نتایج جستجو برای عبارت :

ایا توانسته ای تجربه ای جدید به خودت اضافه کنی؟ پرسش های من کماکان در اوج هستند.رفتار هایم مرا به این لحظه کشانده اند.این لحظه چه انعکاساتی را با خود دارد؟ همین انعکاسات به سمت من می ایند، من حوادث را بازشناسی میکنم.

گفت: بهشت و جهنم . اعتقادی داری ؟ 
گفتم: من فقط به یک لحظه معتقدم ، بهشت و جهنم من همون لحظه هست.
گفت: کدوم لحظه ؟
گفتم: به لحظه اي بینهايت کوتاه ، اپسیلونی پیش از آنکه بميرم . به لحظه اي که ميفهمم دیگه داره کتاب قصه ام بسته ميشه  . اون لحظه تنها لحظه اي هست که فقط خودم هستم و خودم ، تنهاي تنها ، اون لحظه بايد به خودم جواب پس بدم . من نميخوام اون لحظه پیش خودم شرمنده باشم.
گفت: از کجا ميدونی همچین لحظه اي وجود داره؟
گفتم: شبیهشو تجربه کردم.
گفت: خب اون ل
دلتنگی هايم را ندید که با یاد جدايی از او در قلبم لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر ميشدند دلتنگی هايی که مرا تا مرزجنون پیش ميبرد دلتنگی هايی که نفس کشیدن را برايم دشوار ميساخت دلتنگی هايی که تنها با یاد جدايی مرا به اين حس ها دچار کرده بود حال پس از جدايی چه بر سرم آوردهسخت ترین وتلخ ترین  لحظه برايم لحظه جدايی بود لحظه اي که خود جدايی روح از تن را به چشم دیدم،لحظه اي که پس از آن تمام من خلاصه شد در لبخند هاي تلخی که خود از تلخی آنها خسته ام .من بی
دلتنگی هايم را ندید که با یاد جدايی از او در قلبم لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر ميشدند دلتنگی هايی که مرا تا مرزجنون پیش ميبرد دلتنگی هايی که نفس کشیدن را برايم دشوار ميساخت دلتنگی هايی که تنها با یاد جدايی مرا به اين حس ها دچار کرده بود حال پس از جدايی چه بر سرم آوردهسخت ترین وتلخ ترین  لحظه برايم لحظه جدايی بود لحظه اي که خود جدايی روح از تن را به چشم دیدم،لحظه اي که پس از آن تمام من خلاصه شد در لبخند هاي تلخی که خود از تلخی آنها خسته ام .من بی
☺️۱ لحظه تحویل سال!☺️
 
۲ لحظه عاشق شدن!
 
☺️۳ لحظه اي تماس از کسی که دلتون براش تنگ شده…!☺️
 
۴ لحظه دادن آخرین امتحان!
 
☺️۵ لحظه اي که به شخصی که دوسش دارین,
نگاه کنین و ببینین اونم داشته به شما نگاه ميکرده…!☺️
 
6 لحظه اي که دوستايه قدیمي و خوبت رو ببینی و بفهمي
هیچی بینتون تغییرنکرده…!!
 
☺️۷ لحظه ی لمس انگشتان نوزاد متولدشده!!☺️
 
۸ لحظه اي از خواب بیدار شی و ببینی که هنوز وقت اضافه
براي خوابیدن داری!!
 
☺️۹ یه شبه قشنگ,,تو خیاب
.
"کاش دست هايت نزدیک تر بودند"
 
+یک حالتی هست، فارغ از شادی و غمگینی و احساساتی که نامشان را ميدانیم.یک حالتی هست که تنها نامي که برايش به ذهنم ميرسد "سنگینی"ست.آن لحظه ی "ضیق ِ صَدر" ، آن لحظه اي که نفست بند مي آید و قلبت اين اندازه اي( . ) ميشود.آن لحظه وراي شادی و غمگینی ست.آن لحظه همين لحظه است، و البته خیلی لحظه هاي دیگر .
و چقدر دلم براي نیمه شب ميشداغ تنگ است 
و چقدر دلم براي تو تنگ است 
و چقدر دلم حال خوبت را خریدار است
.
.
.
رفیق 
معلوم است که دست پر برميگردی
معلوم است که با حال خوب برميگردی
معلوم است که همه چیز از اينی که هست بهتر ميشود
هرچه باشد بايد فرقی ميان تو که در هواي انجا نفس ميکشی با منی که در ميان دود ماشین ها دست و پا ميزنم و هر روز غرق و غرق تر ميشوم باشد .
و تو هنوز دو روز برايت باقی ست 
لحظه لحظه اش را نفس بکش 
و در لحظه لحظه اش رندگی کن 
و ثانیه به ثا
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همين چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!  
اينگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنّت
منّت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود.
روزی فیلسوفی که از آشنايان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط ميدانی درباره ی یکی از شاگردانت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: لحظه اي صبر کن! پیش از اينکه به من چیزی بگویی از تو مي خواهم آزمون کوچکی را که نامش " سه پرسش " است پاسخ دهی.
مرد پرسید: سه پرسش؟
سقراط گفت: بله درست است. پیش از اينکه درباره ی شاگردم با من صحبت کنی، لحظه اي آنچه را که قصد گفتنش را داری آزمايش مي کنیم.
نخست
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همين چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اينگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش
محمد اقبال لاهوری
متولد 1256
مرگ 1317 در سن 60 سالگی
شاعر، فیلسوف، ت مدار و متفکر
مسلمان اهل پاکستان
What three lessons do you want your children to learn from you
 تو در هر حالت با ارزشی .اشتباهاتت ،رفتار اشتباه هستن و قابل اصلاحن اما اصل وجودت با ارزشه.
خودت رو دوست داشته باش .مهم ترین آدم کل زندگیت خودتی تو تنها حامي خودت توی تمام لحظه هاي دنیايی
خودت رو با کسی مقايسه نکن ،برد و باخت مهم نیس اگه از دیروزت بهتری پس برنده ايی.
اين سه تا جمله رو یک ساله هر روز به دختر کوچولوی درونم ميگم و اميدوارم یه روز باورشون کنه. و هر روز به دخترمم خواهم گفت
دیوانه جان. کاش یکروز بفهمي زندگی همين است. همين که شبها نسیم خنکی از پنجره ی اتاق موهايت را بنوازد. همين که با خودت خلوت کنی و ساعتها با "من" به نقطه اي خیره شوی و او را قانع کنی. همين که کودکی را ببینی و لپش را بکشی. همين که بزنی بیرون و بروی و بروی. تاهرکجا که شد. همين که کز کنی گوشه ی تختت و اهنگهايت را گوش کنی. همين که تنهايی بخندی و گریه کنی و ککت نگزد. زندگی همين لحظه هاست. یاد بگیر وجودت وابسته به وجود دیگران نباشد که اگر باشد؛ هميش
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود.
روزی فیلسوفی که از آشنايان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط ميدانی درباره ی یکی از شاگردانت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: لحظه اي صبر کن! پیش از اينکه به من چیزی بگویی از تو مي خواهم آزمون کوچکی را که نامش " سه پرسش " است پاسخ دهی.
مرد پرسید: سه پرسش؟
سقراط گفت: بله درست است. پیش از اينکه درباره ی شاگردم با من صحبت کنی، لحظه اي آنچه را که قصد گفتنش را داری آزمايش مي کنیم.
 
 
ا
کماکان دی ماه. 
فردا ميریم که پس‌فردا بریم بوشهر.
کماکان در انتظارِ برجِ 12.
کماکان کمي مبهم.
یه سرمايِ نه چندان قوی هم خوردم.
کماکان در حال گذرانِ فصل هاي بی خود.
طراحی سايتم تموم شد، دارم برنامه ریزی هاشو انجام ميدم.
کماکان شب زنده دار.
حیف از پايیزی که بی خود گذشت.
حیف از زمستانی که بی خود خواهد گذشت.
شايد یکی از بهترین لحظه ها براي همه وقتی باشه که همه چیز تموم شده و همه تو صف هستیم تا یکی یکی جواب تمام کارامونو بدیم .لحظه ی قشنگ جايیه که وقتی نوبت تو ميرسه . وقتی زانو ميزنی .
همشون منتظرن . وقتی ببیننت یه لبخند بزنن و یه پلک آروم بگن آروم برو
چقدر خوب ميشه  اين لحظه براي همه باشه
اين لحظه رو براي همه دعا ميکنم
+ماه رمضانتون .ماه مهربانی.ماه مهمانیتون تو سفره ی خدا مبارک:)
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم شايد یک روز بفهمي که عاقبت ، اين تویی که براي خودت مي مانی و آدم ها هرچقدر هم عزیز و هر چقدر هم نزدیک ؛ دنبالِ زندگی و آرزوهاي خودشان مي روند . و فرصت تو تمام ميشه روزی به خودت مي آیی ، تارهاي سفید موهايت در نبرد تن به تن با تارهاي سیاه ، پیروز شده اند ، و تو مانده اي و حسرتِ کارهايی که نکرده اي ، لذتی که نبرده اي وقت براي خودت نگذاشته اي ! تو مانده اي و آرزوهايی که براي رسیدنشان دیر است . شروع کن اول خودت بهتر بشو عالم ترا ال
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همين چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اينگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش

محمد اقبال لاهوری
متولد 1256
مرگ 1317 در سن 60 سالگی
شاعر، فیلسوف، ت مدار و متفکر
مسلمان اهل پاکستان
ميگفت فکر کن بیان بگن همين ۱۱ تا امام رو داشتیم. امام غائبی در کار نیست. چه تغییری تو زندگیمون پیش مياد؟ 
.
 بخوام صادق باشم بايد بگم هیچی. بجز اون لحظه‌هايی که ظلم زمانه نفسگیر ميشه و فقط ميشه زیر لب گفت اللهم انا نشکوا الیک غیبه ولینا. دیگه تو بقیه لحظه‌هام اتفاقی نميفته.
.
بايد تو خط به خط زندگیمون. تو لحظه به لحظه‌اش بذاریم جاری باشه امام زمان.
یه پايه اصلی زندگی باشه. 
خودمو ميگما. فاصلم با اين سبک زندگی، زمين تا آسمونه. 
.
ما رو ب
کاش در اين لحظه صاحب لذت زودبازدهی بودم. کاش در اين لحظه تسکینی مي‌یافتم. کاش فقط براي لحظهاي به فرد خوش‌خیالی تحویل مي‌شدم که از چیزهاي ساده‌اي لذت مي‌برد. کاش کسی بود که امشب در مصاحبتش مي‌گذشت، که بخواهم در مصاحبتش بگذرد. 
نمي‌دانم. کاش فقط کسی بود لحظهاي دستی روی سرم مي‌کشید و آرامشی مي‌داد، که تنها تا دو-سه‌لحظه، براي چشیدن، مي‌پايیدند.
 
دقت کردی همين حالا ، همين لحظه پیرترین سِنی هستی که تا حالا بودی و جوانترین سنی هستی که تا اَبد خواهی بودپس از لحظاتت بی نهايت لذت ببر ، شاد باش ، غمگین مباش ، خلاق باش ، جسارت کن ، بیشتر بخواه ، جلو برو و از خودت مطمئن باش و هر لحظه یادت باشه هم‌ اکنون جوانترین سِن رو داری و هر لحظه بابت اين موهبت الهی شکرگذار باشلحظاتتون پُر از باورهاي مثبت
مي‌فرمود، هر چقدر فقر وجودی خودت را درک کنی، الطاف خداوند نسبت به خودت را بیشتر متوجّه مي‌شوی و درک مي‌کنی. بچه پولدارها را دیدی؟ ماشین ميلیونی هم برايشان بخری قدرش را نمي‌دانند و به حساب نمي‌آورند. اما به یک آدم فقیر، یک ميلیون بده، چه مي‌کند؟ چه حسی دارد؟ فقر خودت را که بفهمي، فقیرِ درگاهش که باشی، هر لحظه از شدت توجه و عنايت خداوند به خودت، گریه مي‌کنی و هر لحظه توجّه داری به اين عنايات.
حاشیه:
انسان‌هاي شادتری باشیم؛ در عین نیاز.
تکرار شد!
چندین بارهم تکرار شد
براي من ، از اونايیش که یادم مياد 10 -20 بار.
براي شما نمي دونم چقد؟
یه مرور ساده.
سالهاي قبل لحظه تحویل سال کجا بودید؟
منزل کنار خانواده؟
مسجد و مشغول دعا؟
زیارت؟
خونه و مشغول خواب و استراحت؟
پاي تلویزیون مشغول شنیدن صحبت مهمان برنامه ها؟
.
کدوم یکی براتون شیرین تر بود؟
کدوم یکی از قبل برنامه ریزی شده بود؟
.
اين لحظه، ميتونه فقط یک لحظه شیرین باشه کنار بقیه لحظه هاي شیرینی که در یک سال اتفاق مي افته. براي بعضی ها
خوشبختى یک احساس درونیه 
مهم نیست کجايى و چیکار ميکنى 
مهم اينه که تو همين لحظه حالت خوب باشه 
خوشبختى یعنى استمرار لحظه هاى خوب 
لحظه هايى که خود ما تصميم ميگیریم چگونه سپریشون کنیم 
وقتى احساس خوب خواهى داشت که :
خودت رو با خط کش آدمها اندازه نگیرى 
فارغ از هر تتیجه اى تلاش کنى 
از ترس هات رد بشى ، یعنى از ترس هات نترسى 
با همين پولى که توى جیبت دارى خوشحال باشى 
 
 
 
ادامه مطلب
بعد از سالها قسمت شد با هواپیما سفری داشته باشیم و البته از لحظه لحظه سفر عکس هاي هنری هم گرفتم و آلبومي هم ساختم. در عکاسی سفر دو دیدگاه مطرحه یکی اين که آدم بايد در لحظه زندگی کنه و به جاي عکاسی اون لحظه رو لمس کنه و لذت ببره. دیدگاه دوم اينه که آدم بايد از تلاش هاي امروز براي لذت بردن در فردا استفاده کنه مثل دیدن عکس هاي ثبت شده در سفر. متاسفانه دیدگاه دوم با اين که طرفدار کمتری دارد مورد تايیدم است.
در ادامه گر عمری بود حاشیه نامه از سفری راه
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
دوستان بیايید شعار را کنار بگذاریم و باور کنیم
همين لحظه ميتواند،آخرین لحظه عمر و زندگی ما باشد،و هم ميتواند لحظه تولد دوباره باشد.
بدون شک و یقین
اگر باور کنیم که اين لحظه ميتواند لحظه مرگ ماباشد
کینه و تکبر و غرور را در دل راه نمي‌دهیم نداشتن یا نداشتن را دلیل برتری نمي‌دانیم
واگرباورکنیم
اين لحظه ميتواند لحظه تولد دوباره باشد
به هیچ وجه مأیوس وافسرده و نااميد نمي‌شویم
(تو خود ح
همين لحظه ها , گر چه دلگیر ولی زنده ام داشته اند همين لحظه هايی که یادت به جانم بیفتد من از هیچ مطلق به پا خواسته ام و تو از نهايت که ما رو به رو ايم ,, ولی فاصله بین مان مثل یک ثانیه قبل و حالاست در اوج تفاوت , در اوج تقابل #الهام_ملک_محمدی
فکر کن همه ی اون لحظه ها رو به کلمه تبدیل کنم؛ انگار پرتقالی باشم که به خودش قول داده تبدیل بشه به یه لیوان آب پرتقال.اين همه درد رو براي چی تحمل ميکنم؟ که بشنوم: عزیزم حتما لحظه هاي سختی رو تجربه کردی؛ درکت ميکنم! فکر کن چقدر مبتذل! چقدر دم دستی،سطحی و مشمئزکننده.
دور خودت دايره اي بکشدايره اي به وسعتِ بیخیال بودن .دايره اي که قضاوتهاي بی منطقِ دیگران را ، از افکارت تميز دهد .باور کن هیچ چیز در اين جهان برقرار نمي ماند !اتفاقات براي افتادنند .زبان براي حرف زدن .و لحظه ها براي گذشتن .به همين سادگی !!همه چیز ، مهیاست تا فقط زندگی کنی .قضاوت هايشان را بیخیال .اگر زبانی بیهوده چرخیده ؛دلیلی ندارد فکری هم بیهوده مشغولِ چرايی اش باشد .شاد باش و خوبی کن !فرصت زیادی نمانده .لحظه ها دارند تمام مي شوند .
تاحالا کویر رفتی؟ 
یه تیکه‌اي حتما برات پیش اومده که نشسته باشی دست هاتو تا مچ یا بیشتر داخل تل شنی فرو کرده باشی، همون لحظه با خودت ميگی: دستمو که مشت کنم و بیارم بالا ميتونم همه دونه‌ها را داخل دستم نگهدارم و اونوقت من فرمانرواي شن‌هاي داخل مشتم هستم.
درست همون لحظه مشتت را بالا مياری و با چشمات ميبینی که تموم دونه دونه شن ‌هاي تحت فرمانروايی از دستت سُر خوردند و افتادند.
و تو دوباره و دوباره فریب ميخوری و دست‌هات را پر از شن مي‌کنی و بال
خاطراتی که ماندنی شده استشده چون قصّه ، خواندنی شده استسوژه هائی پر از تناقض هاجاده هائی که راندنی شده استسر به راهی که نیست پايانشميوه ی یأس چیدنی شده استاي خدا جان خودت بخیرش کنغُصّه هائی که خوردنی شده استلحظه ها لحظه هاي غمبار استمثل فیلمهاي دیدنی شده است.
لحظه‌هايی هستند ، که هستیم .چه تنها چه در جمع اما ، با خودمان نیستیم.انگار روحمان ميرود همانجا که ميخواهدبی صدا ، بی هیاهوهمان لحظه‌هايی که شنیدیم و نفهميدیمخواندیم و نفهميدیمدیدیم و نفهميدیمهوا روشن شد ، تاریک شدچاي سرد شد .یک لحظه سکوت ، براي لحظه‌هايی که با خودمان نیستیم.
- پابلو نرودا
از اين احساسات سینوسی خسته شدم یه لحظه احساس قدرت ميکنم و لحظه اي دیگه احساس ضعف 
کاش یه دکمه تو وجودم داشتم که ميتونستم هر لحظه که حالم بده رو درست کنه 
ميدونی چی بده اينکه عقب افتادم اينکه مهمترین تصميمات زندگیمو نابود کردن 
 
آدم‌ها تنها آن لحظهاي نیستند که تو تازه ملاقات‌شان کرد‌ه‌اي و با اولین واکنشی که ازشان دیده‌اي، صفت‌هايی را توی ذهنت بهشان چسبانده‌اي. آدم‌ها کهکشانی از لحظه‌ها هستند، گاهی به سرعت نور از کنار هم مي‌گذرند و در اين گذر، تداعی‌ها و تصویرهاي انتزاعی ردوبدل مي‌شود. گاهی اما دو کهکشان از دو آدم، همپوشانی پیدا مي‌کنند. آن وقت فرصت داری که لحظه‌هاي خودت را پیدا کنی. جلو مي‌روی و مثل فضانوردی معلق دنبال‌ کشف تازه‌اي هستی. شايد تو در دیگ
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همين چند قلم مال خودت باش
 
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اينگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش
 
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
اقبال لاهوری(Iqbal Lahori)
سلام 
خواب هاي خودم کافی نبود.از موقع صوت کتاب آن سوی مرگ گوش ميدادم.نور الا نور شده
واقعا هر روز یه هیجان به عااوه خودم تجربه ميکنم
جالب تر اينکه قبلا دو سه بار از خواب ميپریدم.الان شده لحظه به لحظه
یه مورد بگم.نميگم.
ايا به صوت ها گوش دادید؟؟
 
با یکی از دوستانم حرف ميزدم متوجه شدم دغدغه فکری اش وضع کشور است، و با خود اندیشیدم که من هم دغدغه دارم اما نه دغدغه وضعیت کشور یا جامعه بلکه دغدغه ی خودم را دارم، اينکه همان کسی باشم که ميخواهم باشم.
 
بیرون از تو هیچ اهميتی ندارد
بیرون از تو جنگ باشد یا جشن، تفاوتی در حال تو نخواهد کرد،چه بسا جشنی باشد اما درونت عزا باشد. احساس خوشحالی، احساسیست که وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست.
 
بیرون از تو انعکاس درون توست
به اين قانون ساده ايمان بیاور و
خط ميزنم
اسم خودم را
جلوی تخته سیاه زندگی
خط ميزنم و تمام نميشوم
خط ميزنم و هنوز هستم و به خطخطی هايم نگاه ميکنم
آینده را ميخوانم
مرور ميکنم
هر لحظه، هرکجا
چند شبی است نخوابیده ام
خواب را نیز خط زده ام
شب ها نميخوابم و آرزوهايم را خط ميزنم
زیادند
مثل ساعت هاي لحظه هاي جنونم
صبح به صبح تمام عقده هاي 20 سال زندگی ام بالا مي اورم و یک صبح خیلی عالی را شروع ميکنم
خط ميزنم
زمين و زمان را خط ميزنم
متنفرم از آینده هاي احتمالی
از فکر به اين که چه ميشود
یه مرضی هم هست که ميری سراغ خاطره هاي قدیمي، بدترین ها رو انتخاب مي‌کنی و لحظه به لحظه اش رو با خودت مرور مي‌کنی. عکس ها رو مي‌بینی یا حرفاي رد و بدل شده رو مرور مي‌کنی. انقدر توی خاطرات فرو ميری که نمي‌فهمي چند دقیقه است داری گریه مي‌کنی. 
یه وقتايی دلم مي‌خواست فقط یه لحظه، فقط یه لحظه ناچیز بتونم ذهن آدما رو بخونم. اون وقت دیگه اون لحظه ناچیز نبود برام. باور کن، باور کن همون یه لحظه براي بقیه زندگیم کافی بود. اهميتی نمي‌دم که چی مي‌فهميدم، فقط لازم بود که یه لحظه بتونم ذهنا رو بخونم. فوقش مي‌فهميدم که توهم زدم. تهش اين بود دیگه! از بلاتکلیفی که بهتر بود. 
امروز متوجه شدم که مطالعه و اجراي طرح ضد‌ملی انتقال آب
خزر [کاسپین] به فلات مرکزی ايران در تاریخ دهم بهمن ۱۳۹۷ در کمسیون تلفیق بودجه
به تائید اکثریت نمايندگان عضو اين کمسیون رسید. اين طرح براي گرفتن راي نهايی
روزهاي آینده به صحن علنی مجلس خواهد رفت.»
اين طرح سال گذشته هم غوغايی به راه انداخته بود و با تلاش‌هاي
پیگیرانه‌ی امثال خانم خدیجه گلین مقدم نتوانست به موفقیت برسد، امسال اما انگار
قضیه فرق دارد.
آقاي رئیس جمهور در نشست هیأت دولت در

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها