روح آنه
از نظر روانشناسی بازی جنبه‌های آموزشی و سازندگی داشته و به کودک، فرصت رشد جنبه‌های؛ جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی می‌دهد و فراتر از آن کودک اصول اخلاقی و اجتماعی را در این میان بخوبی فرا می‌گیرد.

آری بازی های کودکی حکمت داشت:
هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن و هماهنگی چشم و دست
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن 
وسطی: تمرین اجتماعی شدن 
گل یا پوچ: دقت در انتخاب
قایم باشک: جسنجو و کاوشگری 
و.
درباره فواید بازی و نقش آن در پرورش جسم و روح آنه
دانلود,پاورپوینت بررسی معماری بیزانس روم شرقی,pptx










تاریخ ایجاد


10/03/1398 12:00:00 ق.ظ

  
تعدادبرگ: 49
  قیمت: 3800 تومان
  

 تعدادمشاهده
 1





















۱۰ کاری که افراد موفق برای رسیدن به آرزوهایشان انجام می‌دهند
تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.

کتابخانه‌هایمان را پر کرده‌ایم از انواع و اقسام کتاب‌های مربوط به موفقیت و عادات و رفتارهای افراد موفق. این کتاب‌ها را می‌خوانیم و سعی می‌کنیم در ز
بسم الله الرحمن الرحیم»
#تدبری ولایی در قرآن
#سوره مجادله آیه_19
اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ ۚ أُولَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ١٩
شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است؛ آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند. (۱۹)
"شیطان سخت بر دل آنها احاطه کرد، درنتیجه، از یاد خدا غافل شدند واز لشگریان شیطان شدند" پس اگر ما از یاد خدا غا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها