نتایج جستجو برای عبارت :

طراحی نماد بابا برقی

سیانوباکتری (باکتری فتوسنتز کننده): نماد شکوفایی و اقتصاد مقاومتی
سراشیا (باکتری قرمز رنگ): نماد عشق و محبت
سودوموناس (باکتری سبز رنگ و معطر): نماد طراوت و شادابی
سولفولوبوس (آرکی مقاوم به حرارت و اسید): نماد استقامت در برابر شرایط سخت و تحریم‌ها
سینوریزوبیوم (باکتری همزیست با گیاهان): نماد همزیستی مسالمت آمیز
سورانژیوم (دارای بزرگترین ژنوم باکتریایی): نماد قدرت و ثروت
سارسینا (باکتری هشت‌تایی): نماد اتحاد و همدلی
عیدتون مبارک
منبع: رادژن آز
زمستون بود. یه شب بابا حالش بد شد؛ فشار خونش بالا رفت. تو راه بیمارستان به مامان گفت: من اگر بمیرم تو شوهر میکنی؟ مامان سر بابا رو بغل کرد زد زیر گریه گفت خدا نکنه تو نباشی. بابا گفت من بمیرم هم طاقت ندارم یه مرد دیگه زنم رو بگیره! امید خندید آروم گفت بابا جون تا زن خودته که کسی.بعد بقیه حرفشو از چشم غره مامان خورد. بابا گفت: هیچیم نمیشه بچه ها؛ مگه من میذارم زنماستغفرالله. چقدر خندیدیم باهم.
+ برای شام شامی بخوریم . بذار به بابا بگم نون باگت بخر
در و باز کردم رفتم رو پاگرد اول و گفتم 
+ بابا ؟
_ یهو صدا تلق . تولوق
+پسر جون ؟؟؟
_ سکوت
در حینی که با لباس خونه  پله ها رو به سمت پایین طی میکردم صدا زدم
+ بابا ؟؟
_ یهو صدای کارگر بابا رو شنیدم که الان میاد . حاجی . حاجی 
+ و من بعد گذشت نیم ساعت هنوز نتونستم قسمت پسر جون رو درک کنم :|||||
مریم می گه بابا برات یه هدیه کوچیک گذاشته کنار که وقتی اومدی بدیمش بهت :(
رها می گه: بابا به هرکدوممون تک به تک گفته بود این دفعه حالم بد شد نبریدم بیمارستان. دوست دارم تو خونه م بمیرم. رها گفت خوشحالم چون فکر می کنم خوشحاله.
میلاد گفت: بابا بین خواهرزاده برادرزاده هاش تو رو از همه بیشتر دوست داشت.
گفت بابا هفتاد سالش بود ولی از من تندتر راه میرفت.
چی بگه آدم جز گریه؟
اول شاخص کل یعنی تحلیل کلان اقتصادی
دوم انتخاب صنعت یعنی تحلیل صنعت با توجه به شاخص صنعت مربوط و آینده مورد انتظار و توقع
تا این جا تعداد نمادها به یک یا چند صنعت محدود میشه
مرحله آخر بررسی نمادهای صنعت یا صنایع مورد نظر و انتخاب نماد مطلوب برای سرمایه گذاری
در و.اقع یک فرآیند از بالا به پایین داریم که درجه اهمیت هم از بیشتر به کمتر است یعنی یک نماد ضعیف در یک صنعت قوی ارجح تر است از یک نماد قوی در یک صنعت ضعیف.
توجه داشته باشیم که نماد های یک ص
ایرج پزشک زاد طنز پرداز مشهور ایرانی و خالق کتاب دایی جان ناپلئون از خاطرات دوران کودکی اش می گوید:
از بابا پرسیدم بچه چه جوری میاد توی شکم مامانش؟بابا کمی فکر کرد. بعد گفت بیا بریم توی حیاط!به حیاط رفتیم بابا یکی از بته های گل سرخ رو نشون داد و گفت:- این بته اول یک تخم کوچیک بوده. بعد این تخم رو تو زمین کاشتیم. بعد بهش آب دادیم و بعد از مدتی بزرگ شد و حالا شده این بته بزرگ که می‌بینی. منم تخم تو رو توی شکم مامانت کاشتم و بعد تو آمدی. -با دست کاشتی ی
​​​​​داشتم واسه مامان و بابا همین موضوع پست قبل رو میگفتم، که فلانی رو یادتونه؟ عکسشو نیگا کنین 
بعد مامان تشخیص میداد فلانی چه عملی کرده و فلان. منم داشتم چسناله میکردم که عی بابا پس منم برم یه خطی با چاقو بندازم رو صورتم عمل و اینا که نمیتونیم
بابا یه دفعه متوجه موضوع شد. گفت: " روی ناشسته چو ماهش نگرید! چشم بی سرمه سیاهش نگرید. دختر من از همون اولش خوشکل بود ناز بابا."
نمیدونم الان بابا داره میگه قربون دست و پای بلوری یا واقعا همین جوریه
بهشت .بهشت خونه ی شماست بابا .وقتی در رو باز میکنم و میبینم روی مبل نشستی بهشت،دستای شماست بابا وقتی بغلم میکنی .بهشت،آغوش امنته .بهشت قربون صدقه هاته ‌.بهشت اشکاته وقتی از سامرا میگی بهشت شمایی بابا .بقیش جهنمه +بابا یک ماه برای بازسازی حرم سامرا رفته بود
بیشتر ما ها همیشه برای عید نوروز سفره ی هفت سین می چینیم و توی اون ماهی، سبزه، سیب، سیر، سنبل، آینه، قرآن و. رو می ذاریم اما نمی دونیم که هر کدوم از اینا نماد چی هستند؟ توی این مطلب مفهوم تمام این نماد ها رو میگم که قدمت تاریخی در ایران باستان دارند و نیاکان ما به خاطر همین مفاهیمی که میگم این نماد ها رو برای سفره هفت سین انتخاب کرده اند. پس در ادامه مطلب با من همراه باشین:
ادامه مطلب
ساعت سه صبح بود . نشستم تو ماشین و گفتم آآآخ پیر شدیم .هیچکی هم بهمون نگفت بابا 
صداشو بچه گونه کرد و گفت بابا بابا .لبخند زدم و با صدای کشداری گفتم جااااانم بابا 
خندید و گفت ماها یه مشت پیر سینگل توی خانه ی سالمندان میشیم 
گفتم بعیده من پیریم رو ببینم 
پوکرفیس شد گفت میخوای حرف بزنی ؟ درسته که من همیشه ناله م و دارم غر میزنم اما میتونم گوش کنم 
گفتم ولش کن . همونجوری که تا اینجاش گذشت بقیه ش هم میگذره
 
 
 
 
 
اون سال هم 13 اردیبهشت جمعه بود.
هم المپیاد داشتم و هم قلم چی.
+ تولد میم 11 اردیبهشته و هی چپ میره راست میاد میگه این اتفاق تصادفی نیست!! به هرحال المپیاد باید در زادروز مشاهیر این عرصه برگزار بشه. :| بابا مشاهیر. بابا طلای ادبی. بابا .
مامان تعریف می‌کرد وقتی مرا باردار بوده، اتفاقی رخ داده که بابا قول داده رفقایش را دعوت کند منزل مان. به عنوان شیرینی. 
این رفقای بابا، همکارانش هم بوده اند. آن سال هایی که بابا هنوز ازدواج نکرده بود توی آن شهر و اداره با آن گروه، همکار و رفیق شده بود. 
خلاصه این‌که بابا و مامان دو نفره سور و سات را مدیریت می‌کنند. 
رفقای بابا شام را که می‌خورند، بزرگ ترشان می‌آید به مامان می‌گوید دست به هیچ چیزی نزند. یکی از همان گروه که ماشینش تویوتا پیکا
ولش کردم-خوب دلم واست تنگ شده بود خوشگل من-خوب خفم کردی؟اگه من طوریم میشد کی جواب بابا رو میداد؟جووووووووووووووووووووووووو ون؟چشام چارتا شد چه زبونی دراورده بود این وروجکبه بابا نگاه کردم که داشت می خندید-چه ربطی به بابا داشت؟رفت رو پای بابا نشست و گفت-اخه من عزیز دل بابام،مگه نه بابایی؟دیگه داشتم با دهن باز نگاش میکردم-اره عزیز دل باباای خدا این نیم وجبیم برای ما ادم شده بوداین سپهری از رو نمیرفت هنوزم داشت دنبالم میومدکنار در نشستم این
من رو بابا حساسم. هیچ وقت نتونستم با کسی راجع بهش حرف بزنم. بگم که چقد خود کلمه‌ی بابا قلبمو درد میاره. به حدی که هنوز دو خط نشده اشکم درومد. من میخوام بمیرم وقتی بچه یا خود باباعه میگن بابایی. پیرمردایی که به بقیه میگن بابا جان گریه‌م میندازن. هیچ وقت نتونستم به کسی بگم. انقد برام سخته که نمیتونم به بابای خودم فکر کنم. چیکار کردم این همه مدت؟
17/7/97چهارشنبهامروز وقتی بابا داشت سعی میکرد که تو مدت زمان بیشتری و سرپا وایسی متوجه شدیم که بعله شما میتونی قدمم برداری،وااااای که چقدر ذوق کردیم،خلاصه من یه طرفت بودم بابا هم اون طرف تو هم وسط ما،من نگهت میداشتم دو سه قدم بر میداشتی و میرفتی بغل بابا و برعکسش من،خاله نسرین هم ازت فیلم گرفت اما دیر رسید و تو دیگه خسته شده بودی
تو تلویزیون ۲ نفر خارجی داشتن عروسی میکردن. بابا گفت اونام مراسمشون قشنگه! گفتم عارعههههه گفتم ک بابای عروس دست عروس رو میگیره و از در کلیسا میبردش تا اون جلو و بعد بوسش میکنه و میزاره تا ازدواج کنه. بابا یکم احساساتی شد. بهش گفتم وقتی منم خاستم ازدواج کنم شما منو ببرین. ن دوماد! بابا گفت یعنی میخای بری کلیسا؟ گفتم ن شما منو از دم هرجایی ک هست تا اونجایی ک باید بشینم منو ببرین و اینا. بابا بیشتر احساساتی شد و گفت ایشالا. ببینین چی میشع! Daddy.
فایل دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهم در دسته بندی #آموزش_و_پرورش در سایت فایل مهم قرار گرفت .
--------------------دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهم
دانلود فایل دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهم
عنوان فایل : دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهم
دسته بندی : آموزش و پرورش
برچسب ها: دانلود پاورپوینت نماد علمی
دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهمعنوان پاورپوینت درسی:دانلود پاورپوینت نماد علمی ریاضی پایه نهم
فرمت: پا
بابااااا . میخوام برات چسناله کنم
-بکن بابا جان
+نگاااا. اینجوری اونجوری .
- اشکال نداره چیز خاصی نیست
+ فلان چیز هم فلان فلان.
- خب اونم حل میکنی دیگه مثل همیشه !
+ اون مسئله هم اینجوری اونجوری.
- خب از فردا برو تو کارش . دیگه ؟
+هیچی تموم شد
- همی گفته ام و میگویم بارها ؛ سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش. سخت نگیر بابا جان . آروم ، راحت همه چیز حل میشه :)

میگم این چند وقت بابا نبودش چه قدر همه چیز خاکستری و بی حال بودا . سرشکِ دیده دلیل‌ست و رنگ
امروز یه نوع خاصی از دل شکستگی رو تجربه کردم که حس میکنم زخم بدی رو قلبم جا گذاشت. قضیه از چه قراره؟ اینکه حسرت خوردم که ایکاش منم بابا داشتم. 
چقدر سخت بود دیدن اینکه خواهر برادرم بابا دارن ولی من بابا ندارم. 
کاش منم بابا داشتم. من نمیبخشمت من از حق پدری که باید برام ادا میکردی و نکردی نمیگذرم. امیدوارم خدایی که بهش اعتقاد داری هم نبخشتت.
کاش سنگ بشم و حضورتو حس نکنم کاش سنگ بشم و دلم با ذره ذره محبتی که ازم دریغ میکنی نشکنه کاش سنگ بشم نسبت به
مفاهیم پایه ای بورس- قسمت سوم
در این مطلب با اصطلاحات بسته شدن یا توقف نماد،مجمع سالیانه،سود تقسیمی(DSP)،اندوخته(قانونی و عادی)،افزایش سرمایه(جایزه و آورده) آشنایی پیدا می کنید.
 
بسته شدن نماد یا توقف نمادانجام هر گونه تغییر در اساسنامه شرکت همانند محل شرکت،میزان سرمایه و سایر موارد مشابه تنها در صورتی ممکن است که نماد معاملاتی شرکت بسته شود.یعنی معامله بر روی سهام شرکت طی مدت فوق الذکرصورت نمی گیرد و بعد از انجام امور یاد شده، سهام با قیمت
چند وقت پیش تو ماشین وقتی داشتیم می‌رفتیم کلاس، بابا گفت زنگ بزن ببین ننه‌ رو بردن دکتر یا نه. شماره رو تو گوشیش وارد کردم، آورد م بابا». یادم افتاد که بابا آقا رو تو گوشیشبابام» سیو کرده بود عمو هم بابای خودم». کیان همیشه مسخره می‌کرد می‌گفت انگار می‌خوان باباشونو ازشون بگیرن. 
الان ۷۳ روزه که باباشونو ازشون گرفتن. 
اشک می‌ریزم پای تلفن. مامان مبهوت شده. ساکت است. گوشی را می‌دهد به بابا. بابا عادت به دلداری دادن‌های لج آور ندارد. بابا کاری به صدای خش دارم هم ندارد. فقط می‌گوید زندگی بارها نشانش داده اتفاقات ناگوار، مانع بلاهای بزرگترند. می‌گوید ظن‌ات به خدا را اصلاح کن و صبور باش. همین‌ها را می‌گوید و باز گوشی را به مامان می‌دهد. اشکم بند آمده اما خسته‌ام. بیش از هر احساس دیگری خسته‌‌ام. پشت کاغذ چکیده پایان نامه، می‌نویسم غر زدن و چهل دایره می‌ک
گفت اونی که شعرامو حرومش کردم ، چند وقت پیش ازدواج کرد ‌‌‌‌.
گفتم : بیخیالش بابا ، دوستت نداشت .
از بیشعوری من برای بیان ' دوستت نداشت ' که بگذریم ، اما من هیچوقت نفهمیدم احتمالا چه دردی به یادش اوردم با اون جمله ام ‌ . 
ای کاش حالا خودش میومد تا براش داستانی رو تعریف کنم و اون به تلافی دو سال پیش بهم بگه : دوستت نداشت بابا ‌‌
و من بگم : میدونم بابا 
و بعد اشک بریزم تا کمی سبک بشه این وزنه ی سنگین رو دلم ‌. 
با آشیخ سجادمون بگومگو داریممیگم چرا تو بابا باشی، من بابابزرگ؟؟!من بابا باشم، تو بابا کوچک خخخخنمیدونستم رضوانه بابا قراره اینقدر شیرین باشه!!! خخخخهمه ش از کودک همسری میگن، از کودک شوهری چیزی شنیده بودین ؟! خخخخ این از آثار اونه.میگم که یعنی یه کم دلداریم بدین مبادا احساس پیری زودرس بهم دست بده خخخخ+ ولی نه. باید اعتراف کنم قبلنا ریش سبیلمو که اصلاح میکردم تارهای سفیدشو از بیخ میزدم که تو چشم نباشهالان بخوام این کارو بکنم ملت فکر میکنن گ
مامان : هانیه حالش بد
بابا: چطور؟
مامان: تب کرده . پاهاشم یخ :(
یهو دیدم بابا اومده تو اتاق 
پاهامو از توی پتو  پیدا کرد همچی فشار داد که نزدیک بود قطعش کنه :/
اومدم بگم اخ دردم گرفت یهو دیدم با پشت دست خوابوند تو پیشونیم:| 
خو پدر من ، لمس هم کنی میتونی دما رو متوجه بشی چرا بزن بزن راه انداختی :|
در نهایت نتیجه معاینه رو  به این ترتیب به مادر اعلام کردن :
به خواهرش زنگ بزن بگو تنها وارث خونواده اونه 
بابا :
مامان:
من:
باز هم من :
بسم الله الرحمن الرحیم
نماد شناسی - از نماد سمپاد تا نماد صلح، از عصر باستان تا ۱۹۶۶
قسمت اول

نماد شماره اول
چشم جهان بین
شیطان پرستانه، ماسونی، ایلیومیناتی، یک دلاری آمریکا

چشم جهان بین، چشم مراقب، چشم امنیت یا چشم جهان بین خدا ریشه در فرهنگ مصر باستان دارد. در ظاهر و در زبان آمریکا یعنی چشم خدا که همه جارا می بیند، اما در حقیقت طبق افسانه های باستانی،
ادامه مطلب
دایی بابا رو خیلی نمی شناختم فقط طی سفرهای هر ساله به مشهد و یه دیدار یک ساعته باهاش کمی آشنا شده بودم.وقتی دخترش خبر فوتش رو به بابا رسوند اوضاع روحی خانواده ام خوب نبود.مامان و بابام از هم دلخور بودن، تلفن خونه مدام زنگ میخورد و شده بودم منشی تلفنی خونه.ولی بعد از چند ثانیه اوضاع به کل عوض شدمامان
تو سایت دنبال نزدیک ترین بلیط به مشهد بود ، بابا اش تلفنی حرف
میزد و آرومشون میکرد حتی یه کمی طنز هم مخلوط حرفاش میکرد (بابا: باور کن
دا
اون رانندگی یادم داد.بابا همیشه مخالف بود، ولی اون یادم داد، بهم اجازه داد سوار شم ، ماشین خودشو میداد دستم، می دونست بابا مخالفه می دونستم بابا مخالفه ولی اون ماشین میداد و منم سوار میشدم.
حالا اون رفته و من پشت ماشین نشستم،پشت ماشین بابا، کاری کردم که اون موافقش بود و بابا مخالف ،انگار که طرف اونو گرفته باشم ،اونه لعنتی اونی که ازش متنفرم اونی که امیدوارم هیچوقت دیگه نبینمش.
بابا کدومو باور کنه.حرفامو یا کارامو؟ حق داره ولم کنه. حق داره
بسم الله الرحمن الرحیم./
بابا از خودت یاد گرفتم محبت به پدر رو ، از خودت یاد گرفتم عشق به همسر رو ، از تو یاد گرفتم بخشندگی رو ، تلاش رو ، شوخ طبعی در عین متانت رو . بابا فدای اون چشمای عسلیت بشم ! قربون خستگیات برم .
بابا جوونیت رو به پامون ریختی و حالا که چند تا خط کوچیک افتاده رو پیشونیت ، هنوزم حواست به تک تکمون هست . که کم نداشته باشیم ، که کم نیاریم . بابا شما خیلی بزرگی ! و من شاید خیلی دیر فهمیدم چقدر عاشقتم .
اما شما
بابا هنوز و تا همیش
عکس مانی رحمانی در سریال زن بابا | مانی رحمانی بازیگر خردسال زن بابا
بیوگرافی کامل مانی رحمانی بازیگر نقش خردسال در سریال زن بابا
بیوگرافی بازیگر خردسال سریال زن بابا کیست
مانی رحمانی در بچه مهندس و مانی رحمانی بازیگر نوجوانی جواد در بچه مهندس و عکس های مانی رحمانی و مانی رحمانی بازیگر سریال زن بابا درنمناک.
ادامه مطلب
همون لحظه که گفتی "الاه اکبر" عاشقت شدم! واسه‌م فرقی نمی‌کرد انتحاری باشی یا یه جوونِ کلّه‌خر که مسخره‌بازیش گل کرده. چون شجاع بودی عاشقت شدم. مامان همیشه می‌گفت "دختر نباید عاشق بشه!" اما من حرفشُ قبول نداشتم. مامان وقتی مُرد، بابا واسه تشییع جنازه‌ش نیومد، چون بابا شلوارش دوتا شده بود! حقیقت اینه که مامان عاشقِ بابا نبود و طبق قانون سوم نیوتون بابا هم عاشق مامان نبود.راستی کِی از زندان آزاد می‌شی؟ اگه آزاد شدی خبر بده. منتظرتم پسر شجاع،
Ali Baba 1991,BluRay,DVDRip,انیمیشن خانوادگی,دانلود Ali Baba 1991 720p,دانلود انیمیشن Ali Baba 1991,دانلود انیمیشن علی بابا Ali Baba 1991,دانلود رایگان,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود فیلم با حجم کم,دانلود کارتون علی بابا,دانلود مستقیم انیمیشن Ali Baba 1991 1080p,زبان اصلی,علی بابا,کیفیت بلوری,
ادامه مطلب
بابا غنوج یا بابا غنوش یکی از پیش غذاهای خوشمزه لبنانی است که به خاطر طعم خوبش در کشورهای زیادی فراگیر شده است. این غذای خوشمزه مانند میرزا قاسمی با بادمجان کبابی تهیه می شود. در این آموزش کامل ترین دستور پخت بابا غنوش را آماده کرده ایم. با مواد لازم ذکر شده در این دستور آشپزی می توانید برای ۴ نفر بابا غنوش تهیه نمایید.

ادامه مطلب
بابا مرا سیاهِ مو فرفری صدا میزند من هم قند توی دلم آب میشود، راستش سیاهِ مو فرفری بابا بودن خیلی خوب است!
هیچوقت دلم نمیخواست جای برادرهایم باشم، دلم نمیخواست مثل آن ها لباس بپوشم، مثل آن ها فکر کنم، مثل آن ها رفتار کنم!دلم میخواست همیشه نبات کوچک خانه باقی بمانم!همان نباتی که زمان زیادی جلوی آیینه به بافتن موهایش مشغول بود، همان نباتی که لباس صورتی گلدارش را می پوشید و خودش را برای بابایش لوس میکرد!
من با عروسک هایم بزرگ شدم!برایشان مادری ک
نوشته زیردستنوشته یکی از بلاگرهای قدیمیه که الان سالهاست نمی نویسن و خواستم یادی کنم ازشون و نوشته هاشون تحت عنوان بابای قصه ها و وبلاگی که به این نام معروف بود
شاید باورتون نشه که من اون سالها با خوندن هر کدوم از این صدتا نامه چقدر اشک از چشام سرازیر شده:(
این پست رو قرار بود اول مهر بذارم ولی به دلایلی نشد
بابای قصه هایم، سلام.بابا یادت می آید اولین روز مدرسه را؟تو نگذاشتی با ریحانه بروم؛گفتی: امروز خودم می رسانم ات؛آخر جای تو روی شانه های م
بلاخره تموم شد. 
بدترین سال کنکور بودی که میتونست باشه حالا از هر لحاظ (به دنیا اومدن بچه زهرا وتایک ماه مهمون داشتن، افتادن مامان از پله ها ومراقبت چند ماهه، سکته قلبی باباجون(بابا مامان) و مریضی بابا بزرگ (بابا بابام) وعمل وبعدم فوتش درست 13فروردین،تکمیل پایان نامه کارشناسی) اما حس می کنم خوب از پسش براومدم با هر زور وفشاری که بود خوندم. من درحد خودم تلاش کردم فقط کاش بشه:)
الان من موندم و رها شدگی بعد کنکور  
 
به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ویروس کرونا نماد غرب وحشیبه  ورود اروپایی‌ها به قاره آمریکا از همان آغاز، با خشونت و جنایت همراه بود، صاحبان و مالکان اصلی این سرزمین سرخپوستانی بودند که صد‌ها یا شاید هم هزاران سال بود در صلح و صفا در قاره آمریکا زندگی می‌کردند.
اما با ورود اشغالگران اروپایی به این قاره، سرخپوستان نابود شدند و اکنون،
آمریکای شمالی به دو کشور آمریکا و کانادا تبدیل شده است.
ادامه مطلب
من عمه هستم تو بابا محرم محسن ربانی بوستان کتاب قم
من عمه هستم تو بابا : روایت کربلا از زبان حضرت رقیه(س) خطاب به علی اصغر
من عمه هستم تو بابا : محسن ربانی، بوستان کتاب قم
معرفی:
اینبار کربلا را از زاویه نگاه دختر امام بخوانیماین کتاب را قلباً دوست دارم خیلی زیاد…از زبان حضرت رقیه (س) خطاب به حضرت علی اصغر است که در دنیای کودکانه خود از ابتدای همراهی بابا تا شهادت حضرت را روایت می‌کند و این جمله زیبا که : رابطه من و تو مثل رابطه عمه زینب و باباست

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها