نتایج جستجو برای عبارت :

رفیق خوب دستت بده به دستمgo

بهم گفت عشق مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی می بازه. بازی عشق مساوی نداره. یا می بری یا می بازی. بگو ببینم تو عاشقی بردی یا باختی؟تو چشماش خودم رو نگاه کردم و گفتم می دونی اولین بار کِی دستش رو گرفتم؟ تو بازی نون بیار کباب ببر»!سال آخر دانشگاه همه بچه ها دور هم تو کافه جمع شده بودیم. بعضیا تخته بازی می کردن ، بعضیا شطرنج و بقیه هم دوز ! فقط من و اون بودیم که نشسته بودیم و بازی بقیه رو می دیدیم. بهش گفتم چرا بازی نمی کنی؟ گفت این بازی ها ر
 
هی به خودم میگم پسر، تو دستت طاقت اینو نداره که همیشه یخ رو تو دستت نگه داری!
دستت یخ میزنه. سیاه میشه و یه روزی مجبور میشی قطعش کنی.
 
نفس عمیق بکش. بنداز یخ رو.
 
دست تو طاقت بخار داغ داخل قابلمه رو نداره. یهو برِش ندار که پوستت آب شه رو دستت.
تو طاقت بخار داغ رو نداری.
 
نفس عمیق بکش.
 
 
میفهمی پسر؟ تو به دستات نیاز داری. میتونی تا آخر عمرت یخ بخری. پس برندار همراه خودت. بخار داغ بهشون نده. تو با دستات زندگی میکنی پسر.
 
 
 
تو بشین کنارم تا من باز دستتو بگیرم تو دستم بی بهانه و با انگشتات بازی کنم و بعد وقتی میخوای موهای قشنگت رو درست کنی دستت رو آروم از دستم بکشی و بعد باز با کیوت بودن بی نهایتت، دستتو بذار کف دستم و بگو نمیدونم میخوای بیا بگیر دستمو :)) 
دانلود آهنگ عجم بند بیا دستم بگیر 
Download New Music Ajam Band – Bia Dastam Begir
دانلود آهنگ جدید عجم بند به نام بیا دستم بگیر با لینک مستقیم و کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
 ” آهنگ تیتراژ برنامه بریم بسازیم شبکه سه
متن اهنگ بیا دستم بگیر عجم بند 
بده سور و بده مژده محله به محله
که اگه شونه به شونه وایسیم مشکلا حله
خدا قوت به این بزم مروت
حالا دستتو بده به دستم و بیا به زنجیر مودت
 
دس دس دست بیا دستم بگیر
هِله جونم بیا بریم بسازیم
بده دستت که ما رفيق نواز
.
و من با تو سخن می گویمنامت را به من بگودستت را به من بدهحرفت را به من بگوقلبت را به من بدهمن ریشه های تو را در یافته امبا لبانت برای همه لب ها سخن گفته امو دست هایت با دستان من آشناستدستت را به من بدهای دیر یافته با تو سخن می گویمبسان ابر که با طوفانبسان علف که با صحرابسان باران که با بهاربسان درخت که با جنگل سخن می گویدزیرا که من ریشه های تو را دریافته امزیرا که صدای من با صدای تو آشناستدستت را به من بده
"جناب شاملو"
 
+ و قسم به دست ها
دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت mp3 با کیفیت خوب همراه با متن مسیح و آرش AP دانلود آهنگ مگه چه گناهی کرده دلم که افتاده دستت دانلود آهنگ مسیح و آرش صد ریشتری دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت مسیح و آرش ای پی
دانلود اهنگ مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت
مگه چه گناهی کرده که دلم افتاده دستت
بیخیال شو این همه ناز دیگه بسه
راه بیا کشتی مارو با اون چشای عسلیت
خیالت تخت تو دلم هیشکی جز تو اصلا نیست
با اون نگاه صد ریشت
.
بسم الله 
یکوقتی هم بالاخره به نقطه ای می رسی که باید تسلیم شوی، یعنی چاره دیگری نداری  . قبول کنی که شکست خورده ای ، که از دست رفته ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید ، که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید . 
و فکر می کنی زندگی اینطوری چه طوری هاست ؟! 
می دانی نینو ؟
اصلش زندگی اینطوری تمام شده است .
دانلود آهنگ مهدی یغمایی تماشا کن
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * تماشا کن * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , مهدی یغمایی باشید.
دانلود آهنگ مهدی یغمایی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mehdi Yaghmaei called Tamasha Kon With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه مهدی یغمایی به نام تماشا کن
مرا دیوانه می خواستی تماشا کن تماشا کنغمی شاهانه می خواستی تماشا کن تماشا کنمرا از خود جدا کردی ببین با من چه
گاهی اینطور می شود. حتی بعد از رابطه های بلند مدت. حتی بعد از اینکه دوستانت مثل خانواده شده اند. مثل خواهرانت. حتی بعد از اینکه آنها و زندگی شان جزئی از دغدغه های ثابت زندگی ات هم شدند، باز گاهی کاری از دستت برنمی آید. گاهی فقط می توانی نظاره گر شرایط بدشان باشی، ناراحنی شان گوشه ذهنت باشد، تمام وجودت گوش شود برای غصه هایشان یا اصلا نشنیده و ندانسته، غمخوار باشی. اما کار دیگری از دستت ساخته نیست. قدمی برای بهتر شدن شرایطشان نمی توانی برداری. ال
سلام گلشید خانم
الان که این نامه به دستت میرسه نمیدونم چه سالی و چه روزیه، از اونجایی که من یکم دیر جنبیدم و خیلیا از این ماشین نامه رسان استفاده کردن و طفلی دیگه خیلی بهش فشار اومده و دچار مشکل شده و معلوم نیست کی نامه رو به دستت برسونه به خاطر همین منم یه نامه ی کلی نوشتم برات که هروقت به دستت رسید به دردت بخوره.
خب میخوای بدونی من کیم؟
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام از دستت
Meysam Ebrahimi - Az Dastet
ترانه و موزیک : نوید بهبودی ؛ تنظیم : فتاح فتحی
+ متن ترانه از دستت از میثم ابراهیمی
ماه منی دور میزنی قلب منو / لجبازی نکن خواهشا هیچ جا نرو
اخلاقم بده ولی دلم صافه / ولی دل تو بی انصافه

ادامه مطلب
اگر قایقت شکست ، باشد !!! ." دلت " نشکند . " دلی " نشکنی .
اگر پارویت را آب برد ، باشد !!! ." ابرویت " را آب نبرد . ابرویی نبری .
اگر صیدت از دستت رفت ، باشد !!! ." امیدت " از دست نرود ،" امید " کسی را " نا امید " نکنی .امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت ،دستانت را که داری .پس " خدای مان " را شکر کنیم .و دوباره شکر کنیم .و دوباره شکر کنیم ." دست " که داریم .دوباره " به دست " می آوریم .دوباره " می خریم " .دوباره " می سازیم " .و دوباره " می خندیم "
❇️ﻓﺪﺍااااا ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺩﻧﺎ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻨﺎﺭ ﻧﻤﺎﺩﺍﻪ ﺴ ﺣﺮﻓﺘﻮ ﻧﻤﻔﻬﻤﻪﺍﻪ ﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻠﻮﺗﺖ ﺩﺭﺮﻩﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﻫ ﺰ ﺍﻭﻥ ﺟﻮﺭ ﻪ ﻣ ﺧﻮﺍ ﻧﻤﺸﻪﺍﻪ ﺩﻟﺖ ﺮﻩ ﻭ ﺩﺳﺘﺖ ﺧﺎﻟﺍﻪ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﺸ ﻭ ﺷﺒﺎ ﺁﺭﺯﻭﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺩﻝ ﻧﻪ ﺻﺪ ﺩﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭﻧ ﺷﺪ ﻪ ﺩﻟﺘﻮ ﺷﺴﺖﺍﻪ ﺳﺎﺯ ﺯﻧﺪﺖ ﻮ ﻧﺴﺖ ﻭ ﻣﻠﻮﺩ ﺭﻭﺯﺎﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ
ﺍﻪ ﺧﻮﺏ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺮﺍﻥ ﺑﺪﺵ ﺮﺩﻥﺍﻪ ﺁﺷﻨﺎﺎﻥ ، ﺍﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﺒﻪ ﺷ
اجباریه ولی چه میشه کرد،بالاخره باید خوابید
شاید یهو بیدار شدم و دیدم همه‌ی اینا خواب بود.
 
هه میتونم به طور قطع بهت بگم خواب نیست #دنیز
_ میخوام بخوابم اما نمیشه.مسخره‌ست اما ساعت ۲ باید انلاین باشم و با یکی حرف بزنم
و این قبل از اینکه ما اصلا حرف بزنیم اتفاق افتاد. تو چی؟ نمی‌خوابی؟
 
با کی حرف بزنی؟( خب فکر نکنم‌ به من ربطی داشته باشه .به من چه )
نمیتونم خوابم 
از دستت عصبانی ام 
از دستت دلخورم 
هزار تا فکر داره توی سرم چرخ میزنه به نظرت
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی بنام از دستت
آهنگ زیبا و بسیار شنیدنی میثم ابراهیمی بنام از دستت همراه با متن و کیفیت اصلی
Song Exclusive Meysam Ebrahimi   Az Dastet” With Text And Direct Links In Media-Music
پخش آنلاین + لینک پرسرعت آهنگ از دستت
 
ادامه مطلب
 
کتاب جنوبی از تبعید
شاعر: صفیه کوهی

سفید و سرخ مست مست درپیری کلاغی که می پرداز گلوی خواب تو درتو قار به قار در جنوبی از تبعیدشعر دست به یقه تو می شوم ای خیابان سائیده از ترافیک های مرددای حضرت جا مانده از جنون جیغ ای ارباب برف های بلند دستت را به من بده دستت را به من بلند بلند بلند. صدای در تومی شوم.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 
http://www.nash
حضرت ابوالحسن ع فرمود  اگر دراین دستت. چیزی باشد وبتوانی  بان دستت نفهمانی بکن یعنی رازت را از خواص اصحابت پوشبده دار راوی گوید مردی نزد انحضرت بود واز فاش ساختن رازبمیان امد حضرت فرمود زبانت رانگهدار تا عزیز شوی و مردم را بافسار گردنت مسلط مساز که ذلیل گردی  حدیث امام صادق ع ،فرمود همانا امر ما پوشیده ودر پرده  پیمانست همان پیمانی که خدا و پیغمبر و ایمه صلوات الله از مردم گرفته اندکه راز مارا از نا اهل نهان دارند پس هر که ان پرده را علیه ما
قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟صیدت دوباره به دریا برگشت؟غمت نباشد چون خدا با ماست !هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست !بگو خدا با ماست.اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی.اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم
آقا این گوشی های اندروید واقعا رو مخه مثلا  میخوای یه پیامو ارسال کنی میزنی ارسال نمیشه ولی یه پیامو نمیخوای ارسال بشه دستت میخوره کنارش ارسال میشه میخوای یه برنامه رو ارسال کنی ده بار میزنی روی برنامه باز نمیشه ولی یه لحظه دستت میخوره رو صفحه ده تا برنامه باهم باز میشه چرا  ؟:/
دانلود آهنگ آخ چه دردایی کشیدم از دستت دیوونه خوب میدونستی که جونم به جون تو بنده | دانلود اهنگ
Ahang akh che dardaei keshidam az dastet divone
آخ چه دردایی کشیدم از دستت دیوونه؛ خوب میدونستی که جونم به جون تو بنده | دانلود اهنگ
موهامو زدم؛ یادِ دستات تو موهام خفه ام میکرد! /// بهم میاد /// جلو آینه دیدم خودمو؛ بد نشدم زیاد /// اون لباسی که تو دوست داشتی، نپوشیدم /// دیگه عکست نیست؛ رو صفحه ی گوشیمم /// آخه یه آدم چقدر میتونه؛ بشه بی رحم؟ /// آخ چه دردایی کشیدم؛ از دستت دیوو
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی از دستت
Download New Music Meysam Ebrahimi Az Dastet
آهنگ جدید میثم ابراهیمی بنام از دستت
ماه منی دور میزنی قلب منو لجبازی نکن خواهشا هیچ جا نرو
اخلاقم بده ولی دلم صافه ولی دل تو بی انصافه نگو حسی که بهت دارم حقیقت نیست لافه
 
 
 
دانلود آهنگ با کیفیت 320
 
متن آهنگ از دستت
 
آهنگ های میثم ابراهیمی
گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه
گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار نه
هرچه گویی دوستت دارم بجز تکرار نیست
خو نمیگیرم به این تکرار طوطی وار نه
تا که پابندت شوم از خویش میرانی مرا
دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه
قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان
بار دیگر میکنم خواهش ولی اصرار نه
گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه
میروی اما خودت هم خوب میدانی عزیز
میکنی گاهی فراموشم ولی انکار نه
سخت میگیری به من با این ه
اما من مگه از همه‌ی این دنیا چی می‌خواستم؟ مرثیه‌ست؟ نه. فقط میگم ینی مگه چیز بزرگی بود؟ مگه چیز بزرگی بود که دوست داشته باشم و دوسم داشته باشی؟ مگه چیز بزرگی بود یه دوست داشتن دو طرفه؟ دلم گرفت یهو. گرفت از اینکه مگه چیز بزرگی خواستم؟ و اشک دویید تو چشمام. و میدونی؟ بدم اومد. بدم اومد که اشک بدوه تو چشمام از اینکه نمیخوای منو. از این حقیقت بدم اومد. دردم گرفت ینی. همه‌ی روزا این تو سرمه که حاضر نبود بجنگه. حاضر بودی بجنگی و حاضر نبود. و قلبم می
پیوسته میگی جداشیم بهتره و ازم میخوای که همدستت هم بشم. ازت میپرسم چرا و چند دلیل منطقی و احساسی میاری. آخر دست هم میگی برو دنبال زندگیت و اگه جدا بشیم ضربه کمتر میخوریم. من که میدونم به خاطر من میخوای تن به این جدایی بدی، اما خیال کردی، من راحت به دستت نیوردم که راحت از دستت بدم. میخوام تا ابد و تا همیشه کنارت باشم؛ با هر شرایطی و با هر محدودیتی. میخوام اینقدر واست خوب باشم که همیشه بهم تکیه بدی، میخوام بدونی من همیشه کنارتم. میخوام بدونی تا اب
یا رفيق
 
فوعزتک لو انتهرتنى ما برحت من بابک و لا کففت عن تملّقک .**
 
به خودت قسم اگر من را از در خانه ات برانی، جایی نخواهم رفت. پشت در خواهم نشست. فریاد خواهم زد با همه جانم. اشک خواهم ریخت با همه وجودم. صدایت خواهم زد با همه امیدم. مدام می خوانمت. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق. یا رفيق.
 
مردم می گذر
+ از سه شنبه به صورت کاملا فشرده خونه تی رو شروع کردم. حدود ۱۴ ساعت در روز!
+ میگن قورباغه رو اول قورت بده؟ پاسال نمیدونسم آشپزخونه غولِ خونه تیه و گذاشتم آخر سر، امسال دونسته، آشپزخونه آخرین جای مونده ست! خدا به خیر بگذرونه. :))
+ برام مهم نیس برای عید یا چی، خونه تمیز باشه؛ ولی یه انگیزه ای نزدیک عید توم شکل میگیره، که کل کارای سخت رو میتونم انجام بدم! باید مغتنم شمرد :))
+ نصف خونمون تمیز شده، کل کل کل (با لحن بچگونه خوانده شود:دی )
یه سری نک
شعر خواندی ، حرف زدی ، اشک ریختی ، اشک شدی ؛ اما نشد . 
مغزت تو را گرفت بین انگشتان کثیفش و فشار داد و فشار داد و جیغ نزن احمق! کسی نمی شنود . این بیرون هیچکس نیست  
تویی و آن دیوانه هایِ به زنجیر کشیده شده ای که در تنت حبسند و امشب دارند تو را می درند و از هم می پاشند ‌. تویی و چند کتابِ خیس و شبی که صبح نخواند شد . تویی و کسی که آرام صدایت می کند و جیغ می شوی و قرص هایی که نمی فهمندت . تویی و ۱۷ساله ای که شاید به سیگارهای پنهان شده در جایی که فراموش ک
دیشب رفته بودم محل کارش دنبالش تا باهم بریم خونه. یه بسته کوچیک بهم داد که تووش یه تسبیح و یه مهر و یه دونه نبات بود. همکارش از مشهد براش سوغاتی آورده بود. مهر و تسبیح رو داد به من و نبات رو خودش خورد. امروز توو شرکت تسبیح دستم بود یکی از همکارا پرسید اون چیه دستت؟ گفتم ذکر میگم؟ پرسید چه ذکری؟ گفتم ذکر معشوق. یا معشوق و یا معشوق و یا معشوق و یا معشوق و .
دستت را روی کافکا میکشی، اشک هایت حیران مانده اند که روی دردهای کدام یک ببارند، یک طرف کاغذهای مچاله ‌شده و دفترخاطرات ، طرف دیگر تکه های ورق های سیاه.
دستت روی کافکا خشک شده. این یکی را خیلی دوست داشتی. این را نگو! ببین! آن را بالاتر را کامو چسبانده ای. من هم نمی‌دانم  کی اشک هایت می ریزد، اما جایی بین صدای فرهاد و فرخزاد  سیاهی روی صورت کافکا پخش می شود.
آنقدر می مانی تا مطمئن شوی که نور رفته است و برای کسی می نویسی
 " کاش آن روز از پل پایی
برای یکشنبه آینده وقت مشاوره گرفتم.
هم اون هم خودم خیلی عجله داشتیم که زودتر جور بشه ولی اون سه شنبه نمیتونست بیاد و افتاد هفته بعد. از این که عجله رو توش میبینم خوشم میاد. معمولا با آدمای خون سرد مثل خودم برخورد میکردم همیشه.
+هنوز برام عجیبه. چرا آدم باید تو خواستگاری انقدر درباره مقالات چاپ شده و مفاخرش حرف بزنه:/ و بدتر اینکه چرا باید بپرسه شما چند تا مقاله دارید؟ 
ذهن رشته های مهندسی انگار خط کشی شده س!! واقعا اکثرا ی مدل خاصی ان!
ول بده بابا
این فیلم، احتمالا یکی از بهترین فیلم های زندگیم میشه. نه بخاطر فیلم. چون دو ساعت و نیم شاید، دستات رو گرفته بودم و سرم از شونه ت جدا نمیشد و تو هر وقت میخواستی دستت رو جدا کنی، بعد باز دستت رو میذاشتی زیر دستم که دستتو بگیرم. دلم میخواست ببوسم دستای نرمتو! یا گونه هاتو. نمیتونستم ازت دست بکشم و حتما یکم برام مهم بود که اون دوتا نبینن و اگزجره نشن، اما بیشترش مهم این بود که تو دیروز بخاطر من اومدی. بخاطر اینکه دل من نشکنه. بخاطر اینکه من اینقدر از
دانلود آهنگ ایوان بند بری که برنگردی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بری که برنگردی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , ایوان بند باشید.
دانلود آهنگ ایوان بند به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Evan Band called Beri Ke Barnagardi With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه ایوان بند به نام بری که برنگردی
میگه میخنده باهات از عشق چی بگم برات با پنبه سر میبره این عشقصد بارم بری به باد باز قلبت تا عشق بیاد
ملت کی میخوان بفهمن وقتی به من پیام میدن و سین نمی کنم
یعنی دوس ندارم سین کنم
لازم نیست بیان اس هم بدن که برو فلان کوفت رو چک کن
بهمان درد رو چک کن
اومده پیام داده فلانی واس تولدت فلان چیزو استوری کنم؟
قبلا یه بار گفتم نمیخوام اصلا کسی استوری و اینا بذاره
بعدم الان انتظار داره مثلا چی جوابشو بدم ؟
وای آره خوبه دستت درد نکنه خیلی خیلی ممنونم؟
خدایا من چرا انقدر در همه زمینه ها ریدم
اگه بی منته دیگه گفتنش چیه؟
بعد میگین مثبت درمورد شون فکر کن و ف
بعضی جدایی‌ها را نه جایی ثبت می‌کنند نه شاهدی دارند و نه کسی متوجه‌شان می‌شود. تنها می‌شوی، تنهاتر می‌شوی، می‌شکنی، خرد می‌شوی، از بین می‌روی بدون اینکه کسی بداند، کسی بفهمد، بدون اینکه جایی ثبت شود یا امضایی از کسی گرفته شود. تو خسته می‌شوی، سرخورده می‌شوی، ترک می‌کنی بدون اینکه حلقه‌ای از دستت جدا شود بدون اینکه عکسی پاره شود، خاطراتی سوزانده شود، فریادی زده شود. تو آب می‌شوی، دگرگون می‌شوی بدون آنکه چیزی در دنیای بیرونت سانتی
می‌دونید، یه قسمت خیلی جالب زندگی‌ای که توش به پروردگار واحدی اعتقاد داری، اینه که بن‌بست معنا نداره. یعنی من تو سخت‌ترین شرایط حتی وقتی می‌خوام تو دل خودم غر بزنم و بگم دیگه هیچ کاری از دستت برنمیاد»، نمی‌تونم!
به محض این که می‌خوام اینو بگم، راه‌های نرفته میان جلوی چشمم. اونم نه راه‌های نرفته‌ای که خیلی سخت و عجیب و طاقت‌فرسا باشن، نه، همین یه سری راه‌حل‌های معمولی.
+ البته گاهی انقدر خسته‌ام که حوصلهٔ همین راه‌های معمولی رو هم ن
تنها پانزده دقیقه وقت دارم، استراحت میان دو بازه ی فیزیک و شیمی. پس بذار تند تند برایت بنویسم که حتی کوچک ترین جزئیات صورتت را فراموش نکردم. چرا که هر روز تو را می بینم. از تویِ چهارده پانزده ساله که هنوز موهای نیمه بلند سیاهت جلوی چشمانت را می‌گرفت، آن شال سرخ بلند به سرت بود و عینکی که در بازتاب شیشه های طلایی رنگش دنیا را می دیدم، تا به همین دیروزت که خط مشکی چشم هایت زبانه کشید و رخنه کرد بر دلِ تنگِ منِ نهفته به زیر خاکستر.آری، هر روز تو را
دانلود آهنگ جدید بسیار زیبا عاشقانه و شاد به نام جونم به جونت وصله قلب من توی دستت عجب چشایی چه مسته با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang jonam be jonet vasle ghalbe man toye dastet ajab cheshaei che maste
دانلود آهنگ جونم به جونت وصله قلب من توی دستت عجب چشایی چه مسته
یه دل نه صد دل شدم من علاقمندت تو دل برویی منو میکشونی سمتت♫♪✌
یه حال باحالی دارم پیش تو که هستم چی بهتر از این دل دل به تو بستم♫♪✌
یه دل نه صد دل شدم من علاقمندت تو دل برویی منو می
اگر قرار بود فقط یک ارزو برای شب تولدم داشته باشم قطعا این بود من را برداری و ببری کنسرت خانگی مهرداد و پویاشک نداشتم قطعه ای از وجودم برای همیشه جا میماند همان گوشه ای که نشسته بودیم و آکاردئون و ویلن گوش میدادیم و دستم را دور دستت حلقه کرده بودم و یواشکی به مژه های پلک راستت نگاه میکردم .
دانلود آهنگ ایوان بند بری که برنگردی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بری که برنگردی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , ایوان بند باشید.
دانلود آهنگ ایوان بند به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک - آرشیو خوانندگان
Download new song by Evan Band called Beri Ke Barnagardi With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه ایوان بند به نام بری که برنگردی
میگه میخنده باهات از عشق چی بگم برات با پنبه سر میبره این عشقصد بارم بری به باد با
امروز صبح،دوستم را دیدم که دستش را باز کرده بود. ماه پیش در مدرسه بر اثر یک اتفاق دستش شکسته بود.
وقتی به پیشش رفتم میگفت درد میکند،اما از گریه خبری نبود.بعد که فهمیدم دستش شکسته و گریه ای نکرده بود برایم جالب شد.
امروز عصر داشتم از پارکی رد میشدم که او را ،در حالی که زانوی غم بغل گرفته بود از دور دیدم.
اول متوجه نشدم و خواستم او را قافل گیر کنم،پس از پشت به او داشتم نزدیک میشدم که صدای گریه اش را شنیدم
نگاهی به او انداختم و بغلش نشتم و بهش گفتم:
-
امروز صبح،دوستم را دیدم که دستش را باز کرده بود. ماه پیش در مدرسه بر اثر یک اتفاق دستش شکسته بود.
وقتی به پیشش رفتم میگفت درد میکند،اما از گریه خبری نبود.بعد که فهمیدم دستش شکسته و گریه ای نکرده بود برایم جالب شد.
امروز عصر داشتم از پارکی رد میشدم که او را ،در حالی که زانوی غم بغل گرفته بود از دور دیدم.
اول متوجه نشدم و خواستم او را غافل گیر کنم،پس از پشت به او داشتم نزدیک میشدم که صدای گریه اش را شنیدم
نگاهی به او انداختم و بغلش نشتم و بهش گفتم:
-
دستت مبارک است که چک میزند به گوش
دستت مبارک است که می اورد به هوش
عیسای دست های مبارک بزن مرا
تا مرده ای به زنده شدن مفتخر شود.
بله مبارکند دستهایی که میزنند
میزنند و بیدارت میکنند
 میزنند و هوشیارت میکنند
 که بیدار شو آدم ساده
که در این دنیای آهنین تو چرا درگیر احساسی
راستش را بخواهی حقیقت تلخ است و حقیقت اینست که تمام آدم های احساسی در
این دنیای منفعت محور محتاج دستی هستند که بزند و بیدارشان کند کسی که جواب
دوستت دارمهاشان را با مرسی خد
دستت مبارک است که چک میزند به گوش
دستت مبارک است که می اورد به هوش
ایستای دست های مبارک بزن مرا
تا مرده ای به زنده شدن مفتخر شود.
بله مبارکند دستهایی که میزنند
میزنند و بیدارت میکنند
 میزنند و هوشیارت میکنند
 که بیدار شو آدم ساده
که در این دنیای آهنین تو چرا درگیر احساسی
راستش را بخواهی حقیقت تلخ است و حقیقت اینست که تمام آدم های احساسی در
این دنیای منفعت محور محتاج دستی هستند که بزند و بیدارشان کند کسی که جواب
دوستت دارمهاشان را با مرسی خ
حس کن. خوب بگیر تو دستت و حسش کن. دستپاچگی هایی ک وجود نداشت قبل از آنکه بیایی و من در حال و هوای مشاوره دادن بودم. وقتی ک نقاشی اندامت با پشت زمینه ای تاریک در کنار شاگرد نقش بست اصلا بگیر تو دستت خودت حسش کن احترامی که نمیدانم از کجا پیدایش شد و من سیخ ایستادم معلوم بود حاصل محاسبه ای در طول و عرض بود که در آنجا در چهارچوب نمی گنجید. انگار در تک تک سوراخ هایم ساز عروسی کوک بود وقتی گوش جان میدادم به حرف هایی که اصلا به من هیچ ربطی نداشت. انگار در
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده آتشم باش
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * آتشم باش * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , حجت اشرف زاده باشید.
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Hojat Ashrafzadeh called Atasham Bash With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه حجت اشرف زاده به نام آتشم باش
میپرستم تورا میپرستممن هنوز از هوای تو مستمای پریزاده ی مو پریشانروی از این خسته دل بر مگردانماه ا
به تو دل ندهم به که دل بدهم تو بگو چه کنم دلتنگم
نه کنار توام نه قرار توام نه برای خودم میجنگم
آه از این بی خوابی از عمری بی تابی این بوده تقدیرم
روزی از فرداها شاید در رویاها دستت را میگیرم
دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن
اشکم را ببین غرق بارانم هم پر از دردم هم پریشانم
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن دستم را بگیر
همه باور من رخ دیگر من که میان دلم پنهانی
تو بگو دل من همه حاصل من که تو در
چهار سال کارشناسی همکلاس بودیم، اتاق هامون توی خوابگاه نزدیک به هم نبود اما خیلی به هم سر می زدیم، فرمول های محاسبات عددی رو بیست دقیقه قبل امتحان با هم دوره کردیم، کتاب انتقال جرم و عملیات واحدِ مدرسان شریف رو ازش قرض گرفتم و ۱۳ روز دستم بود واسه کنکور ارشد خوندم، باید می رفتیم کارآموزی و دغدغه مون این بود که اگه پالایشگاه سرخس قبول نشیم و مجبور بشیم بریم پتروشیمی بجنورد واسه غذا و اسکان چه خاکی به سر کنیم، شب امتحان فرایندهای گاز توی اتاق
رفيق اگه رفيق باشه از خاک بلندت میکنه اگرم رفيق نباشه زمینت میزنه
خلاصه که بفبهمید با کی رفاقت میکنید
رفيقی بهتر از خدا و اهل بیت نیست
باهاشون رفيق باشید بهشون اعتماد کنید و ازشون اطاعت
جوری بلندت میکنن که نفهمی کی بلندت کرد
یاعلی مدد
خندیدم و گفتم:- اگه دستت بهم رسید، بزنخنده ای سر داد و گفت:+ الان که دیگه دستم بهت می‌رسهاز روی نیمکت بلند شدم و سریع قدم برداشتم چند قدم آنطرف‌تر ایستادم و همانطور که نگاهش می‌کردم خندیدم.لبخند شیطانی بر لبانش نقش بست و از جایش بلند شد. بی‌معطلی، شروع کردم به دویدن+ کجا میریمیخندیدم و سعی می‌کردم با تمام سرعتم بدوم؛ اما نمی‌دانم چطور خودش را به من رساند که احساس کردم به عقب کشیده شدم!داشتم تعادلم را از دست می‌دادم و نزدیک بود بین زمی
کارِ تو بود. نشستی توی ماشین. دستت را دراز کردی سمت ضبط و دکمه‌اش را زدی. سی‌دی هل خورد بیرون. نگاهی به عنوان نوشته شده با ماژیک آبی کردی و نگاهی به من. به رویم خودم نیاوردم، الکی مثلا که حواسم به رانندگی‌ست. به روی خودم نیاوردم که نبودِ آن صداها، دارد مغزم را فشار می‌دهد. صدای کلیک برم گرداند به واقعیت. داشبورد را باز کردی و بقیه سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌ها را کشیدی بیرون. تا به خودم بیایم و حرفی بزنم، همه را از پنجره ریختی بیرون. گفتم: چرا. اما
امروز که با ه بیرون بودیم باز اون وسطا پروند که یکشنبه قراره با اون دوتا برن بیرون
یه جوری گفت که انگار گوشی دستت باشه که قرار نیست تو بیای
خب به من چه که گفت
مگه من تا بحال حتی یه بارم باهاشون رفتم؟ 
میتونست اصلا نگه و بره
یعنی چی این کاراش
کلا چند روزه به کارا و حرفاش حس بدی دارم
 یه سری چیزا رو پنهون می کنه و بعدا ازشون یه چیزایی می پرونه
واقعا نمی فهمم دلیلش رو
اما حالم بده
افتادم گوشه تخت و به بی رحمی روزگار فکر میکنم
به اینکه هیچوقت دوست دا
خواسته یا نا، از من خواستن که احساساتم رو بروز ندم که سکوت کنم پس الآن اینقدر به هم ریخته و پرم دلم میخواست که برات بنویسم: گاهی و امروز، خیلی کیوت بودی وقتی خیلی گرسنه ت بود و اونقدر کیوت غذا میخوردی و دلم میخواست همش نگات کنم! یا بنویسم گاهی خیلی دلگرمی ای برام و با کوچکترین توجهات حالم رو خیلی خوب میکنی :) خوشحالم که امروز دستت رو گرفتم. و خیلی حس خوبی گرفتم وقتی دست کردی تو موهام وقتی داشتم تو ناراحتی غرق می شدم. و وقتی میخواستی بری و کلی
صبح پیام دادم به قلی زودی جواب داد
چقدر مهربونه این بشر این همه م باهاش دعوا میکنم
 همیشه م میذارم بعده چند ساعت پیاماشو سین میکنم
بعضی وقتام که حوصله ندارم یهو جوابشو نمی دم
اما به دل نمی گیره اصلا
ازش تقسیم بندی نمرات نورو رو پرسیدم
گفتم میدونی؟
گفت آره میدونم
فک کردم میخواد سر به سرم بذاره خواستم بگم خب خوش به حالت
دیدم داره می فرسته تقسیم بندیا رو منم پیاممو پاک کردم و تو سر ن گفتم خوب شد بی شعوریم رو بیشتر از این به رخش نکشیدم
بعدم تقس
هرشهیدی را که دوستش داریکوچه دلت را به نامش کنیقین بداندر کوچه پس کوچه هایپر پیچ و خم دنیاتنهایت نمےگذارد.
بگذاردر این وانفسای دنیا"فرمانده ی دلت" دوست شهیدت باشد.دست در دست #شهدا بگذار و ببین چطور #زندگیت تغییر میکند و به #خدا نزدیک می شوی،رفيق شهید پیدا کن
همه ی #راه_هاکه با پا پیموده نمیشنوند#دستت را به #رفيق_شهیدت بده و معجزه ببین.شهــدا صدایت زده انددست دوستے دراز ڪرده‌اندبـہ سویتـــــ .
همراهے با شهـدا سخت نیستـــــیا_علے ڪہ بگویـے 
من می دانستم آن لبخندها کار را خراب می کنند.آن همه شباهت؛ من به تو و تو به من.
من می دانستم تو آمدی که از بیخ و بنم بکنی و با این حال؛ باز تن دادم به مرگ بی صدایی.
شهید شدن را بلدی؟ با لذت جان دادن در راه هدفی والا.؟
یا فقط شهید کردن و قربانی پس انداختن پشت سرت، را می دانی؟ 
شانه می زدی به مویم و من نوازش تار به تارش را حس می کردم.
همان جا میان جمع به دنیای خیال می بری ام و من از همه جا بی خبر، به دست هایم نگاه می کنم که دور بازوهای تو پیچک می تنند. سب
من می دانستم آن لبخندها کار را خراب می کنند.آن همه شباهت؛ من به تو و تو به من.
من می دانستم تو آمدی که از بیخ و بنم بکنی و با این حال؛ باز تن دادم به مرگ بی صدایی.
شهید شدن را بلدی؟ با لذت جان دادن در راه هدفی والا.؟
یا فقط شهید کردن و قربانی پس انداختن پشت سرت، را می دانی؟ 
شانه می زدی به مویم و من نوازش تار به تارش را حس می کردم.
همان جا میان جمع به دنیای خیال می بری ام و من از همه جا بی خبر، به دست هایم نگاه می کنم که دور بازوهای تو پیچک می تنند. سب
لبخند کج و کوله ای میزنم
وروبه رویت میشینم
میگویم همه چیزو با کمک مادرت جمع کردم.
میگویی دستت طلا
لبم رو گاز میگیرم و میگم جدی 
جدی میخوای بری؟؟
چشم هایت رو به چشم هایم میدوزی.برق نگاهت خشکم میکند.
نچ خانوم شوخی شوخی دارم میرم!!
شرم زده میگم اخه تازه سه هفتس
عقد کردیم.
دستم رو گرمای دستت ذوبم میکند
بالحن مهربانت میگویی‌‌:منو نگاه!!☺️☺️
سرم رو بلند نمی کنم.
دستم رو فشار میدی:فرمانده به گوشی؟!
لبخند کم رنگ میزنم سرمو بلند میکنم.
بابغض
توجه به خدا در نماز
در نماز، دستت را بلند نموده و دعا کن! یعنی این قنوتی که در نماز جزو مستحبّات است، این را حضرت توصیه میکنند که انجام بگیرد؛ به سبب این که این کار، توجه انسان را در نماز تضمین میکند.
برای دیدن کلیک کنید
منبع /www.leader.ir/fa/content/22930
میتونم تمام این مسافت رو چارتار گوش بدم. 
تمام این مسیر، تمام بلوار بهشت ، تمام چمران ، تمام عفیف آباد، تمام ارم
میتونم همه شون رو راه برم و با صدای بلند بخونم :
"من ایستگاه آخرم،عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام،تو ارتفاع بی مهاری"
 
بیای ته باغ ارم و برای اولین بار دستم رو محکم بگیری 
بیای عفیف آباد و محکم بغلم کنی و من دلم هری بریزه
بیای تو اون پیاده رو ها همه ی اردیبهشت ها رو قدم بزنیم و تو برام آهنگ کوردی بخونی 
دست بکشم رو تر قوه ت و تو حو
نوید (۸سالشه:|داداچمه:|) راه میره و زیرلب غر میزنه: کاششششش تو خونه مجردی بگیری، بری، راااااحت شم از دستت.
:))))))
خدایا، به دل پاک این بچه نگاه کن، بلند بگین آمییییین:))))))))
پسر، همچین با حسرت بیان کرد که یه‌لحظه دستم رفت که چمدونمو جمع و جور کنم و بزنم بیرون که یهو یاد وضعیت اسف‌بار جیبم افتادم و فکرکردم نچ، حالا حالاها موندنی هستیم!
+ منظور از خونه مجردی، همون خونه دانشجویی و بحث مستقل شدن و ایناست، خب؟:)))))
با سلام امروز می خواهم درباره ی رفيق با شما حرف بزنم.
رفيق در زندگی آدم تاثیر بسیار زیادی داره تا حدی که ما حرف اون رو از حرف پدر و مادر عزیز تر می دونیم پس باید رفيق خوبی رو برای خودمون انتخواب کنیم تا بهای اون برای ما موفقت باشه نه سر افکندگی .
دوست خوب یعنی اون که هوادار رفيقشه و
وای که بیمار بشم تو بشی طبیبم منو تیمار کنی و بشی حبیبم !!!♪ ♥‿♥ ♪چشمات منو ویرونه و ویرونم کرد حرفات منو دیوونه و مجنونم کرد ♫♪ ♥‿♥ ♪آره این دل میترسه که از دستت بده باز آروم نداره ●♪♪ ♥‿♥ ♪آره این دل یه حسی شب و روز داره که ای سر مست یاره !!!♪ ♥‿♥ ♪نباشی دل آشوبه پیش تو حس دلم خوبه قلبی که تو سینه منه واسه تو میکوبه ♫♪ ♥‿♥ ♪نباشی گرفتارم همه چیمو میذارم یه تمنایی تو دلمه بری از همه بیزارم ●♪♪ ♥‿♥ ♪یه هیاهویی تو چشماته که قلبم م
وای که بیمار بشم تو بشی طبیبم منو تیمار کنی و بشی حبیبم !!!♪ ♥‿♥ ♪چشمات منو ویرونه و ویرونم کرد حرفات منو دیوونه و مجنونم کرد ♫♪ ♥‿♥ ♪آره این دل میترسه که از دستت بده باز آروم نداره ●♪♪ ♥‿♥ ♪آره این دل یه حسی شب و روز داره که ای سر مست یاره !!!♪ ♥‿♥ ♪نباشی دل آشوبه پیش تو حس دلم خوبه قلبی که تو سینه منه واسه تو میکوبه ♫♪ ♥‿♥ ♪نباشی گرفتارم همه چیمو میذارم یه تمنایی تو دلمه بری از همه بیزارم ●♪♪ ♥‿♥ ♪یه هیاهویی تو چشماته که قلبم م
وای که بیمار بشم تو بشی طبیبم منو تیمار کنی و بشی حبیبم !!!♪ ♥‿♥ ♪چشمات منو ویرونه و ویرونم کرد حرفات منو دیوونه و مجنونم کرد ♫♪ ♥‿♥ ♪آره این دل میترسه که از دستت بده باز آروم نداره ●♪♪ ♥‿♥ ♪آره این دل یه حسی شب و روز داره که ای سر مست یاره !!!♪ ♥‿♥ ♪نباشی دل آشوبه پیش تو حس دلم خوبه قلبی که تو سینه منه واسه تو میکوبه ♫♪ ♥‿♥ ♪نباشی گرفتارم همه چیمو میذارم یه تمنایی تو دلمه بری از همه بیزارم ●♪♪ ♥‿♥ ♪یه هیاهویی تو چشماته که قلبم م
.
این هوا جان میدهد برای اینکه بروی در کوچه ها و خیابان آهسته و آرام قدم بزنی و لذتش را ببری. یا اینکه بروی در بالکن خانه فرشی کوچک و پا نخورده پهن کنی، ژاکتی نه چندان کلفت اما گرم بپوشی، لیوانِ نیم پُر چای را در دست راستت بگیری و با دست چپ هوایش را داشته باشی که نریزد و آرام یک گوشه بنشینی و کتاب بخوانی!
از آن کتاب های رمان فانتزیِ کاهیِ سبکِ خوش بو و خوش خط! آنهایی که خیالت را پرواز میدهد و فکرت را عمق! آنهایی که وقتی دستت میگیری نمیتوانی زمین بگ
این متن برای نیمی از وجودم است که در کشاکش سرکوب های اعتراضات کمتر برایم نوشته و کمتر برایش نوشتم 
اسمه رمز شروع این حس جدید را صبح در پیام صبح بخیرم به تو لو دادم آنجا که برایت نوشتم دیشب وقتی در تاریکی و مه جنگل گمشده بودیم،ترسی وجودم را خالی کرد تا اینکه دستم را محکم گرفتی، شلی و سردی دستم را در دستت مثل ماهی ترد شده از دریا دیدم که به روی ساحل رها شده اما وقتی دستم را محکم در دست گرمت گرفتی و آن را فشردی موجی به ساحل آمد و این ماهی را به بستر
برای تویی که رفيقی، بدون پیشوند و پسوند:
شاید خودت ندانی، شاید در این یازده سال هیچ وقت نگفته‌ام که بدانی:
با تو،
میشود تفاوت داشت و رفيق ماند،
میشود مخالف بود و رفيق ماند،
میشود دلخور بود و رفيق ماند،
میشود مدتها دور بود و باز رفيق ماند،
میشود همه چیز بود و رفيق ماند.
و نترسید، و عقب نکشید و پذیرفت!
و میدانی که برای آدمهای روی زمین، آن هم از جنس دوستی های امروز، همین چند "شدن" یعنی خیلی!!
اصلا چه نیاز به گفتن؟:)
صدویازده ساله باشی.
میدونی دختر جان، تنها چیزی که صبر کردن درستش میکنه سیر ترشیه! برای درست شدن باقی کارهای عالم باید پاشی آستیناتو بالا بزنی و دنبالش بدویی. اینو گفتم قبلا.ولی تو این دنیا یه سری چیز ها نمیشه، مهم نیست تو آستین هاتو چقد بالا زدی، چه مارک کفشی پوشیدی، یا با چه سرعتی دوییدی. اینجور وقت ها باید صبر کنی تا اوضاع خودش درست شه، البته که صبر کردن درستش نمیکنه چون احتمالا دغدغه ی جوون های نسل تو سیر ترشی نیست، ولی آدمی به امید زندست به هر حال.
فقط کاش ا
سلام :))
این پست خانوم دکتر طرحی مون رو ببینید. 
https://www.instagram.com/tv/B3c4d3apT4c/?igshid=9xhwes2zylq
میدونین؟ جدا از وضع اسفناک آموزش و مدرسه، وضع سلامت این بچه ها وحشتناکه . بیمارهای واگیر دار و پوستی عحیبی گزارش میشه. 
کمک کنید؛  هر چه قدر تونستید
۱. تو حالت معمولی من این موقع شب مثل جغد بیدارم.
حالا امشب که کار دارم و شب قدره له و کوفته با چشمای نیمه باز نشستم.
۲. یه چیزی گفتم و یکی منو ضایع کردیک دوستی زد زیر خنده و داشت زمینو گاز میگرفتمنم ته دلم خوشحال شدمخوبه که حداقل اونقدر خوشحال بود که به ضایع شدن من بخنده
۳. دو سال پیش بود یا سه سال.به یا رفيق من لا رفيق له که رسیده بود وسط جمع دور میز زده بودم زیر گریه و دستم رو گذاشته بودم جلوی صورتممن یادمه هنوز.تو یادته؟
همیشه، سعی کن دستت محکم تو دست خدا باشه، و هیچی غیر از خدا نبینی یه روزی ام که چشات نتونست ببینه خدا رو! اون موقع فقط و فقط بگردی که خدا رو پیدا کنی، که غیر از خدا چشمت، نبینه
 
دنیا رو زینت دادن برای ما
حواسمون باشه، نفروشیم آخرتمون رو
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی از دستت
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی به نام از دستت کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده از دستت با صدای میثم ابراهیمی از جوان ریمیکس
ترانه و موزیک: نوید بهبودی, تنظیم: فتاح فتحی
Download New Music Meysam Ebrahimi – Az Dastet

میثم ابراهیمی عزیز خواننده خوش صدا سبک پاپ موزیک جدید خود را منتشر کرد.
ساخته جدید میثم ابراهیمی، از دستت نام گرفته است.
این موزیک را می توانید هم اکنون با بالا
به قول ماهی و کاملا بی معنی، دروغ چرا! دلم برای اون روزی که منتظر اومدن جیمینا به اینجا بودم تنگ شده. دلم تنگ شده که وایسم جلوی در و زل بزنم به پله ها تا بیاد و نفهمم چطوری بغلش میکنم. دلم تنگ شده که مثه یه عروسک بشینه و براش آب ببرم و خیلی بهش نگاه کنم و بشینم روبروش و اینقدر نگاش کنم تا متوجه بشه و نگام کنه و بعد جفتمون نگاهمونو بیم به بقیه. دلم تنگ شده که باهم شام بخوریم و ماهی و دخترک هم باشن. و من به بهانه های مسخره دست کنم تو موهای نرم جیمین
درد و رنج ها که زیاد میشه، دیگه تحلیل های عقلی و استدلال و دو دو تا کردن گره گشایی نمی کنه
پای رنج که میاد وسط
تنها میشه از احساسها و ادراک های به بلوغ رسیده، پله ساخت 
و دستت رو بذاری توی دست خدا
و سر بذاری توی بغل او، 
و آروم دل بدی به زندگی
تا گره از کارت باز بشه
از روزهایی در هم کوبنده و خرد کننده می ترسم
 
تاحالا کویر رفتی؟ 
یه تیکه‌ای حتما برات پیش اومده که نشسته باشی دست هاتو تا مچ یا بیشتر داخل تل شنی فرو کرده باشی، همون لحظه با خودت میگی: دستمو که مشت کنم و بیارم بالا میتونم همه دونه‌ها را داخل دستم نگهدارم و اونوقت من فرمانروای شن‌های داخل مشتم هستم.
درست همون لحظه مشتت را بالا میاری و با چشمات میبینی که تموم دونه دونه شن ‌های تحت فرمانروایی از دستت سُر خوردند و افتادند.
و تو دوباره و دوباره فریب میخوری و دست‌هات را پر از شن می‌کنی و بال
درکار عشق حاجت هیچ استخاره نیستمن عاشقم ودرد مرا هیچ چاره نیستسیارا ببین که عمر چه کوتاه واندک استلذت ببر که عمر تو عمر دوباره نیستدستت  به دست  من بده وعاشقی بکنآذر بزن به دل که غمی از شراره نیستدر آسمان عشق تو بی عشق روی توجانا بدان که بی تو به چشمم  ستاره نیست
دیو را با خانه ی انسیّه الحورا چه کار؟
دود را با چشم خورشید جهان آرا چه کار؟
دشمن و بیت و لایت، هیزم و باغ بهشت
شعله ی آتش تو را با صورت زهرا چه کار؟
تازیانه شرم کن این دست، دست فاطمه است
ای فشار در تو را با عصمت کبرا چه کار؟
مرد کو، تا آورد دستی برون از آستین
این همه نامرد را با یک زن تنها چه کار؟
بوستانِ وحی و شیطان روبه و شیر خدا
ریسمان ظلم را با بازوی مولا چه کار؟
بیت حقّ را هیچکس نگشوده با ضرب لگد
درد را با پهلوی انسیّة الحورا چه کار؟
فاطمه پشت
خونه یکی از افراد فامیل امشب مهمانی بودیم
یکی از کوچولوهای فامیل هم اونجا بود
و مجسمه پلاستیکی یا گچی دستش بود که باهاش بازی می کرد
بخاطر بی دقتی مجسمه از دستش افتاد و دو تکه شد
عکس العمل بچه و فامیل ها جالب بود
مادرش گفت: اشکالی نداره پیش می اد
پدرش گفت: اشکال داره بچه خوبی باش
مادربزرگش: توروخدا دعواش نکنین بچه مو
پدربزرگش: چیزی نشد حالا با چسب درستش می کنیم
و فامیل های دیگه با نظر های دیگه
بچه به همه شون گوش کرد
و منم داشتم فقط گوش می کردم
اون
Ali Zand Vakili
Gole Sorkh
#AliZandVakili
پس از من یاد یک انسان 
همیشه با تو خواهد بود
غم یک روح سرگردان 
همیشه با تو خواهد بود
اتاق پاک قلبت مال من 
شاید نبود اما پس از من 
یاد یک مهمان همیشه 
با تو خواهد بود
گل سرخ عزیز من 
به هر گلخانه ای باشی 
بدان رویای یک گلدان 
همیشه با تو خواهد بود
تو دستم را نوازش کرده بودی 
بعد از این حتما 
تب یک عشق بی پایان 
همیشه با تو خواهد بود
گل سرخ عزیر من 
به هر گلخانه ای باشی 
بدان رویای یک گلدان 
همیشه با تو خواهد بود
تو دستم را
آن‌جا ایستاده بودیم. دستانت سرد بودند و دستان من گرم و چشمانت خیس بودند و چشمان من نه. گفتی: دست‌هاش، ببین دست‌هاش رو.» و من خیره به دست‌ها ماندم، به آن که رو به پایین بود و آن که رو به بالا. پابه‌پا می‌کردی و دستانت را به پالتویت می‌ساییدی تا گرم شوند و من از خودم می‌پرسیدم مگر دستان من گرم نیستند تا دستانت را گرم کنند؟ دستت را در جیبت کردی و مشغول چرخاندن آن کارت شدی. از این که مچت می‌چرخید، می‌فهمیدم. گفتی: چشم‌ها.» و چشمان من دور گشتن
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
 
از خدا بخواه حکمتی به تو بده که در بدترین شرایط هم بتونی محکم بر اراده خودت بمونی
و نلغزی
و سست نشی
و ناامید نشی
ایمانت ترک برنداره
آینده برای صابران خیلی شیرینه
شیرینی ای شیرین تر از، صبر بر خوردن زهر به حلاوت، نیست  
خدا راه رو نشون میده 
دیگه کارش به جایی رسیده که توی خونه سیگار میکشه!
توی خونه!
توی خونه آخه لامصب؟!؟!؟!؟!
بلند شو برو تو حیاط خب بکش اینقدر بکش که سرطان بگیری! ولی چرا من بدبخت نباید تو خونه خودم هم احساس آرامش کنم؟!
کی میشه اپلای کنی بری راحت شم از دستت
هزار غم را باید پشت سر گذاشت، و اجازه داد نور ملایم، در بستری از سکوت و آرامش به درون بسرد. اگر مجال دهیم شاید صدای کتری، تیک تاک ساعت، و کلنگی از دورها همه‌ی زندگی را پر کند. نگاهم به کیفت می‌افتد که چند روزی‌ست کنار کنسول آینه رها شده، دیشب پرسیدم: چرا دیگر دستت نمی‌گیری؟ گفتی: ولش کن بذار اون گوشه بمیره!» فانتزی لحن بی‌اعتنایت آنقدر به خنده‌ام انداخت که صورتت را با انبوه ریش‌ها میان دو دستم حسابی چلاندم. ولی هنوز که کیفت را می‌بینم، یا
لعنت به وقتایی که کلی حرف داری و سه ساعت تایپ میکنیتهش دستت میخوره به دکمه خاموش کامپیوتر و گند میزنه به تمام سکوت نکردناتو تو دیگه نه حالشو داری که بنویسی و نه هیچی. لعنت به همه لحظه هایی که آدمو خفه میکنن-_-که باعث میشن آدم خفه بشه.-_-
اشک رازیست - لبخند رازیست - عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی - نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی - یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید - علف با صحرا - ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو - دستت را به من بده
حرفت را به من بگو - قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن
هر روز بزرگتر میشی و باهوش تر و شیرین تر،وقتی شیشه شیر خشک رو از دور میبینی سریع میشناسی و ذوق میکنی،وقتیم میخوابی باید دستت رو صورتت باشه خیلی باحاله دقیقا مثل آقاجون بهرام میخوابی،جدیدا شبا بد خواب شدی و من با هزار کلک با کمک بابا تو رو خواب میکنیم بنده ی خدا بابا شبا بخاطر تو یک و دو میخوابه شش صبح هم بیدار میشه گاهی وقتم مثل امروز صبح خواب میمونه بیمرم براش بابات مهربون ترین بابای دنیاست،این روزا من یه کم تند خو تر شدم و اون صبورانه با من
حتی اگر شمارش روزهای هفته از دستت رفته باشد، که می‌دانم رفته، اما.
صبح جمعه را با دست و پا زدن در بیم‌هاو امیدهایش، عصر جمعه را با‌ دلتنگی های خفه کننده اش و پایان جمعه را با افسردگی مزمن و غیرقابل درمانش خواهی شناخت.
این هفته هم تَه کشید.
دانلود آهنگ ای رفيق ای رفيق رضا سدیدی نارفيق (کیفیت عالی mp3)
دانلود آهنگ جدید محلی از رضا سدیدی به نام ای رفيق ای رفيق رضا سدیدی نارفيق با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانهAhang ai rafigh ay rafigh az Reza Sadidi
متن آهنگ رضا سدیدی نارفيق
دیگه ساز روزگار نامهربونه آی رفيق آی رفيقرنگ آسمون ما رنگ خزونه آی رفيق آی رفيقخنجر از پشت نزن به قلب خونم آی رفيق آی رفيقهمش از مستی و جنون میخونم آی رفيق آی رفيق
دانلود آهنگ ای رفيق ای رفيق رضا سدیدی نا
یاس چقد راس میگه:
بغض یعنی خنده های ساختگی ، شکنجت کنن و تو مبادا آخ بگی
چرا بعد این همه بدو بدو تا آخرشم رسیدی به فرودگاه امام!!
بغض یه زن یه  مرد ساکته،یه دستت ساکته یه دستت پاسته، کی تو اون لحظه قادر به درک حالته؟ هیشکی.بغض لحظه ترک خاکته.
 
 
 از یه جایی به بعد دیگه هیچی دستت نیست؛ کلی خودت رو متقاعد میکنی که عزمت رو جزم کنی برای انجام کاری، با خودت حرف میزنی، رو خودت کار میکنی که بلکه ریکاوری صورت بدی و با انرژی نو قدم برداری. نمیشه، دمغ‌تری از اونی هستی که یک خواب آشفته حالت رو نگیره.
بی نامم  و مثل دیگر ناشناسان در غباری غمبار پر از آرزو و ذوق نشسته ام! 
تو میدانی نامم چیست به هیچکس نگو جز خودم!    بگو تا خودم را بشناسم و تو را که صادقی،!      نامم را بگو و دستت را به من بده،
 
نمی دانم ، چرا نامم را حتی به خودم نمیگویی؟!
واقعا همون بهتر که هیچ کسیو راه ندم به زندگیم .
چقدر از دستت غمگین و ناراحتم فرناز.
بهتره تو تنهایی باشم تا بودن با آدم های .
امان از آدم ها . کمتر بیام نت غرق همین کتابای الکترونیک و سیگنال و ماشینم بشم که اونا به واقع دلگرم کننده تره لحن کتاباشون از آدم های اطرافم .
نه از عشق و عاشقی بهره بردم و نه از دوستی و نه فامیل .
برم غرق کتابام شم :)
_روز جمعه ای برنامه ای نداری؟
+برنامه؟
_اره.با رفيقات جایی نمیری؟رستورانی .کافه ای!
+تو تازه از پشت کوه اومدی اینور؟من رفيق دارم؟
_آها.هیچ وقت رفيق نداشتی؟یا .؟
+:|
_میخوای من رفيقت باشم خب!
+:/
:مکالمه منو داداش امروز بعد از ظهر
برق ها را خاموش کنیم گریه کنیم واسه بدبختی هامون 
پیام های بلند بنویسیم هی دل دل کنیم 
بفرستیم 
بنویسیم که دیگه امید نداریم که خسته ایم .
که خدایا دلمان خوش است که مبینی ‌.تو حرف میزنی .من نمیشنوم
خدایا بغلم می کنی 
دارم میافتم .
از دستت ندم یه وقت 
هرکی از دور نگاه کنه فکر میکنه که رشته پزشکی خیلی تر و تمیز تر از دندانپزشکی هست. دوستان زیادی داشتم که به این دلیل اومدن پزشکی که دوست نداشتن دستشون رو در دهن کس دیگه ای فرو کنن اما بعداً فهمیدن که در پزشکی دستت رو جاهای بدتری هم مجبوری بکنی.
ادامه مطلب
قایقی کوچک در یک دریای بی انتها.
بلند می‌شود و دور و برش را نگاه می‌کند.
همه چیز بی انتهاست.هیچ چیز مطلق نیست.ثباتی در کار نیست.
قایق کوچک دیگری را می‌بیند.شاید کسی در آن قایق است که بلدِ راه باشد.شاید یک راهنما.شاید نجات.می‌خواهد حرکت کند به سمتش.پارو کنار دستش است.ولی او دل می‌سپارد به جریان باد و موج دریا.بادی که هیچ وقت او را نجات نمی‌دهد.موجی که او را سرگردان تر می‌کند.از قایق نجات دور می‌شود.دیگر نمی‌تواند به آن برسد.خودش را سرزنش می‌
به خودم می گویم مریض ِ عزیز جان! چرا اینطوری که بعضی روزها حتا زغال سوخته هم دستت بیاید شروع می کنی روی در و دیوار ( مثل آن آقای باغچه بان که داستانش را در یکی از کتاب های فارسی دبستان یا راهنمایی خواندیم) سیاه کردن، هر صفحه ی سفیدی گیر بیاوری می نویسی و اصلا به زمین و زمان رحم نمی کنی. یک روزهایی هم دستت به نوشتن یک حرف هم نمی رود؟
یک روزهایی نوشتم می شود آتش ِ عذاب ِ الیم، یک روزهایی می شود جوی ِ شیر و عسل؟ والا تصور بهتری از بهشت و دوزخ ندارم که
بعدِ این همه مدت! چه دوبله سوبله
به سر و وضعم رسیدم که برم دورهمی!
زرت کنسل کردن نامردا.
حاج خانوم گفت: دیدم  چه با عظمت به خودت رسیدی دلم نیومد بگم پیس آخرُ نزن!
حالا هم دلت نشکنه بیا بریم جشن ختنه سوران پسرِ دختر عموت، هم ثواب داره
هم این همه تشریفات، رو دستت
قلمبه نمیشه.

#به قول رفيقم خواستم برم آنتالیا ، نامردا بُردنم قُم :)
بسم الله الرحمن الرحیم ./
  مَن اَصلحَ فیما بَینَهُ و بَیْنَ الله ِ اَصلحَ الله فیما بَینهُ و بَینَ النّاس»
میگفت با خدا صلح کن، انقد نجنگ باهاش! خدا به حضرت داوود میگه : تو میخوای و من هم میخوام ! نمیشه که ! هم تو بخوای هم من . بذار خدا بخواد ، تو هم هر چی که خدا میخواد رو بخواه :) تسلیم شو، بگو هر کاری بخوای میکنم، هر چی تو بخوای همون :) اون وقت بین شما صلح برقرار میشه، اون وقته که هر کاری تو بخوای خدا میکنه برات :)) قشنگ نیست؟ میگفت برا چیزی که از د
سعدی رحمه الله می فرماید
تیغ بُرّان گر به دستت داد چرخ روزگار
هر چه میخواهی ببُر اما مبر نان کسی
سعدی
 
من دلپُر به محضر آن شاعر ارزنده ایران زمین می نویسم که ای سعدیا !
 
تیغ بُرّان گر به دستم داد دست روزگار
بْرّم آن دستی که بُرّد گوشه نان کسی .
دلپر
 
 
 
 
 
 
 
 
5
تی‌تی عزیزهیچ‌گاه برای دوست داشته شدن تلاش نکن و وقتی نشانه‌های عدم تمایل برای برقراری ارتباط را دیدی، رها کن و برو. نگذار این نشانه‌ها به زبان بیایند. نشانه‌هایی که به زبان می‌آیند خرد کننده هستند. درست مثل اینکه خودت دستت را داخل چرخ گوشت کنی.
دوستت دارمو این آغاز خوبی برای یک شعر نیستوفتی دستم را همین ابتدا برایت رو میکندو حالا هر چه جلوتر برومکلمات بیشتر به لکنت می افتند  دوستت دارمو این یعنی گلوله مرا نمیکشدمگر تو شلیکش کرده باشییعنی شبی که خوابت را نبینم کابوس دیده امیعنی دست تو که نباشدنمیدانم با دستانم چه کنم.کنارت که مینشینمگله ای از اسب ها در قلبم رم می کنندمردی در سینه ام سیگار میکشدو مرا به نفس نفس می اندازدکنارت که می نشینمدر من کودکی ستکه آرزو دارد دستت را بگیردو منب
ن آرامشی را ب چشمى وابسته کن
ن دستت را ب گرمای دستى دلخوش
چشم ھا بستھ و دست ھا مشت میشوند
و تو میمانیو یک دنیا تنهایی!!!!!
میلیون ھا درخت در سال بدست سنجاب ھا اتفاقی کاشتھ میشوند !آنھا دانھ ھارا میکارند و سپس فراموشش میکنند
خوبى کنو فراموشش کن
                              ≪   روزی رشد خواھد کرد   ≫
دستم خورد به اتو. بوی پلاستیک سوخته بلند شد. 
گفتم: من دارم آب می‌شم.
کسی چیزی نگفت. 
گفتم: دستم. دستم رفت، ریخت رو زمین.
کسی چیزی نگفت.
بقیه دستم رو فرو بردم تو آب سرد. بخار بلند شد. بقیه‌ش دیگه آب نشد. 
نشستم بالا سر دست آب‌شده‌م. بوی نمک می‌داد. با کاردک جمعش کردم و ریختمش تو استوانه شیشه‌ای. نخای کلاس شمع‌سازی رو پیدا کردم.
دستم شمع شد. 
دستم گریه کرد. 
اگه قبلا ۸۰ درصد این جمله اوریانا فالاچی که می‌گه "زندگی جنگی ست که هر روز تکرار می‌شود" رو قبول داشتم، الان ۱۸۰ درصد قبول دارم!.زندگی جنگه و خاطرات تلخ اگه کنترل نشه حکم قوی‌ترین بمب رو داره، بمبی که تَرکِش‌هاش تا آخرهای عمر توو بدنت می‌مونه و روحت رو خسته می‌کنه و ذهنت رو فرسوده و احساساتت رو کِرِختاما چون هر زخمی رو می‌شه درمان کرد، خاطرات تلخ هم درمان داره و درمانش اینه که انقدر قوی بشی که دیگه از هیچ سختی‌ای نترسی و نرنجی. اگه قرار ب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها