نتایج جستجو برای عبارت :

استاد مغرور دانشجو حاضر جواب

من به عنوان معلم و استاد مقصرم
مقصرم اگه دانشجوی من درس نمی خونه
مقصرم اگه دانشجوی من نمی تونه کار پیدا کنه
مقصرم اگه دانشجو انگیزه نداره، دل نمیده، حالش سر کلاس خوب نیست
.
من اگه عوض بشم، دانشجو عوض میشه
 
اگه استاد در خودش تغییرات مثبتی رو به وضوح احساس کنه، دانشجو هم رو به توسعه خواهد بود
 
 
دانشجویی پس از اینکه نتونست تو درس منطق” نمره بیاره به‏استادش گفت:
استاد، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دونید؟
استاد جواب ‏داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتونستم یک
استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار‏خوب،
من میتونم از شما یک سوال بپرسم ؟ اگه تونستید جواب صحیح بدید من نمرمو قبول میکنم
‏در غیر اینصورت شما باید قول بدین، که به من نمره کامل این درس رو بدید.استاد قبول‏ کرد و دانشجو پرسید: اون
چیه که قانونیه ولی منطقی نیست، منطقیه
یکی از بهترین راه های درس خوندن تو دانشگاه این هست که شما تمام جزوه استاد رو بخونید و سوال هاش رو حل کنید بعد به هرسوال بی جوابی برخوردید مستقیم برید دفتر استاد یا آخر جلسه بعد بپرسید. دانشگاه دیگه مثل دبیرستان نیست.  لازم نیست نگران باشید و خجالت بکشید استاد احتمالا به بهترین صورت جوابتون رو میده و شما رو برا سوال های بعد مشتاق میکنه. در واقع وظیفه ش هست این کارو بکنه و اصولا استاد ها یه ساعتی رو برمیدارن و تو دفتر میشینن برا جواب دادن به دان
رمان استاد مغرور من 
نویسنده:ترنم
ژانر:عاشقانه-هیجانی-صحنه دار
تعداد صفحات ۶۷۲
خلاصه:ترنم سال اول دانشگاه هست که دوست پسر سابقش به عنوان استاد وارد کلاس میشودو.
نکته:مطالعه رمان برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود
دانلود رمان استاد مغرور من PDF
,دانلود آهنگ جدید اشوان مغرور تو که خودت میدونی تو قلب من می مونی,اشوان مغرور ,تو که خودت میدونی تو قلب من میمونی اشوان با متن اهنگ ,دانلود آهنگ تو که خودت میدونی تو قلب من میمونی لااقل بمون ,دانلود آهنگ اشوان مغرور با کیفیت 320 و 128 + متن ,دانلود آهنگ جدید اشوان مغرور با بهترین کیفیت به همراه متن ,دانلود آهنگ اشوان به نام مغرور ,دانلود آهنگ اشوان با نام مغرور ,دانلود آهنگ اشوان مغرور بهمراه متن آهنگ با کیفیت 320 و  ,اشوان مغرور : دانلود آهنگ جدید اش
استاد فقط استاد امروز 
ک مراقبم بود اومد راحت در کلاسو بست بچه ها همه ازاد همه سوالارو قشنگ توضیح داد جواب رو هم غیر مستقیم گفت حواسشم پرت میکرد هر کی هر کار میخاس میکرد تازه یک سوال ازش پرسیدم نصف جواب رو بهم گفت گفت حالا فعلا اینارو بنویس بقیرم اگه یادت میاد بنویس اگه هم یادت نمیاد اشکال نداره خودتو ناراحت نکن نمرتونو میدم ^___^
استادی از بهشت
الهی ک خیر ببینی استاد جان
دانشجو باید بعد از نوشتن پایان نامه، در جلسه‌ای با حضور استاد راهنما و اساتید داور از پایان نامه دفاع کند. دفاع از پایان نامه برای هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی صرف نظر از رشته و دانشگاه، یک تجربه پر از استرس است. دانشجو باید در جلسه دفاع که تقریبا نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد، یافته‌های پایان نامه و اهمیت آن را توضیح و ارائه دهد.
با توجه به محدودیت زمانی باید مطالب و نتایج مهم پایان نامه به صورت تیتروار و خلاصه در اسلایدهای از قبل آماده شده
بعد از پنج روز جلسه و هم اندیشی و فکر بالاخره یه بهونه توپ پیدا کردم که در جواب گند زدن امتحان به استاد بگم*_____*
با هاجر کلی ام بالا پایینش کردیم که مو لای درزش نره

یه سه هفته است به همه آدمای زندگیم روزی دوازده بار میگم:اینقده دور شدی و مغرور شدی که دیگه کور شدی،اوناعم ضمن ابراز اینکه حالشون دیگه بهم خورده بهم اشاره میکنن اگه خفه شم خیلی امنیتم بالاتره:///
.
نمیدونم چند روزه با داداشم قهرم فقط دیروز برای پنج دقیقه فکر میکردم تک بچه ام و اصلا یا
برای این که در جهت جذب دختران مغرور موفقیت آمیز عمل کنید، ابتدا لازم است کمی بیشتر دختران را بشناسید. دختران مغرور دخترانی هستند که ترس از شناخته نشدن و بی مهری دارند. آن‌ها برای این که مورد بی توجهی قرار نگیرند، از سپر بی توجه بودن به اطرافیان استفاده می‌کنند. این دختران ممکن است به دلیل رفتارهایی که دارند از جانب هم جنس‌های خود نیز طرد بشوند. این در حالی است که برخی از ن باور دارند برای پیشرفت و سرآمد بودن در جامعه، مغرور بودن لازم اس
دانشجو باید بعد از نوشتن پایان نامه، در جلسه‌ای با حضور استاد راهنما و اساتید داور از پایان نامه دفاع کند. دفاع از پایان نامه برای هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی صرف نظر از رشته و دانشگاه، یک تجربه پر از استرس است. دانشجو باید در جلسه دفاع که تقریبا نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد، یافته‌های پایان نامه و اهمیت آن را توضیح و ارائه دهد.
با توجه به محدودیت زمانی باید مطالب و نتایج مهم پایان نامه به صورت تیتروار و خلاصه در اسلایدهای از قبل آماده شده
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند.
اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند.
 آنها به استاد گفتند: ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودروم
میدونی چیه؟
برنامه ای که من نوشتم از روی الگوریتم استاد بود.
خود الگوریتم هم به ازای عدد ۱ جواب اشتباه میده.
بعدا اومده سر کلاس برنامه ی منو با غلطاش نوشته تو کدبلاکس بعدا میگه به ازای ۱ جواب اشتباه میده. خود الگوریتم هم اشتباه جواب میده. منم گیج شده بودم و همش فکرم درگیر این بود که استاد سو برداشت از رفتارم نکرده باشه. 
در همین فرصت اون پسره ی پرید به استاد گفت منو ادد کن تو گروه و مثل اختاپوس پرید مثبت منو گرفت
 تو بیا اینو بگیرعن آقا
شاگردان از استادشان پرسیدند: سفسطه چیست؟
استاد کمی فکر کرد و جواب داد: گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام دهند؟
هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: خوب مسلما کثیفه!
استاد گفت: نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟
حالا پسرها. می گویند: تمیزه!
استاد جواب داد: نه، کثیفه، چون او به حمام احتیا
9 راه برای برخورد با افراد مغرور
افراد مغرور و متکبر فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست، اعتقادات الکی دارند و از گوش دادن به دیگران خودداری می کنند. آنها ممکن است از زبان نابهنگام استفاده کنند، کسانی که در اطرافشان هستند را نادیده می گیرند، مردم را غیر قابل تحمل می دانند یا فقط به شدت بی ادب عمل می کنند.
آسان نیست به طور مداوم در اطراف این نوع از افراد قرار بگیرید، زیرا آنها می توانند اعتماد به نفس شما را نابود کنند. ممکن است ندانید که چه چیزی
یکی تعریف می کرد :وقتی ازنماز جماعت صبح برمی گشتم، جماعتی را دیدم که به زور قصد سوارکردن گاو نری را در ماشین داشتند.گاو مقاومت می‌کرد و حاضر نبود سوارماشین بشود. من رفتم دستی به پیشانی گاو کشیدم . گاو مطیع و سوار ماشین شد.من مغرور شدم و پیش خودم گفتم: این به خاطر نماز امروزم است!وقتی رسیدم خانه، دیدم مادرم گریه و زاری می‌کند.علت را که جویا شدم ،گفت:گاومان را یدند!
گاو مرا شناخته‌بود، ولی من او را نشناخته‌ بودم!!
شاگرد و دانشجو باید با دیده تکریم و احترام به استاد خویش بنگرد، و از عیوب او چشم پوشی کند. (یعنی با دل و زبانش از او خرده گیری نکند)؛ زیرا اگر شاگرد با چنین دیدگاهی احترام آمیز به استاد خود بنگرد می تواند به بهره گیری از استاد و نفوذ و ثبات بیان و گفتار او در ذهنش کمک نماید.یکی از علماء سلف ، آنگاه که روانه جلسه درس و محضر استاد می شد، مقداری صدقه به فقیر می داد و می گفت: خدایا عیب معلم و استادم را از نظرم مخفی نگاهدار و برکات علم و دانش او را از من
جواب مرحله 1 بازی صیقل کلاسیک
جواب بازی صیقل
جواب مراحل بازی صیقل
۱ ==> ایران
جواب مرحله 2 بازی صیقل کلاسیک
۲ ==> تلگرام
جواب مرحله 3 بازی صیقل کلاسیک
۳ ==> شبکه سه
جواب مرحله 4 بازی صقیل کلاسیک
۴ ==> لایک
جواب مرحله 5 بازی صقیل کلاسیک
۵ ==> علی صادقی
جواب مرحله 6 بازی صقیل کلاسیک
۶ ==> کلاه قرمزی
جواب مرحله 7 بازی صقیل کلاسیک
۷ ==> گوگل
جواب مرحله 8 بازی صقیل کلاسیک
۸ ==> سیبیل
جواب مرحله 9 بازی صقیل کلاسیک
۹ ==> اینستاگرام
جواب مرحله 10 بازی صقیل
متن اهنگ سینا سرلک به نام بیگانه
ای شمع روشن دور خود پروانه میخواهی در سرزمین عاقلان دیوانه میخواهیهنگام شادی دور من خط میکشی اما روزی برای گریه ات یک شانه میخواهیآه ای غم دوران من آتش زدی بر جان منی خاکسترم را باد بردآه ای همیشه دور تر از هر کسی مغرور تر باید تورا از یاد بردآه ای غم دوران من آتش زدی بر جان منی خاکسترم را باد بردآه ای همیشه دور تر از هر کسی مغرور تر باید تورا از یاد بردمن آشنا تر با توام بیگانه میخواهی از چهار ستون پیکرم ویرانه
شاگردی از استادش پرسید ((عشق چیست؟))استاد در جواب گفت به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور.اما در هنگام عبوراز گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی بهعقب برگردی تا خوشه ای بچینی.شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانیبرگشت . استاد پرسید ((چه اوردی؟))و شاگرد با حسرت جواب داد ((هیچ !هرچه جلومی رفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و بهامید پر پشت ترین ان ها تا انتهای گندم زاررفتم.))استاد گفت عشق یعنی همین!شاگرد پرسید پس(( ازدواج چیست؟))استاد به
آقای سلمان محمودی، یکی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته مطالعات فلسطین دانشگاه تهران  در روز شنبه هفتم مهرماه ماه 1397 از پایان نامه خود دفاع کرد. "اسباب التقارب و الابتعاد فی العلاقات السعودیه الامریکیه" عنوان پایان نامه این دانشجوی رشته مطالعات فلسطین بود. دکتر هادی برهانی: استاد راهنما؛ دکتر سلطان نژاد: استاد مشاور؛ دکتر اسماعیل اقبال استاد داور خارجی و دکتر رحماندوست استاد داور داخلی این پایان نامه بعد از شنیدن دفاعیات دانشجو، آن ر
دوست بزرگوارمون خوابی دیده که تولد دوست دیگری بوده و من مدام در حال درس‌خوندن بودم توی خواب چون امتحان داشتم. خندیدم. گفت واقعا چرا باید همیشه امتحان داشته باشی؟ گفتم سوال منم هست. دوست دیگریمون که حال فقرا رو درک می‌کرد گفت که چون دانشجو مظلوم و استاد ظالمه. :)) البته جواب بهترش این بود که چون حسن ظالمه. :/واقعا برم یه فکری به حال خودم بکنم. :))
آقای محمد حسین معلم، یکی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته مطالعات فلسطین دانشگاه تهران  در روز یکشنبه یکم مهرماه ماه 1397 از پایان نامه خود دفاع کرد. "ابعاد و تداعیات نقل السفاره الامریکیه من تل ابیب الی القدس"عنوان پایان نامه این دانشجوی رشته مطالعات فلسطین بود. دکتر جواد شعرباف: استاد راهنما؛ دکتر هادی برهانی: استاد مشاور؛ دکتر اسماعیل اقبال استاد داور خارجی و دکتر حمید رضا دهقانی استاد داور داخلی این پایان نامه بعد از شنیدن دفاعیات دا
https://www.instagram.com/cnhamid.ir
www.CnHamid.ir
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی هرگز او را نخواهی دید!
 
پیام آسمانى
❤️ الله:
هنگامی که مردم قیامت را ببینند چنین می پندارند که
فرض اول:شما هیئت علمی دانشگاه هستید. دانشجویی زرنگ در ترم گذشته درسی سه واحدی و خیلی سخت را با شما گذرانده و شما از راضی بودن وی از نمره اش مطمئن هستید. در انتهای ترم بعد(یعنی سه چهار ماه بعد از اینکه با شما درس را گذرانده و تمام شده ) ایمیلی از وی دریافت میکنید با این محتوا:
"سلام استاد. خوب هستین؟ وقتتون بخیر. 
راستش شک داشتم که این ایمیل رو براتون بفرستم و یا نه در نهایت تصمیم گرفتم که بهتون میل بزنم. 
این روزا خیلی  رفتار شما وقتی که باهاتون د
دانشجویی به استادش گفت:
استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی هرگز او را نخواهی دید!
 
 
سلام ^_^
قدرت و وجود پر عظمت خالق هستی در تمام آفرینش هویدا است.
من تعجب میکنم از کسی که خدای متعال بر
چطور حاضر جواب باشیم ؟ حاضر جواب بودن و این که به قولی چگونه سرو زبون داشته باشیم مسأله‌ای است که برای بسیاری از ما اهمیت خاصی دارد.
برای
این که حاضر جواب باشیم و بتوانیم در صورت وم به هر سوالی، شوخی، طنز یا
صحبتی پاسخی زیبا بدهیم گام‌های مختلفی وجود دارد که ما در این فایل
می‌خواهیم با یکدیگر مرور کنیم.
گفتنی است که در حاضر جوابی و یا به
قولی شیرین زبانی مرز بین خوش بیانی و خوش مشربی و بی ادبی بسیار نزدیک است
و این هنر ماست که بدانیم در چ
دانشجو باید بعد از نوشتن پایان نامه، در جلسه‌ای با حضور استاد راهنما و اساتید داور از پایان نامه دفاع کند. دفاع از پایان نامه برای هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی صرف نظر از رشته و دانشگاه، یک تجربه پر از استرس است. دانشجو باید در جلسه دفاع که تقریبا نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد، یافته‌های پایان نامه و اهمیت آن را توضیح و ارائه دهد.
با توجه به محدودیت زمانی باید مطالب و نتایج مهم پایان نامه به صورت تیتروار و خلاصه در اسلایدهای از قبل آماده شده
به پاهای خودت
موقع راه رفتن نگاه کن
دائما یکی جلو هست و یکی عقب .
نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه .
نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت .
چون میدونن شرایطشون دائم عوض میشه.
روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته.
دنیا دو روزه ؛
روزی باتو ، روزی علیه تو ؛
روزی که با توهست، مغرور نشو .
روزی که علیه تو هست، ناامید نشو .
 
هر دو میگذره.
این هفته اگه نمیرفتم دانشگاه بهتر بود اصلا! دوشنبه که نرفتیم واسه آلودگی. سه شنبه آز رو نرفتم، هوش رو رفتم که بچه ها گفتن زیاد درس میده و تشکیل ندیم. بعدی رو هم نموندیم و با شیوا رفتیم کافه. هوا خیلیییی سرد بود. ما هم شیک نوتلا خوردیم و براونی شکلات داااغ. 
چهارشنبه که امروز باشه هم کلاس اولی با استاد بد بودم و حوصله هم نداشتم ؛ واسه همین سوالاشو جواب نمیدادم و گوش‌ نمیدادم زیاد. اخر یه سوالو جواب دادم؛ استاد گفت از معدود ادمایی که توی کلاس جوا
خبر خوش برای دانشجو معلم ها
پرداخت عیدی به دانشجو معلم ها
◾️دکتر حاجی بابایی : دولت با پرداخت عیدی به دانشجو معلمان موافقت کرده و امسال پرداخت خواهد شد.
◽️دکتر حاجی بابایی در جمع دانشجو معلمان لرستان در پردیس علامه طباطبایی خرم آباد با اعلام این خبر ، افزودند که بحث کسری ۴۵ درصد هم در دستور کار است اما مرحله به مرحله باید پیش رفت.
استاد داستان پیام داده انتظار میره امسال به جای چیزهای دیگه .برای هم کتاب ارسال کنیم به عنوان عیدی تا هم مطالعه کنیم و هم این روزها مفید باشه برای همه.
منم جواب دادم.واقعاااا انتظار میره استاد!بی زحمت امضا هم بکنید کتابو برام!
و استاد فقط سکوت.فقط نگاه.
 
آقای تقی دادخواه، یکی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته مطالعات فلسطین دانشگاه تهران  در روز شنبه سی و یکم شهریور ماه 1397 از پایان نامه خود دفاع کرد. "دور الصادرات العسکریه فی اله الخارجیه لاسراییل" عنوان پایان نامه این دانشجوی رشته مطالعات فلسطین بود. دکتر جواد شعرباف: استاد راهنما؛ دکتر هادی برهانی: استاد مشاور؛ دکتر اسماعیل اقبال استاد داور خارجی و دکتر احسان سلطان نژاد استاد داور داخلی این پایان نامه بعد از شنیدن دفاعیات دانشجو
استادی داشتم 
که دیگر رغبت نوشتن نداشت ولی دوست داشت مباحثت کند. 
شاگردان سوال می کردند و جواب نمی داد یا دعوای آن داشت که این سوالات ساده چیست؟ مطلبی بگو و سوالی! 
آرام آرام ، دیگر کسی از او نپرسید و همه‌ی سوال کنندگان به طرفی دیگر می رفتند. و هیچکس از استاد سوالی نمی پرسید.
استاد را تنها دیدم ، گفت : بپرس. 
گفتم : هنوز به مطلب جدیدی نرسیدم تا بپرسم. 
گفت : بگو ، گفتم : والا ؟ چیزی ندارم. هم اکنون چیزی ندارم. 
گفت : اشکان فهمیدم! 
و از فردا قدر سوال
متن ترانه امین نیما به نام منه مغرور

چی شد کل وجودم شدیچطوری تار و پودم شدیاز یه دوست داشتن معمولییهو بود و نبودم شدیتوتنهایی پیشت کی بود؟توخوابم به تو چشم میدوختتافهمیدم دلم گیرهدلم واسه دلم میسوختببین کار منه مغرورکجا کشیده شد مجبورشدم خواهش کنم هرجورشده پیشم بمونیبشه ببینمت حتییه نیم نگاه ازدوردلم دلتنگته بدجورولی نامهربونیمهره ی مارداری انگارکه میری و منم میمیرم هربارمن توی عشقت بی گناهمعشق تو حکمش چوبه ی دارهربار تو ازادی ولی من
رمان استاد خلاف کار
قسمتی از رمان:
رمانهای استاد و دانشجو
چند تقه به در کلاس زدم و وارد شدم.با ورودم همه ی نگاه ها به سمتم برگشت و رشته ی کلام استاد از دستش در رفت.فوری شروع به آنالیز صورتش کردم.چشمای سبز،صورت شش تیغ… خودش بود.امیر کیان فرهمند.
خیلی سریع دست و پام و جمع کردم و در غالب یه دانشجوی سال اولی فرو رفتم و گفتم_می تونم بشینم؟می دونست قراره امروز یه دانشجوی انتقالی داشته باشه برای همین پرسید :_لیلا سماوات؟سری ت دادم که گفت
ادامه مطلب
کوتاه میکنم؛
بین روزمرگی و رکود خودخوش نشان دادن دانشجوها غوطه می‌خوردیم، که یک غریب  به دنبال فردی برای "حرف زدن"، مستاصل و مذبذب، از آسمان پیدایش شد!
یک ساعت و نیم سر کلاس یکی از اساتید معارف نشستیم، تا روحیه و فرصت مطرح کردن مشکل و گرفتن جواب را قبل از فرار استاد، در هوا بقاپد!
چندساعت پیش، استاد فلسفه علممان میگفت، در مترو هر "ی" وارد شود، هرکس هر سوالی بپرسد، با حوصله جواب میدهد. درحالی که من استاد، با مشت فکش را پایین می آورم که وقت
برای جواب بعضی سوال‌ها نباید دور دنیا دنبال استاد گشت، باید روی سجاده ای، گوشه ی میز تحریری روی دفتری، از نوک قلمی، چیزی نوشت، جیزی خواند، چیزی گفت.
عمیق و دقیق.
یعنی شاید حاضر و آماده ست که به آدم برسونند این آب حیات رو، ولی چه کنند که ظرف قلب ها  هنوز پاکی دریافت یک کلام رو نداره.
خب بیا امروز هم ثبت کنیمبه تاریخ دومین باری که توی زندگیم در جایگاه یک دانش اموز یا دانشجو استاد (معلم) باهام بد برخورد کرد.
یکی دوم راهنمایی.یکی الان
شگفتا به ادب ، فرهنگ و شعورشون. حیف لقب استاد که به اینا میدن.و بیچاره استادهای عزیزی که توی گروه اینها قرار میگیرن
و دارم به این هم فکر میکنم که حتی اگه این درس رو بیفتم هم برام مهم نیست.تا ترم آخر و تا وقتی مجبور نشم برنمیدارم

روزی که از این خراب شده برم حتی پشت سرم هم نگاه نمیکنم.به تعداد رقم ها

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها