نتایج جستجو برای عبارت :

۶ سال پیش تصادف کردم مقصر طرف مقابل بود، بعد طی تمام مراحل قانونی جواب از پزشک قانونی بنا به دلایلی قاضی به تهدید ازم امضای رضایت گرفت دیه رو نپرداختن ، آیا الان میتونم دوباره شکایت کنم دیه ام رو بگیرم یا نه ؟

.
یک‌سال پيش تصادف کرده بود. سرش خورده بود توی شیشه ماشین. چند روز بیمارستان بستری بود. روزهای بدی رو گذرونده بود.الان، می‌گه خداروشکر. اگه تو این وضعیت تصادف کرده بودم، تو این وضعیت کرونا، چیکار باید می‌کردم؟اون می‌تونست بگه لعنت به خدا که تصادف کردم. اما می‌گه شکرِ خدا که امسال تصادف نکردم.اون، احمق نیست. اون فقط از یک اتفاقی که افتاده و غیر قابل تغییره، برای خودش حسِ خوب ساخته به جای حسِ بد.
 
مردکی را چشم درد خاست. پيش بیطار (دام پزشک) رفت که دوا کن؛ بیطار از آنچه در چشم ستوران می کرد، در دیده او کشید و کور شد. حکومت (شکايت) به داور بردند. گفت: بر او هیچ تاوان نیست؛ اگر این خر نبودی، پيش بیطار نرفتی». (گلستان)
بازنویسی حکایت مردکی را چشم درد خاست نگارش پایه هشتم
پیر مردی بود که دچار چشم درد شد و بعد از چند روز دید که دردش خوب نمیشود و پی برد که دیگر نمیتواند ان درد لعنتی را تحمل کند و پيش دام پزشکی در شهر خودشان رفت که نامش بر سر زیبانها
مردکی را چشم درد خواست.پيش بیطار (دام پزشک)رفت که دوا کن.بیطار از انچه در چشم ستوران می کرد ،در دیده او کشید و کور شد.حکومت (شکايت)به داور بردند.گفت:براو هیچ تاوان نیست.اگر این خر نبودی بیش بیطار نرفتی»
در روزگاران قدیم مردی چشم درد گرفت وپيش دام پزشک روستا رفت که بیماریش را مداوا کند.دام پزشک از دارویی که برای چشم درد چهارپايان و حیوانات می زد به مرد داد.زیرا که تنها چنین دارویی داشت برای مداوای چشم درد. دام پزشک داروی حیوانات را در چشم مرد کش
امروز بعد تصادف تمام چیز‌هایی که تو این مدت تلاش کردم يادم بره باز يادم اومد، من بعد تصادف تمام صحنه های تصادف اومد جلو چشمام تمام صدا ها، صدای شکستن شیشه، صدای له شدن ماشین، روزهایی که بیمارستان بودم همشون يادم اومد
وقتی افسر رفت و نشستم تو ماشین برای چند لحظه همه چیزو فراموش کردم هیچ چیز يادم نمیومد خیلی حال بدی بود خیلی شرایط روحی ترسناکی داشتم، قبل این که برسم خونه اینقد صدای له شدن ماشین و شیشه و تصادف تو سرم پیچید که بالا اوردم
پنج شنب
امروز داخل بوفه مدرسه ، بعد از زياده روی یه -سال دوازدهمی- در دخالت ، جر و بحثی رخ دادکه نتیجه ش یه سیلی توی گوش راست من بوده دنيای لحظه سیلی درونِ من :(
 1- من همین الان ميتونم ازش شکايت کنم و پولی که برای ثبت نام کلاس آلمانی نیاز داشتم دست پیدا کنم
 2- با توجه به نفرتی که ازش دارم ميتونم ازش شکايت کنم پيش مدیر تا اخراج شه
 3- ميتونم همین الان روش دست بلند کنم و تا جایی که ميتونم کتکش بزنم تا دیگه جرأت دعوا کردن با کسی رو نداشته باشه
 )پيش ناظم رفتم
راجع بهش نگید نمیخوام يادم بياد ندارمش.
راجع بهش نگید همین کافیه که خوبه حالش .
ازم دور شید راجع بهش نگید من با خاطراتش خوشم .
به من چه که مال من نیست اونو تو دلم نمیکشم .
+ ۹۷ اخراش داره گل میکاره :)
+ و رهایی از این سردرگمی :)
+ دیشب داشت ازش بد میگفت
   یهو قاطي کردم و گفتم
   درست حرف بزن :)
  اون استخاره کرد و بد اومد 
  پس اینجا نامردی از منه که بخوام اونو مقصر بدونم
   من اونو مقصر نمیدونم ، هیچ کسو مقصر نمیدونم
   تنها چیزی که الان برام مهمه ح
 
صندوق تامین خسارت های بدنی در موارد زیر اقدام به پرداخت خسارت بدنی به اشخاص ثالث زيان­ دیده در حوادث رانندگی می‌نماید:
گم شدن يا تمام شدن اعتبار بیمه نامه مقصر حادثهباطل شدن قرارداد بیمهتعلیق تأمین بیمه گرفرار کردن مقصر حادثهشناخته نشدن مقصر حادثه (مسئول تصادف)ورشکستگی بیمه گر (ورشکستگی شرکتهای بیمه )خسارت‌های بدنی خارج از شرایط بیمه نامه (مواردی که تحت پوشش بیمه نامه ثالث نباشد)
ادامه مطلب
صندوق تامین خسارت های بدنی یک نهاد عمومی غیر دولتی مستقل بیمه ای است که با هدف تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از زياندیدگان حوادث رانندگی که به دلايلي امکان دريافت خسارت از مقصر حادثه يا شرکت بیمه را ندارند تشکیل شده است.
 
این نهاد در صورت
1- فقدان يا نداشتن بیمه شخص ثالث مقصر حادثه
2- انقضای بیمه شخص ثالث مقصر حادثه
3- ابطال بیمه شخص ثالث مقصر حادثه
4- شناخته نشدن وسیله نقلیه مقصر حادثه
5- کافی نبودن تعهدات بیمه شخص ثالث مقصر حادثه
6- تعلیق يا لغو فع
میشه لطفا طلب صبر کنید برای مادر و پدری که بچه چهارسالشو از دست داد
برای برادری که برادر چهارسالش از دنيا رفت.
تمام این چند ساعت دعا می کردم زنده بمونه امید داشتم بمونه یعنی میگفتم چیزی نیست یه تصادف کوچیکه ولی الان؟؟؟ 
الان امید برام مرده آرزو برام معنا نداره
صدای فرياد برادرش تا اینجا میرسه ضجه های مادرش واسه پسری که جلوش بازی میکرد و الان ؟؟الان زیر پارچه سفیده
من غریبه توان شنیدن ندارم واااای به حال مادرش،پدرش،برادرش
میلاد عاشق ابوال
جبران خسارت بیمه بدنه در شرایط زیر اتفاق می‌افتد:
•    راننده بیمه‌گزار مقصر باشد.
•    راننده بیمه‌گزار مقصر نباشد ولی خسارتی که از بیمه شخص ثالث راننده مقصر گرفته است کمتر از خسارت وارد شده باشد.
•    راننده خودرو مقصر متواری شود.
•    خودرو زيان دیده در دسته خودروهای گران‌قیمت قرار گیرد.
تحت این شرایط می‌توان از بیمه بدنه خسارت دريافت کرد. فرض کنید در خيابان تصادف می‌کنید و ماشین مقصر فرار می‌کند. اگر بیمه بدنه نداشته باشید باید
کاش میتونستم همین الان به خ زنگ بزنم. بیدارش کنم از خواب و بپرسم ازش که: من همه‌ی این آدمِ غلطم؟ يا حتی بخشی‌ش؟
 
+ هیچ جا، هیچ جای زندگیم اندازه چندین ماه گذشته از خودم بدم نیومده بود. لعنت به من! کی تموم میشه این کابوس؟ کابوسِ : من کی‌ام؟ 
 
++ که درختا رو ت میده و میشکونه. که پنجره ها رو می‌کوبونه و شیشه‌ها رو می‌شکونه. که به آدما مجال پناه گرفتن نمیده. که صداش می‌پیچه تو گوشِ‌ت و تپش قلب میده بهت. مثل همون. اندازه‌ی همون. از خودم می‌ترسم.
با تمام وجود رفتنش را دیدم


دلم برایش تنگ میشد.ولی هر آمدنی رفتنی دارد.از حالم خبر نداشت و از حالش خبر دار نبودم  سعی کردم جلوی بغضم را بگيرم ولی به يادم آمد آن لحظه که میخندید  دیگر نتوانستم جلوی بغض خاموشم را بگيرم و گریه  گرفت.
شاید دیگر دیر شده  ولی با خود می گفتم به امید  دیدار دوباره. دیداری که هم حالم را خوب کند هم حال تورا.
به خدا امیدواری  میدادم ولی .
آدم رفت بهش بگویم به امید دیدار دوباره ولی الان بهش می گویم کاشکی ببیند که می گوی
دستهامو گرفت ، اصرار داشت برم خونشون ، مامان مخالف بود ، دلش میخواست زودتر برگردیم ، به قدم زدن ادامه دادیم ، هچی میگذشت هوا ابری تر میشد ، اما حالِ دلم خوب بود ! صدا مردم بلند شد ، هر کی از یه سمت میدوید تا خودش رو به 2 تا کوچه بالاتر برسونه ، یک تصادف کرده بود ، فقط شرح ماجرا رو شنیدم ،دلم لرزید . یکی از انتهای خيابان اومد سمتمون اسم کسی رو که تصادف کرده بود رو گفت ، بی اختيار گریه کردم من اون آدم رو فقط یک بار تو زندگیم دیده بودم اما این خبر باع
آيا پزشک قانوني رابطه از پشت را می فهمد يا نه؟ این سوال مشترک بسياری از بازدیدکنندگان ویکی روان است چون رابطه جنسی مقعدی یکی از انواع نزدیکی ميان زن و مرد می باشد. قبلا به طور مفصل در مورد این رابطه مقعدی صحبت کردیم اما حالا قصد داریم به پرسش یکی از بازدیدکنندگان ویکی روان در مورد تشخیص رابطه از پشت توسط پزشک قانوني و مدت زمان تشخیص دخول از عقب بپردازیم.
منبع : پزشک قانوني و تشخیص رابطه مقعدی
ادامه مطلب
 
پزشکی قانوني (فلش کارت و بانک نمونه سوالات)
دانشجويان و کاربران گرامی ،محصول مورد نظر شامل نکات مهم و کلیدی درس پزشکی قانوني بصورت فلش کارت در ۵۴ صفحه به انضمام نمونه سوالات امتحانی تستی می باشد که در اختيار شما عزیزان قرار گرفته است.در صورت تمایل می توانید این محصول را از وبسایت خریداری و دانلود نمائید.
فلش کارت و نکات مهم پزشکی قانوني در قالب فایل pdf
به همراه نمونه سوالات پايان ترم دانشگاه پیام نور با پاسخ نامه کلیدی 
مناسب برای دانشجوی
خب الان که دارم براتون قلم فرسایی میکنم دانشگاه تشریف دارم و در انتظار کلاس بعدی و مغزم پر از اصطلاحات خارجکیه!
راجع به دوتا موضوع میخواستم بگم اگر يادم نره تا پايان نوشته!
اولی؛
به دلايلي هفته گذشته شدیدا بهم ریخته فکری و روحی و عصبی بودم و خودتونم دیدید وقتی یکیش پيش بياد دیگه پشت سرهم مياد.
نتیجش اینکه فراموش کردم ساعت ۷شب باید استخر باشم و کلاس دارم
پای سیستم نشسته و با اخمای درهم مشغول فعالیت بودم ک اسم مدیرو روی تلفنم دیدم! بازم يادم ن
فکر میکردم این حالت روحی بد مال پی ام اس باشه ولی پی ام اس هم تموم شد و من همچنان.
از شدت تنهایی کل کانتکتای گوشم رو بالا و پایین کردم ولی کسی رو پیدا نکردم که بتونم حتی باهاش تماس بگيرم
گزینه انتخابی اخر: مامانبزرگ بود!!! و جالبه که اونم جواب نداد:))))))
از ۹:۳۰ صبح که بلند شدم تا همین الان که ساعت ۸ هست و دیگه داره شب میشه يا غذا درست کردم يا تی وی دیدم يا پای نت بودم و اینستا و وبلاگ خونی کردم یه چند دقیقه ای هم پاشدم با دو تا اهنگ در پیت قر دادم!
ه
تازه از حموم اومدم هنوز بدن درد دارم که رفتم دوش اب گرم بگيرم البته ارامشش تا همون موقع بود که حموم کردم الان انگار تمام عضلات بدنم سلول به سلولش درد میکنه اما قابل تحمل. قبلش خواستم بخوابم نشد. گفتم برم حموم بعدش بیام بشینم سر کارم تا خوابم بگیره. امروز خیلی خوابیدم. خیلی :(((( حالا سعی میکنم درستش کنم. جبران کنم کم کاریمو البته یه ذره خوابم گرفته ها ولی نمیخوابم حتی اگه حسم به کتاب نیست خورده کاریامو انجام میدم. اینقدر خوشحالم فردا دوباره وقت
سلام.
خسته نباشید دوباره!!!
منم برگشتم دوباره!!!
هنوزم منتظرم دوباره!!!
دوباره،دوباره،دوباره!!!
خب امتحانا هم تمام شد و تابستون تقریبا آزاده و فعالیت دارم.(اما بازم به همون شرط همیشگی:بازدید از وب،ارسال نظر و.)
اخرین مطلبم برای بهمن بود که یه نظر سنجی گذاشتته بودم و تا الان فقط نه تا نظر داده شد.
برای همین اعصابم خیلی خورد بود و دوباره بلاگ رو ول کردم.
اما الان دوباره برگشتم و تا چند روز آینده هم یه نظر سنجی می ذارم و ایشالا یه هديه ای هم در نظر می
جواب بازی میرزا, جواب های آمیرزا, جواب سوالات آمیرزا, جواب کامل بازی
آمیرزا, جواب مراحل بازی آمیرزا, جواب مراحل آمیرزا, جواب تمام مراحل
آمیرزا, جواب بازی اقا میرزا جواب مرحله ۱ بازی آمیرزا : سگ، سنگ
جواب مرحله ۲ بازی آمیرزا : زن، گز، زنگ
جواب مرحله ۳ بازی آمیرزا : آش، آتش
جواب مرحله ۴ بازی آمیرزا : کاخ، خاک
جواب مرحله ۵ بازی آمیرزا : هوا، آهو
جواب مرحله ۶ بازی آمیرزا : پتو، توپ
 ( برای دانلود به ادامه مطلب بروید )
ادامه مطلب
در کل بیمه برای جبران خسارت است. بیمه بدنه اتومبیل به طور ویژه خسارت‌های واردشده به بدنه اتومبیل را پرداخت می‌کند. در زمان تصادف دو حالت زیر برای استفاده از بیمه وجود دارد.
بیمه‌گزار مقصر است: در این حالت خسارت ایجادشده به خودرو توسط بیمه بدنه و تا سقف تعهدات آن پرداخت می‌شود.
بیمه‌گزار مقصر نیست: زمانی که بیمه‌گزار مقصر نباشد خسارت ایجادشده به وسیله شخص مقصر و يا بیمه شخص ثالث شخص مقصر پرداخت می‌شود. اگر خسارت ایجادشده از سقف تعهدات پر
بیمه بدنه بیمه‌ای است که در گذشته توجه زيادی به آن نمی‌شده اما امروزه طرفداران بیشتری پیدا کرده است و عده قابل‌توجهی نسبت به مزايای آن آگاه شده‌اند. پوشش‌ها و شرایط بیمه بدنه به این صورت است که این بیمه در صورت سرقت خودرو، تصادف‌هایی که فرد مقصر باشد، تصادف‌هایی که فرد مقصر متواری شود و. جبران خسارت می‌کند. بنابراین با وجود بیمه بدنه می‌توان مطمئن بود که با بروز هر خسارتی، بیمه هزینه جبران آن را می‌پردازد. با توجه به این موضوع باید ب
اگر مقصر هنگام حادثه، که منجر به خسارات جانی و يا فوت شده است فاقد گواهینامه باشد چه اتفاقی می افتد ؟ آيا قتل عمد محسوب میشود ؟ و يا باید ديه شخص مصدوم را خودش پرداخت کند ؟
 
پاسخ : چنانچه مقصر حادثه، فاقد گواهینامه باشد به هیچ وجه قتل عمد محسوب نخواهد شد و در مورد پرداخت ديه مصدوم نیز جای نگرانی نیست چرا که شرکت بیمه موظف به پرداخت ديه می باشد اما از باب جنبه عمومی جرم، مقصر حادثه ،متحمل حبس و يا جزای نقدی بدل از حبس خواهد شد. البته چنانچه مقصر
 
 
آرزوهای دست ساز
نویسنده: میلاد حبیبی
انتشارات راه يار
بریده کتاب(۱):
یک بار یکی از اساتید در کلاس خاطره‌ ای از فایمن» برایمان تعریف کرد،
فایمن، یکی از برندگان جایزه نوبل است.
او مهارت زيادی در تدریس دارد.
فیزیک را چرخ می‌ کند و با ادبيات ساده سرخ می‌ کند و به خورد دانشجويان می دهد. از این لحاظ شهرت زيادی برای خود دست‌ وپا کرده است.
فایمن روزی برای سخنرانی به دانشگاه آرژانتین دعوت می‌ شود.
⁉️ در حین سخنرانی، از دانشجوها می‌ پرسد:
شما چر
    یک سنت حسنه ای در درمانگاه ما جاری است. به این ترتیب که وقتی پزشک جدیدی جایگزین پزشک قبلی می شود، تمام بیماران بدقلق و بداخلاق را دستچین میکنند و هل میدهند توی جمعیت پزشک جدید. همین طوری بود که من الان صاحب تیم ملی بد قلق ها هستم. حالا چند وقتی هست که کاغذی برداشته ام و نام بیماران بدقلق و همیشه ناراضی را یکی یکی به آن اضافه میکنم برای روزی که یکی ار پزشک های اینجا منتقل شود جای دیگر و یک پزشک جدید جایگیزین شود. تقریبا می شود گفت دارم برای وق
خندیدم و گفتم:- اگه دستت بهم رسید، بزنخنده ای سر داد و گفت:+ الان که دیگه دستم بهت می‌رسهاز روی نیمکت بلند شدم و سریع قدم برداشتم چند قدم آنطرف‌تر ایستادم و همانطور که نگاهش می‌کردم خندیدم.لبخند شیطانی بر لبانش نقش بست و از جایش بلند شد. بی‌معطلی، شروع کردم به دویدن+ کجا میریمیخندیدم و سعی می‌کردم با تمام سرعتم بدوم؛ اما نمی‌دانم چطور خودش را به من رساند که احساس کردم به عقب کشیده شدم!داشتم تعادلم را از دست می‌دادم و نزدیک بود بین زمی
نمونه سوالات پزشکی قانوني دانشگاه آزاد
برای دانلود سوالات کلیک کنید

دانلود نمونه سوال درس پزشکی قانوني پیام نوردانلود نمونه سوالات پزشکی قانوني جواب تستی تشریحی پاسخنامه رایگان نمونه سوال پزشکی قانوني درس پزشکی قانوني دانشگاه پیام نور نمونه سوالات پزشکی قانونيسال کامل】با پاسخنامه دانلودنمونهسوالاتنمونهسوالاتپزش اردیبهشت تهیه تنظیم هميار دانشجو .نمونه سوالات پیام نور نمونه سوالات پزشکی قانوني جواب نمونه سوالات پزشکی قانوني پاس
نام کتاب: #کوری | نویسنده: #ژوزه_ساراماگو | مترجم: #زهره_روشنفکر | #انتشارات_مجید ، #نشریه_سخن | ۳۹۲ صفحه.تنها وضعیت وحشتناک‌تر از کوری، این است که تنها فردِ بینایِ جمع باشی!.کوری از یک تصادف شروع می شود، مردی که با مراجعه به پزشک ادعا می کند هم تصادف کرده هم کور شده. کوری همه گیر می شود و تمام بیماران این پزشک دچارش می شوند و حتی خودش! روانه ی آسایشگاه می شوند و غذاها جیره بندی و نگهبانی سفت و سخت. ساراماگو عشق را اینگونه وارد داستان کرده که زن پزشک
بعد از اینهمه مدت استرس آزمایش و اینهمه مسائل و مشکلات بالاخره موفق شدیم آزمایش بدیم و مشکلی نبود
اما من خوشحال نیستم. چرا؟
چون مهدی نگران احساسات بینمونه
چون من دوسش دارم اما نميتونم ابراز کنم
چون گیج شدم. چون گاردم مقابل هر ادم جدیدی ک بهش علاقه مند میشم بسته س
تا وقتی ک دقش میدم
این بار اون نمیخواست توی چت دربارش حرف بزنیم و من اصرار کردم.
و الان تمام ذهنم پر از اضطراب شد دوباره
من ک خودمو کشتم و بهش گفتم بهت علاقه مند شدم
چرا انقدر بنظرش ک
جواب مرحله 1 بازی صیقل کلاسیک
جواب بازی صیقل
جواب مراحل بازی صیقل
۱ ==> ایران
جواب مرحله 2 بازی صیقل کلاسیک
۲ ==> تلگرام
جواب مرحله 3 بازی صیقل کلاسیک
۳ ==> شبکه سه
جواب مرحله 4 بازی صقیل کلاسیک
۴ ==> لایک
جواب مرحله 5 بازی صقیل کلاسیک
۵ ==> علی صادقی
جواب مرحله 6 بازی صقیل کلاسیک
۶ ==> کلاه قرمزی
جواب مرحله 7 بازی صقیل کلاسیک
۷ ==> گوگل
جواب مرحله 8 بازی صقیل کلاسیک
۸ ==> سیبیل
جواب مرحله 9 بازی صقیل کلاسیک
۹ ==> اینستاگرام
جواب مرحله 10 بازی صقیل
عکسشو دیدم با یک چهره نا آشنا.حس کردم دیگه نمیشناسمش.با ظاهری مغایر با تفکرات قبلیش.هرچند که آدم باید هرطوری که دوست داره زندگی کنه اما امیدوارم از اون چیزی که بوده خیلی دور نشه و به خاطر تجربه تلخ زندگیش یک آدم دیگه نشه.اتفاقای بد ممکنه تو زندگی هممون رخ بده فقط باید دعا کنیم خدا تنهامون نذاره.
یک بار بهم گفت تو خیلی وقته منو نمیشناسی.منم گفتم آره.قبلا میشناختمت اما الان دیگه نمیشناسمت.توی نگاهش معصومیت نبود.شیطنت ناخوشایندی بود که داشت معص
 بسم الله قاصم الجبارین» . حاج قاسم کجایی؟ کجایی که ببینی امروز سردار حاجی‌زاده مقابل دوربین‌ها آرزوی مرگ کرد. کجایی که ببینی دست بر گردن گذاشت و گفت: گردن ما از مو باریک‌تره. سرداری که در حین عمليات پشت میز ننشسته بود، دستور بدهد بلکه در غرب کشور بین نیروهایش بود. ما که می‌دانیم او مقصر نیست اما با شجاعت تمام مسئولیت این اتفاق تلخ را برعهده گرفت. کجایی حاجی که ببینی امروز سردار حاجی زاده تنهاتر از همیشه است. . راستی اگر بودی چگونه او را دل
اصلا کلاسش به اینه که آدم يا تصادف نکنه يا وقتی‌ام می‌کنه با اتوبوس کنه. مزه‌شم به اینه که مقصر خودت باشی. حالا ببینید واکنش اعضای خانواده رو:
همسر: فدایِ سرت؛ خودت که چیزیت نشده؟
معصومه سادات: واقعا که! چرا ماشینِ مامانو از ریخت و قيافه انداختی بابا؟
مهديار: خخخخخ بابا رانندگی بلد نیست؛ دیگه نمی‌زارم رانندگی کنی
✍ پ.ن: انقدام بد نیست رانندگی‌م! ولی کلا وقتی آدم حالش ناخوشه نباید لجبازی کنه و پشت فرمون بشینه. در نهایت اتوبوس هیچ‌چیش نش
خیلی دوست داشتم تمام مطالبی که پيش از این، در وبلاگ‌هایم نوشته بودم را برگردانم، اما آن آدم پيشین نیستم، يا لااقل الان دوست ندارم با خود پيشینم دوباره روبرو شوم، رنج‌مندی که رنج را دوست می‌داشت. دوست‌شان دارم، اما هنوز نمی‌دانم که آن حجم از واژگان بی‌معنی را ومی هست به دیدن دوباره‌شان يا نه.
 آدمی که الان هستم، کمی شبیه به پيش، اگر این‌جا ننویسد، از انباشتِ اندیشه، مغزش درد می‌گیرد، پلک‌هایش می‌پرد، در خودش مچاله می‌شود. راستش را
یک استادی در دانشگاهمون داریم که نحوه‌ی تدریسش خیلی باحاله و به میزانی که سرکلاس فعالیت میکنی يا توی گروهش که توی تلگرامه میتونی در ترم نمره بگیری اونقدر که آخر ترم از دادن امتحان معاف بشی.بنا به دلايلي من ترم پيش برای چندتا از بچه‌ها تحقیقاشون رو برای این درس درست کردم. و همشون از امتحان معاف شدن. برای همون من با این استادمون کلاس برداشتم. گفتم من که راحت ميتونم ازش معافیت رو بگيرم
الان باید بشینم برای امتحانش بخونم چون من رو معاف نکرده.
شب قبلش زنگ زدم خونه و به خانواده می‌گم دعا فراموش نشه و دعا کنید A بشم. و واکنش‌ها:
مامان: از تابستون داری زبان می‌خونی! اگه A نشی، احتمالا مغزت مشکل داره…
بابا: دو‌هزار ترم کلاس زبان رفتی، یعنی نمی‌تونی از پسِ یه تعیین‌ سطح بربيای؟
من: :| [ واقعا دل‌گرم‌کننده بود! ]
.
روز آزمون چند تایی (نمی‌دونم، چندتا!) رو کلا نزدم. بالغ بر ۱۰ سوال هم شک داشتم ولی با وقاحت تمام، هر ۱۰ تا رو جواب دادم. یه پسری هم بغل دستم بود، هی پیس پیس می‌کرد که بهش برسونم. م
روزی مردی در دادگاه در مقابل قاضي ایستاده بود و منتظر بود تا قاضي رای نهایی او را صادر کند. قاضي به مرد گفت ” حق داری یک جمله صحبت کنی. اگر جمله ات راست باشد، تو را به ۴ سال حبس و اگر جمله تو دروغ باشد تو را به ۶ سال حبس محکوم خواهم کرد ” .
پس از آنکه مرد جمله خود را تمام کرد ، قاضي تصمیم گرفت مرد را آزاد کند. به نظر شما مرد چه جمله ای می تواند گفته باشد‌ ؟
↓↓↓↓

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها